۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | == سنتهای الهی در قرآن == | ||
=== از دیدگاه منابع شیعه=== | |||
سنت وقتی در مورد خداوند به کار میرود به معنی روش مستقیم و پایدار و مستمر و متوالی است. روشهایی که خدای متعال امور عالم و آدم را | سنت وقتی در مورد خداوند به کار میرود به معنی روش مستقیم و پایدار و مستمر و متوالی است. روشهایی که خدای متعال امور عالم و آدم را برپایه آنها تدبیر و اداره میکند، سنت الهی میگویند، <ref>مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص۴۲۵، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۸</ref> مقصود از سنت در این بحث، گونهای از افعال خداوند است که بدون اختصاص به یک زمان، مکان و یا قوم خاص، در زمانها و مکانهای مختلف و درباره گروههای مختلف مردم واقع میشود. در واقع خود [[قرآن]] اینگونه افعال عمومی خداوند را «سنت» نامیده است: سُنَّةَ اللّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبْدِیلاً <ref>(احزاب:٦٢)</ref>؛ «درباره کسانی که پیشتر بودهاند [همین] سنت خدا [جاری بوده] است؛ و در سنت خدا هرگز تغییری نخواهی یافت». <ref>محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ص500.</ref> | ||
البته منظور از «سنت الهی» آن نیست که فعل خاصی مستقیما و بیواسطه از خداوند صادر شود، بلکه خداوند امور را با اسباب و وسایل طبیعی و فوق طبیعی انجام میدهد و همین سنت الهی در اسباب و مسببات یکی از سنتهای الهی است. و افعال طبیعت و انسان را در | البته منظور از «سنت الهی» آن نیست که فعل خاصی مستقیما و بیواسطه از خداوند صادر شود، بلکه خداوند امور را با اسباب و وسایل طبیعی و فوق طبیعی انجام میدهد و همین سنت الهی در اسباب و مسببات یکی از سنتهای الهی است. و افعال طبیعت و انسان را در مرحله بالاتر، میتوان به خداوند نیز منسوب کرد و بنابراین تعابیر «سنة الله؛ <ref>احزاب، 38 و62؛ فاطر، 43؛ غافر،85؛ فتح، 23.</ref> و «سنتنا» <ref>اسراء،77.</ref> که در قرآن کریم به کار رفتهاند، بر همین وجه هستند. | ||
البته قرآن | البته قرآن کریم بیشتر، عذابهای الهی نازلشده بر اقوام گذشته را با این عنوان میخواند، ولی مفهوم سنت اختصاص به این قضیه ندارد. <ref>محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ص500.</ref> | ||
سنتهای الهی | |||
== انواع سنتهای الهی == | |||
سنتهای مطلق و سنتهای مشروط؛ سنتهای عام و سنتهای خاص؛ همچنین سنتهای مستقل و سنتهای مرتبط و مترتب بر یکدیگر. <ref>محمدتقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص425ـ458.</ref> | |||
در قرآن کریم کلمه «سنت» شانزده بار در یازده آیه بهکاررفته است که بهاستثنای یک مورد همواره سنت الهی مقصود بوده است. | در قرآن کریم کلمه «سنت» شانزده بار در یازده آیه بهکاررفته است که بهاستثنای یک مورد همواره سنت الهی مقصود بوده است. | ||
• سنت آفرینش به وجه احسن: «وَ لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ فی أحسنِ تَقویمٍ»؛ <ref>تین / 4 .</ref><br> | == <big>سنتهای الهی</big> == | ||
• سنت آفرینش به وجه احسن: «وَ لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ فی أحسنِ تَقویمٍ»؛ <ref>تین / 4.</ref><br> | |||
• سنت هدایت تکوینی: «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» طه .«الّذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهدیِن»؛ <ref>شعراء/ 78 .</ref><br> | • سنت هدایت تکوینی: «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» طه .«الّذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهدیِن»؛ <ref>شعراء/ 78.</ref><br> | ||
• سنت هدایت فطری: در قرآن آمده که میل به خداپرستی در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده است: «وَ إذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدم مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتهم وَ أشهَدَهُم عَلی أنفُسِهِم ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ <ref>اعراف/ 172 و نیز: روم/ 3 .</ref><br> | • سنت هدایت فطری: در قرآن آمده که میل به خداپرستی در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده است: «وَ إذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدم مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتهم وَ أشهَدَهُم عَلی أنفُسِهِم ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ <ref>اعراف/ 172 و نیز: روم/ 3.</ref><br> | ||
• سنت تقدیر الهی: این سنت بدان معناست که تقدیر امور به دست پروردگار است: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی»؛ <ref>اعلی/3 و نیز حدید / 22.</ref><br> | • سنت تقدیر الهی: این سنت بدان معناست که تقدیر امور به دست پروردگار است: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی»؛ <ref>اعلی/3 و نیز حدید / 22.</ref><br> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۷: | ||
• سنت بازتاب اعمال: یعنی هرکس هر چه انجام دهد اگر خوب باشد به نفع اوست و اگر بد باشد به ضرر خود اوست: «لَها ما کَسَبَت وَ عَلَیها ما اکْتَسَبَت»؛ <ref>بقره/ 286. حدود 31 آیه دیگر نیز در این زمینه وجود دارد.</ref><br> | • سنت بازتاب اعمال: یعنی هرکس هر چه انجام دهد اگر خوب باشد به نفع اوست و اگر بد باشد به ضرر خود اوست: «لَها ما کَسَبَت وَ عَلَیها ما اکْتَسَبَت»؛ <ref>بقره/ 286. حدود 31 آیه دیگر نیز در این زمینه وجود دارد.</ref><br> | ||
• سنت نصرت ناصرین: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه <ref>حج،40</ref> | • سنت نصرت ناصرین: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه <ref>حج،40</ref> و یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ <ref>محمد،7</ref><br> | ||
• سنت عمومی مرگ: «کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»؛ <ref>آل عمران/ 185</ref> و «کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ»؛ <ref>الرحمن/ 26.</ref><br> | • سنت عمومی مرگ: «کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»؛ <ref>آل عمران/ 185</ref> و «کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ»؛ <ref>الرحمن/ 26.</ref><br> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۳: | ||
• سنت عدم تقدیموتأخیر مرگ در صورت فرارسیدن اجل: اگرچه اجل تغییر میکند اما هرگاه اجل حتمی انسان سر برسد هیچ چیزی آن را تغییر نمیدهد: «اِنَّ اللّه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِأنفُسِهِم»؛ <ref>رعد / 11، اعراف/ 34 و نحل/ 61 و حجر / 4و5.</ref><br> | • سنت عدم تقدیموتأخیر مرگ در صورت فرارسیدن اجل: اگرچه اجل تغییر میکند اما هرگاه اجل حتمی انسان سر برسد هیچ چیزی آن را تغییر نمیدهد: «اِنَّ اللّه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِأنفُسِهِم»؛ <ref>رعد / 11، اعراف/ 34 و نحل/ 61 و حجر / 4و5.</ref><br> | ||
• سنت تنبه: خدا برای توجه دادن انسانها و دور نمودن | • سنت تنبه: خدا برای توجه دادن انسانها و دور نمودن آنها از غفلت، این سنت را روا میدارد: «فَأَخذنا هُم بِالبَأساءِ وَ الضَّراءِ لَعَلَّهُم یَتَصَرَّعُون»؛ <ref>انعام / 42.</ref><br> | ||
• سنت افزونی نعمت با تقوا: «وَ لَو أنَّ أهلَ القُری آمَنوا و اتَّقَوْا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِن السَّماء و الأرضِ وَ لکن کَذَّبُوا»؛ <ref>اعراف/96.</ref><br> | • سنت افزونی نعمت با تقوا: «وَ لَو أنَّ أهلَ القُری آمَنوا و اتَّقَوْا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِن السَّماء و الأرضِ وَ لکن کَذَّبُوا»؛ <ref>اعراف/96.</ref><br> | ||
خط ۴۸: | خط ۵۱: | ||
• سنت املاء و استدراج: این سنت بدین معناست که خدای متعال بر نعمتهای مادی و دنیوی اهل باطل میافزاید تا فریفته و مغرور شوند و در راه خود استوارتر شوند و بر کفر خود بیفزایند و استحقاق عذاب بزرگتر و دردناکتری را بیابند: «وَ الَّذین کَذَّبوا بِأیاتِنا سَنَستَدرَجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمُون وَ اُملِی لَهُم إنَّ کَیدی مَتینٌ» <ref>اعراف / 183 و 182 و آل عمران/ 178.</ref><br> | • سنت املاء و استدراج: این سنت بدین معناست که خدای متعال بر نعمتهای مادی و دنیوی اهل باطل میافزاید تا فریفته و مغرور شوند و در راه خود استوارتر شوند و بر کفر خود بیفزایند و استحقاق عذاب بزرگتر و دردناکتری را بیابند: «وَ الَّذین کَذَّبوا بِأیاتِنا سَنَستَدرَجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمُون وَ اُملِی لَهُم إنَّ کَیدی مَتینٌ» <ref>اعراف / 183 و 182 و آل عمران/ 178.</ref><br> | ||
• سنت امهال: این سنت بدین معناست که خدای متعال، برای رعایت یک سلسله از مصالحی که ما به همه | • سنت امهال: این سنت بدین معناست که خدای متعال، برای رعایت یک سلسله از مصالحی که ما به همه آنها وقوف نداریم، در عقوبت اهل باطل تعجیل نمیکند، بلکه به آنان فرصت و مهلت میدهد، شاید همه یا بعضی از آنان پشیمان و نادم شوند و بازگردند و توبه کنند و یا از نسلشان انسانهایی حقطلب و مؤمن و صالح پدید آیند: «وَ لَو یُؤاخِذُ اللّه النّاسَ بِمَا کَسبُوا ما تَرَکَ عَلَی ظَهرِها مِن دابَّةٍ و لکِن یُؤَخِّرُهُم إلی أجَلٍ مُسَمًّی فَإذا جاءَ أجَلُهُم فَإنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیراً»؛ <ref>فاطر/ 45، شوری/ 30 و روم/ 41.</ref><br> | ||
• سنت ابتلا به مصائب: خدای متعال اهل باطل را به مصائب، شدائد و مشکلاتی دچار میسازد تا شاید آنان را تنبه و توبهای حاصل آید: «وَ لا یَزالُ الَّذینَ کَفروا تُصیبُهُم بِما صَنَعُوا قاِرَعةٌ أو تَحُلُّ قَریباً مِن دارِهِم حَتّی یَأتی وَعدُ اللّهِ اِنَّ اللّهَ لا یُخلِفُ المیعادَ»؛ <ref>رعد/ 31.</ref><br> | • سنت ابتلا به مصائب: خدای متعال اهل باطل را به مصائب، شدائد و مشکلاتی دچار میسازد تا شاید آنان را تنبه و توبهای حاصل آید: «وَ لا یَزالُ الَّذینَ کَفروا تُصیبُهُم بِما صَنَعُوا قاِرَعةٌ أو تَحُلُّ قَریباً مِن دارِهِم حَتّی یَأتی وَعدُ اللّهِ اِنَّ اللّهَ لا یُخلِفُ المیعادَ»؛ <ref>رعد/ 31.</ref><br> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۹: | ||
• سنت استیصال: اگر اهل باطل چنان در کفر و انکار و فسق و فجور فرو روند که حکمت بالغه الهی بیش از این مقتضی امهال آنان و تأخیر عقوبت و عذابشان نباشد نوبت به سنت «استیصال» (ریشهکنی و براندازی) میرسد <ref>آل عمران/ 137، انعام/ 11، اعراف/ 84 و 86 و103، یونس/ 39 و 73، یوسف/ 109 و آیات دیگر.</ref> داستان قوم نوح، قوم هود، قوم صالح، قوم لوط، قوم شعیب، فرعونیان اصحاب سبت، اصحاب رس، قوم تبع، اصحاب فیل و... و غالباً سبب هلاکت آنان نیز که اموری از قبیل کفر، شرک، ظلم،... است، ذکر شده است.<br> | • سنت استیصال: اگر اهل باطل چنان در کفر و انکار و فسق و فجور فرو روند که حکمت بالغه الهی بیش از این مقتضی امهال آنان و تأخیر عقوبت و عذابشان نباشد نوبت به سنت «استیصال» (ریشهکنی و براندازی) میرسد <ref>آل عمران/ 137، انعام/ 11، اعراف/ 84 و 86 و103، یونس/ 39 و 73، یوسف/ 109 و آیات دیگر.</ref> داستان قوم نوح، قوم هود، قوم صالح، قوم لوط، قوم شعیب، فرعونیان اصحاب سبت، اصحاب رس، قوم تبع، اصحاب فیل و... و غالباً سبب هلاکت آنان نیز که اموری از قبیل کفر، شرک، ظلم،... است، ذکر شده است.<br> | ||
• سنت فشل حاصل از تنازع: وَأَطیعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ | • سنت فشل حاصل از تنازع: وَأَطیعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم <ref>انفال، 46</ref><br> | ||
مواردی که برشمرده شد تعدادی از سنن الهی مهمتر در تدبیر جهان و انسان بود <ref>(تفسیر المیزان؛ جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن آیتالله مصباح یزدی؛ سنتهای تاریخی در قرآن، شهید صدر؛ سنتهای الهی، مسیح مهاجری و مقاله برشماری سنتهای الهی در قرآن مجله شمیم یاس خرداد 1385، شماره 39)،</ref> با نگاهی دیگر میتوان تمام آنچه در قر آن و روایات (بیشتر روایات اخلاقی) بهصورت شرط و جزاء بیان شده، بهعنوان سنن الهی برشمرد، البته تحقق برخی احکام تنها مبتنی بر یک شرط نیست که باید با کار عمیق علمی و اجتهادی تمام شروط را احصاء نمود و حکم قطعی نمود. <br> | |||
===از دیدگاه منابع اهل تسنن=== |