سودان پهناورترین کشور جهان اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۴: خط ۹۴:
محمد احمد بن عبدا... مشهور به «المهدی» در سال 1844 در جزیره «اشراف» (جزیره لباب) واقع در شهر دنقلا در شمال سودان متولد شد. پدر وی مردی متدین و یک قایق ساز ساده بود. وی به همراه خانواده به خارطوم مهاجرت کرد و در شهر ام درمان ساکن شد، سپس جهت تحصیل راهی خلوه شد و با نبوغی که داشت به حفظ قرآن و تحصیل علوم دینی پرداخت. وی پیرو طریقه سمانیه بود و پای بندی او به اصول اسلامی و اخلاص و مردم داری اش باعث شد عده زیادی به دور او جمع شوند. او دارای روحیه ضد استعماری بود و در محافل مختلف نسبت به حضور استعمار به مردم هشدار می‌داد. در آن زمان مردم از ستم و فشار حکومت عثمانی و مصر به تنگ آمده بودند و هنوز از زیر یوغ حکومت رها نشده بودند که استعمار انگلیس دست چپاول به سوی آنها دراز کرد.<br>
محمد احمد بن عبدا... مشهور به «المهدی» در سال 1844 در جزیره «اشراف» (جزیره لباب) واقع در شهر دنقلا در شمال سودان متولد شد. پدر وی مردی متدین و یک قایق ساز ساده بود. وی به همراه خانواده به خارطوم مهاجرت کرد و در شهر ام درمان ساکن شد، سپس جهت تحصیل راهی خلوه شد و با نبوغی که داشت به حفظ قرآن و تحصیل علوم دینی پرداخت. وی پیرو طریقه سمانیه بود و پای بندی او به اصول اسلامی و اخلاص و مردم داری اش باعث شد عده زیادی به دور او جمع شوند. او دارای روحیه ضد استعماری بود و در محافل مختلف نسبت به حضور استعمار به مردم هشدار می‌داد. در آن زمان مردم از ستم و فشار حکومت عثمانی و مصر به تنگ آمده بودند و هنوز از زیر یوغ حکومت رها نشده بودند که استعمار انگلیس دست چپاول به سوی آنها دراز کرد.<br>
محمد احمد بن عبدا... با مساعد دیدن وضعیت به این نتیجه رسید که باید با ادعای مهدویت، مردم را به سوی خود جمع کند و به جنگ استعمار بپردازد. وی در سن 40 سالگی ادعای مهدویت کرد و برای گرفتن بیعت به عنوان «امام المهدی» به سوی غرب سودان حرکت کرد و از قبایل متعدد بیعت گرفت و با نیروی مجهز فراوان به جنگ استعمار رفت و شهرها را یکی پس از دیگری آزاد کرد و پس از آزاد سازی ام درمان آن جا را محل حکومت خود قرار داد و سپس خارطوم را آزاد کرد و استعمار به ناچار از سودان خارج شد.<br>
محمد احمد بن عبدا... با مساعد دیدن وضعیت به این نتیجه رسید که باید با ادعای مهدویت، مردم را به سوی خود جمع کند و به جنگ استعمار بپردازد. وی در سن 40 سالگی ادعای مهدویت کرد و برای گرفتن بیعت به عنوان «امام المهدی» به سوی غرب سودان حرکت کرد و از قبایل متعدد بیعت گرفت و با نیروی مجهز فراوان به جنگ استعمار رفت و شهرها را یکی پس از دیگری آزاد کرد و پس از آزاد سازی ام درمان آن جا را محل حکومت خود قرار داد و سپس خارطوم را آزاد کرد و استعمار به ناچار از سودان خارج شد.<br>
البته ادعای مهدویت او، به مفهوم مصطلح آن نبوده‌است و هم اکنون نیز چند میلیون طرفدار او در سودان او را به عنوان «مهدی موعود» نمی‌شناسند، بلکه او را «مجدّد»ی می‌دانند که مطابق بعضی از روایات، هر صد سال یک بار، برای احیای سنت‌های اسلامی قیام می‌کند. در منشورات رسمی خودِ «محمد احمد سودانی» آمده‌است که او بر ضد نفوذ غرب و برای از بین بردن بدعت‌ها، قیام کرده و می‌خواهد مردم مسلمان را به سوی اسلام واقعی بخواند و احکام قرآن و سنت را اجرا کند و نخستین گام در این راه، بیرون راندن نیروهای اشغال گر انگلیسی است. (شقیر، ج 2، ص 374). او می‌گفت: «ما مسلمانان فقط با وحدت می‌توانیم اصول استوار اسلام را احیا کنیم و نیروهای متجاوز بیگانه را از بلاد مسلمین بیرون برانیم». (خسروشاهی، ج 2، ص 68).<br>
البته ادعای مهدویت او، به مفهوم مصطلح آن نبوده‌است و هم اکنون نیز چند میلیون طرفدار او در سودان او را به عنوان «مهدی موعود» نمی‌شناسند، بلکه او را «مجدّد»ی می‌دانند که مطابق بعضی از روایات، هر صد سال یک بار، برای احیای سنت‌های اسلامی قیام می‌کند. در منشورات رسمی خودِ «محمد احمد سودانی» آمده‌است که او بر ضد نفوذ غرب و برای از بین بردن بدعت‌ها، قیام کرده و می‌خواهد مردم مسلمان را به سوی اسلام واقعی بخواند و احکام قرآن و سنت را اجرا کند و نخستین گام در این راه، بیرون راندن نیروهای اشغال گر انگلیسی است<ref>(شقیر، ج 2، ص 374)</ref>. او می‌گفت: «ما مسلمانان فقط با وحدت می‌توانیم اصول استوار اسلام را احیا کنیم و نیروهای متجاوز بیگانه را از بلاد مسلمین بیرون برانیم»<ref>(خسروشاهی، ج 2، ص 68)</ref>.<br>
مهدی سودانی پس از استقرار حکومت خود، اعلان حکومت اسلامی نمود و ولات نصب کرد و به دنبال اجرای قوانین اسلامی برآمد. وی در اکثر مسایل فتوا می‌داد. مدت حکومت وی دوامی نداشت و بر اثر یک بیماری در ژوئن 1885 درگذشت و در همان خانه‌ای که از دنیا رفت، دفن گردید. (قدال، 1412ق، ص 136) و مزار وی از آن زمان تاکنون زیارت گاه مریدان اوست.
مهدی سودانی پس از استقرار حکومت خود، اعلان حکومت اسلامی نمود و ولات نصب کرد و به دنبال اجرای قوانین اسلامی برآمد. وی در اکثر مسایل فتوا می‌داد. مدت حکومت وی دوامی نداشت و بر اثر یک بیماری در ژوئن 1885 درگذشت و در همان خانه‌ای که از دنیا رفت، دفن گردید<ref>(قدال، 1412ق، ص 136)</ref> و مزار وی از آن زمان تاکنون زیارت گاه مریدان اوست.
آن چه او برای جانشبن خود بر جای گذاشت، یک دستگاه حکومت مقدماتی بود که اصول عقیدتی جنبش دینی و جنگ‌هایی که سبب قدرت او شد در آن انعکاس داشت. مهدی سودانی به پیروان خود لقب «انصار المهدی» داد و بر این باور بود که اسلام اولیه را دوباره به مرحله اجرا در می‌آورند.<br>
آن چه او برای جانشبن خود بر جای گذاشت، یک دستگاه حکومت مقدماتی بود که اصول عقیدتی جنبش دینی و جنگ‌هایی که سبب قدرت او شد در آن انعکاس داشت. مهدی سودانی به پیروان خود لقب «انصار المهدی» داد و بر این باور بود که اسلام اولیه را دوباره به مرحله اجرا در می‌آورند.<br>
المهدی «عبدالهی بن محمد» را ملقب به «خلیفة الصدیق» و جانشین خلیفه ابوبکر و «علی بن محمد هیلو» را که مردی بسیار پارسا و مرید دیرینه او بود ملقب به «خلیفة الفاروق» نمود و جانشین خلیفه عمر معرفی کرد و... ؛ هر یک از خلیفه‌ها بر لشکری از ارتش مهدی فرمان می‌راندند. (هالت و دالی، 1366ش، ص 106 ـ 105).<br>
المهدی «عبدالهی بن محمد» را ملقب به «خلیفة الصدیق» و جانشین خلیفه ابوبکر و «علی بن محمد هیلو» را که مردی بسیار پارسا و مرید دیرینه او بود ملقب به «خلیفة الفاروق» نمود و جانشین خلیفه عمر معرفی کرد و... ؛ هر یک از خلیفه‌ها بر لشکری از ارتش مهدی فرمان می‌راندند<ref>(هالت و دالی، 1366ش، ص 106 ـ 105)</ref>.<br>
المهدی برای سودانی‌ها «ابوالاستقلال» به شمار می‌آید. وی رهبری ملی بود که موفق شد قبایل سودان را بر مبنای عقاید و ارزش‌های اسلامی متحد سازد، زمام داران بیگانه را از کشور بیرون راند و حکومتی ملی پی ریزی کند. برخی از سودانی‌ها او را مجدد و احیاکننده دین اسلام به شمار می‌آورند.<br>
المهدی برای سودانی‌ها «ابوالاستقلال» به شمار می‌آید. وی رهبری ملی بود که موفق شد قبایل سودان را بر مبنای عقاید و ارزش‌های اسلامی متحد سازد، زمام داران بیگانه را از کشور بیرون راند و حکومتی ملی پی ریزی کند. برخی از سودانی‌ها او را مجدد و احیاکننده دین اسلام به شمار می‌آورند.<br>
پس از مرگ مهدی، «خلیفه عبدالهی» با لقب «خلیفة المهدی» جانشین وی شد و به مدت 13 سال حکومت کرد و بعد از حکومت وی، بار دیگر استعمار به کشور سودان حمله کرد و آن را اشغال نمود و در سال 1898 با درگذشت عبدالله تعایشی، حکومت المهدی پایان یافت. حکومت عبدالله تعایشی با هم دلی همه گروه‌ها و شخصیت‌ها همراه نبود و در زمان وی مشکلات داخلی و خارجی زیادی رخ داد. (ضرار صالح ضرار، 1975م، ص 193ـ166).<br>
پس از مرگ مهدی، «خلیفه عبدالهی» با لقب «خلیفة المهدی» جانشین وی شد و به مدت 13 سال حکومت کرد و بعد از حکومت وی، بار دیگر استعمار به کشور سودان حمله کرد و آن را اشغال نمود و در سال 1898 با درگذشت عبدالله تعایشی، حکومت المهدی پایان یافت. حکومت عبدالله تعایشی با هم دلی همه گروه‌ها و شخصیت‌ها همراه نبود و در زمان وی مشکلات داخلی و خارجی زیادی رخ داد<ref>(ضرار صالح ضرار، 1975م، ص 193ـ166)</ref>.<br>
با وجود این که حکومت مهدی در تاریخ سودان بسیار کوتاه مدت بود ولی دارای آثاری از این جمله بود: 1ـ دوران حکومت وی دوره ذوب شدن قبایل در حاکمیت مرکزی بود؛ 2ـ طریقت‌های صوفیه برای استقلال کشور با هم متحد شدند؛ 3ـ دین و سیاست ارتباط ارگانیکی یافت و این رابطه نمایان گر نقش مهم دو طریقت بزرگ انصار و ختمیه در نهضت ملی بود که به استقلال سودان منتهی شد.<br>
با وجود این که حکومت مهدی در تاریخ سودان بسیار کوتاه مدت بود ولی دارای آثاری از این جمله بود:
1ـ دوران حکومت وی دوره ذوب شدن قبایل در حاکمیت مرکزی بود؛
2ـ طریقت‌های صوفیه برای استقلال کشور با هم متحد شدند؛
3ـ دین و سیاست ارتباط ارگانیکی یافت و این رابطه نمایان گر نقش مهم دو طریقت بزرگ انصار و ختمیه در نهضت ملی بود که به استقلال سودان منتهی شد.<br>
 
=8. وضعیت جنوب سودان:=
=8. وضعیت جنوب سودان:=
پس از براندازی حکومت مهدی در سودان توسط انگلستان و مصر، بالاترین قدرت نظامی و کشوری در سودان به والی واگذار شد. از سال 1899 تا پایان حکومت مشترک انگلستان و مصر در سال 1955، تمام والی‌ها از اتباع انگلستان بودند و بر دولت سودان اشراف داشتند. نخستین والی انتصابی، «لرد کیچنر» بود. او تا دسامبر سال 1899 این منصب را در اختیار داشت. پس از او «سر رجینالد ونگیت» والی سودان گردید و تا سال 1917 این عنوان را در اختیار داشت. در زمان او «رویه مذهبی در جنوب» با آن چه در شمال اسلامی دنبال می‌شد، تفاوتی آشکار داشت.
پس از براندازی حکومت مهدی در سودان توسط انگلستان و مصر، بالاترین قدرت نظامی و کشوری در سودان به والی واگذار شد. از سال 1899 تا پایان حکومت مشترک انگلستان و مصر در سال 1955، تمام والی‌ها از اتباع انگلستان بودند و بر دولت سودان اشراف داشتند. نخستین والی انتصابی، «لرد کیچنر» بود. او تا دسامبر سال 1899 این منصب را در اختیار داشت. پس از او «سر رجینالد ونگیت» والی سودان گردید و تا سال 1917 این عنوان را در اختیار داشت. در زمان او «رویه مذهبی در جنوب» با آن چه در شمال اسلامی دنبال می‌شد، تفاوتی آشکار داشت.
confirmed
۲٬۱۴۹

ویرایش