۸۵٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بدان ها ' به 'بدانها ') |
جز (جایگزینی متن - 'جمال الدین' به 'جمالالدین') |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در آن زمان، واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر شناخته شده نبوده است، زیرا اولاً: فرهنگ لغت الیاس بقطر در پاریس چاپ شده بود، و ثانیاً: در سخنان مترجمان بنامی چون رفاعه طهطاوی این واژه به کار نرفته است. با این که وی در سال ۱۸۲۶ در پاریس تحصیل میکرده است. علت این مطلب آن است که در زمان طهطاوی اندیشه ناسازگاری یا انفصال دین و دنیا در مصر شناخته شده نبوده است، تا لازم باشد واژه عربی مناسبی برای آن پیشنهاد شود. | در آن زمان، واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر شناخته شده نبوده است، زیرا اولاً: فرهنگ لغت الیاس بقطر در پاریس چاپ شده بود، و ثانیاً: در سخنان مترجمان بنامی چون رفاعه طهطاوی این واژه به کار نرفته است. با این که وی در سال ۱۸۲۶ در پاریس تحصیل میکرده است. علت این مطلب آن است که در زمان طهطاوی اندیشه ناسازگاری یا انفصال دین و دنیا در مصر شناخته شده نبوده است، تا لازم باشد واژه عربی مناسبی برای آن پیشنهاد شود. | ||
گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید | گواه دیگر بر شناخته نبودن واژه عَلْمانی و عَلْمانیه در مصر آن زمان این است که در آن روزگارسید جمالالدین علیه کسانی که دین را با رشد و ترقی علمی بشر ناسازگار میپنداشته و بی دینی را ترویج میکردند، مقاله مینوشت و آنان را «دهری» مینامید نه علمانی، وی در یکی از مقالات خود تحت عنوان «دهریه در هند» اندیشههای سید احمدخان هندی در تفسیر قرآن کریم را نقد کرده است. | ||
نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن میگوید و مردم را وسوسه میکند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین. | نقد وی بر سید احمدخان این است که وی به جای این که به «ما انزل اللّه» تمسک جوید، پیوسته از طبیعت سخن میگوید و مردم را وسوسه میکند که اروپا در زمینه علم و صنعت پیشرفت نکرده است، مگر به دلیل کنار گذاشتن دین. | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۵: | ||
قرآن کریم، سرزمینی که حضرت موسی علیهالسلام در ان به مقام نبوت برگزیده شد را وادی مقدس نامیده است<ref>طه:(۲۰): ۱۲.</ref>، چنان که سرزمین فلسطین را نیز «ارض مقدس» دانسته است<ref>مائده(۵): ۲۱.</ref> مقدس بودن این سرزمین بدان جهت است که خاستگاه پیامبران بوده و از شرک و بتپرستی منزه بوده است<ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | قرآن کریم، سرزمینی که حضرت موسی علیهالسلام در ان به مقام نبوت برگزیده شد را وادی مقدس نامیده است<ref>طه:(۲۰): ۱۲.</ref>، چنان که سرزمین فلسطین را نیز «ارض مقدس» دانسته است<ref>مائده(۵): ۲۱.</ref> مقدس بودن این سرزمین بدان جهت است که خاستگاه پیامبران بوده و از شرک و بتپرستی منزه بوده است<ref>المیزان، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. | ||
حاصل آنکه، قداست دوگونه است: ذاتی و با واسطه، قداست ذاتی ویژه خداوند است و قداست با واسطه، ویژه اموری است که انتساب ویژه ای با خداوند دارند، زیرا همه موجودات طبیعی و غیر طبیعی آفریده و فعل خداوند میباشند، ولی، برخی از آنها انتساب ویژه ای به خداوند دارند، و در نتیجه، از قداست با واسطه برخوردار میشوند، مانند مواردی که پیش از این به آنها اشاره شد. مثلاً مکانی که حضرت موسی علیهالسلام در آن به مقام نبوت برگزیده شد بدان جهت «وادی مقدس» نامیده شده که وادی قرب حضور در پیشگاه پروردگار و مناجات با خداوند بود. همین گونه است | حاصل آنکه، قداست دوگونه است: ذاتی و با واسطه، قداست ذاتی ویژه خداوند است و قداست با واسطه، ویژه اموری است که انتساب ویژه ای با خداوند دارند، زیرا همه موجودات طبیعی و غیر طبیعی آفریده و فعل خداوند میباشند، ولی، برخی از آنها انتساب ویژه ای به خداوند دارند، و در نتیجه، از قداست با واسطه برخوردار میشوند، مانند مواردی که پیش از این به آنها اشاره شد. مثلاً مکانی که حضرت موسی علیهالسلام در آن به مقام نبوت برگزیده شد بدان جهت «وادی مقدس» نامیده شده که وادی قرب حضور در پیشگاه پروردگار و مناجات با خداوند بود. همین گونه است مکانها و زمان هایی چون کعبه، مسجدالحرام و مساجد دیگر، و اعیاد مبارک از نظر دین. | ||
قداست این | قداست این مکانها و زمانها به دلیل انتساب ویژه ای است که به خداوند دارند، و رخداد مقدسی است که در آنها واقع شده، یا مناسک و عبادات ویژه ای است که در آنها تشریع شده است<ref>المیزان، ج ۱۴، صص ۱۳۷ – ۱۳۸.</ref>. | ||
در هر حال، اعتقاد به امر مقدس از عناصر مشترک ادیان است، خواه مصداق آنها حق باشد یا باطل. | در هر حال، اعتقاد به امر مقدس از عناصر مشترک ادیان است، خواه مصداق آنها حق باشد یا باطل. | ||
بنابراین، دنیوی گری به معنای قداست زدایی در شکل حاد و گسترده آن به الحاد (Atheism) میانجامد. و این، شدیدترین مرحله دنیوی گری و سکولاریزم است. البته، باید به این نکته توجه داشت که در روزگار ما سکولاریزم در این شکل حاد و الحادی آن وجود ندارد، یعنی نظامهای سکولار غربی دارای چنین ویژگی نیستند. این مطلب به قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم باز میگردد که تب | بنابراین، دنیوی گری به معنای قداست زدایی در شکل حاد و گسترده آن به الحاد (Atheism) میانجامد. و این، شدیدترین مرحله دنیوی گری و سکولاریزم است. البته، باید به این نکته توجه داشت که در روزگار ما سکولاریزم در این شکل حاد و الحادی آن وجود ندارد، یعنی نظامهای سکولار غربی دارای چنین ویژگی نیستند. این مطلب به قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم باز میگردد که تب دینستیزی و دین گریزی در جهان غرب بالا بود، و ایدئولوژیهای الحادی فعال بودند. | ||
اما پس از آن، با ظهور دوره پست مدرن و احساس نیازِ جامعه غربی به معنویت، بار دیگر دین و ایمان مذهبی توجه متفکران و مصلحان اجتماعی را به خود معطوف کرد. | اما پس از آن، با ظهور دوره پست مدرن و احساس نیازِ جامعه غربی به معنویت، بار دیگر دین و ایمان مذهبی توجه متفکران و مصلحان اجتماعی را به خود معطوف کرد. |