سید ابوالحسن اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵<br>↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۵۳: خط ۵۳:
از دیگر استادان او در اصفهان سید مهدی نحوی، سید محمد باقر درچه‌ای، سید هاشم چهار سوقی، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمرده‌اند.
از دیگر استادان او در اصفهان سید مهدی نحوی، سید محمد باقر درچه‌ای، سید هاشم چهار سوقی، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمرده‌اند.
<br>
<br>
==هجرت به نجف==
== هجرت به نجف ==
<br>
<br>
وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادی‌الاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت.
وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادی‌الاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت.
خط ۶۵: خط ۶۵:
سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف می‌کنند، نیستم".<ref>مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۴، ص۳۷۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۷- ۱۸</ref>
سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف می‌کنند، نیستم".<ref>مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۴، ص۳۷۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۷- ۱۸</ref>
<br>
<br>
==مرجعیت==
== مرجعیت ==
<br>
<br>
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.
خط ۷۵: خط ۷۵:
آیت‌الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار [[تبریز]] ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم [[اسلام]] در دست آیت‌الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.»
آیت‌الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار [[تبریز]] ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم [[اسلام]] در دست آیت‌الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.»
<br>
<br>
==شاگردان==
== شاگردان ==
<br>
<br>
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، می‌توان شخصیت‌هایی چون میرزا حسن بجنوردی، سید محمود حسینی شاهرودی، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد.
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، می‌توان شخصیت‌هایی چون میرزا حسن بجنوردی، سید محمود حسینی شاهرودی، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد.
<br>
<br>
==آثار==
== آثار ==
<br>
<br>
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را می‌توان به ۵ دسته تقسیم کرد:
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را می‌توان به ۵ دسته تقسیم کرد:
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسی‌ها‌ به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ق به عراق بازگشتند.
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسی‌ها‌ به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ق به عراق بازگشتند.
<br>
<br>
==ملاقات با سفیر انگلیس==
== ملاقات با سفیر انگلیس ==
<br>
<br>
سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش‌، گفت: عالیجناب‌! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمت‌ِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته می‌دانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بی‌درنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشک‌ِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما می‌دانیم که در این جنگ‌، بسیاری از مردم‌، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن‌، به نمایندگی از مسلمانان‌، وجه‌ِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگان‌ِ جنگ‌، تقدیم می‌دارد و از کمی وجه معذرت می‌خواهد! چرا که خود می‌دانید ما در شرایط مشابهی هستیم‌. آن‌گاه‌، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!
سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش‌، گفت: عالیجناب‌! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمت‌ِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته می‌دانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بی‌درنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشک‌ِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما می‌دانیم که در این جنگ‌، بسیاری از مردم‌، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن‌، به نمایندگی از مسلمانان‌، وجه‌ِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگان‌ِ جنگ‌، تقدیم می‌دارد و از کمی وجه معذرت می‌خواهد! چرا که خود می‌دانید ما در شرایط مشابهی هستیم‌. آن‌گاه‌، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس‌، شرمنده و رنگ‌ِ چهره‌اش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدن‌ِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترک‌ِ جلسه، گفت‌: ما می‌خواستیم‌، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم‌! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچم‌ِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتن‌ِ وی علمای حاضر در مجلس‌، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه می‌رسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت: سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که می‌توانستیم بهترین بهره‌برداری را در ترویج اسلام بنمائیم‌، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس‌، شرمنده و رنگ‌ِ چهره‌اش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدن‌ِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترک‌ِ جلسه، گفت‌: ما می‌خواستیم‌، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم‌! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچم‌ِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتن‌ِ وی علمای حاضر در مجلس‌، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه می‌رسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت: سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که می‌توانستیم بهترین بهره‌برداری را در ترویج اسلام بنمائیم‌، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
<br>
<br>
==حادثه مسجد گوهرشاد==
== حادثه مسجد گوهرشاد ==
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقیه عظیم الشان در امور سیاسی،اجتماعی مسلمانان،عکس‌العمل آن فقیه بزرگ در برابر حوادث [[مسجد گوهرشاد]] بود.فاجعه مسجد گوهرشاد [[مشهد]]، یکی از دهها و صدها حوادث جنایت بار دوران رضاخان پهلوی است که مردم مسلمان را در راه حمایت از روحانیت به خاک و خون کشید. آن روز مردم در اعتراض به دستگیری آیة الله العظمی [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین قمی]] دست به تظاهرات زده بودند. وقتی خبر به رضا شاه رسید که دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع ازاهداف اسلام و روحانیت در مسجد گوهرشاد اجتماع کرده‌اند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشت بام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هیچ نوع رحم به صغیر و کبیر و زن و مرد نکنند. دستور دژخیم تاریخ، توسط مامورین جنایت کار اوعملی شد و مردم بی دفاع را به صفیر گلوله بستند و چندین هزار نفر از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی، زائر و بومی را به شهادت رساندند. پس از این یورش وحشیانه و سبعانه، درهای مسجد را باز کردند و زندگان را بیرون بردند و کشتگان را به کامیون‌ها ریخته و همه را در خندقی که در بیرون شهر برای همین منظور حفر کرده بودند، ریختند و روی آن را پوشاندند که هنوز آن نقطه به قتلگاه مشهور است.
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقیه عظیم الشان در امور سیاسی، اجتماعی مسلمانان، عکس‌العمل آن فقیه بزرگ در برابر حوادث [[مسجد گوهرشاد]] بود. فاجعه مسجد گوهرشاد [[مشهد]]، یکی از دهها و صدها حوادث جنایت بار دوران رضاخان پهلوی است که مردم مسلمان را در راه حمایت از روحانیت به خاک و خون کشید. آن روز مردم در اعتراض به دستگیری آیة الله العظمی [[سید حسین طباطبایی قمی|سید حسین قمی]] دست به تظاهرات زده بودند. وقتی خبر به رضا شاه رسید که دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع ازاهداف اسلام و روحانیت در مسجد گوهرشاد اجتماع کرده‌اند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشت بام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هیچ نوع رحم به صغیر و کبیر و زن و مرد نکنند. دستور دژخیم تاریخ، توسط مامورین جنایت کار اوعملی شد و مردم بی دفاع را به صفیر گلوله بستند و چندین هزار نفر از زن و مرد و روحانی و غیر روحانی، زائر و بومی را به شهادت رساندند. پس از این یورش وحشیانه و سبعانه، درهای مسجد را باز کردند و زندگان را بیرون بردند و کشتگان را به کامیون‌ها ریخته و همه را در خندقی که در بیرون شهر برای همین منظور حفر کرده بودند، ریختند و روی آن را پوشاندند که هنوز آن نقطه به قتلگاه مشهور است.
<br>
<br>
پس از این ماجرا، آیة الله سید حسین قمی در باغ سراج الملک شهر ری محبوس گردید و هر گونه تماس با ایشان ممنوع اعلام شد. بعد از یک ماه در آخر ماه ربیع الثانی بود که او را به اتفاق فرزندش و جمعی دیگر به اعتاب مقدسه تبعید کردند.
پس از این ماجرا، آیة الله سید حسین قمی در باغ سراج الملک شهر ری محبوس گردید و هر گونه تماس با ایشان ممنوع اعلام شد. بعد از یک ماه در آخر ماه ربیع الثانی بود که او را به اتفاق فرزندش و جمعی دیگر به اعتاب مقدسه تبعید کردند.
<br>
<br>
وقتی آیة الله سید حسین قمی وارد کربلا شد، آیة الله العظمی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، دامادشان آقای سید میرزا را با نامه‌ای به نمایندگی از خود خدمت ایشان اعزام نمود و آقا سید میر گفته بود:«آقا به من دستور داده‌اند از طرف ایشان دست شما راببوسم.» این عمل آیة الله اصفهانی،مرجع تقلید اسلامی اثر خود را بخشید و به این ترتیب آیة الله اصفهانی رضایت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانی و نارضایی وخشم خود را از اعمال فجیع دولت سرسپرده رضاخانی اعلام نمودند.<ref>[https://hawzah.net/ برگرفته شده از مقاله آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
وقتی آیة الله سید حسین قمی وارد کربلا شد، آیة الله العظمی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، دامادشان آقای سید میرزا را با نامه‌ای به نمایندگی از خود خدمت ایشان اعزام نمود و آقا سید میر گفته بود:«آقا به من دستور داده‌اند از طرف ایشان دست شما راببوسم.» این عمل آیة الله اصفهانی، مرجع تقلید اسلامی اثر خود را بخشید و به این ترتیب آیة الله اصفهانی رضایت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانی و نارضایی وخشم خود را از اعمال فجیع دولت سرسپرده رضاخانی اعلام نمودند.<ref>[https://hawzah.net/ برگرفته شده از مقاله آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی]</ref>
<br>
<br>
==فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب عراق==
== فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب عراق ==
<br>
<br>
متن فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب ۱۹۲۰ مردم عراق
متن فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب ۱۹۲۰ مردم عراق
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
سلام بر همه، بالخصوص برادران عراقی.
سلام بر همه، بالخصوص برادران عراقی.
<br>
<br>
وظیفه دینی بر همه مسلمانان لازم می‌گرداند که در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامی تا آنجا که قدرت دارند بکوشند و بر همه ما واجب و لازم است که سرزمین عراق را که مشاهد ائمه هدی علیهم السلام و مراکز دینی ما در آنجا است،از تسلط کفار حفظ نموده و ازنوامیس دینی آن دفاع کنیم. من شما را بر این موضوع دعوت کرده و ترغیب می‌نمایم.
وظیفه دینی بر همه مسلمانان لازم می‌گرداند که در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامی تا آنجا که قدرت دارند بکوشند و بر همه ما واجب و لازم است که سرزمین عراق را که مشاهد ائمه هدی علیهم السلام و مراکز دینی ما در آنجا است، از تسلط کفار حفظ نموده و ازنوامیس دینی آن دفاع کنیم. من شما را بر این موضوع دعوت کرده و ترغیب می‌نمایم.
<br>
<br>
خداوند ما و شما را برای خدمت به اسلام و مسلمین موفق فرماید.
خداوند ما و شما را برای خدمت به اسلام و مسلمین موفق فرماید.
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده: عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده: عالمان ایرانی]]
[[رده:عالمان ایرانی]]
[[رده: عالمان]]
[[رده:عالمان]]
   
   
<references />
<references />
۴٬۹۳۳

ویرایش