سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی شقراوی (بلندای استقامت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
جز (تمیزکاری)
خط ۵۰: خط ۵۰:


=تحصیلات در نجف اشرف=
=تحصیلات در نجف اشرف=
سید امین از این که به پایگاه علم و دانش قدم گذاشته بود بسیار خشنود بود و در مدت اقامتش در نجف که نزدیک به یازده سال طول کشید بهره‌هاى فراوانى برد. امین مرحله سطح، کتاب‌هاى شرح لمعه، قوانین، رسائل و مکاسب را در فقه و اصول نزد استادان درجه اول فرا گرفت و سپس مشغول درس خارج فقه و اصول شد. وى شرح لمعه را نزد پسر عمویش سید على، قوانین را نزد شیخ محمدباقر نجم آبادى، رسائل را نزد ملافتح‌الله اصفهانى معروف به شیخ الشریعه و درس خارج فقه را در محضر شیخ آقارضا همدانى و شیخ محمد طه نجف فرا گرفت و مدتى نیز در جلسات فقه میرزا محمدحسن شیرازى که در سامرا اقامت داشت، حضور یافت. دوره کامل خارج اصول را نزد آخوند ملا محمدکاظم خراسانى صاحب کفایة الاصول گذراند.<ref>سيدمحسن امين با وجود مشكلات معيشتى و سختى روزگار، با انگيزه و جديت تمام تحصيلاتش را دنبال كرد. ضمن اين كه نگرانى‌هايى كه درباره پدر پيرش داشت و خاطر او را مكدر مى نمود در سال‌هاى نخستين اقامتش در نجف برطرف شد، زيرا پدرش خبر حركت به سوى نجف به همراه تعدادى از اهالى مورد اعتماد جبل عامل را در نامه اى به او داد و او را بسيار خوشحال كرد و از آن پس براى ملاقات پدرش لحظه شمارى مى كرد تا اين كه در يكى از روزها در كربلا به استقبال پدرش رفت و استاد او شيخ محمد طه نجف براى استقبال از پدرش به كربلا آمد و به سيد امين تبريك گفت و اظهار اميدوارى كرد كه با آمدن پدرش، سيد امين بتواند مدت بيش‌ترى در نجف بماند. (پيشين، ص 357).</ref> چیزى نگذشت که سید محسن امین در حوزه علمیه نجف در ردیف علما و دانشمندان صاحب اندیشه قرار گرفت و خود کرسى درسى به راه انداخت و شاگردان زیادى در حلقه درس او حاضر شدند.<br>
سید امین از این که به پایگاه علم و دانش قدم گذاشته بود بسیار خشنود بود و در مدت اقامتش در نجف که نزدیک به یازده سال طول کشید بهره‌هاى فراوانى برد. امین مرحله سطح، کتاب‌هاى شرح لمعه، قوانین، رسائل و مکاسب را در فقه و اصول نزد استادان درجه اول فرا گرفت و سپس مشغول درس خارج فقه و اصول شد. وى شرح لمعه را نزد پسر عمویش سید على، قوانین را نزد شیخ محمدباقر نجم آبادى، رسائل را نزد ملافتح‌الله اصفهانى معروف به شیخ الشریعه و درس خارج فقه را در محضر شیخ آقارضا همدانى و شیخ محمد طه نجف فرا گرفت و مدتى نیز در جلسات فقه میرزا محمدحسن شیرازى که در سامرا اقامت داشت، حضور یافت. دوره کامل خارج اصول را نزد آخوند ملا محمدکاظم خراسانى صاحب کفایة الاصول گذراند.<ref>سيدمحسن امين با وجود مشكلات معيشتى و سختى روزگار، با انگيزه و جديت تمام تحصيلاتش را دنبال كرد. ضمن اين كه نگرانى‌هايى كه درباره پدر پيرش داشت و خاطر او را مكدر مى نمود در سال‌هاى نخستين اقامتش در نجف برطرف شد، زيرا پدرش خبر حركت به سوى نجف به همراه تعدادى از اهالى مورد اعتماد جبل عامل را در نامه اى به او داد و او را بسيار خوشحال كرد و از آن پس براى ملاقات پدرش لحظه شمارى مى كرد تا اين كه در يكى از روزها در كربلا به استقبال پدرش رفت و استاد او شيخ محمد طه نجف براى استقبال از پدرش به كربلا آمد و به سيد امين تبريك گفت و اظهار اميدوارى كرد كه با آمدن پدرش، سيد امين بتواند مدت بيش‌ترى در نجف بماند. (پيشين، ص 357).</ref> چیزى نگذشت که سید محسن امین در حوزه علمیه نجف در ردیف علما و دانشمندان صاحب اندیشه قرار گرفت و خود کرسى درسى به راه انداخت و شاگردان زیادى در حلقه درس او حاضر شدند.<br>


=شهرت امین در بلاد شام=
=شهرت امین در بلاد شام=
خط ۶۶: خط ۶۶:
آنان در ادامه مخالفت‌هایشان که کانون آن در نجف اشرف بود، خطباى منابر را تحریک کردند تا بر ضد افکار سید امین سخنرانى کنند. در رأس آنها خطیبى مشهور به نام سید صالح حلّى قرار داشت که از نظر قدرت بیان و چیره دستى و شجاعت، کم نظیر بود. سید صالح در سخنرانى‌هایش مردم را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته را علویین و دسته دیگر را امویین نام نهاد و چنین القا کرد که سید محسن امین و پیروانش در گروه امویون قرار دارند و از مردم خواست از آنها نترسند زیرا آنها جمعیتى اندک و غیرقابل اعتنا بوده و بیش‌تر آنها محافظه کار و جاه طلب مى‌باشند. (پیشین، ص378و379).<br>
آنان در ادامه مخالفت‌هایشان که کانون آن در نجف اشرف بود، خطباى منابر را تحریک کردند تا بر ضد افکار سید امین سخنرانى کنند. در رأس آنها خطیبى مشهور به نام سید صالح حلّى قرار داشت که از نظر قدرت بیان و چیره دستى و شجاعت، کم نظیر بود. سید صالح در سخنرانى‌هایش مردم را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته را علویین و دسته دیگر را امویین نام نهاد و چنین القا کرد که سید محسن امین و پیروانش در گروه امویون قرار دارند و از مردم خواست از آنها نترسند زیرا آنها جمعیتى اندک و غیرقابل اعتنا بوده و بیش‌تر آنها محافظه کار و جاه طلب مى‌باشند. (پیشین، ص378و379).<br>
سخنرانى‌هاى عوام پسندانه سید صالح تأثیر عمیقى بر مردم گذاشت و مردم به راحتى، به سید محسن امین و هوادارانش ناسزا مى‌گفتند و آنها را در ردیف بنى امیه به شمار مى‌آوردند. حتى خود سید صالح آن قدر جرئت پیدا کرده بود که وقتى آیت‌‎الله سید ابوالحسن اصفهانى فتوا به حرمت قمه زنى و زنجیرزنى صادر کرد، به مخالفت با این مرجع بزرگ برخاست و این وضعیت باعث دوگانگى عمیقى در میان علما و طلاب گردد. از یک سو دانشمندانى نظیر شیخ عبدالحسین صادق و سید عبدالحسین شرف الدین در لبنان با سید محسن امین و هم چنین با فتواى مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى مخالفت کردند و به دنبال آن طلاب جبل عامل ساکن نجف نیز مخالفتشان بیش‌تر شد، و از سوى دیگر عالمان بزرگى نظیر سید مهدى قزوینى در بصره، سید هبة‌الدین شهرستانى در بغداد و استاد جعفر الخلیلى در نجف به دفاع از حرکت اصلاحى سید محسن پرداختند و در راستاى فتواى آیت‌‎الله سید ابوالحسن، حکم به تحریم قمه زنى و کفن پوشى دادند. در این میان مجتهدان بزرگى مانند شیخ عبدالکریم جزائرى، شیخ على قمى و شیخ جعفر بدیرى با این که خود از مخالفان سید محسن امین بودند، اما جانب احتیاط را پیش گرفته و در صدد خاموش کردن فتنه برآمدند. (پیشین، ص 379).<br>
سخنرانى‌هاى عوام پسندانه سید صالح تأثیر عمیقى بر مردم گذاشت و مردم به راحتى، به سید محسن امین و هوادارانش ناسزا مى‌گفتند و آنها را در ردیف بنى امیه به شمار مى‌آوردند. حتى خود سید صالح آن قدر جرئت پیدا کرده بود که وقتى آیت‌‎الله سید ابوالحسن اصفهانى فتوا به حرمت قمه زنى و زنجیرزنى صادر کرد، به مخالفت با این مرجع بزرگ برخاست و این وضعیت باعث دوگانگى عمیقى در میان علما و طلاب گردد. از یک سو دانشمندانى نظیر شیخ عبدالحسین صادق و سید عبدالحسین شرف الدین در لبنان با سید محسن امین و هم چنین با فتواى مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى مخالفت کردند و به دنبال آن طلاب جبل عامل ساکن نجف نیز مخالفتشان بیش‌تر شد، و از سوى دیگر عالمان بزرگى نظیر سید مهدى قزوینى در بصره، سید هبة‌الدین شهرستانى در بغداد و استاد جعفر الخلیلى در نجف به دفاع از حرکت اصلاحى سید محسن پرداختند و در راستاى فتواى آیت‌‎الله سید ابوالحسن، حکم به تحریم قمه زنى و کفن پوشى دادند. در این میان مجتهدان بزرگى مانند شیخ عبدالکریم جزائرى، شیخ على قمى و شیخ جعفر بدیرى با این که خود از مخالفان سید محسن امین بودند، اما جانب احتیاط را پیش گرفته و در صدد خاموش کردن فتنه برآمدند. (پیشین، ص 379).<br>
به تدریج مخالفت با حرکت اصلاحى سید محسن در نجف و شهرهاى دیگر بیش‌تر شد و تعداد عزادارانى که با شمشیر و قمه بر سر و صورت خویش مى‌زدند، افزایش یافت و این اخبار لحظه به لحظه براى علامه سید محسن امین گزارش مى‌شد و استاد جعفر الخلیلى که رابطه نزدیکى با علامه امین داشت براى مقابله با مخالفت‌هاى جاهلان، روزنامه «فجر صادق» را راه‌اندازى کرد و در صدد انتقام گرفتن از خطیب مشهور سید صالح حلّى برآمد. به همین منظور از خطیب توانا شیخ محمدعلى یعقوبى که در جعاره (نزدیک نجف) اقامت داشت دعوت به همکارى نمود و یعقوبى با خطابه‌هاى آتشین خود، طلاب و مردم را از حرکت اصلاحى سید محسن امین آگاه نمود و چنان از فتواى آیت‌‎الله سید ابوالحسن اصفهانى دفاع نمود، که آثار شکست و بى‌تأثیر شدن خطابه‌هاى سیدصالح حلّى نمایان گشت، چندان که لقب امویون بر پیروان علامه سید محسن امین براى همیشه از زبان‌ها افتاد.(پیشین).<br>
به تدریج مخالفت با حرکت اصلاحى سید محسن در نجف و شهرهاى دیگر بیش‌تر شد و تعداد عزادارانى که با شمشیر و قمه بر سر و صورت خویش مى‌زدند، افزایش یافت و این اخبار لحظه به لحظه براى علامه سید محسن امین گزارش مى‌شد و استاد جعفر الخلیلى که رابطه نزدیکى با علامه امین داشت براى مقابله با مخالفت‌هاى جاهلان، روزنامه «فجر صادق» را راه‌اندازى کرد و در صدد انتقام گرفتن از خطیب مشهور سید صالح حلّى برآمد. به همین منظور از خطیب توانا شیخ محمدعلى یعقوبى که در جعاره (نزدیک نجف) اقامت داشت دعوت به همکارى نمود و یعقوبى با خطابه‌هاى آتشین خود، طلاب و مردم را از حرکت اصلاحى سید محسن امین آگاه نمود و چنان از فتواى آیت‌‎الله سید ابوالحسن اصفهانى دفاع نمود، که آثار شکست و بى‌تأثیر شدن خطابه‌هاى سیدصالح حلّى نمایان گشت، چندان که لقب امویون بر پیروان علامه سید محسن امین براى همیشه از زبان‌ها افتاد. (پیشین).<br>


=سفرى دوباره به نجف اشرف=
=سفرى دوباره به نجف اشرف=
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 می‌باشد.
مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره هفتم، تابستان 1385 می‌باشد.


[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: مقالات]]
[[رده:مقالات]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
۴٬۹۳۳

ویرایش