سید محمدحسین طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = سید محمد حسین طباطبایی
| عنوان = سید محمدحسین طباطبایی
| تصویر = سید محمدحسین طباطبایی.jpg
| تصویر = سید محمدحسین طباطبایی.jpg
| نام = سید محمدحسین طباطبایی
| نام = سید محمدحسین طباطبایی
| نام‌های دیگر = علامه، علامه طباطبایی
| نام‌های دیگر = علامه طباطبایی
| سال تولد =  
| سال تولد =  
| تاریخ تولد = 23 اسفند، 1281ش.
| تاریخ تولد = 23 اسفند، 1281ش.
خط ۱۰: خط ۱۰:
| تاریخ درگذشت = ۲۴ آبان، ۱۳۶۰ش.
| تاریخ درگذشت = ۲۴ آبان، ۱۳۶۰ش.
| محل درگذشت = ایران، [[قم]]
| محل درگذشت = ایران، [[قم]]
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[محمد حسین نائینی|محمد حسین نایینی]] |[[محمد حسین غروی اصفهانی]] |[[سید علی قاضی|سید علی قاضی طباطبایی]] }}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[محمد حسین نائینی|محمد حسین نایینی]] |[[محمد حسین غروی اصفهانی]] |[[سیدعلی قاضی طباطبایی|سید علی قاضی طباطبایی]] }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[حسن حسن زاده آملی]] |[[عبدالله جوادی آملی]] |[[ناصر مکارم شیرازی]] |[[محمدتقی مصباح یزدی|محمد تقی مصباح یزدی]] |[[جعفر سبحانی]] |غلامحسین ابراهیمی دینانی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[حسن حسن زاده آملی]] |[[عبدالله جوادی آملی]] |[[ناصر مکارم شیرازی]] |[[محمدتقی مصباح یزدی|محمد تقی مصباح یزدی]] |[[جعفر سبحانی]] |غلامحسین ابراهیمی دینانی }}
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
خط ۲۱: خط ۲۱:


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
سید محمدحسین طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانش‌‌های مختلف اسلامی شد.
سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانش‌‌های مختلف اسلامی شد.
خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشته‌است:  
خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشته‌است:  
«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن‌گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌‌پنداشتم.
«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن‌گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌‌پنداشتم.
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم؛ بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر زحمتی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم؛ بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر زحمتی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».


=== مهاجرت به نجف ===
=== مهاجرت به نجف ===
علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] می‌روند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می‌شوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون [[محمد حسین نائینی]] و [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]] خواندند و مدت درس‌های فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود.
ایشان بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] می‌روند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می‌شوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون [[محمد حسین نائینی]] و [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]] خواندند و مدت درس‌های فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود.


استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبه‌ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.
استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبه‌ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.
و اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد [[سید علی قاضی|سیدعلی قاضی طباطبایی]] آموختند و در سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند. محمود امجد نقل می‌کند که «حال علامه، با شنیدن نام سید علی قاضی دگرگون می‌شد».
و اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد [[سیدعلی قاضی طباطبایی]] آموختند و در سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند. محمود امجد نقل می‌کند که «حال علامه، با شنیدن نام سید علی قاضی دگرگون می‌شد».
سید احمد قاضی از قول علامه نقل می‌‌کند که: پس از ورودم به [[نجف]] به بارگاه [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)]] رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و گفت: «شما به حضرت علی(علیه السلام) عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده‌اند. از این پس، هفته‌ای دو جلسه با هم خواهیم داشت» و در همان جلسه گفت: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما».
سید احمد قاضی از قول علامه نقل می‌‌کند که: پس از ورودم به [[نجف]] به بارگاه [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)]] رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و گفت: «شما به حضرت علی(علیه السلام) عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده‌اند. از این پس، هفته‌ای دو جلسه با هم خواهیم داشت» و در همان جلسه گفت: «اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما».


=== بازگشت به تبریز ===
=== بازگشت به تبریز ===
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری، مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ۱۰ سال در قریه شادآباد [[تبریز]] به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شود؛ فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می‌گوید: «خوب به یاد دارم که پدرم دائما و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برف‌های موسمی در حالی که چتر به دست گرفته یا پوستین به دوش داشتند امری عادی تلقی می‌شد، در مدت ۱۰سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و به‌دنبال فعالیت‌های مستمر ایشان قنات‌ها لایروبی و باغ‌های مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود.»
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری، مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ۱۰ سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شود؛ فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می‌گوید: «خوب به یاد دارم که پدرم دائما و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برف‌های موسمی در حالی که چتر به دست گرفته یا پوستین به دوش داشتند امری عادی تلقی می‌شد، در مدت ۱۰سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و به‌دنبال فعالیت‌های مستمر ایشان قنات‌ها لایروبی و باغ‌های مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود».


=== مهاجرت به قم ===
=== مهاجرت به قم ===
خط ۴۵: خط ۴۶:


== استادان ==
== استادان ==
# [[سید علی قاضی]]؛
# [[سیدعلی قاضی طباطبایی|سید علی قاضی]]؛
# [[مرتضی طالقانی]]؛
# مرتضی طالقانی؛
# [[سید حسین بادکوبه‌ای]]؛
# سید حسین بادکوبه‌ای؛
# [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]]؛
# [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]]؛
# [[محمد حسین نائینی|میرزا حسین نائینی]]؛
# [[محمد حسین نائینی|میرزا حسین نائینی]]؛
# [[سید محمد حجت کوه‌کمری]]؛
# سید محمد حجت کوه‌کمری؛
# [[سید ابوالقاسم خوانساری (ریاضی)]]؛
# سید ابوالقاسم خوانساری (ریاضی).


== شاگردان ==
== شاگردان ==
خط ۵۷: خط ۵۸:
{{فهرست ستونی|2}}
{{فهرست ستونی|2}}
* [[سید علی حسینی خامنه‌ای|سید علی خامنه‌ای]]  
* [[سید علی حسینی خامنه‌ای|سید علی خامنه‌ای]]  
* [[سید محمد خامنه‌ای]]
* سید محمد خامنه‌ای  
* [[عبدالله جوادی آملی]]  
* [[عبدالله جوادی آملی]]  
* [[ناصر مکارم شیرازی]]  
* [[ناصر مکارم شیرازی]]  
خط ۶۷: خط ۶۸:
* [[مرتضی مطهری]]  
* [[مرتضی مطهری]]  
* حسین شب زنده دار جهرمی  
* حسین شب زنده دار جهرمی  
* [[محمد جواد باهنر]]
* محمد جواد باهنر  
* [[محمد واعظ زاده خراسانی|محمد واعظ‌زاده خراسانی]]  
* [[محمد واعظ زاده خراسانی|محمد واعظ‌زاده خراسانی]]  
* سید مرتضی جزایری  
* سید مرتضی جزایری  
خط ۷۴: خط ۷۵:
* [[حسن حسن زاده آملی|حسن حسن‌زاده آملی]]؛
* [[حسن حسن زاده آملی|حسن حسن‌زاده آملی]]؛
* علی پهلوانی تهرانی (سعادت پرور)؛
* علی پهلوانی تهرانی (سعادت پرور)؛
* [[محمود امجد]]
* محمود امجد
* عبدالرحیم عقیقی بخشایشی  
* عبدالرحیم عقیقی بخشایشی  
* [[سید عبدالله فاطمی نیا]]
* سید عبدالله فاطمی نیا  
* عزیزالله خوشوقت  
* عزیزالله خوشوقت  
* غلامحسین ابراهیمی دینانی  
* غلامحسین ابراهیمی دینانی  
خط ۸۶: خط ۸۷:
* علی قدوسی  
* علی قدوسی  
* اسدالله بیات زنجانی  
* اسدالله بیات زنجانی  
* [[محمد مفتح]]
* محمد مفتح
* محمد اسماعیل صائنی زنجانی  
* محمد اسماعیل صائنی زنجانی  
* [[ابراهیم امینی]]  
* [[ابراهیم امینی]]  
* دکتر جواد مناقبی  
* دکتر جواد مناقبی  
* یحیی انصاری  
* یحیی انصاری  
* [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی]]
*سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
* سید محمد علی موحد ابطحی  
* سید محمد علی موحد ابطحی  
* [[حسینعلی منتظری|حسین علی منتظری]]  
* [[حسینعلی منتظری|حسین علی منتظری]]  
خط ۹۸: خط ۹۹:
* حسین مظاهری  
* حسین مظاهری  
* علی اصغر کرباسچیان  
* علی اصغر کرباسچیان  
* [[محمدرضا مهدوی کنی]]
* محمدرضا مهدوی کنی
* محسن مجتهد شبستری  
* محسن مجتهد شبستری  
* عباس محفوظی  
* عباس محفوظی  
خط ۱۴۹: خط ۱۵۰:
* از جلسات مباحث مهم او می‌توان به جلسات مباحثه با هانری کربن اشاره کرد، که حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند، یا جلساتی که در تهران برگزار می‌شد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.
* از جلسات مباحث مهم او می‌توان به جلسات مباحثه با هانری کربن اشاره کرد، که حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند، یا جلساتی که در تهران برگزار می‌شد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.


طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفته کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای غرب معرفی نشده‌است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.
طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفته کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای غرب معرفی نشده‌ است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
ایشان در روز سوم ماه [[شعبان]] 1401 قمری به محضر [[علی بن موسی (رضا)|ثامن الحجج (علیه‌السلام)]] مشرف شد و 22 روز در آن جا اقامت نمود؛ اما به جهت مناسب نبودن حالش وی را به [[تهران]] آورده، بستری کردند؛ ولی شدت کسالت به‌گونه‌ای بود، که درمان بیمارستانی نتیجه‌ای نداشت.
ایشان در سفر زیارتی [[علی بن موسی (رضا)|ثامن الحجج (علیه‌السلام)]] بیمار شد و بعد از انتقال به تهران و قم  تحت درمان قرار گرفت، ولی سودی نداشت و در صبح یکشنبه 18 [[محرم الحرام|ماه محرم الحرام]] 1402 قمری رحلت نمود. و در 19 محرم الحرام از مسجد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) تا حرممطهر [[فاطمه بنت موسی بن جعفر|حضرت معصومه (سلام الله علیها)]] تشییع شد و بعد از اقامه نماز توسط آیت‌الله حاج [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سید محمد رضا گلپایگانی]] ، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) دفن شد.
ناچار به شهر مقدس [[قم]] که محل سکونت ایشان بود برگشت و در منزل بستری شد و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفت. حال ایشان روز به روز سخت تر می‌شد، تا این‌که در قم، به بیمارستان منتقل شد.
 
قریب یک هفته در بیمارستان بستری شد و دو روز آخر کاملاً بیهوش بود تا در صبح یکشنبه 18 [[محرم الحرام|ماه محرم الحرام]] 1402 قمری سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی رحلت نمود. برای اطلاع و شرکت بزرگان از سایر شهرستان‌ها، مراسم تدفین به روز بعد موکول شد و جنازه ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد امام حسن مجنبی (علیه‌السلام) تا صحن مطهر [[فاطمه بنت موسی بن جعفر|حضرت معصومه (سلام الله علیها)]] تشییع کردند و آیت‌الله حاج [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سید محمد رضا گلپایگانی]] بر ایشان نماز گذارد و در بالاسر قبر حضرت معصومه (سلام الله علیها) دفن شد.
== جستارهای وابسته ==
 
* [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)]]
* [[فاطمه بنت موسی بن جعفر]]
* [[حوزه علمیه قم]]
* [[مرتضی مطهری]]


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش