سید محمدرضا سعیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید محمدرضا سعیدی''' در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» [[مشهد]] متولد شد و پس از پایان تحصیلات در مشهد و [[قم]] و کسب مقامات علمی، به فعالیت‌های تبلیغی و انقلابی پرداخت و از یاران انقلابی نزدیک [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (ره) گشت. از این رو تحت تعقیب [[ساواک]] قرار گرفت و پس از شکنجه‌های بسیار در زندان در شب ۲۱ خرداد در سن ۴۱ سالگی به مقام [[شهادت]] نائل آمد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژه‌نامه شهید آیت‌الله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۵۹</ref>.  
'''سید محمدرضا سعیدی''' در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» [[مشهد]] متولد شد و پس از پایان تحصیلات در مشهد و [[قم]] و کسب مقامات علمی، به فعالیت‌های تبلیغی و انقلابی پرداخت و از یاران انقلابی نزدیک [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (ره) گشت. از این رو تحت تعقیب [[ساواک]] قرار گرفت و پس از شکنجه‌های بسیار در زندان در شب ۲۱ خرداد در سن ۴۱ سالگی به مقام [[شهید|شهادت]] نائل آمد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژه‌نامه شهید آیت‌الله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۵۹</ref>.  


== زندگی اجمالی ==
==زندگی اجمالی==
سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزش‌های پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از‌ همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهل بیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست.
سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزش‌های پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از‌ همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهل بیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم فاطمه بنت موسی بن جعفر|حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست.


== فعالیت علمی ==
==فعالیت علمی==
پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژه‌ای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهش‌گران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>.
پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژه‌ای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهش‌گران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>.


== اساتید ==
==اساتید==
ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه ی علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیت‌الله‌العظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاش‌های پیگیر به مرحله ی استنباط و [[اجتهاد]] رسید.
ادبیات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول، معارف استادان بزرگی، چون حاج شیخ کاظم دامغانی، [[حاج شیخ هاشم قزوینی]] و [[حاج شیخ مجتبی قزوینی]] استفاده کرد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت و زحمات فراوانی که تحمل کرد، مدارج و مراحل علمی را با سرعت پیمود. پس از ازدواج، عازم حوزه ی علیمه قم شد و در آن شهر در محضر آیت‌الله‌العظمی بروجردی «قدس سره» و امام خمینی «قدس سره» حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاش‌های پیگیر به مرحله ی استنباط و [[اجتهاد]] رسید.
آیت‌الله سعیدی ضمن ادامه ی تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرت‌های تبلیغی نیز می‌رفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش [[آیت‌الله‌العظمی بروجردی|آیت‌الله‌العظمی برجرودی]] «قدس سره» از زندان آزاد شد.
آیت‌الله سعیدی ضمن ادامه ی تحصیل و تدریس طلاب، به مسافرت‌های تبلیغی نیز می‌رفت و در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه و ضد رژیم به زندان افتاد. اما در اثر تلاش [[سید حسین بروجردی|آیت‌الله‌العظمی برجرودی]] «قدس سره» از زندان آزاد شد.


==تبلیغ==
==تبلیغ==
پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیت‌الله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود [[امام]] (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانواده‌اش انتقاد می‌کرد و از شکنجه و زندان رژیم نمی‌هراسید. همچنین در دفاع از [[سید روح‌الله موسوی خمینی|خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیت‌الله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیت‌الله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید.
پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیت‌الله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود امام خمینی (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانواده‌اش انتقاد می‌کرد و از شکنجه و زندان رژیم نمی‌هراسید. همچنین در دفاع از [[سید روح‌الله موسوی خمینی|خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیت‌الله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیت‌الله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید.


==آثار==
==آثار ==
عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref>همان، ص،56</ref>.
عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref>همان، ص،56</ref>.


==خصوصیات اخلاقی==
==خصوصیات اخلاقی==
[[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و [[فروتنی]]، تاکید بر آموزش احکام، (به گونه‌ای که در وصیت‌نامه ایشان آمده است که در عوض فاتحه‌خوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشاده‌رویی و خوش‌خلقی، شوخ‌طبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار می‌آید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>.
[[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و فروتنی، تاکید بر آموزش احکام، (به گونه‌ای که در وصیت‌نامه ایشان آمده است که در عوض فاتحه‌خوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشاده‌رویی و خوش‌خلقی، شوخ‌طبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار می‌آید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>.
   
   
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارت‌ها و بردگی‌ها و ذلت‌هایی که امت اسلامی‌دارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجا‌ها به کار برده نمی‌شود که در مقابل بردگی‌ها... اسارت‌ها... غارتگری‌ها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>.  
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارت‌ها و بردگی‌ها و ذلت‌هایی که امت اسلامی‌دارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجا‌ها به کار برده نمی‌شود که در مقابل بردگی‌ها... اسارت‌ها... غارتگری‌ها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>.  
خط ۶۸: خط ۶۸:


==پیشبرد نهضت امام خمینی==
==پیشبرد نهضت امام خمینی==
نقش وی در پیشبرد نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) هیچگاه از خاطر نمی‌رود. وی یکی از بارزترین و نامدارترین یاران حضرت خمینی کبیر (قدس سره) بود. وی به شدت به رهبر کبیر انقلاب، عشق می‌ورزید؛<ref>سید محمد سعیدی و حسن ابراهیم زاده، شهید سعیدی، فریادی در سکوت، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش</ref>. برای مثال وقتی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام، دستگیر و زندانی شد، آیت‌الله سعیدی برای تبلیغ به [[کویت]] رفته بود. وی از طریق رادیو، از این موضوع و سایر اخبار این واقعه، آگاه شد. او با هماهنگی سایر علمای حاضر در کویت، مانند [[آیت‌الله سید عباس بهری]]، به مراجع مقیم نجف، نامه نگاشت و آنان را از خطری مطلع کردند که جان امام را تهدید می‌کرد. وی به این کار، بسنده نکرد و با آنکه از حضور ماموران امنیتی شاه آگاه بود، در حسینیۀ «فحیعل» به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت. سخنرانی آن روز وی، ایرانیان مقیم کویت و حتی نیروهای اطلاعاتی شاه را به شگفتی واداشت<ref>جمعی از پژوهش‌گران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۷</ref>.
نقش وی در پیشبرد نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) هیچگاه از خاطر نمی‌رود. وی یکی از بارزترین و نامدارترین یاران حضرت خمینی کبیر (قدس سره) بود. وی به شدت به رهبر کبیر انقلاب، عشق می‌ورزید؛<ref>سید محمد سعیدی و حسن ابراهیم زاده، شهید سعیدی، فریادی در سکوت، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش</ref>. برای مثال وقتی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام، دستگیر و زندانی شد، آیت‌الله سعیدی برای تبلیغ به [[کویت]] رفته بود. وی از طریق رادیو، از این موضوع و سایر اخبار این واقعه، آگاه شد. او با هماهنگی سایر علمای حاضر در کویت، مانند [[سید عباس بهری|آیت‌الله سید عباس بهری]]، به مراجع مقیم نجف، نامه نگاشت و آنان را از خطری مطلع کردند که جان امام را تهدید می‌کرد. وی به این کار، بسنده نکرد و با آنکه از حضور ماموران امنیتی شاه آگاه بود، در حسینیۀ «فحیعل» به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت. سخنرانی آن روز وی، ایرانیان مقیم کویت و حتی نیروهای اطلاعاتی شاه را به شگفتی واداشت<ref>جمعی از پژوهش‌گران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۷</ref>.


همچنین اعلامیه‌هایی که پایان آنها، امضای آیت‌الله سعیدی هم به چشم می‌خورد، رژیم را به وحشت و انفعال کشاند. این در حالی بود که امام در نجف بود؛ اما این امر سبب نشد که او از فعالیت خود بکاهد. او نامه‌ای همراه دیگر یاران امام به امیر عباس هویدا نوشت و تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی از [[ترکیه]] به [[عراق]] می‌شود، می‌توانید احساسات افروختۀ این ملت را خاموش کنید.»<ref>سعیدی، سید محمد رضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ح»</ref>.
همچنین اعلامیه‌هایی که پایان آنها، امضای آیت‌الله سعیدی هم به چشم می‌خورد، رژیم را به وحشت و انفعال کشاند. این در حالی بود که امام در نجف بود؛ اما این امر سبب نشد که او از فعالیت خود بکاهد. او نامه‌ای همراه دیگر یاران امام به امیر عباس هویدا نوشت و تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی از [[ترکیه]] به [[عراق]] می‌شود، می‌توانید احساسات افروختۀ این ملت را خاموش کنید.»<ref>سعیدی، سید محمد رضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ح»</ref>.


==فعالیت‌های سیاسی==
==فعالیت‌های سیاسی==
شهید سعیدی در یکی از بازجویی‌های ساواک منبع اصلی دیدگاه‌های خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلی‌اش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام می‌کند. ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بی‌عفتی در جامعه و نابود‌کننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه می‌داند. روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم می‌ایستند. جدایی‌انداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئه‌های دشمنان می‌دانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عده‌ای را به لباس روحانیتدر‌آورده‌اند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ‌صص ۸۷ـ۹۷</ref>.  
شهید سعیدی در یکی از بازجویی‌های ساواک منبع اصلی دیدگاه‌های خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلی‌اش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام می‌کند. ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بی‌عفتی در جامعه و نابود‌کننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه می‌داند. روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم می‌ایستند. جدایی‌انداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئه‌های دشمنان می‌دانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عده‌ای را به لباس روحانیت در‌آورده‌اند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ‌صص ۸۷ـ۹۷</ref>.  


===مبارزات دهه ۱۳۳۰===
===مبارزات دهه ۱۳۳۰===
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت می‌دهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می‌نمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر ‌علیه‌السلام» به سخن می‌نشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمی‌گراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت.
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت می‌دهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می‌نمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر ‌علیه‌السلام» به سخن می‌نشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمی‌گراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت.


==پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره==
==پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره ==
آیت‌الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»«حضرت امام شبیه‌ترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و آباء طاهرینش می‌باشد.»«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد می‌زنم، حقایق را می‌گویم و افشاگری می‌کنم. من این لباس را پوشیده‌ام و از بیت‌المال امرار معاش می‌کنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم.... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چاره‌ای ندارم.»
آیت‌الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»«حضرت امام شبیه‌ترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و آباء طاهرینش می‌باشد.»«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد می‌زنم، حقایق را می‌گویم و افشاگری می‌کنم. من این لباس را پوشیده‌ام و از بیت‌المال امرار معاش می‌کنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم.... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چاره‌ای ندارم.»


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش