سید محمد علی قاضی طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۳: خط ۹۳:


=== دوران تبعید ===
=== دوران تبعید ===
آیت‌الله قاضی به خاطر مبارزات بی‌امانش، سال‌هائی از عمر پر برکت خود را در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها سپری کرد که یکی از محلّ‌های تبعید وی بافت کرمان بود.
آیت‌الله قاضی به خاطر مبارزات بی‌امانش، سال‌هائی از عمر پر برکت خود را در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها سپری کرد که یکی از محل‌های [[تبعید]] وی بافت [[کرمان]] بود.
روز سی‌ام آذر ماه ۱۳۴۷ ش. مصادف بود با یوم الله عید سعید فطر در شهر تبریز نماز پر صلابت عید فطر در جوّ معنوی به امامت آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی برگزار شد. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمی‌داد، از این اجتماع با شکوه نهایت استفاده را کرد و بر علیه سردمداران رژیم سخنرانی کردند و ضمن گفتار آتشین نقاب از چهره کریه رژیم پهلوی بر گرفت و روابط خفّت‌بار دولت با رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی را محکوم کرد، غروب همان روز برای اداء‌ نماز مغرب و عشاء‌ به مسجد شعبان تشریف آوردند و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شد. هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بود که مزدوران وطن‌فروش وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند. و سپس او را به بافت کرمان تبعید نمودند<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص ۷۲ - ۷۳</ref>.  
روز سی‌ام [[آذر ماه]] ۱۳۴۷ ش. مصادف بود با یوم الله [[عید فطر|عید سعید فطر]] در شهر تبریز نماز پر صلابت [[عید فطر]] در جو معنوی به امامت آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی برگزار شد. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمی‌داد، از این اجتماع با شکوه نهایت استفاده را کرد و بر علیه سردمداران رژیم سخنرانی کردند و ضمن گفتار آتشین نقاب از چهره کریه رژیم پهلوی بر گرفت و روابط خفت‌بار دولت با [[رژیم صهیونیستی|رژیم غاصب]] و نامشروع [[صهیونیسم|صهیونیستی]] را محکوم کرد، غروب همان روز برای اداء‌ نماز مغرب و عشاء‌ به [[مسجد]] شعبان تشریف آوردند و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شد. هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بود که مزدوران وطن‌فروش وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند. و سپس او را به بافت کرمان تبعید نمودند<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص ۷۲ - ۷۳</ref>.  


بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور ساواک جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر می‌کشید. اتاقی که آیت‌الله قاضی در آن، روزهای تنهایی می‌گذراند، یک اتاق کوچک و محقّری بود که از سطح حیاط دو پلّه پایین‌تر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار می‌کرد و برای اینکه زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، بجای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره می‌پرید وسط اتاق، و با حالت غرور و خودخواهی و صدای خشن و ناهنجار دستور می‌داد زود باش امضاء کن ...
بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور [[ساواک]] جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر می‌کشید. اتاقی که آیت‌الله قاضی در آن، روزهای تنهایی می‌گذراند، یک اتاق کوچک و محقری بود که از سطح حیاط دو پله پایین‌تر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار می‌کرد و برای اینکه زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، بجای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره می‌پرید وسط اتاق، و با حالت غرور و خودخواهی و صدای خشن و ناهنجار دستور می‌داد زود باش امضاء کن ...
چند روز بدین منوال گذشت و آیت‌الله قاضی چندبار به ایشان تذکر داد که ادب را رعایت کند ولی آن بی‌ادب گوشش بدهکار نبود و دست از کار بی‌شرمانه خود بر نمی‌داشت.
چند روز بدین منوال گذشت و آیت‌الله قاضی چندبار به ایشان تذکر داد که ادب را رعایت کند ولی آن بی‌ادب گوشش بدهکار نبود و دست از کار بی‌شرمانه خود بر نمی‌داشت.


روزی هنگامی که مامور با همان رفتار همیشگی به وسط اتاق پرید، سید بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور کوبید و فریاد زد:بی‌ادب! مگر نگفتم مؤدب باش ...
روزی هنگامی که مامور با همان رفتار همیشگی به وسط اتاق پرید، سید بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور کوبید و فریاد زد:بی‌ادب! مگر نگفتم مؤدب باش ...
مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیت‌الله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است.
مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیت‌الله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است.
بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد<ref>همان، ص75</ref>.  
بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد<ref>همان، ص75</ref>.


=== بسترسازی قیام ۲۹ بهمن ===
=== بسترسازی قیام ۲۹ بهمن ===
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۶۰

ویرایش