|
|
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{Mbox
| |
| | type = notice
| |
| | class = ambox-In_use
| |
| | image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| |
| | css = margin: 1px
| |
| | text = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| |
| | {{ns:0}} = مقاله
| |
| | بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| |
| | ردهبندی = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]]
| |
| | راهنما = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| |
| | درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]]
| |
| | الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| |
| | کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]]
| |
| | بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| |
| | ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه ویکیپدیا]]
| |
| | بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث ویکیپدیا]]
| |
| }}}} هماکنون برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
| |
| <small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرینبار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.</small>
| |
| <includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| |
| | کاربر
| |
| | بحث کاربر = <!-- no category -->
| |
| | [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
| |
| }}<noinclude>
| |
| </noinclude>
| |
|
| |
|
| <div class="wikiInfo">[[پرونده:شیطان.jpg |جایگزین= شیطان|بندانگشتی|شیطان]] | | <div class="wikiInfo">[[پرونده:شیطان.jpg |جایگزین= شیطان|بندانگشتی|شیطان]]</div> |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | | واژه شیطان از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق میشود. اعم از، [[انسان]]، [[جن]] و یا جنبندگان دیگر. پس شیطان اسم عام(اسم جنس) است اما "'''ابلیس''' اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم]] را [[سجده]] نکرد واکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسانها را وسوسه و گمراه میکند. لذا در [[قرآن]] کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{متن قرآن |و کذالک جعلنا لکل نبی عَدُوّاً شیاطین الانس و الجنّ |آیه = 112 |سوره = انعام }} «بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انسانی و یا جنی قرار دادیم.» |
| !نام
| |
| !شیطان
| |
| |-
| |
| |}
| |
| </div>
| |
|
| |
|
| '''شیطان'''،واژه شیطان از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می شود. اعم از، [[انسان]]، [[جن]] و یا جنبندگان دیگر. پس شیطان اسم عام(اسم جنس) است اما "'''ابلیس''' اسم خاص (علم) است که حضرت [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref> را [[سجده]] نکرد واکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسانها را وسوسه و گمراه میکند. لذا در [[قرآن]] کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است «و کذالک جعلنا لکل نبی عَدُوّاً شیاطین الانس و الجنّ؛» <ref>آیه 112 سوره انعام</ref> «بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انسانی و یا جنی قرار دادیم.»
| | واژه ی «شیطان» به صورت مفرد «70» بار و به صورت جمع (شیاطین) «18» بار در قرآن آمده است. ماهیّت شیطان همانند جنیان ازآتش است به عبارت ساده میتوان گفت:شیطان نیز از نسل جنیان میباشد. که خودش اعتراف دارد که زمانی که [[خداوند]] به او فرمان سجده به [[حضرت آدم |حضرت آدم (علیه السلام)]] داد او از فرمان الهی سرپیچی نمود و گفت:{{متن قرآن |خلقتنی من نار و خلقته من طین |آیه = 12 |سوره = اعراف }} «مرا از آتش و او را از خاک آفریدی (و آتش به خاک افضلیت دارد)» و همانند جنیان دارای اختیار، تکلیف و شعور و [[عقل]] و اراده و زاد و ولد هستند. |
|
| |
|
| واژه ی «شیطان» به صورت مفرد «70» بار و به صورت جمع (شیاطین) «18» بار در قرآن آمده است. ماهیّت شیطان همانند جنیان ازآتش است به عبارت ساده میتوان گفت:شیطان نیز از نسل جنیان میباشد. که خودش اعتراف دارد که زمانی که [[خداوند]] به او فرمان سجده به [[حضرت آدم (ع)]] داد او از فرمان الهی سرپیچی نمود و گفت:«خلقتنی من نار و خلقته من طین؛» <ref>آیه 12 سوره اعراف</ref> «مرا از آتش و او را از خاک آفریدی (و آتش به خاک افضلیت دارد)» و همانند جنیان دارای اختیار، تکلیف و [[شعور]] و [[عقل]] و اراده و زاد و ولد هستند.
| | == منظور از شیطان در قرآن == |
| | کلمه" شیطان" از ماده" شطن" گرفته شده و" شاطن" به معنی" خبیث و پست" آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق میشود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر و به معنی [[روح]] شریر و دور از حق نیز آمده است که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک باز گشت میکنند. |
|
| |
|
| =منظور از شيطان در قرآن=
| | باید دانست که" شیطان" اسم عام (اسم جنس) است، در حالی که" ابلیس" اسم خاص (علم) میباشد و به عبارت دیگر" شیطان" به هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی و سرکش، خواه انسانی یا غیر انسانی میگویند و [[ابلیس|ابلیس]] نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است. |
|
| |
|
| كلمه" شيطان" از ماده" شطن" گرفته شده، و" شاطن" به معنى" خبيث و پست" آمده است و شيطان به موجود سركش و متمرد اطلاق می شود، اعم از انسان و يا جن و يا جنبندگان ديگر، و به معنى [[روح]] شرير و دور از حق، نيز آمده است، كه در حقيقت همه اينها به يك قدر مشترك باز گشت می كنند.
| | از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر میآید که شیطان به موجود موذی و مضر گفته میشود، موجودی که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودی که سعی میکند ایجاد دودستگی نماید و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که میخوانیم: {{متن قرآن |إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ |آیه = 91 |سوره = مائده }}: شیطان میخواهد بین شما دشمنی و بغض و کینه ایجاد کند ..." |
|
| |
|
| بايد دانست كه" شيطان" اسم عام (اسم جنس) است، در حالى كه" ابليس" اسم خاص (علم) می باشد، و به عبارت ديگر" شيطان" به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى می گويند، و [[ابليس]] نام آن شيطان است كه آدم را فريب داد و اكنون هم با لشكر و [[جنود]] خود در كمين آدميان است.
| | با توجه به اینکه کلمه" یرید" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکی از این معنی است که این اراده، اراده همیشگی شیطان است. و از طرفی میبینیم که در قرآن نیز شیطان به موجود خاصی اطلاق نشده، بلکه حتی به انسانهای شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که میخوانیم: {{متن قرآن |وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ |سوره = انعام |آیه = 112}} بدینگونه ما برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انسانی و یا جن قرار دادیم" و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتی است که در او وجود دارد. بنابراین شیطان مصادیق مختلفی دارد، که یکی از مصداقهای روشن آن"ابلیس" و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسانهای مفسد و منحرف کننده است<ref> تفسیر نمونه، ج1، ص: </ref>. |
|
| |
|
| از موارد استعمال اين كلمه در قرآن نيز بر می آيد كه شيطان به موجود موذى و مضر گفته می شود، موجودى كه از راه راست بر كنار بوده و در صدد آزار ديگران است، موجودى كه سعى می كند ايجاد دودستگى نمايد، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان كه می خوانيم: " إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ...،": <ref>آیه 91 سوره مائده </ref> " شيطان می خواهد بين شما دشمنى و بغض و كينه ايجاد كند ..."
| | == دلیل خلقت شیطان == |
| | | # خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولی بعد از آزادی خود سوءاستفاده کرد و بنای طغیان و سرکشی گذارد، پس او در آغاز پاک آفریده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود. |
| با توجه به اينكه كلمه" يريد" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاكى از اين معنى است كه اين اراده، اراده هميشگى شيطان است. و از طرفى می بينيم كه در قرآن نيز شيطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلكه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نيز اطلاق گرديده است. آنجا كه می خوانيم: " وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ" <ref> انعام: 112</ref> " بدينگونه ما براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انسانى و يا جن قرار داديم" و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد. بنابراین شيطان مصادیق مختلفى دارد، كه يكى از مصداقهاى روشن آن"ابليس" و لشكريان و اعوان او است: و مصداق ديگر آن انسانهاى مفسد و منحرف كننده است . <ref> تفسير نمونه، ج1، ص: </ref>
| | # از نظر سازمان آفرینش وجود شیطان برای افراد با ایمان و آنها که میخواهند راه حق را بپویند زیانبخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آنها است، چه اینکه پیشرفت و ترقی و تکامل، همواره در میان تضادها صورت میگیرد. |
| | |
| =دلیل خلقت شيطان= | |
| | |
| بسيارى می پرسند شيطان كه موجود اغواگرى است اصلا چرا آفريده شد و فلسفه آفرینش او چيست؟! در پاسخ می گوئيم:
| |
| | |
| # خداوند شيطان را، شيطان نيافريد، به اين دليل كه سالها همنشين فرشتگان و بر فطرت پاك بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده كرد و بناى طغيان و سركشى گذارد، پس او در آغاز پاك آفريده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود. | |
| #
| |
| # از نظر سازمان آفرينش وجود شيطان براى افراد با ايمان و آنها كه می خواهند راه حق را بپويند زيانبخش نيست، بلكه وسيله پيشرفت و تكامل آنها است، چه اينكه پيشرفت و ترقى و تكامل، همواره در ميان تضادها صورت می گيرد. | |
|
| |
|
| به عبارت بهتر: | | به عبارت بهتر: |
|
| |
|
| انسان تا در برابر دشمن نيرومندى قرار نگيرد هرگز نيروها و نبوغ خود را [[بسيج]] نمی كند و بكار نمی اندازد، همين وجود دشمن نيرومند سبب تحرك و جنبش هر چه بيشتر انسان و در نتيجه ترقى و تكامل او می شود. يكى از [[فلاسفه]] بزرگ تاريخ معاصر" تواينبى" می گويد:" هيچ تمدن درخشانى در جهان پيدا نشد، مگر اين كه، ملتى مورد هجوم يك نيروى خارجى قرار گرفت و بر اثر اين تهاجم نبوغ و استعداد خود را بكار انداخت و آن چنان تمدن درخشانى را پىريزى كرد". <ref>تفسير نمونه، ج1، ص: 194</ref> | | انسان تا در برابر دشمن نیرومندی قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نمیکند و بکار نمیاندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقی و تکامل او میشود. یکی از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر" تواینبی" میگوید:" هیچ تمدن درخشانی در جهان پیدا نشد، مگر این که ملتی مورد هجوم یک نیروی خارجی قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و آن چنان تمدن درخشانی را پیریزی کرد"<ref>تفسیر نمونه، ج1، ص: 194</ref>. |
| | |
| =قدرت شیطان=
| |
| | |
| ==دیدگاه غیر شیعی در خصوص شیطان==
| |
| | |
| شیطان، در [[کتابهای مقدس]] مثل [[تورات]] و [[انجیل]]، نقشی پر رنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی میزند و شیاطین قدرتهای فراوانی را برای سیطره بر هستی، در اختیار خود دارند. <ref>مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق</ref>
| |
| | |
| ==دیدگاه شیعی در خصوص شیطان==
| |
| | |
| مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر [[دینی]] است. این مسئله در [[کتابهای آسمانی]] دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه [[پیامبران]] بوده است. [[قرآن کریم]] در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و [[مکاتب غیر الهی]] وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛ <ref>سوره ابراهیم:آیه ۲۲</ref> در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود مییابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛ <ref>سوره نساء:آیه ۷۸</ref> از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد <ref>سوره نساء:آیه ۷۶</ref> معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند! <ref>سوره نحل:آیه۱۰۰</ref>
| |
|
| |
|
| =وسوسه شيطان چگونه است= | | == قدرت شیطان == |
|
| |
|
| از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به كلمه لام كه معمولا براى نفع و فائده می آيد) چنين استفاده می شود كه شيطان در وسوسه هاى خود، چهره خيرخواهى و دوستى آدم را به خود گرفت، در حالى كه در جمله" وسوس اليه" چنين معنى وجود ندارد، بلكه تنها به معنى نفوذ مخفيانه در قلب كسى است. | | === دیدگاه مسلمانان در خصوص شیطان === |
| | مسأله شیطان از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر دینی است. این مسئله در کتابهای آسمانی دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه [[پیامبران]] بوده است. [[قرآن کریم]] در یکصد مورد از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و مکاتب غیر الهی وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛ <ref>سوره ابراهیم:آیه ۲۲</ref> در نگاه قرآن کریم جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم وجود مییابد برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است<ref>سوره نساء:آیه ۷۸</ref>؛ از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد <ref>سوره نساء:آیه ۷۶</ref> معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند<ref>سوره نحل:آیه۱۰۰</ref>! |
|
| |
|
| و در هر حال نبايد تصور كرد كه وسوسه هاى شيطان هر چند قوى و نيرومند باشد از انسان سلب [[اختيار]] می كند بلكه باز انسان می تواند با نيروى خرد و ايمان در مقابل آن ايستادگى كند و به تعبير ديگر وسوسه هاى شيطانى انسان را مجبور به كار خلاف نمی كند، بلكه نيروى اختيار هم چنان باقى خواهد بود، اگر چه مقاومت در مقابل آن نياز به پايمردى و ايستادگى بيشتر و گاهى تحمل درد و رنج دارد، و در هر حال اينگونه وسوسه ها سلب مسئوليت از كسى نمی كند، همانطور كه در مورد آدم نكرد، لذا ملاحظه می كنيم، با تمام عواملى كه در برابر آدم به عنوان تشويق به نافرمانى خدا از طرف شيطان وجود داشت، خداوند او را مسئول عملش دانست و به ترتيبى كه بعدا خواهد آمد، او را كيفر داد.
| | === وسوسه شیطان چگونه است === |
| | از جمله" {{متن قرآن |وسوس لهما |سوره = اعراف |آیه = 20 }} (با توجه به کلمه لام که معمولا برای نفع و فائده میآید) چنین استفاده میشود که شیطان در وسوسههای خود چهره خیرخواهی و دوستی آدم را به خود گرفت، در حالی که در جمله" وسوس الیه" چنین معنی وجود ندارد، بلکه تنها به معنی نفوذ مخفیانه در قلب کسی است. |
|
| |
|
| =چگونگی تسلّط شيطان=
| | و در هر حال نباید تصور کرد که وسوسه های شیطان هر چند قوی و نیرومند باشد از انسان سلب [[اختیار|اختیار]] میکند بلکه باز انسان میتواند با نیروی خرد و ایمان در مقابل آن ایستادگی کند و به تعبیر دیگر وسوسه های شیطانی انسان را مجبور به کار خلاف نمیکند، بلکه نیروی اختیار هم چنان باقی خواهد بود، اگرچه مقاومت در مقابل آن نیاز به پایمردی و ایستادگی بیشتر و گاهی تحمل درد و رنج دارد و در هر حال اینگونه وسوسه ها سلب مسئولیت از کسی نمیکند، همانطور که در مورد آدم نکرد، لذا با تمام عواملی که در برابر آدم به عنوان تشویق به نافرمانی خدا از طرف شیطان وجود داشت، خداوند او را مسئول عملش دانست و او را کیفر داد. |
|
| |
|
| وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ* وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ <ref>سوره زخرف،آیه 36- 37</ref> و هر كه از ياد خداى رحمن روى گردان شود شيطانى بر او می گماريم كه همراه و دمساز وى گردد. و آنها (شياطين) مردم را از راه (حقّ) باز می دارند ولى گمان می كنند كه هدايت يافته اند. | | == چگونگی تسلّط شیطان == |
| | {{متن قرآن |وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ* وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ | سوره = زخرف | آیه = 36- 37}} و هر که از یاد خدای رحمن روی گردان شود شیطانی بر او میگماریم که همراه و دمساز وی گردد. و آنها (شیاطین) مردم را از راه (حقّ) باز می دارند ولی گمان میکنند که هدایت یافته اند. باید توجه داشت که سیاست شیطان گام به گام است: «خطوات»<ref> سوره بقره، آیه 168</ref> |
|
| |
|
| باید توجه داشت که سياست شيطان گام به گام است: «خطوات» <ref> سوره بقره،آیه 168</ref>
| | * مرحله اول القای وسوسه است. {{متن قرآن |وسوس الیه |سوره = طه |آیه = 120 }} |
| | * مرحله دوم تماس میگیرد. {{متن قرآن |مسّهم طائف |<سوره = عراف|آیه = 201 }} |
| | * مرحله سوم در قلب نفوذ کرده و جای میگیرد. {{متن قرآن |فی صدور الناس |سوره = ناس |آیه = 5}} |
| | * مرحله چهارم در روح میماند. {{متن قرآن |هو له قرین |سوره = زخرف |آیه = 36}} |
| | * مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار میدهد. {{متن قرآن |حزب الشیطان |سوره = مجادله |آیه = 19 }} |
| | * مرحله ششم سرپرست انسان میشود. {{متن قرآن |و من یتّخد الشیطان ولیّاً |سوره = نساء|آیه = 119 }} |
| | * مرحله هفتم انسان خود یک شیطان میشود. {{متن قرآن |شیاطین الانس و الجنّ |سوره =انعام |آیه = 112 }} [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] در [[نهجالبلاغه]] میفرماید: شیطان در روح انسان تخم گذاری میکند. «فباض و فرّخ فی صدورهم<ref>نهج البلاغه، خطبه 7</ref>» |
|
| |
|
| * مرحله اول القاى وسوسه است. «وسوس اليه» <ref>سوره طه،آیه 120</ref>
| | === دیدگاه غیر مسلمانان در خصوص شیطان === |
| * مرحله دوم تماس می گيرد. «مسّهم طائف» <ref>عراف، 201</ref>
| | شیطان، در کتابهای مقدس مثل [[تورات]] و [[انجیل]]، نقشی پُررنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی میزند و شیاطین قدرتهای فراوانی را برای سیطره بر هستی در اختیار خود دارند<ref>مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق</ref>. |
| * مرحله سوم در قلب نفوذ كرده و جاى می گيرد. «فى صدور الناس» ناس،
| |
| * مرحله چهارم در روح می ماند. «فهو له قرين» <ref>سوره زخرف،آیه 36</ref>
| |
| * مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار می دهد. «حزب الشيطان» <ref>سوره مجادله،آیه 19</ref>
| |
| * مرحله ششم سرپرست انسان می شود. «و من يتّخد الشيطان وليّاً» <ref>سوره نساء،آیه 119</ref>
| |
| * مرحله هفتم انسان خود يك شيطان می شود. «شياطين الانس و الجنّ» <ref>انعام، 112</ref> [[امام علی]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی</ref>(ع) در [[نهج البلاغه]] می فرمايد: شيطان در روح انسان تخم گذارى می كند. «فباض و فرّخ فى صدورهم» <ref>نهج البلاغه، خطبه 7</ref>
| |
|
| |
|
| =پانویس= | | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:مفاهیم قرآنی]] | | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] |
| [[رده:کلام]] | | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
| [[رده:آفرینش]]
| |