۸۵٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== تعریف اصطلاح == | == تعریف اصطلاح == | ||
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر<ref>الشیعة القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعة، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، کلمهٔ شیع</ref> <ref>المیزان، ج۱۷، ص۱۴۷</ref>. در [[زبان عربی]] در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در [[قرآن]] این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص دربارهٔ یکی از پیروان [[حضرت موسی|موسی]] از عنوان شیعه موسی <ref>سوره قصص، آیه 15</ref> و در جای دیگر از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] به عنوان شیعه [[حضرت نوح|نوح]] یاد میکند<ref>سوره صافات، آیه83</ref>. در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه [[معاویه]] بن ابیسفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به [[امامت]] او معتقدند اطلاق میشود<ref>حمدعلی شمالی، شیعهشناسی مقدماتی، ص ۱۵</ref>. | شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر<ref>الشیعة القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعة، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع. لسان العرب، کلمهٔ شیع</ref> <ref>المیزان، ج۱۷، ص۱۴۷</ref>. در [[زبان عربی]] در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در [[قرآن]] این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص دربارهٔ یکی از پیروان [[حضرت موسی|موسی]] از عنوان شیعه موسی <ref>سوره قصص، آیه 15</ref> و در جای دیگر از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] به عنوان شیعه [[حضرت نوح|نوح]] یاد میکند<ref>سوره صافات، آیه83</ref>. در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه [[معاویه]] بن ابیسفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به [[امامت]] او معتقدند اطلاق میشود<ref>حمدعلی شمالی، شیعهشناسی مقدماتی، ص ۱۵</ref>. | ||
== خاستگاه == | == خاستگاه == | ||
پس از درگذشت رسول اکرم، کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای [[خلافت]] بودند شیعه نامیده میشدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر]] فقط در محبت به [[اهل بیت]] و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. از آن زمان به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق]] با گسترش مباحث کلامی [[شیعیان]] (پیروان او) از نظر کلامی نیز در کنار [[معتزله]] و [[اشاعره]] مکتب ویژه خود را پایهگذاری کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۲۹–۳۲</ref>. | پس از درگذشت رسول اکرم، کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای [[خلافت]] بودند شیعه نامیده میشدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر]] فقط در محبت به [[اهل بیت]] و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. از آن زمان به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق]] با گسترش مباحث کلامی [[شیعیان]] (پیروان او) از نظر کلامی نیز در کنار [[معتزله]] و [[اشاعره]] مکتب ویژه خود را پایهگذاری کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۲۹–۳۲</ref>. | ||
از زمان امام جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین [[امویان]] و [[عباسیان]] در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام [[حجت بن حسن (مهدی)|قائم آل محمد]] تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سالها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو میکردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۵–۴۰</ref>. | از زمان امام جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین [[امویان]] و [[عباسیان]] در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام [[حجت بن حسن (مهدی)|قائم آل محمد]] تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سالها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو میکردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۵–۴۰</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۳: | ||
== تاریخ == | == تاریخ == | ||
[[شیعیان]] بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی رسول خدا، الگوواسوهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از به حکومت رسیدن عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیقتر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از عباسیان، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپستر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیانگذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریهپردازانِ شخصی با گروههای کوچک و پیروانی اندک نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در [[کوفه]] مستقر بودند، و درحالیکه سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااینحال بر بعضی از دیدگاههای [[کیسانیه]] صحّه میگذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها فرزند [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین بن علی]]، علی بن حسین زَیْنُالْعابِدین دنبال کرد. پیروزیِ [[عباسیان]] — که با شعار «الرضا من آل محمد» به میدان آمده بودند — سببِ سرخوردگیِ شیعیان شد که همه انتظار داشتند تا یک علوی بهجای یک عباسی موفق به خلافت شود. دشمنی میانِ عباسیان و [[علویان]] هنگامی برجسته شد که عباسیان بلافاصله پس از به قدرت رسیدنشان، شروع به آزار و اذیتِ بسیاری از حامیانِ سابقِ شیعه و علویشان کردند و متعاقباً، سخنگویانِ تفسیری [[سنی]] از اسلام شدند. عهدشکنیِ عباسیان با ریشههای شیعیِ خود، سرانجام هنگامی تکمیل شد که خلیفهٔ سوم، مهدی، اعلام کرد که پیامبر عملاً عمویش، عبّاس بن عَبدُالْمُطَّلِب را به جای علی بن ابیطالب بهعنوانِ جانشین منصوب کردهاست. در آغاز خلافت عباسی، اکثر پیروانِ [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق(ع)]] در ابتدا فرزندِ ارشدش، عبداللهِ اَفْطَح را بهعنوانِ جانشینش شناخته بودند. پس از درگذشتِ عبدالله، آنها به برادرِ کوچکترش، موسی کاظم(ع) روی آوردند. این شیعیانِ امامی که عبدالله را بهعنوانِ امامِ برحق پیش از موسی کاظم بهرسمیت میشناختند، به اَفطَحیّه شناخته شدند. امام موسی کاظم بهزودی با بیعتِ اکثریتِ شیعیانِ امامی از جمله برجستهترین دانشمندان از اصحابِ امام جعفر صادق مواجه شد. پس از شهادت ایشان بسیاری از هوادارانش آخرین امام خود دانستند که بهعنوانِ مَهدی باز خواهد گشت. این گروه از شیعیانِ امامی که فرقهٔ قابلتوجهی دیگر در کوفه تشکیل دادند، بهنامِ واقِفیّه شناخته شدند. بااینحال، گروه دیگری از پیروانِ حضرت، پسرش علی بن موسی الرّضا، را بهعنوانِ امام جدیدشان تصدیق کردند که پس از آن، بهعنوانِ هشتمین امامِ شیعیان معرفی شد. شیعیانِ علی بن موسی الرّضا، خطِّ امامت را در سه نسلِ دیگر در فرزندانش تا امام یازدهمشان، امام حسن عَسکَری با اختلافاتِ جزئی دنبال کردند. این امامان نیز به [[بغداد]] یا سامَرّا برده شدند و از نزدیک، تحتِ مراقبتِ عباسیان بودند. | |||
[[شیعیان]] بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی رسول خدا، الگوواسوهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از به حکومت رسیدن عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیقتر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از عباسیان، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپستر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیانگذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریهپردازانِ شخصی با گروههای کوچک و پیروانی اندک نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در [[کوفه]] مستقر بودند، و درحالیکه سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااینحال بر بعضی از دیدگاههای [[کیسانیه]] صحّه میگذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها فرزند [[حسین بن علی | |||
== باورها == | == باورها == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۰: | ||
==== معاد ==== | ==== معاد ==== | ||
شیعیان به معاد جسمانی اعتقاد دارند<ref>ناصر مکارم شیرازی. «اعتقاد ما، معاد جسمانی». وبگاه رسمی دانشنامه پایگاه حوزه</ref>. گرچه برخی شبههها دربارهٔ روحانی بودن معاد مطرح شدهاست،<ref>ابراهیمی دینانی. «شبهه آکل و ماکول». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی(دبا)</ref> اما اکثر علمای شیعه از جمله [[شیخ طوسی]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و امام [[محمد غزالی]] بر جسمانی بودن معاد تأکید دارند<ref>دوره معادشناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، جلد ۶، ص ۶۴، به نقل از آخر الهیّات شفا اوّل فصل معاد، بوعلی سینا</ref>. … | شیعیان به معاد جسمانی اعتقاد دارند<ref>ناصر مکارم شیرازی. «اعتقاد ما، معاد جسمانی». وبگاه رسمی دانشنامه پایگاه حوزه</ref>. گرچه برخی شبههها دربارهٔ روحانی بودن معاد مطرح شدهاست،<ref>ابراهیمی دینانی. «شبهه آکل و ماکول». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی(دبا)</ref> اما اکثر علمای شیعه از جمله [[شیخ طوسی]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و امام [[محمد غزالی]] بر جسمانی بودن معاد تأکید دارند<ref>دوره معادشناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، جلد ۶، ص ۶۴، به نقل از آخر الهیّات شفا اوّل فصل معاد، بوعلی سینا</ref>. … | ||
خط ۵۶: | خط ۵۱: | ||
اعتقاد به [[رجعت]] به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعهاست، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات شیعه نمیدانند،<ref>مرتضی مطهری. «رجعت در اعتقاد شیعه». وبگاه حوزه</ref> اما هیچیک به دلیل ادله عقلی و نقلی و قرآنی آن را انکار نمیکنند<ref>«رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>.اگرچه برخی [[ادیان]] و حتی فرق اسلامی به گونههایی از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ یا به شکل حلول باور دارند، اما دیدگاه به خصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگترین تفاوتهای شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند، بلکه معتقدند که در [[آخرالزمان|آخر الزمان]] و پس از ظهور قائم آل محمد،<ref>«ظهور و رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>. برخی از انبیاء مانند [[عیسی مسیح]] و اولیاء خدا مانند [[مالک اشتر]] و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده، به دنیا بازمیگردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکم رانی نموده و بدکاران به مجازات خواهند رسید<ref>«مفهوم رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>. | اعتقاد به [[رجعت]] به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعهاست، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات شیعه نمیدانند،<ref>مرتضی مطهری. «رجعت در اعتقاد شیعه». وبگاه حوزه</ref> اما هیچیک به دلیل ادله عقلی و نقلی و قرآنی آن را انکار نمیکنند<ref>«رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>.اگرچه برخی [[ادیان]] و حتی فرق اسلامی به گونههایی از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ یا به شکل حلول باور دارند، اما دیدگاه به خصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگترین تفاوتهای شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند، بلکه معتقدند که در [[آخرالزمان|آخر الزمان]] و پس از ظهور قائم آل محمد،<ref>«ظهور و رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>. برخی از انبیاء مانند [[عیسی مسیح]] و اولیاء خدا مانند [[مالک اشتر]] و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده، به دنیا بازمیگردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکم رانی نموده و بدکاران به مجازات خواهند رسید<ref>«مفهوم رجعت». وبگاه رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ شبکه بلاغ</ref>. | ||
مدفن علی ابن موسی امام هشتم شیعیان | مدفن علی ابن موسی امام هشتم شیعیان | ||
امامت | امامت | ||
چهاردهمعصوم شیعیان: تاریخ زایش و مرگ بر اساس تقویم میلادی و هجری شمسی، طول عمر خورشیدی، نام پدر و مادر. | چهاردهمعصوم شیعیان: تاریخ زایش و مرگ بر اساس تقویم میلادی و هجری شمسی، طول عمر خورشیدی، نام پدر و مادر. | ||
شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی کافی نیست و یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راهشناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی میگردد؛ بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیتهای متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبهترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست مییابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت میگوید: | شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی کافی نیست و یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راهشناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی میگردد؛ بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیتهای متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبهترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست مییابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت میگوید: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۱: | ||
==== عصمت ==== | ==== عصمت ==== | ||
واژه «[[عصمت]]» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است<ref>المنجد فی اللغة/ماده «عصم»</ref>.اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط [[هشام بن حکم|هشام ابن حکم]] از متکلمان مهم شیعه بود و از اصحاب امام ششم شیعیان بود<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۹</ref>. دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و [[علامه حلی]] در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت در سه سطح مطرح میگردد: | واژه «[[عصمت]]» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت است<ref>المنجد فی اللغة/ماده «عصم»</ref>.اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست. نظریه عصمت در مورد امامان شیعه نخستین بار توسط [[هشام بن حکم|هشام ابن حکم]] از متکلمان مهم شیعه بود و از اصحاب امام ششم شیعیان بود<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۹</ref>. دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد و [[علامه حلی]] در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت در سه سطح مطرح میگردد: | ||
خط ۸۵: | خط ۷۷: | ||
== شیعه در منابع فرق اسلامی == | == شیعه در منابع فرق اسلامی == | ||
اشعری شیعه را به سه صنف به نامهای «غالیه»، «رافضه»، «زیدیه» تقسیم میکند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان میگیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نمودهاست<ref>مقالات الإسلامیین، ص ۵–۶۵، با تصحیح هملوت ریتر، چاپ فرانتز اشیانر ویسبادن آلمان</ref>. | اشعری شیعه را به سه صنف به نامهای «غالیه»، «رافضه»، «زیدیه» تقسیم میکند، و در نتیجه امامیه را با رافضه یکسان میگیرد. او در این کتاب، برای غالیه ۱۵ فرقه و برای رافضه ۲۴ و برای زیدیه ۶ فرقه بیان نمودهاست<ref>مقالات الإسلامیین، ص ۵–۶۵، با تصحیح هملوت ریتر، چاپ فرانتز اشیانر ویسبادن آلمان</ref>. | ||
ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام بردهاست، که زیدیه نیز از آنان است. او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را زیر این عنوان جمع کردهاست. محقق کتاب محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور میشود که امامیه همان فرقه اثناعشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانستهاست<ref>التنبیه والرد، ملطی، ص ۱۸</ref>. | ملطی، رافضه را با امامیه یکی دانسته و برای آن ۱۸ فرقه نام بردهاست، که زیدیه نیز از آنان است. او در این استعمال، امامیه را به معنی عام یعنی معتقد به امام منصوب گرفته و همه را زیر این عنوان جمع کردهاست. محقق کتاب محمد زاهد کوثری در پاورقی یادآور میشود که امامیه همان فرقه اثناعشری است، ولی مؤلف هر کسی را که به امامت معتقد بوده آن را امامی دانستهاست<ref>التنبیه والرد، ملطی، ص ۱۸</ref>. | ||
خط ۹۷: | خط ۸۸: | ||
== زیر شاخههای شیعه == | == زیر شاخههای شیعه == | ||
=== فرقههای امامیه === | === فرقههای امامیه === | ||
شیعیان از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شدهاند. مهمترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شدهاند، عبارتاند از [[اسماعیلیان]]، [[زیدیه]]، [[فضلیه]]، [[کیسانیه]]، [[واقفیه]] و [[فطحیه]]..... این مذاهب علیرغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسئله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصر به فرد است. | شیعیان از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شدهاند. مهمترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شدهاند، عبارتاند از [[اسماعیلیان]]، [[زیدیه]]، [[فضلیه]]، [[کیسانیه]]، [[واقفیه]] و [[فطحیه]]..... این مذاهب علیرغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسئله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصر به فرد است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۹۸: | ||
== جغرافیای تشیع == | == جغرافیای تشیع == | ||
نقشه پراکندگی مذاهب اسلامی ([[اباضیه]]، سنی، شیعه) | نقشه پراکندگی مذاهب اسلامی ([[اباضیه]]، سنی، شیعه) | ||
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت [[مسلمانان]] را تشکیل میدهند. بیشتر شیعیان دوازدهامامی در [[هند]]، [[ایران]]، [[عراق]]، [[جمهوری آذربایجان]]، [[لبنان]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]] مانند [[یمن]] و [[بحرین]] زندگی میکنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکتبوک ۸۹ درصد مردم ایران<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People ایران]</ref> | شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت [[مسلمانان]] را تشکیل میدهند. بیشتر شیعیان دوازدهامامی در [[هند]]، [[ایران]]، [[عراق]]، [[جمهوری آذربایجان]]، [[لبنان]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]] مانند [[یمن]] و [[بحرین]] زندگی میکنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکتبوک ۸۹ درصد مردم ایران<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People ایران]</ref> | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۰۶: | ||
== مراجع تقلید شیعه == | == مراجع تقلید شیعه == | ||
از [[مراجع تقلید]] مهم در شیعه میتوان به این موارد اشاره کرد: | از [[مراجع تقلید]] مهم در شیعه میتوان به این موارد اشاره کرد: | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۱۷: | ||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
[[اصول کافی]] | [[اصول کافی]] | ||