صحو: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۴: خط ۴:
«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،<ref>لغت‌نامه دهخدا، واژه «صحو»</ref>  
«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،<ref>لغت‌نامه دهخدا، واژه «صحو»</ref>  
=معنی اصطلاحی=
=معنی اصطلاحی=
«صحو» در عرفان، یکی از حالات سالک، در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.<ref>حسن زاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 306، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.</ref>
«صحو» در عرفان، یکی از حالات سالک، در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.<ref>حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 306، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.</ref>


=پانویس=
=پانویس=
خط ۱۱: خط ۱۱:
1. لغت‌نامه دهخدا.
1. لغت‌نامه دهخدا.


2. حسن زاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
2. حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
3.
3.


[[رده:عرفان]]
[[رده:عرفان]]
[[رده:مفاهیم اسلامی]]
[[رده:مفاهیم اسلامی]]

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۵

صحو یک اصطلاح عرفانی است. عده‌ای که به اهل صحو مشهورند، بر هوشیاری و بیداری عارف در جریان سلوک تأکید دارند و هرگونه سخن خلاف عرف را با هر بهانه، نامعقول می شمرند.

معنی لغوی

«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[۱]

معنی اصطلاحی

«صحو» در عرفان، یکی از حالات سالک، در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر می‌زند مثلاً خود و همه موجودات را خدا می‌نامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون می‌آید و به مقام صحو و هوشیاری می‌رسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین این‌که خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند می‌بیند اعتراف به تقصیر و عبودیت می‌کند.[۲]

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، واژه «صحو»
  2. حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 306، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.

منابع

1. لغت‌نامه دهخدا.

2. حسن زاده آملی، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش. 3.