صفاریان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
مقارن ظهور مطرح شدن یعقوب لیث به عنوان سر دسته گروهی از [[عیاران]]، سیستان بوسیله [[خوارج]] که پس از شکست‌هایشان از [[خلفای اموی]] و [[عباسی]] به این منطقه آمده بودند، مورد تاخت و تاز و چپاول و غارت واقع شده بود و از سوی دیگر حکومت نیز که مسؤول حفظ نظم و امنیت بود، به دلیل ضعف [[خلفای عباسی]] در [[بغداد]] و [[حکومت طاهریان]] در [[خراسان]]، به هیچوجه نمی‌توانست جلوی اقدامات خوارج را بگیرد و به همین دلیل بود که گروه مطوعه از عیاران و داوطلبان تشکیل شد تا امنیت مردم را تأمین نموده و با خوارج و نا امنی ایجاد شده از سوی آنان مبارزه نمایند و پس از چندی همین گروه مطوعه به رهبری صالح بن نصر ـ که یعقوب نیز در رأس گروهی از عیاران با وی همکاری می‌کرد ـ «ابراهیم بن حضین القوسی حاکم سیستان را که از جانب طاهریان عنوان حکومت داشت … از زرنج بیرون راند.» و بدین ترتیب گروه مطوعه به رهبری صالح قدرت را در سیستان بدست گرفتند.
مقارن ظهور مطرح شدن یعقوب لیث به عنوان سر دسته گروهی از [[عیاران]]، سیستان بوسیله [[خوارج]] که پس از شکست‌هایشان از [[خلفای اموی]] و [[عباسی]] به این منطقه آمده بودند، مورد تاخت و تاز و چپاول و غارت واقع شده بود و از سوی دیگر حکومت نیز که مسؤول حفظ نظم و امنیت بود، به دلیل ضعف [[خلفای عباسی]] در [[بغداد]] و [[حکومت طاهریان]] در [[خراسان]]، به هیچوجه نمی‌توانست جلوی اقدامات خوارج را بگیرد و به همین دلیل بود که گروه مطوعه از عیاران و داوطلبان تشکیل شد تا امنیت مردم را تأمین نموده و با خوارج و نا امنی ایجاد شده از سوی آنان مبارزه نمایند و پس از چندی همین گروه مطوعه به رهبری صالح بن نصر ـ که یعقوب نیز در رأس گروهی از عیاران با وی همکاری می‌کرد ـ «ابراهیم بن حضین القوسی حاکم سیستان را که از جانب طاهریان عنوان حکومت داشت … از زرنج بیرون راند.» و بدین ترتیب گروه مطوعه به رهبری صالح قدرت را در سیستان بدست گرفتند.


اختلاف یعقوب با رهبران مطوعه و به قدرت رسیدن او: یکی از مشکلاتی که گروه مطوعه در مبارزه خود با خوارج برای مردم ایجاد می‌کردند، این بود که آنها نیز مانند خوارج پس از پیروزی در نبردهایشان دست به چپاول و غارت شهرها می زدند و بالاخره به همین دلیل، یعقوب و عده‌ای دیگر «به اظهار مخالفت با صالح»برخاستند و پس از نبرد بین آنها صالح شکست خورده و متواری شد، که البته «پس از اسارت در جنگی دیگر به قتل رسید.» پس از صالح، درهم بن نصر به امارت رسید، ولی چون «بلندپروازی‌های یعقوب که به محدوده ولایت سیستان راضی نمی شد، با طبع ملایم و محافظه کار او موافق نیامد» خواست تا یعقوب را محدود سازد، ولی یارانش او را تنها گذاشته و به یعقوب پیوستند و درهم به فرمان یعقوب توقیف شد، پس از محبوس شدن درهم بن نصر «مردمان سیستان یعقوب بن اللیث را روز شنبه پنج روز مانده از محرم سنه سبع و اربعین و مایتی» بیعت کردند و بدین ترتیب یعقوب در رأس مطوعه و عیاران در سیستان به امارت رسید.
اختلاف یعقوب با رهبران مطوعه و به قدرت رسیدن او: یکی از مشکلاتی که گروه مطوعه در مبارزه خود با خوارج برای مردم ایجاد می‌کردند، این بود که آنها نیز مانند خوارج پس از پیروزی در نبردهایشان دست به چپاول و غارت شهرها می‌زدند و بالاخره به همین دلیل، یعقوب و عده‌ای دیگر «به اظهار مخالفت با صالح»برخاستند و پس از نبرد بین آنها صالح شکست خورده و متواری شد، که البته «پس از اسارت در جنگی دیگر به قتل رسید.» پس از صالح، درهم بن نصر به امارت رسید، ولی چون «بلندپروازی‌های یعقوب که به محدوده ولایت سیستان راضی نمی‌شد، با طبع ملایم و محافظه‌کار او موافق نیامد» خواست تا یعقوب را محدود سازد، ولی یارانش او را تنها گذاشته و به یعقوب پیوستند و درهم به فرمان یعقوب توقیف شد، پس از محبوس شدن درهم بن نصر «مردمان سیستان یعقوب بن اللیث را روز شنبه پنج روز مانده از محرم سنه سبع و اربعین و مایتی» بیعت کردند و بدین ترتیب یعقوب در رأس مطوعه و عیاران در سیستان به امارت رسید.


== اصل و نسب صفاریان ==
== اصل و نسب صفاریان ==
در مورد اصل و نسب صفاریان به درستی چیزی نمی‌دانیم و آنچه که درباره اجداد یعقوب در بعضی از منابع آمده، شاید ناشی از حس ناسیونالیستی شدید بعضی از مورخین ـ از جمله مؤلف ناشناخته تاریخ سیستان ـ و یا با توجه به رشد و قدرت یابی سریع یعقوب باشد که موجب شده افسانه‌هایی درباره او در بین مردم رایج شود، بهرحال در این مورد مؤلف تاریخ سیستان، یعقوب را با ۱۰ واسطه به [[انوشیروان]] و با ۵۴ واسطه به کیومرث پادشاه افسانه ای ایران باستان می رساند. ولی در این مورد خواندمیر مؤلف حبیب السیر با احتیاط می‌نویسد: «در هیچیک از کتب متداوله در باب نسب صفار روایت صحیحی به نظر این ذره احقر نرسیده، اما نوبتی از شهریار ملکشاه یحیی که در زمان دولت سلطان سعید، میرزا حسین که سال‌ها والی ولایت سیستان بود استماع افتاد که می گفت نسب من به لیث صفاری می‌رسد و نسب لیث به انوشیروان عادل ملحق می‌گردد.»
در مورد اصل و نسب صفاریان به درستی چیزی نمی‌دانیم و آنچه که درباره اجداد یعقوب در بعضی از منابع آمده، شاید ناشی از حس ناسیونالیستی شدید بعضی از مورخین ـ از جمله مؤلف ناشناخته تاریخ سیستان ـ و یا با توجه به رشد و قدرت یابی سریع یعقوب باشد که موجب شده افسانه‌هایی درباره او در بین مردم رایج شود، بهرحال در این مورد مؤلف تاریخ سیستان، یعقوب را با ۱۰ واسطه به [[انوشیروان]] و با ۵۴ واسطه به کیومرث پادشاه افسانه ای ایران باستان می‌رساند. ولی در این مورد خواندمیر مؤلف حبیب السیر با احتیاط می‌نویسد: «در هیچیک از کتب متداوله در باب نسب صفار روایت صحیحی به نظر این ذره احقر نرسیده، اما نوبتی از شهریار ملکشاه یحیی که در زمان دولت سلطان سعید، میرزا حسین که سال‌ها والی ولایت سیستان بود استماع افتاد که می‌گفت نسب من به لیث صفاری می‌رسد و نسب لیث به انوشیروان عادل ملحق می‌گردد.»


== وجه تسمیه صفاریان ==
== وجه تسمیه صفاریان ==
خط ۳۴: خط ۳۴:
پس از چندی والی خراسان با چاره تدبیر درهم را اسیر کرد و به [[بغداد]] فرستاد. او مدتی در بغداد زندانی بود و پس از آزاد شدن به خدمت [[خلیفه]] در آمد. در این زمان بود که کار یعقوب نیز بالا گرفت و او به دفع خوارج رفت. یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارانش از وی چنان فرمانبرداری می‌کردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد از تصرف سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود و بار دیگر در سال ۲۵۳ [[هجری قمری]] رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود. وی شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاده و با حاکم [[فارس]] جنگید و آنجا را نیز تصرف کرد. یعقوب سپس چند نفر از طرفداران خود را با پیشکش‌های گرانبها نزد خلیفهٔ بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد.
پس از چندی والی خراسان با چاره تدبیر درهم را اسیر کرد و به [[بغداد]] فرستاد. او مدتی در بغداد زندانی بود و پس از آزاد شدن به خدمت [[خلیفه]] در آمد. در این زمان بود که کار یعقوب نیز بالا گرفت و او به دفع خوارج رفت. یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارانش از وی چنان فرمانبرداری می‌کردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد از تصرف سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود و بار دیگر در سال ۲۵۳ [[هجری قمری]] رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود. وی شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاده و با حاکم [[فارس]] جنگید و آنجا را نیز تصرف کرد. یعقوب سپس چند نفر از طرفداران خود را با پیشکش‌های گرانبها نزد خلیفهٔ بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد.


یعقوب در سال ۲۵۷ باز به فارس لشکر کشید و خلیفه المعتمد به وی پیغام داد که ما ملک فارس را به تو نداده‌ایم که تو به آنجا لشکر کشی می‌کنی. المؤفق برادر خلیفه که صاحب‌اختیار مملکت بود رسولی نزد یعقوب فرستاد مبنی بر اینکه ولایت بلخ و تخارستان و سیستان مربوط به یعقوب است. یعقوب نیز بلخ را تصرف نموده متوجه کابل شد و والی کابل را اسیر و شهر را تصرف نمود. پس از آن به هرات رفت و از آنجا به نیشاپور و محمد بن طاهر حاکم خراسان را با اتباعش اسیر کرد و به سیستان فرستاد. وی از آنجا روانهٔ [[طبرستان]] شد تا در آنجا با [[حسن بن زید]] علوی بجنگد. حسن درین جنگ شکست خورد و فرار کرد و به سرزمین [[دیلمان]] رفت. یعقوب از[[ساری]] به [[آمل]] رفت و پس از جمع‌آوری خراج یکساله روانهٔ دیلمان شد. در راه در اثر باریدن باران تعداد زیادی از سپاهیانش کشته شدند و او به مدت چهل روز سرگردان میگشت. یعقوب رسولی را نزد خلیفه فرستاد مبنی بر اینکه طبرستان را فتح کرده و حسن را منزوی ساخته است٫ به امید اینکه مورد نظر خلیفه واقع گردد. اما خلیفه حکمی را توسط حاجیان به خراسان فرستاد که چون وی از حکم ما تمرد کرد و به حکومت سیستان بسنده نکرد او را در همه جا لعن کنند.
یعقوب در سال ۲۵۷ باز به فارس لشکر کشید و خلیفه المعتمد به وی پیغام داد که ما ملک فارس را به تو نداده‌ایم که تو به آنجا لشکر‌کشی می‌کنی. المؤفق برادر خلیفه که صاحب‌اختیار مملکت بود رسولی نزد یعقوب فرستاد مبنی بر اینکه ولایت بلخ و تخارستان و سیستان مربوط به یعقوب است. یعقوب نیز بلخ را تصرف نموده متوجه کابل شد و والی کابل را اسیر و شهر را تصرف نمود. پس از آن به هرات رفت و از آنجا به نیشاپور و محمد بن طاهر حاکم خراسان را با اتباعش اسیر کرد و به سیستان فرستاد. وی از آنجا روانهٔ [[طبرستان]] شد تا در آنجا با [[حسن بن زید]] علوی بجنگد. حسن درین جنگ شکست خورد و فرار کرد و به سرزمین [[دیلمان]] رفت. یعقوب از[[ساری]] به [[آمل]] رفت و پس از جمع‌آوری خراج یکساله روانهٔ دیلمان شد. در راه در اثر باریدن باران تعداد زیادی از سپاهیانش کشته شدند و او به مدت چهل روز سرگردان میگشت. یعقوب رسولی را نزد خلیفه فرستاد مبنی بر اینکه طبرستان را فتح کرده و حسن را منزوی ساخته است٫ به امید اینکه مورد نظر خلیفه واقع گردد. اما خلیفه حکمی را توسط حاجیان به خراسان فرستاد که چون وی از حکم ما تمرد کرد و به حکومت سیستان بسنده نکرد او را در همه جا لعن کنند.


== رسمی‌کردن زبان فارسی ==
== رسمی‌کردن زبان فارسی ==
خط ۴۰: خط ۴۰:


== ترویج مذهب تشیع در ایران ==
== ترویج مذهب تشیع در ایران ==
سیستانیان از نخستین ایرانیانی بودند که [[مسلمان]] شدند زیرا در دوران [[امپراتوری ساسانی]] سیستان یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ومقدس‌ترین مراکز [[زرتشتیان]] بود واعراب به این مسئله پی برده بودند ودستور ویرانی آتشکده ها و کشتار [[موبدان]] [[زرتشتی]] سیستان رادادند که براثر این اقدام سیستان یکپارچه مسلمان گشت وبا بوجود آمدن رهبران [[تشیع]] درسیستان مذهب تشیع بشدت ترویج یافت ودر زمان حکومت صفاریان یعقوب لیث که مردی [[شیعه]] متعصب بود بر ترویج مذهب تشیع سرعت بخشید ومذهب تشیع درسیستان-قهستان-[[کرمان]]-یزد وحتی قسمت هایی از فارس برتری یافت وبه گفته ی برخی از محققین مذهب تشیع مذهب غالب بلوچستان بوده است که جمعیت شیعه بر اثر دوربودن بلوچستان از مراکز تشیع ونزدیک بودن به مراکز وهابیت وهمچنین عوامل طبیعی ومهاجرت طوایف [[سنی]] به بلوچستان باعث غلبه [[مذهب تسنن]] درقرون اخیر شده است بطوریکه وجود [[زیارتگاه]] های مورد تقدس [[شیعیان]] نیز بر ان گواه است.
سیستانیان از نخستین ایرانیانی بودند که [[مسلمان]] شدند زیرا در دوران [[امپراتوری ساسانی]] سیستان یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ومقدس‌ترین مراکز [[زرتشتیان]] بود واعراب به این مسئله پی برده بودند ودستور ویرانی آتشکده ها و کشتار [[موبدان]] [[زرتشتی]] سیستان رادادند که براثر این اقدام سیستان یکپارچه مسلمان گشت وبا بوجود آمدن رهبران [[تشیع]] درسیستان مذهب تشیع بشدت ترویج یافت ودر زمان حکومت صفاریان یعقوب لیث که مردی [[شیعه]] متعصب بود بر ترویج مذهب تشیع سرعت بخشید ومذهب تشیع درسیستان-قهستان-[[کرمان]]-یزد وحتی قسمت هایی از فارس برتری یافت وبه گفته ی برخی از محققین مذهب تشیع مذهب غالب بلوچستان بوده است که جمعیت شیعه بر اثر دوربودن بلوچستان از مراکز تشیع ونزدیک بودن به مراکز وهابیت وهمچنین عوامل طبیعی ومهاجرت طوایف [[سنی]] به بلوچستان باعث غلبه [[مذهب تسنن]] درقرون اخیر شده است بطوریکه وجود [[زیارتگاه]]‌های مورد تقدس [[شیعیان]] نیز بر ان گواه است.


== فرمانروایان صفاری ==
== فرمانروایان صفاری ==