confirmed، مدیران
۱۸٬۴۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = | | عنوان = طریقتهای صوفیه در مصر | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
== دورۀ نخستین == | == دورۀ نخستین == | ||
مراحل آغازین شکلگیری طریقۀ خلوتیه چندان روشن نیست و در منابع از نخستین مشایخ آن صحبت چندانی به میان نیامده است. تنها میدانیم که این طریقه به شخصی به نام ابوعبدالله سراجالدین عمر بن اکملالدین لاهیجی (د ۸۰۰ ق / ۱۳۹۸ م)، یا به اختصار پیر عمر خلوتی ــ که نخستین پیر این طریقه به شمار میآید ــ منسوب است. عمر خلوتی در اصل از شیروان بود و به خاندانی از صوفیان و مشایخ تعلق داشت که از شیروان به گیلان، و شهر لاهیجان مهاجرت کرده بودند. وی تربیت اولیۀ خود را از پدرش دریافت داشت و در جوانی به خدمت سپاه ایلخانان درآمد؛ اما در جنگی که با امیرچوپان درگرفت، به اسارت گرفته شد و پس از رهایی به خوارزم گریخت و در آنجا به کریمالدین محمد خوارزمی (محمد نورخلوتی، پیرمحمد خلوتی، محمد بن نور بالِسی) (د ۷۵۱ ق / ۱۳۵۰ م) پیوست که در برخی از منابع عموی او خوانده شده، و ظاهراً خود از مشایخ آن دیار بوده است. | مراحل آغازین شکلگیری طریقۀ خلوتیه چندان روشن نیست و در منابع از نخستین مشایخ آن صحبت چندانی به میان نیامده است. تنها میدانیم که این طریقه به شخصی به نام ابوعبدالله سراجالدین عمر بن اکملالدین لاهیجی (د ۸۰۰ ق / ۱۳۹۸ م)، یا به اختصار پیر عمر خلوتی ــ که نخستین پیر این طریقه به شمار میآید ــ منسوب است. عمر خلوتی در اصل از شیروان بود و به خاندانی از صوفیان و مشایخ تعلق داشت که از شیروان به گیلان، و شهر لاهیجان مهاجرت کرده بودند. وی تربیت اولیۀ خود را از پدرش دریافت داشت و در جوانی به خدمت سپاه ایلخانان درآمد؛ اما در جنگی که با امیرچوپان درگرفت، به اسارت گرفته شد و پس از رهایی به خوارزم گریخت و در آنجا به کریمالدین محمد خوارزمی (محمد نورخلوتی، پیرمحمد خلوتی، محمد بن نور بالِسی) (د ۷۵۱ ق / ۱۳۵۰ م) پیوست که در برخی از منابع عموی او خوانده شده، و ظاهراً خود از مشایخ آن دیار بوده است. | ||
==معناشناسی واژۀ خلوتیه== | ==معناشناسی واژۀ خلوتیه== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۸: | ||
== پیر محمد خلوتی == | == پیر محمد خلوتی == | ||
در منابع اطلاعات چندانی دربارۀ پیرمحمد خلوتی نمیتوان یافت. جامی در جایی او را از نوادگان احمد جام بهشمار میآورد و اشاره میکند که وی ظاهری بس شوریده داشته است<ref>جامی. ص ۴۵۵</ref>. وی در شرح احوال ظهیرالدین خلوتی (د ۸۰۰ ق / ۱۳۹۸ م) نیز، او را مرید سیفالدین خلوتی، و وی را مرید محمد خلوتی میشمارد و مدفن هر سۀ آنان را در گازرگاه هرات میداند<ref>ص ۵۰۴؛ نیز نک: معصومعلیشاه، ۲ / ۳۶۶</ref>. اصیلالدین واعظ هروی نیز در رسالۀ مزارات هرات، پیرمحمد خلوتی را یکی از مشایخ خوارزم میشمرد و آرامگاه او را در گورستان خلوتیان در گازرگاه هرات میداند (ص ۴۹-۵۰). بنا بر برخی از منابع دیگر پیرمحمد خلوتی خود مرید شیخ ابراهیم زاهد گیلانی (د ۷۰۵ ق / ۱۳۰۵ م) به شمار آمده است <ref>ابنکربلایی، ۱۲ / ۴۷۲-۴۷۳؛ عبدالله افندی، ۱۴۱</ref> و به این ترتیب، میتوان گفت که سلسلۀ مشایخ طریقۀ خلوتیه همچون طریقههای صفویه، بیرامیه و جلوتیه، به شخصی واحد، یعنی ابراهیم زاهد گیلانی میرسد و از این نظر نقطۀ مشترکی مییابد. | در منابع اطلاعات چندانی دربارۀ پیرمحمد خلوتی نمیتوان یافت. جامی در جایی او را از نوادگان احمد جام بهشمار میآورد و اشاره میکند که وی ظاهری بس شوریده داشته است<ref>جامی. ص ۴۵۵</ref>. وی در شرح احوال ظهیرالدین خلوتی (د ۸۰۰ ق / ۱۳۹۸ م) نیز، او را مرید سیفالدین خلوتی، و وی را مرید محمد خلوتی میشمارد و مدفن هر سۀ آنان را در گازرگاه هرات میداند<ref>ص ۵۰۴؛ نیز نک: معصومعلیشاه، ۲ / ۳۶۶</ref>. اصیلالدین واعظ هروی نیز در رسالۀ مزارات هرات، پیرمحمد خلوتی را یکی از مشایخ خوارزم میشمرد و آرامگاه او را در گورستان خلوتیان در گازرگاه هرات میداند (ص ۴۹-۵۰). بنا بر برخی از منابع دیگر پیرمحمد خلوتی خود مرید شیخ ابراهیم زاهد گیلانی (د ۷۰۵ ق / ۱۳۰۵ م) به شمار آمده است<ref>ابنکربلایی، ۱۲ / ۴۷۲-۴۷۳؛ عبدالله افندی، ۱۴۱</ref> و به این ترتیب، میتوان گفت که سلسلۀ مشایخ طریقۀ خلوتیه همچون طریقههای صفویه، بیرامیه و جلوتیه، به شخصی واحد، یعنی ابراهیم زاهد گیلانی میرسد و از این نظر نقطۀ مشترکی مییابد. | ||
از سوی دیگر، معصومعلیشاه نیز در بیان طریقۀ خلوتیه، به زیارت مزار برخی خلوتیان در بخارا در ۱۳۳۵ ق / ۱۹۱۷ م اشاره میکند و ابوبکر محمد بن احمد اسکاف (مشهوربه خواجۀ پارهدوز، د ۳۱۳ ق / ۹۲۵ م)، شیخ محمود سنبوسهپز و سراجالدین خلوتی را در میان آنان نام میبرد<ref>۲ / ۳۶۷؛ نیز نک: احمد بن محمود، ۳۹</ref>. وی این طریقه را منسوب به پیرمحمد خلوتی میداند (۲ / ۳۶۶). به این ترتیب چنین به نظر میرسد که پیش، همزمان و پس از پیرمحمد خلوتی گروهی از صوفیان در هرات و ماوراءالنهر بودهاند که به نام «خلوتیان» خوانده میشدند و گرچه طریقۀ خاصی را تشکیل نمیدادند، اما تأکید بر خلوت به عنوان شیوۀ زاهدانۀ آنان، چنین لقبی را به ایشان داده بود. به هر روی، از رابطۀ میان عمر خلوتی و این خلوتیان اطلاعی در دست نیست و تنها شاید بتوان گفت که پیر او، یعنی محمد خلوتی حلقۀ میانهای بوده که خلوتیان ماوراءالنهر را از طریق عمر خلوتی به طریقۀ خلوتیه میپیوسته است. | از سوی دیگر، معصومعلیشاه نیز در بیان طریقۀ خلوتیه، به زیارت مزار برخی خلوتیان در بخارا در ۱۳۳۵ ق / ۱۹۱۷ م اشاره میکند و ابوبکر محمد بن احمد اسکاف (مشهوربه خواجۀ پارهدوز، د ۳۱۳ ق / ۹۲۵ م)، شیخ محمود سنبوسهپز و سراجالدین خلوتی را در میان آنان نام میبرد<ref>۲ / ۳۶۷؛ نیز نک: احمد بن محمود، ۳۹</ref>. وی این طریقه را منسوب به پیرمحمد خلوتی میداند (۲ / ۳۶۶). به این ترتیب چنین به نظر میرسد که پیش، همزمان و پس از پیرمحمد خلوتی گروهی از صوفیان در هرات و ماوراءالنهر بودهاند که به نام «خلوتیان» خوانده میشدند و گرچه طریقۀ خاصی را تشکیل نمیدادند، اما تأکید بر خلوت به عنوان شیوۀ زاهدانۀ آنان، چنین لقبی را به ایشان داده بود. به هر روی، از رابطۀ میان عمر خلوتی و این خلوتیان اطلاعی در دست نیست و تنها شاید بتوان گفت که پیر او، یعنی محمد خلوتی حلقۀ میانهای بوده که خلوتیان ماوراءالنهر را از طریق عمر خلوتی به طریقۀ خلوتیه میپیوسته است. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۷: | ||
== اصطلاحات طریقه خلوتیه == | == اصطلاحات طریقه خلوتیه == | ||
برخی از مهمترین | برخی از مهمترین اصطلاحات طریقه خلوتیه: | ||
=== تصوف === | === تصوف === | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۵: | ||
=== فنا و بقا === | === فنا و بقا === | ||
فنا | فنا واژهاى است عربى و در لغت به معناى نيست و نابود شدن است و در اصطلاح عارفان، مستغرق شدن بنده در حق را گويند. بدانگونه كه بشريت بنده در ربوبيت حق محو شود. عرفا طريق الى الله را به مراحل و منازلى تقسيم كردهاند و فنا را نهايت سير به سوى پروردگار دانستهاند. مثلا [[عطار نیشابوری|عطار]] در اين راه قائل به هفت منزل شده است: طلب، عشق، معرفت، استغنا، [[توحید|توحيد]]، حيرت، و فقر وفنا<ref>مقدم پور، فاطمه، فنا في الله و بقاء بالله، تهران، 1383 ش، ص 190</ref>. | ||
فنا همان سقوط اوصاف ذميمه و بقا همان بروز اوصاف حميده است. چرا كه فنا غفلت [[انسان]] از نفس خود و از همه موجودات مىباشد و در كل فنا در [[صوفیه|صوفيه]] همان فنا از خلق و بقى به حق تعالى مىباشد<ref>همان</ref>. | فنا همان سقوط اوصاف ذميمه و بقا همان بروز اوصاف حميده است. چرا كه فنا غفلت [[انسان]] از نفس خود و از همه موجودات مىباشد و در كل فنا در [[صوفیه|صوفيه]] همان فنا از خلق و بقى به حق تعالى مىباشد<ref>همان</ref>. | ||
===سلسله نسب و كرسینامه طريقت خلوتيه=== | ===سلسله نسب و كرسینامه طريقت خلوتيه=== | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۱: | ||
و درجايى ديگر مصطفى البكرى چنين گفته است: بر اهل طريق واجب است در راهى قدم نگذارد كه شرع از آنها نهى كرده كه هر كس از [[شریعت|شريعت]] محمدى تخطى كند گمراه از راه درست و مرضيه است. شريعت اصل است و طريقت فرع برآن، هر كه اصل را رها كند فرع نمىتواند سودى به حال وى داشته باشد و شريعت بدون طريقت عاطل است و حقيقت بدون شريعت باطل. لذا شيخ محى الدين مىگويد: چيزى كه شريعت را زايل نمايد فايدهاى ندارد و نيز واجب است برسالكين قيام به همه اوراد طريق بدون اخلال در چيزى از آنها<ref>البكرى، مصطفى، پيشين، ص5</ref>. | و درجايى ديگر مصطفى البكرى چنين گفته است: بر اهل طريق واجب است در راهى قدم نگذارد كه شرع از آنها نهى كرده كه هر كس از [[شریعت|شريعت]] محمدى تخطى كند گمراه از راه درست و مرضيه است. شريعت اصل است و طريقت فرع برآن، هر كه اصل را رها كند فرع نمىتواند سودى به حال وى داشته باشد و شريعت بدون طريقت عاطل است و حقيقت بدون شريعت باطل. لذا شيخ محى الدين مىگويد: چيزى كه شريعت را زايل نمايد فايدهاى ندارد و نيز واجب است برسالكين قيام به همه اوراد طريق بدون اخلال در چيزى از آنها<ref>البكرى، مصطفى، پيشين، ص5</ref>. | ||
==ديدگاه خلوتيه نسبت به | ==ديدگاه خلوتيه نسبت به اهلبيت== | ||
در منابع مختلف اين طريقه اعم از كتب و يا سايتهاى شاخههاى مختلف آن بدست آمد حب [[اهل بیت|اهل بيت]] از اصول اساسى تمام انشعابات اين طريقه بوده و همه آنها خلوتيه را منسوب به حضرت امير المؤمنين مىدانند. هم چنين بسيارى از اقطاب سعى در رساندن نسب خود به [[ائمه اطهار(ع)|ائمه اطهار]]: دارند. | در منابع مختلف اين طريقه اعم از كتب و يا سايتهاى شاخههاى مختلف آن بدست آمد حب [[اهل بیت|اهل بيت]] از اصول اساسى تمام انشعابات اين طريقه بوده و همه آنها خلوتيه را منسوب به حضرت امير المؤمنين مىدانند. هم چنين بسيارى از اقطاب سعى در رساندن نسب خود به [[ائمه اطهار(ع)|ائمه اطهار]]: دارند. | ||
علاوه بر اينها بسيارى موارد در سخنان اقطاب شاهد استناد به ائمه اطهار: ويا تأكيد برحب و پيروى از اهل بيت مىباشد، از جمله در سايت رسمى شاخه المغازيه مطلبى تحت عنوان فضائل آل البيت روايت شده از محمد عامر المغازى، با محتوى زير درج شده است كه نمونهاى از اين موارد است: | علاوه بر اينها بسيارى موارد در سخنان اقطاب شاهد استناد به ائمه اطهار: ويا تأكيد برحب و پيروى از اهل بيت مىباشد، از جمله در سايت رسمى شاخه المغازيه مطلبى تحت عنوان فضائل آل البيت روايت شده از محمد عامر المغازى، با محتوى زير درج شده است كه نمونهاى از اين موارد است: | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۰: | ||
با توجه به مباحث مطرح شده در منابع مختلف مىتوان اين طور نتيجه گرفت كه پيروان اين طريقت در مبانى مختلف عقيدتى خود پيرو مكتب [[ابن عربی|ابن عربى]] هستند. | با توجه به مباحث مطرح شده در منابع مختلف مىتوان اين طور نتيجه گرفت كه پيروان اين طريقت در مبانى مختلف عقيدتى خود پيرو مكتب [[ابن عربی|ابن عربى]] هستند. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[تصوف]] | |||
* [[طریقت عزمیه]] | |||
* [[طریقت رفاعیه]] | |||
* [[طریقت دسوقیه]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |