عامر بن عبدالله بن جراح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سال ها' به 'سال‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:ابوعبیده.jpg |جایگزین=ابوعبیده|ابوعبیده]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = عامر بن عبدالله بن جراح
!نام
| تصویر = ابوعبیده.jpg 
!ابوعبیده
| نام = عامر بن عبدالله بن جرّاح بن هلال بن ابی طلحه بن حارث فهری قرشی
|-
| نام‌های دیگر =
|نام کامل
| سال تولد =
|عامر بن عبدالله بن جرّاح بن هلال بن ابی طلحه بن حارث فهری قرشی
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد =
|کنیه
| سال درگذشت =
|ابوعبیده
| تاریخ درگذشت =  17 یا 18.ق
|-
| محل درگذشت =
|محل زندگی
| استادان =
|[[مکه]] • [[مدینه]]
| شاگردان =
|-
| دین = [[اسلام]]
|مهاجر • [[انصار]]
| مذهب =
|مهاجر
| آثار =
|-
| فعالیت‌ها = [[صحابه|صحابی]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صل الله علیه و آله)]]
|نسب • قبیله
| وبگاه =
|بنی‌حارث • [[قریش]]
}}
|-
'''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قریش|قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در [[جنگ فجار]] از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سال‌های نخست [[بعثت]] به همراه [[ارقم بن ارقم]] و عثمان بن مظعون نزد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام(علیه‌السلام)]] آمد و اسلام آورد.
|زمان اسلام آوردن
نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از [[هجرت]] پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا [[محمد بن مسلمه]] پیمان برادری بست.
|از نخستین مسلمانان
|-
|حضور در جنگ‌ها
|در تمامی غزوات به جز غزوه تبوک
|-
|هجرت به
|[[حبشه]] مدینه
|-
|دیگر فعالیت‌ها
|نقش پررنگ در [[بیعت]] گرفتن از مخالفان حکومت [[ابوبکر]]
|-
|دلیل شهرت
|حضور در سقیفه بنی‌ساعده
|-
|درگذشت
|۱۸ق • بر اثر بیماری طاعون
|-
|مدفن
|[[اردن]]
|-
|}
</div>


'''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در جنگ فجار از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سال‌های نخست [[بعثت]] به همراه ارقم بن ارقم و عثمان بن مظعون نزد [[پیامبر اسلام (ع)]] آمد و اسلام آورد.
ابوعبیده در [[جنگ بدر]] و سایر [[غزوه|غزوه‌های]] پیامبر اسلام شرکت کرد. گفته شد که وی برخی از [[سریه|سریه‌ها]] (جنگ‌هائی که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] خود در اّن شرکت نداشتند) را فرماندهی کرده است. در پیمان [[صلح حدیبیه]] از شاهدان صلح‌نامه بود. وی به هنگام رحلت پیامبر در سپاه [[اسامة بن زید]] بود و وقتی خبر وفات پیامبر به سپاه رسید، به همراه اسامه به مدینه بازگشت.
نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از هجرت پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا محمد بن مسلمه پیمان برادری بست.


ابوعبیده در [[جنگ بدر]] و سایر غزوه‌های پیامبر اسلام شرکت کرد. گفته شد که وی برخی از سریه‌ها (جنگ‌هائی که [[پیامبر]] خود در اّن شرکت نداشتند) را فرماندهی کرده است. در پیمان [[صلح حدیبیه]] از شاهدان صلح‌نامه بود. وی به هنگام رحلت پیامبر در سپاه [[اسامة بن زید]] بود و وقتی خبر وفات پیامبر به سپاه رسید، به همراه اسامه به مدینه بازگشت.
وی به همراه [[عمر بن خطاب]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش بسزایی داشت. همسویی وی با ابوبکر و عمر در این امر و نیز نقش گسترده‌اش در حوادث بعدی جای هیچ گونه انکار و تردید نیست. پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، ابوعبیده به اداره [[بیت المال|بیت‌المال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهمترین عناصر استحکام ارکان [[خلافت]] بود. در سال 17 یا 18 قمری، بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت.


وی به همراه [[عمر بن خطاب]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش بسزایی داشت. همسویی وی با ابوبکر و عمر در این امر و نیز نقش گسترده اش در حوادث بعدی جای هیچ گونه انکار و تردید نیست. پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، ابوعبیده به اداره بیت المال مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهمترین عناصر استحکام ارکان [[خلافت]] بود. در سال 17 یا 18 قمری، بیماری طاعون [[شام]] را فرا گرفت.
== نسب ==
عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه)]] و از تیره بنی‌حارث بن فهر از [[قریش]] بود جراح نام جد وی بوده<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. درباره پدر او سخنان متناقضی نقل شده است. بر پایه نقلی او [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] را درک کرد و به وی [[ایمان]] آورد<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵</ref>. اما بر پایه گزارشی دیگر از مخالفان پیامبر بود و ایشان را [[سب و لعن|سب]] می‌کرد. ابوعبیده در [[جنگ بدر]] سر او را برید و نزد رسول خدا آورد. <ref> البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷</ref> البته برخی با استناد به مرگ وی پیش از [[اسلام]]، در صحت این گزارش تردید کرده‌اند<ref>المحبر، ص۱۷۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶</ref> و برخی این داستان را در جهت فضیلت‌تراشی برای [[صحابه]] دانسته‌اند<ref> دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۶؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۱۷</ref>. مادر او امیمه بنت غنم بن جابر از تیره بنی‌حارث قریش بود و بعدها اسلام آورد<ref> المعارف، ص۲۴۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref>. برخی منابع [[شیعی]] شأن نزول آیات ۹۰ [[سوره مائده] <ref>البرهان، ج۲، ص۳۶۰</ref>[[سوره قلم]]<ref> الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷</ref> ۷۴ [[سوره توبه]]<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱</ref> ۱۰۸ [[سوره نساء]]<ref>،تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰</ref>، [[سوره زخرف]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶</ref>،[[سوره محمد]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴</ref> را در نکوهش او دانسته‌اند.


=نسب=
== هجرت به حبشه ==
در تاریخ نقل شده است که ابوعبیده یکی از دعوت کنندگان به اسلام بود<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۲۳</ref> و نام او جزو کسانی ذکر شده که پیش از [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] [[هجرت]] کردند<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص. ۱۷۷</ref>. برخی نیز گفته‌اند که او در مهاجرت دوم به حبشه رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص. ۴۱۰ </ref> و برخی او را مهاجر هر دو هجرت دانسته‌اند<ref>بلاذری، انساب، ۲/گ ۳۴۶ الف</ref>.


عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[پیامبر(ص)]] و از تیره بنی‌حارث بن فهر از قریش بود جراح نام جد وی بوده <ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. درباره پدر او سخنان متناقضی نقل شده است. بر پایه نقلی او [[پیامبر اسلام]] را درک کرد و به وی [[ایمان]] آورد <ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵</ref> اما بر پایه گزارشی دیگر از مخالفان پیامبر بود و ایشان را سب می‌کرد. ابوعبیده در [[جنگ بدر]] سر او را برید و نزد رسول خدا آورد. <ref> البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷</ref> البته برخی با استناد به مرگ وی پیش از [[اسلام]]، در صحت این گزارش تردید کرده‌اند<ref>المحبر، ص۱۷۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶</ref> و برخی این داستان را در جهت فضیلت‌تراشی برای [[صحابه]] دانسته‌اند.<ref> دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۶؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۱۷</ref> مادر او امیمه بنت غنم بن جابر از تیره بنی‌حارث قریش بود و بعدها اسلام آورد.<ref> المعارف، ص۲۴۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> برخی منابع [[شیعی]] شأن نزول آیات ۹۰ سوره مائده، <ref> البرهان، ج۲، ص۳۶۰</ref> ۵۱ قلم، <ref> الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷</ref> ۷۴ توبه، <ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱</ref> ۱۰۸ نساء، <ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰</ref> زخرف، <ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶</ref>[[محمد]] <ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴</ref> را در نکوهش او دانسته‌اند.  
== هجرت به مدینه ==
ابوعبیده پس از هجرت پیامبر(صلی الله علیه) به مدینه از حبشه به مکه بازگشت و سپس به [[مدینه]] هجرت کرد<ref>نک: ابن هشام، السیره النبوه، ج۱، ص۳۶۹؛ ابونعیم، معرف‍ـه الصحاب‍ـه، ج۲، ص۲۰</ref> و پیامبر(صلی الله علیه) میان او و سعد بن معاذ بن نعمان <ref>ابن هشام السیره النبوه،، ج۱، ص۵۰۵؛ ‌ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱</ref> یا سالم، مولای ابی حذیفه<ref>ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰؛ قس: احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۵۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۷۱</ref> عقد برادری بست و با محمد بن مسلمه نیز به منظور برخورداری از میراث یکدیگر<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱؛ ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۵</ref> [[عقد اخوت|پیمان برادری]] برقرار کرد.


=هجرت به حبشه=
== نقش ابوعبیده در به خلافت رساندن ابوبکر ==
روایاتی نشان می‌دهد که ابوعبیده به همراه [[عمر]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش داشته است؛ اگرچه نقش اصلی ابوعبیده در [[سقیفه بنی ساعده|واقعه سقیفه]] چندان روشن نیست، اما نمی‌توان همسویی او و [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را در این امر و هم‌چنین نقش گسترده‌اش را در حوادث بعدی، صرفاً تصادفی تلقی کرد. هنگامی که ابوبکر و عمر شتابان به سوی سقیفه بنی ساعده روان بودند، به ابوعبیده برخوردند<ref>.طبری، ج۳، ص۲۱۹</ref>. و زمانی به سقیفه رسیدند که [[انصار]] برای انتخاب [[خلیفه]] در آنجا گرد آمده بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۶۲؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۸۰ ـ ۵۸۱؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۳</ref>. ابوبکر خواست با ابوعبید یا عمر [[بیعت]] کند<ref>زهری، المغازی النبوی‍ـه، ص۱۴۲؛ واقدی، الرّده، ص۲۳، ۲۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغ‍ـه، ج۶، ص۸، ۱۰، به نقل از جوهری</ref> و حتی گفته‌اند عمر نیز نخست قصد بیعت با ابوعبیده را داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۳۵</ref>.


در تاریخ نقل شده است که ابوعبیده یکی از دعوت کنندگان به اسلام بود <ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۲۳</ref> و نام او جزو کسانی ذکر شده که پیش از [[جعفر بن ابی‌طالب]] به حبشه هجرت کردند.<ref>ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص.۱۷۷</ref> برخی نیز گفته‌اند که او در مهاجرت دوم به حبشه رفت <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص.۴۱۰ </ref> و برخی او را مهاجر هر دو هجرت دانسته‌اند. <ref>بلاذری، انساب، ۲/گ ۳۴۶ الف</ref>
== بیعت گرفتن از مخالفان حکومت ==
وقتی ابوبکر به خلافت رسید، ابوعبیده نقش مهمی در بیعت گرفتن از مخالفان و خاصه [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] بر عهده گرفت<ref>واقدی، الرّده، ص۲۹</ref>. ابوعبیده، هم‌چنین به همراه ابوبکر وعمر و مغیرة بن شعبه در گرفتن بیعت از عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه)‌، برای ابوبکر تلاش کرد <ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ ابن ابی الحدید، ‌ شرح نهج البلاغ‍ـه، ج۱، ص۱۲۹ ـ ۲۲۰</ref> و پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، به اداره [[بیت‌المال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهم‌ترین عناصر استحکام ارکان خلافت بود<ref>خلیفه، ‌ الطبقات، ج۱، ص۱۰۸؛ احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۹۱؛ طبری، ج۳، ص۴۲۶</ref>.


=هجرت به مدینه=
== ابوعبیده در شأن نزول ==
با توجه به جایگاه ابوعبیده در تاریخ اسلام و نقش‌آفرینی‌های وی در جریان خلافت ابوبکر و عمر در کتاب‌های تفسیری، نگاه [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] درباره او هم‌گون ‌نیست.
# در ذیل آیه 172 سوره آل ‌عمران/3 از ابن‌عباس آمده است<ref> الدر المنثور، ج‌ 2، ص‌ 385</ref>: پس از [[جنگ احد]]، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) خواست با سپاهی از [[مسلمانان]] به تعقیب [[مشرکان]] برود، عده‌ای با وجود خستگی و آثار ناشی از شکست و نیز ترس و وحشت به آن حضرت پاسخ مثبت دادند و خداوند در وصف آنان فرمود: {{متن قرآن |الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ |آیه = 172 |سوره = آل‌عمران }}
# خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بوده‌اند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است.
# [[جلال‌الدین سیوطی|سیوطی]] به نقل از [[ابن‌عباس]]، بخشی از آیه ‌29 سوره فتح/48: {{متن قرآن |... ‌سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...|آیه = ‌29 |سوره = فتح }} را اشاره به چند تن، از ‌جمله ابوعبیده می‌داند<ref>الدر المنثور، ج‌ 7، ص‌ 544</ref>؛ اما نظر به دیگر مصادیقی که سیوطی در ذیل این آیه بیان  می‌کند، آشکارا بدست می‌آید که ذکر این مصادیق از باب فضیلت‌سازی است.
# آیه 22 سوره مجادله/58: {{متن قرآن |لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ |  آیه = 22 |سوره = مجادله }}»؛ قومی را نَیابی که به خداوند و روز بازپسین [[ایمان]] داشته باشند و با کسانی‌ که با خداوند و پیامبر او مخالفت می‌ورزند، دوستی کنند؛ هر چند پدرانشان یا فرزندانشان یا خاندانشان باشند.
# [[ابن ‌شوذب]] بر آن است که این آیه درباره ابوعبیده نازل شده که پدرش را در جنگ بدر به ناچار کشت<ref> المعجم الکبیر، ج‌ 1، ص‌ 155؛ تفسیر ابن ‌کثیر، ج‌ 4، ص‌ 352؛ الدرالمنثور، ج‌ 8، ص‌ 86</ref>؛ البته با توجه به آنچه از [[واقدی]] منقول‌ است که پدر ابوعبیده پیش از ظهور اسلام از دنیا رفته بود<ref> تاریخ دمشق، ج‌ 25، ص‌ 447؛ تهذیب التهذیب، ج‌ 5، ص‌ 67</ref>، پذیرش سخن ابن ‌شوذب ناموجه می‌نماید.
# ماوردی در ذیل آیه 9 سوره انسان/76، به نقلی چنین آورده است: این آیه به کسانی اشاره دارد که سرپرستی اسرای بدر را بر عهده گرفتند و ابوعبیده نیز از آنان بود<ref> تفسیر ماوردی، ج‌ 6، ص‌ 167</ref>:
#{{متن قرآن |إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا |آیه = 9 |سوره = انسان }}؛ ما فقط برای خشنودی خداوند شما را اطعام می‌کنیم؛ از شما نه پاداشی می‌خواهیم و نه سپاسی. اما با توجه به قبل آیه و سیاق مجموعه آیات و نیز آنچه مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] گفته‌اند، شأن نزول آن [[نذر]] [[علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]] و ایثارگری‌های آنان است<ref> تفسیر قمی، ج‌ 2، ص‌ 422؛ کشف‌الاسرار، ج‌ 10، ص‌ 320؛ الکشّاف، ج 4، ص‌ 670</ref>؛ بنابراین هیچ ارتباطی به سرپرستی اسیران جنگ بدر ندارد.
# قتاده از حسن بصری نقل می‌کند که آیه‌ 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نزول قرآن|نازل]] شد که جمعی از ‌جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ‌ابی وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایی شدند و چون خبر به پیامبر (صلی الله علیه) رسید، این آیه نازل شد: {{متن قرآن |یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ...|سوره = مائده |آیه‌ = 90 }} و بدین ‌گونه از نوشیدن [[شراب]] نهی شدند<ref> البرهان، ج‌ 2، ص‌ 360</ref>.
# نقل است که آیه‌ 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب علی (علیه‌السلام) به [[امامت]] و خلافت در [[غدیرخم]] به یکدیگر می‌گویند: چشمان پیامبر را ببین که همچون چشمان دیوانگان می‌چرخد<ref> الکافی، ج‌ 4، ص‌ 566‌ـ‌567؛ بحارالانوار، ج‌ 37، ص‌ 172</ref>: {{متن قرآن |وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ |آیه‌ = 51 |سوره = قلم }}؛ هر چند با توجه به نزول آیه که پیش از هجرت بوده و نیز سیاق آن، این نقل را نمی‌توان پذیرفت.
# آیه‌ 74 سوره توبه/9: {{متن قرآن |یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ... |سوره = توبه |آیه‌ = 74 }} اینان به خدا [[سوگند]] یاد می‌کنند که نگفته‌اند؛ ولی به راستی سخن کفرآمیز را گفته‌اند و پس از اسلام ‌آورد نشان [[کافر|کافر]] شده و آهنگِ کاری را کرده‌اند که به آن دست نیافتند‌... به نقل از حذیفه و [[عمار]] آیه درباره عده‌ای از ‌جمله ابوعبیده نازل شده که بر آن بودند پیامبر (صلی الله علیه) را به‌گونه‌ای از پای درآورند<ref>بحارالانوار، ج‌ 21، ص‌ 222‌ـ‌223؛ البرهان، ج‌ 2، ص‌ 819</ref>.
# از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام ‌باقر]] و [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم(علیه‌السلام)]] نیز در ذیل آیه‌ 108 سوره نساء/4: {{متن قرآن |إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَی مِنَ الْقَوْلِ |آیه‌ = 108 |سوره = نساء }} نقل شده که این آیه در شأن چند تن از ‌جمله ابوعبیده است که در مجالس خود سخنانی برخلاف رضایت خدا بر زبان می‌آوردند. <ref> تفسیر عیاشی، ج‌ 1، ص‌ 275</ref>


ابوعبیده پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه از حبشه به مکه بازگشت و سپس به [[مدینه]] هجرت کرد<ref>نک: ابن هشام، السیره النبوه، ج۱، ص۳۶۹؛ ابونعیم، معرف‍ـه الصحاب‍ـه، ج۲، ص۲۰</ref> و پیامبر(ص) میان او و سعد بن معاذ بن نعمان <ref>ابن هشام السیره النبوه،، ج۱، ص۵۰۵؛‌ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱</ref> یا سالم، مولای ابی حذیفه <ref>ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۱؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰؛ قس: احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۱۵۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۷۱</ref> عقد برادری بست و با محمد بن مسلمه نیز به منظور برخورداری از میراث یکدیگر <ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱؛ ابن حبیب، المحبَّر، ص۷۵</ref> پیمان برادری برقرار کرد.  
[[کلینی|کلینی]] از [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق(علیه‌السلام)]] نقل می‌کند که آیات 79‌ـ‌80 سوره زخرف/43: {{متن قرآن |أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ × أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم |سوره = زخرف |آیات = 79‌ـ‌80 }} در شأن همه آنان نازل شده که در نشستی پنهانی بر آن شدند تا پس از پیامبر (صلی الله علیه) نگذارند خلافت در [[بنی‌هاشم]] باشد، و در این معاهده، ابوعبیده نقش کاتب را داشته است<ref> الکافی، ج‌ 8، ص‌ 179‌ـ‌180، بحارالانوار، ج‌ 24، ص‌ 325</ref>.


=نقش ابوعبیده در به خلافت رساندن ابوبکر=
خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به ‌میان آورده، می‌فرماید: آنان می‌پندارند ما اسرار پنهانشان را نمی‌دانیم. در همین [[روایت]] آیات 25‌ـ‌26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده<ref> الکافی، ج‌ 1، ص‌ 421؛ البرهان، ج‌ 4، ص‌ 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلی خویش بازگشته مرتد شدند. آیه ‌7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانسته‌اند: {{متن قرآن |مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ...|سوره = مجادله| آیه = ‌7 }}.


روایاتی نشان می‌دهد که ابوعبیده به همراه [[عمر]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش داشته است؛ اگرچه نقش اصلی ابوعبیده در [[واقعه سقیفه]] چندان روشن نیست، اما نمی‌توان همسویی او و ابوبکر و عمر را در این امر و همچنین نقش گسترده‌اش را در حوادث بعدی، صرفاً تصادفی تلقی کرد. هنگامی که ابوبکر و عمر شتابان به سوی سقیفه بنی ساعده روان بودند، به ابوعبیده برخوردند. <ref>.طبری، ج۳، ص۲۱۹</ref> و زمانی به سقیفه رسیدند که [[انصار]] برای انتخاب [[خلیفه]] در آنجا گرد آمده بودند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۶۲؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۸۰ ـ ۵۸۱؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۳</ref> ابوبکر خواست با ابوعبید یا عمر بیعت کند <ref>زهری، المغازی النبوی‍ـه، ص۱۴۲؛ واقدی، الرّده، ص۲۳، ۲۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغ‍ـه، ج۶، ص۸، ۱۰، به نقل از جوهری</ref> و حتی گفته‌اند عمر نیز نخست قصد بیعت با ابوعبیده را داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۸۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۳۵</ref>
== درگذشت ==
در ۱۷ یا ۱۸ق<ref>طبری، ج۴، ص۶۰</ref> بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت و گفته‌اند عمر که از فرا رسیدن مرگ ابوعبیده بیم‌ناک بود، وی را به مدینه فراخواند. ولی او سرباز زد<ref>طبری، ج۴، ص۵۸؛ محب طبری، الریاض النضره فی مناقب العشره، ج۳، ص۳۵۵ ـ ۳۵۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱۸</ref> و سرانجام، همچون برخی دیگر از صحابه، بیمار شد و در ۱۷ یا ۱۸ق درگذشت<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛ ‌ بلاذری، ‌ فتوح، ج۱، ص۱۶۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدین‍ـه دمشق، ص۳۱۹ ـ ۳۲۲</ref>. گفته‌اند که قبر او در [[اردن]] بوده است<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛ ابوزرعه، تاریخ، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج۱، ص۳۱۱؛ ابونعیم، معرف‍ـه الصحاب‍ـه، ج۲، ص۲۰. </ref>. از ابوعبیده فرزندی بر جای نماند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۲۴۷؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۱۷۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۸، به نقل از زبیر بن بکار</ref>.


=بیعت گرفتن از مخالفان حکومت=
== پانویس ==
{{پانویس}}


وقتی ابوبکر به خلافت رسید، ابوعبیده نقش مهمی در بیعت گرفتن از مخالفان و خاصه [[حضرت علی(ع)]] بر عهده گرفت. <ref>واقدی، الرّده، ص۲۹</ref> ابوعبیده، همچنین به همراه ابوبکر وعمر و مغیرة بن شعبه در گرفتن بیعت از عباس عموی پیامبر(ص)‌، برای ابوبکر تلاش کرد <ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ ابن ابی الحدید،‌ شرح نهج البلاغ‍ـه، ج۱، ص۱۲۹ ـ ۲۲۰</ref> و پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، به اداره [[بیت المال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهم‌ترین عناصر استحکام ارکان خلافت بود. <ref>خلیفه،‌ الطبقات، ج۱، ص۱۰۸؛ احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۹۱؛ طبری، ج۳، ص۴۲۶</ref>
[[رده:شخصیت‌ها]]
 
[[رده:شخصیت‌های تاریخی]]
=ابوعبیده در شأن نزول=
 
با توجه به جایگاه ابوعبیده در [[تاریخ اسلام]] و نقش‌آفرینى‌هاى وى در جریان خلافت ابوبکر و عمر در کتاب‌هاى تفسیرى، نگاه شیعه و سنى درباره او همگون ‌نیست.
 
1. در ذیل آیه 172 سوره آل ‌عمران/3 از ابن‌عباس آمده است: <ref> الدر المنثور، ج‌ 2، ص‌ 385</ref> پس از جنگ احد، وقتى پیامبر (ص) خواست با سپاهى از [[مسلمانان]] به تعقیب [[مشرکان]] برود، عده‌اى با وجود خستگى و آثار ناشى از شکست و نیز ترس و وحشت به آن حضرت پاسخ مثبت دادند و خداوند در وصف آنان فرمود: «الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ».
خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بوده‌اند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است.
   
2. [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] به نقل از [[ابن‌عباس]]، بخشى از آیه ‌29 سوره فتح/48: «...‌سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...» را اشاره به چند تن، از ‌جمله ابوعبیده مى‌داند؛ <ref>الدر المنثور، ج‌ 7، ص‌ 544</ref> اما نظر به دیگر مصادیقى که سیوطی در ذیل این آیه بیان مى‌کند، آشکارا بدست مى‌آید که ذکر این مصادیق از باب فضیلت‌سازى است.
   
3. آیه 22 سوره مجادله/58: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ»؛ قومى را نَیابى که به خداوند و روز بازپسین [[ایمان]] داشته باشند و با کسانى‌ که با خداوند و پیامبر او مخالفت مى‌ورزند، دوستى کنند؛ هر چند پدرانشان یا فرزندانشان یا خاندانشان باشند.
ابن ‌شوذب بر آن است که این آیه درباره ابوعبیده نازل شده که پدرش را در جنگ بدر به ناچار کشت؛ <ref> المعجم الکبیر، ج‌ 1، ص‌ 155؛ تفسیر ابن ‌کثیر، ج‌ 4، ص‌ 352؛ الدرالمنثور، ج‌ 8، ص‌ 86</ref> البته با توجه به آنچه از واقدى منقول‌ است که پدر ابوعبیده پیش از ظهور اسلام از دنیا رفته بود، <ref> تاریخ دمشق، ج‌ 25، ص‌ 447؛ تهذیب التهذیب، ج‌ 5، ص‌ 67</ref> پذیرش سخن ابن ‌شوذب ناموجه مى‌نماید.
   
4. ماوردى در ذیل آیه 9 سوره انسان/76، به نقلى چنین آورده است: این آیه به کسانى اشاره دارد که سرپرستى اسراى بدر را بر عهده گرفتند و ابوعبیده نیز از آنان بود: <ref> تفسیر ماوردى، ج‌ 6، ص‌ 167</ref>
«إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا»؛ ما فقط براى خشنودى خداوند شما را اطعام مى‌کنیم؛ از شما نه پاداشى مى‌خواهیم و نه سپاسى. اما با توجه به قبل آیه و سیاق مجموعه آیات و نیز آنچه مفسران [[شیعه]] و [[سنى]] گفته‌اند، شأن نزول آن [[نذر]] [[امام على]] و [[حضرت فاطمه (س)]] و ایثارگرى‌هاى آنان است؛ <ref> تفسیر قمى، ج‌ 2، ص‌ 422؛ کشف‌الاسرار، ج‌ 10، ص‌ 320؛ الکشّاف، ج 4، ص‌ 670</ref> بنابراین هیچ ارتباطى به سرپرستى اسیران جنگ بدر ندارد.
 
5. قتاده از حسن بصرى نقل مى‌کند که آیه‌ 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نازل]] شد که جمعى از ‌جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ‌ابى وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایى شدند و چون خبر به پیامبر (ص) رسید، این آیه نازل شد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ...» و بدین ‌گونه از نوشیدن شراب نهى شدند. <ref> البرهان، ج‌ 2، ص‌ 360</ref>
   
6. نقل است که آیه‌ 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب على (ع) به [[امامت]] و خلافت در [[غدیرخم]] به یکدیگر مى‌گویند: چشمان پیامبر را ببین که همچون چشمان دیوانگان مى‌چرخد: <ref> الکافى، ج‌ 4، ص‌ 566‌ـ‌567؛ بحارالانوار، ج‌ 37، ص‌ 172</ref> «وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»؛ هر چند با توجه به نزول آیه که پیش از هجرت بوده و نیز سیاق آن، این نقل را نمى‌توان پذیرفت.
   
7. آیه‌ 74 سوره توبه/9: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ...‌»؛ اینان به خدا [[سوگند]] یاد مى‌کنند که نگفته‌اند؛ ولى به راستى سخن کفرآمیز را گفته‌اند و پس از اسلام ‌آورد نشان [[کافر|کافر]] شده و آهنگِ کارى را کرده‌اند که به آن دست نیافتند‌..‌. به نقل از حذیفه و [[عمار]] آیه درباره عده‌اى از ‌جمله ابوعبیده نازل شده که بر آن بودند پیامبر (ص) را به‌گونه‌اى از پاى درآورند. <ref>بحارالانوار، ج‌ 21، ص‌ 222‌ـ‌223؛ البرهان، ج‌ 2، ص‌ 819</ref>
 
8. از [[امام ‌باقر]] و [[امام کاظم (ع)|امام کاظم (ع)]] نیز در ذیل آیه‌ 108 سوره نساء/4: «إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ» نقل شده که این آیه در شأن چند تن از ‌جمله ابوعبیده است که در مجالس خود سخنانى برخلاف رضایت خدا بر زبان مى‌آوردند. <ref> تفسیر عیاشى، ج‌ 1، ص‌ 275</ref>
 
[[کلینى|کلینى]] از [[امام صادق (ع)]] نقل مى‌کند که آیات 79‌ـ‌80 سوره زخرف/43: «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ × أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم» در شأن همه آنان نازل شده که در نشستى پنهانى بر آن شدند تا پس از پیامبر (ص) نگذارند خلافت در [[بنى‌هاشم]] باشد،[۷۳] و در این معاهده، ابوعبیده نقش کاتب را داشته است. <ref> الکافى، ج‌ 8، ص‌ 179‌ـ‌180، بحارالانوار، ج‌ 24، ص‌ 325</ref>
 
خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به ‌میان آورده، مى‌فرماید: آنان مى‌پندارند ما اسرار پنهانشان را نمى‌دانیم. در همین [[روایت]] آیات 25‌ـ‌26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده <ref> الکافى، ج‌ 1، ص‌ 421؛ البرهان، ج‌ 4، ص‌ 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلى خویش بازگشته مرتد شدند. آیه ‌7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانسته‌اند:[۷۶] «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ...».
 
=درگذشت=
 
در ۱۷ یا ۱۸ق <ref>طبری، ج۴، ص۶۰</ref> بیماری طاعون [[شام]] را فرا گرفت و گفته‌اند عمر که از فرا رسیدن مرگ ابوعبیده بیمناک بود، وی را به مدینه فراخواند. ولی او سرباز زد <ref>طبری، ج۴، ص۵۸؛ محب طبری، الریاض النضره فی مناقب العشره، ج۳، ص۳۵۵ ـ ۳۵۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱۸</ref> و سرانجام، همچون برخی دیگر از صحابه، بیمار شد و در ۱۷ یا ۱۸ق درگذشت. <ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛‌ بلاذری،‌ فتوح، ج۱، ص۱۶۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدین‍ـه دمشق، ص۳۱۹ ـ ۳۲۲</ref> گفته‌اند که قبر او در [[اردن]] بوده است. <ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛ ابوزرعه، تاریخ، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج۱، ص۳۱۱؛ ابونعیم، معرف‍ـه الصحاب‍ـه، ج۲، ص۲۰. </ref> از ابوعبیده فرزندی بر جای نماند. <ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۲۴۷؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۱۷۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء،ج۱، ص۸، به نقل از زبیر بن بکار</ref>
 
=پانویس=
{{پانویس|2}}
 
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:رجال]]
confirmed، مدیران
۱۸٬۵۵۸

ویرایش