عبدالحمید بن بادیس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حفظ قرآن' به 'حفظ قرآن')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
|-
|-
|استادان
|استادان
|شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسین و شيخ صالح النيفر
|شیخ محمد نخلى قیروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شیخ محمد خضر حسین و شیخ صالح النیفر
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|تاج العروس الحاوي لتهذيب النفوس، تفسير ابن باديس، رسالۀ جواب عن سوء مقال، العواصم من القواصم، مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر، العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه،رجال السلف و نساؤه، مبادی الأصول.
|تاج العروس الحاوی لتهذیب النفوس، تفسیر ابن بادیس، رسالۀ جواب عن سوء مقال، العواصم من القواصم، مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر، العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه،رجال السلف و نساؤه، مبادی الأصول.
|-
|-


خط ۳۴: خط ۳۴:
با [[محمد بشیر ابراهیمی]] که در مدینه درس می‌خواند آشنا شد . بن بادیس مدتی در مدینه اقامت کرد و در راه بازگشت به
با [[محمد بشیر ابراهیمی]] که در مدینه درس می‌خواند آشنا شد . بن بادیس مدتی در مدینه اقامت کرد و در راه بازگشت به
سوریه، لبنان و مصر سفر کرده با بسیاری از شخصیت‌های علمی و دینی آشنا شد.<br>
سوریه، لبنان و مصر سفر کرده با بسیاری از شخصیت‌های علمی و دینی آشنا شد.<br>
[[محمد بشیر ابراهیمی]] او را امام سلفیه در الجزایر معرفی می‌کند که مجلاتی مثل "الشهاب" و "مرآه الاصلاح" را در این
محمد بشیر ابراهیمی او را امام سلفیه در الجزایر معرفی می‌کند که مجلاتی مثل "الشهاب" و "مرآه الاصلاح" را در این
کشور پایه‌گذاری کرد او اولین مؤسس باشگاه‌های علمی و ادبی و جمعیت‌های آموزشی و تربیتی در الجزایر است. <br>
کشور پایه‌گذاری کرد او اولین مؤسس باشگاه‌های علمی و ادبی و جمعیت‌های آموزشی و تربیتی در الجزایر است. <br>
بن بادیس با بسیاری از شیوخ اهل تصوف رابطه داشت. خودش هم در ابتدا از گرایش‌های صوفیانه برخوردار بود ولی در ادامۀ راه پس از تأسیس [[جمعیت العلمای الجزائر|جمعیت العلمای الجزایر]] علیه فرق صوفی فتاوای تکفیری صادر کرد . بن بادیس از نظر علمی یکی از
بن بادیس با بسیاری از شیوخ اهل تصوف رابطه داشت. خودش هم در ابتدا از گرایش‌های صوفیانه برخوردار بود ولی در ادامۀ راه پس از تأسیس [[جمعیت العلمای الجزائر|جمعیت العلمای الجزایر]] علیه فرق صوفی فتاوای تکفیری صادر کرد . بن بادیس از نظر علمی یکی از
خط ۴۱: خط ۴۱:
=نام و نسب=
=نام و نسب=
او عبدالحمید فرزند محمد مصطفی فرزند مکیّ فرزند محمّد کحول می باشد؛ جدّ بزرگ او «مناد بن منقوش» بوده که بزرگ قبیلۀ «ثلکاته» که یکی از شاخه های قبیلۀ «صنهاجة» مشهورترین قبیلۀ بربری در کشور [[الجزایر]] و [[مراکش]] است.
او عبدالحمید فرزند محمد مصطفی فرزند مکیّ فرزند محمّد کحول می باشد؛ جدّ بزرگ او «مناد بن منقوش» بوده که بزرگ قبیلۀ «ثلکاته» که یکی از شاخه های قبیلۀ «صنهاجة» مشهورترین قبیلۀ بربری در کشور [[الجزایر]] و [[مراکش]] است.
نسب خانوادهاش در اوج شرافت و منزلت قرار دارد ومشهور که به دانش و ثروت ومنزلت اجتماعی مشهور می باشند. از بازرترین شخصیت های بزرگ تاریخی این خانواده «المعزّ لدین الله بن بادیس» است که از معروف ترین فرمانروایان حکومت صنهاجیّه به شمار می آید؛ این حکومت به نام حکومت «بنی زیری» که منسوب به «بلکّین بن زیدی بن مناد الصّنهاجی» است، شناخته شده می باشد.
نسب خانواده‌اش در اوج شرافت و منزلت قرار دارد و مشهور که به دانش و ثروت و منزلت اجتماعی مشهور می باشند. از بازرترین شخصیت های بزرگ تاریخی این خانواده «المعزّ لدین الله بن بادیس» است که از معروف ترین فرمانروایان حکومت صنهاجیّه به شمار می آید؛ این حکومت به نام حکومت «بنی زیری» که منسوب به «بلکّین بن زیدی بن مناد الصّنهاجی» است، شناخته شده می باشد.


چنان که شخصیت های دیگری نیز از این خانوادۀ ریشه دار معروف هستند، به گونه ای که [[ابن خلدون]] بیان می کند که چهل نفر از خاندان «بن بادیس» در یک زمان به تدریس  و إفتاء و انجام وظایف دینی مشغول بودند. هم چنین مسئوولیت و منصب «قضاوت» در قسطنطنیه به مدت زیادی منحصر به دانشمندان برخاسته از این خانواده بود؛ از مشهورترین آنها قاضی «أبوالعباس حمیدۀ بن بادیس» و جدّ پدریش قاضی «مکیّ بن بادیس» می باشند.
چنان که شخصیت های دیگری نیز از این خانوادۀ ریشه دار معروف هستند، به گونه ای که [[ابن خلدون]] بیان می کند که چهل نفر از خاندان «بن بادیس» در یک زمان به تدریس  و إفتاء و انجام وظایف دینی مشغول بودند. هم چنین مسئوولیت و منصب «قضاوت» در قسطنطنیه به مدت زیادی منحصر به دانشمندان برخاسته از این خانواده بود؛ از مشهورترین آنها قاضی «أبوالعباس حمیدۀ بن بادیس» و جدّ پدریش قاضی «مکیّ بن بادیس» می باشند.
خط ۶۶: خط ۶۶:
شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درس هایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آن جا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی  حکومت فرانسه از تدریس منع شد.
شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درس هایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آن جا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی  حکومت فرانسه از تدریس منع شد.


بن بادیس در سال 1913 م برای اداء فریضۀ حجّ عازم خانۀ خدا شد. پس از اداء [[فریضۀ حج]] به زیارت [[مدینه منوّره]] رفت و سه ماه در آن جا ماند در خلال این سه ما با شیخ محمّد البشیر الأبراهیمی آشنا شد و شبهایی را با هم در راستای برنامه ریزی و ابزاری که در الجزایر را متحوّل گرداند، سپری نمودند. چنا که فرصت یافت تا با استادش، «حمدان الونیسی» ارتباط پیدا کند و با مجموعه ای از بزرگان علماء مانند شیخ حسین أحمد فیض آبادی هندی، نیز مرتبط شد و در محضر آن ها درسی را در [[حرم پیامبر]] (ص) ایراد نمود.
بن بادیس در سال 1913 م برای اداء فریضۀ حجّ عازم خانۀ خدا شد. پس از اداء [[حج|فریضۀ حج]] به زیارت [[مدینه منوّره]] رفت و سه ماه در آن جا ماند در خلال این سه ما با شیخ محمّد البشیر الأبراهیمی آشنا شد و شبهایی را با هم در راستای برنامه ریزی و ابزاری که در الجزایر را متحوّل گرداند، سپری نمودند. چنا که فرصت یافت تا با استادش، «حمدان الونیسی» ارتباط پیدا کند و با مجموعه ای از بزرگان علماء مانند شیخ حسین أحمد فیض آبادی هندی، نیز مرتبط شد و در محضر آن ها درسی را در [[حرم پیامبر]] (ص) ایراد نمود.


در آن زمان شیخ بن بادیس خود را بین دو راهی یافت؛ بین این که به درخواست شیخ و استاد خود «ونیسی» پاسخ مثبت داده و به طور دائم در [[مدینه]] بماند و همه رشته های پیوند با وطن خود را بگسلاند و بین این راه که نصیحت استادش حسین أحمد هندی را بپذیرد و به وطن خود بازگردد و به قدر توانائیش به اسلام و زبان عربی خدمت کند؛ در نهایت به نصیحت حسین احمد هندی پاسخ مثبت داد و تصمیم گرفت به قصد خدمت به وطن خود بازگردد.
در آن زمان شیخ بن بادیس خود را بین دو راهی یافت؛ بین این که به درخواست شیخ و استاد خود «ونیسی» پاسخ مثبت داده و به طور دائم در [[مدینه]] بماند و همه رشته های پیوند با وطن خود را بگسلاند و بین این راه که نصیحت استادش حسین أحمد هندی را بپذیرد و به وطن خود بازگردد و به قدر توانائیش به اسلام و زبان عربی خدمت کند؛ در نهایت به نصیحت حسین احمد هندی پاسخ مثبت داد و تصمیم گرفت به قصد خدمت به وطن خود بازگردد.


بن بادیس در هنگام بازگشت از سفر حج به مصر رفت و به دیدار [[دانشگاه الازهر]] در [[قاهره]] رفت و بر نظام و شیوه آموزشی و درسی آن آگاه و مطلع کنند؛ سپس به دیدار مفتی سرزمین مصر شیخ «محمّد بخیث المطیعیّ» در خانه اش در حلوان رسید و کتاب استادش «الونیسی» را به او تقدیم کرد، مفتی مصر از او استقبال کرد و برای او با دست خط خود اجازه ای در دفتر اجازاتش نوشت.
بن بادیس در هنگام بازگشت از سفر حج به مصر رفت و به دیدار دانشگاه الازهر در قاهره رفت و بر نظام و شیوه آموزشی و درسی آن آگاه و مطلع کنند؛ سپس به دیدار مفتی سرزمین مصر شیخ «محمّد بخیث المطیعیّ» در خانه اش در حلوان رسید و کتاب استادش «الونیسی» را به او تقدیم کرد، مفتی مصر از او استقبال کرد و برای او با دست خط خود اجازه ای در دفتر اجازاتش نوشت.
این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد دانشگاه ازهر بود ترتیب یافت.
این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد دانشگاه ازهر بود ترتیب یافت.


خط ۷۷: خط ۷۷:
شیخ بن بادیس در ضمن برنامه حرکت اصلاحی که رهبری آن را بر عهده داشت به تعلیم و تربیت اهتمام ویژه ای نمود.
شیخ بن بادیس در ضمن برنامه حرکت اصلاحی که رهبری آن را بر عهده داشت به تعلیم و تربیت اهتمام ویژه ای نمود.
از دیدگاه او تربیت سنگ زیر بنای هرگونه کار بنیادین و اساسی بود از این رو تمام تلاش و وقت خود را به آن مصروف ساخت؛ او فعالیت تربیتی و آموزشی خود را در جمادی الأوّل 1332 هـ / 1914 م در دانشگاه الأخضر او تمام روز را طبق برنامه تعیین شده برای هر سطیح به تدریس دانشجویان اشتغال داشت.
از دیدگاه او تربیت سنگ زیر بنای هرگونه کار بنیادین و اساسی بود از این رو تمام تلاش و وقت خود را به آن مصروف ساخت؛ او فعالیت تربیتی و آموزشی خود را در جمادی الأوّل 1332 هـ / 1914 م در دانشگاه الأخضر او تمام روز را طبق برنامه تعیین شده برای هر سطیح به تدریس دانشجویان اشتغال داشت.
او درسهایی پیرامون تفسیر قرآن و [[حدیث]] پیامبر (ص) از کتاب موّطأ مالک ایراد می کرد؛ علاوه بر این که بعدازظهرها به موعظه و ارشاد عموم مردم می پرداخت.
او درسهایی پیرامون تفسیر قرآن و حدیث پیامبر (ص) از کتاب موّطأ مالک ایراد می کرد؛ علاوه بر این که بعدازظهرها به موعظه و ارشاد عموم مردم می پرداخت.


سپس فعالیت های علمی خود را گسترش داد و در دو مسجد قموش و مسجد عبدالمؤمن نیز کرسی تدریس برپا نمود. او در تعطیلات پایان هفته و تعطیلات تابستانی سفرهای مختلفی به مناطق گوناگون داشت.
سپس فعالیت های علمی خود را گسترش داد و در دو مسجد قموش و مسجد عبدالمؤمن نیز کرسی تدریس برپا نمود. او در تعطیلات پایان هفته و تعطیلات تابستانی سفرهای مختلفی به مناطق گوناگون داشت.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
در همان زمان «باشگاه التّرقی» به عنوان مرکز فرهنگیِ تأثیرگذار و محلّی برای تجمع نخبگان و اندیشمندان الجزایری، به وجود آمد. و بن بادیس به خاطر رسالتی که بر عهده داشت از پایه گذاران این باشگاه درخواست نمود تا یک گروه موسس تشکیل داده و ریاست آن را «عمد اسماعیل» بر عهده بگیرد تا زمینه را برای تأسیس جمعیۀ العلماء فراهم کند.
در همان زمان «باشگاه التّرقی» به عنوان مرکز فرهنگیِ تأثیرگذار و محلّی برای تجمع نخبگان و اندیشمندان الجزایری، به وجود آمد. و بن بادیس به خاطر رسالتی که بر عهده داشت از پایه گذاران این باشگاه درخواست نمود تا یک گروه موسس تشکیل داده و ریاست آن را «عمد اسماعیل» بر عهده بگیرد تا زمینه را برای تأسیس جمعیۀ العلماء فراهم کند.


پس از گذشت یک قرن کامل از اشغال الجزایر توسط فرانسوی ها (یعنی از سال 1830 تا 1930)؛ و شادمانی و جشن آنها به این مناسبت، شرایط دست به دست هم داد تا «[[جمعیت علماء المسلمین الجزایر]]» در روز سه شنبه 5 می 1931میلادی در ضمن اجتماعی در باشگاه التّرقی شکل بگیرد و هفتاد و دو نفر از علماء ساکن [[الجزایر]] از گرایش ها مختلف دینی و مذهبی در آن شرکت جستند و شیخ بن بادیس به عنوان رئیس این جمعیت و [[محمد بشیر ابراهیمی]] به عنوان نایب آن انتخاب شدند.
پس از گذشت یک قرن کامل از اشغال الجزایر توسط فرانسوی ها (یعنی از سال 1830 تا 1930)؛ و شادمانی و جشن آنها به این مناسبت، شرایط دست به دست هم داد تا «[[جمعیت علماء المسلمین الجزایر]]» در روز سه شنبه 5 می 1931میلادی در ضمن اجتماعی در باشگاه التّرقی شکل بگیرد و هفتاد و دو نفر از علماء ساکن الجزایر از گرایش ها مختلف دینی و مذهبی در آن شرکت جستند و شیخ بن بادیس به عنوان رئیس این جمعیت و محمد بشیر ابراهیمی به عنوان نایب آن انتخاب شدند.


=وفات=  
=وفات=  
شیخ بن بادیس عصر روز سه شنبه نهم ربیع الاول سال 1359 مصادف با 16 آوریل 1940 در زادگاه خود شهر قسنطینه در اثر بیماری درگذشت، و در عصر فردای آن روز جنازه او توسط جمعیت انبوهی از دانشجویان و دانشگاه الأخضر که بیش از صد هزار نفر بودند و از جای جای کشور [[الجزایر]] آمده بود تشییع شد و به سوی جایگاه ابدی منتقل شد.
شیخ بن بادیس عصر روز سه شنبه نهم ربیع الاول سال 1359 مصادف با 16 آوریل 1940 در زادگاه خود شهر قسنطینه در اثر بیماری درگذشت، و در عصر فردای آن روز جنازه او توسط جمعیت انبوهی از دانشجویان و دانشگاه الأخضر که بیش از صد هزار نفر بودند و از جای جای کشور الجزایر آمده بود تشییع شد و به سوی جایگاه ابدی منتقل شد.


همه مردم الجزایر از وفات او ناراحت و متأثر شدند؛ شیخ العربی التبسی در مورد فقدان بن بادیس گفت: «شیخ عبدالحمید بن بادیس در جهاد و تلاش و کارهایش همه الجزایر بود، پس همه الجزایر باید تلاش کند بعد از وفات او شیخ بن بادیس باشد».
همه مردم الجزایر از وفات او ناراحت و متأثر شدند؛ شیخ العربی التبسی در مورد فقدان بن بادیس گفت: «شیخ عبدالحمید بن بادیس در جهاد و تلاش و کارهایش همه الجزایر بود، پس همه الجزایر باید تلاش کند بعد از وفات او شیخ بن بادیس باشد».
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
[[رده: عالمان الجزایر]]
[[رده: عالمان الجزایر]]
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده: عالمان اهل سنت]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۲۴

ویرایش