عبد القادر حلمی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۳ توسط Javadi (بحث | مشارکت‌ها)
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۱:۰۳، ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۲؛


احمد قضاة
احمد قضاة
نام عبدالقادر حلمی
زاده 1905 م / مصر
درگذشت 1974 م/ مصر
دین و مذهب اسلام، تسنن
فعالیت‌ها همکاری با اخوان‌المسلمین

مشاور عبدالقادر حلمی، یکی از اعضای اداره ارشاد، از نسل اول اخوان المسلمین، دوره های وکالت را در طول محاکمه های آن از زمان امام البناء، تا زمان مرگش، از زمانی که به اخوان پیوسته، زندگی کرد. تا اینکه از دنیا رفت او با برادرانش در تنظیم انقلاب تیر 52 شرکت کرد، شاهد انحراف آن بود و به دست آن زندانی شد و خداوند عمرش را طولانی کرد تا اینکه انقلاب 25 ژانویه 2011 را متوجه شد، مبارک کنار رفت و پس از چند روز با پروردگارش ملاقات کرد. در ساخت برخی از رویدادهای بزرگی که اخوان تجربه کرده بود، شرکت کرد. علیرغم تلاش هایش، توجهی که شایسته او بود به او نرسید و تنها چند تن از رهبران اخوان که در اوایل دوران صدراعظم الحدیبی در کار او مشارکت داشتند، کارهای او را نوشتند. اگرچه او یکی از رهبران اخوان بود که با افسران آزاد هماهنگ کرد تا مقدمات انقلاب تیر 52 فراهم شود و بسیاری از دیدارهای اخوان و افسران آزاد قبل و بعد از انقلاب با مشارکت او انجام شده است، اما فقط می توانیم به دست آوریم. اطلاعات بسیار اندکی از او که برای نشان دادن مقام او و روشن کردن تلاش های او کافی نیست، به جز کسانی که از اخوان با او کار می کردند، آن مرد نه نویسنده یا نویسنده و نه سخنور معروفی بود، بلکه قاضی بود. و شاید این همان چیزی بود که در توجه به تجارت و کمتر صحبت کردن و دور ماندن از کانون توجه، چه کنفرانس و چه روزنامه، در زندگی او تأثیر داشت. او تقریباً در اوایل دهه بیست قرن بیستم به دنیا آمد و این مرد تقریباً تا پایان دهه هشتاد خود در آرامش زندگی کرد و بی سر و صدا از دنیا رفت. شاید این رویه ای باشد که قضات در سکوت و دوری از کانون توجه کار می کنند و مشاوران همکار او منیرالدالع و صالح ابورقاق نیز همینطور بودند.

عبدالقادر حلمی در هیئت امام البناء

او در اوایل جوانی در عهد امام البناء به دعوت اخوان پیوست که برخی از امور خاص را که بر عهده مردان وفادار گذاشته شده بود به او سپردند، مانند:


مشارکت وی در قاچاق حسین توفیق

حسین توفیق، امین عثمان، مأمور انگلیسی ها را کشت و با وجود اینکه حسین توفیق متعلق به اخوان المسلمین نبود، کار او برای کشور باعث شد که اخوان با او همدردی کنند و سعی کنند او را قاچاق کنند.در مورد میزان احتمال پنهان شدن حسین توفیق. و با هماهنگ کردن فرار او از مصر، به او پاسخ دادم که این امکان پذیر است.

در واقع، اخوان المسلمین توانست در قاچاق آن شرکت کند، صالح ابورقاق می گوید: ما حسین توفیق را پس از متهم شدن به ترور امین عثمان، که رئیس جمهور انور سادات نیز در آن متهم شده بود، کاملاً از چشمان پلیس پنهان کرده ایم. .

مشاور عبدالقادر حلمی یکی از شرکت کنندگان در قاچاق حسین توفیق در خانه صالح ابورقاق صدراعظم بود که برای سکونت وی تعیین شده بود و تنها صلاح شادی، حسن عشماوی و عبدالقادر حلمی وارد شدند.

مشارکت وی در قاچاق نجیب گویفل

پس از تصمیم انحلال این گروه در 8 دسامبر 1948 با کشته شدن النقرشی در 28 همان ماه و ابراهیم عبدالهادی نخست وزیری را به دست گرفت و اقدام به دستگیری و شکنجه همه اخوان کرد. که باعث شد گروهی از آنها ترتیب قتل او را بدهند، اما این تلاش شکست خورد و نجیب گویفل دستگیر شد.

آقای حسن عشماوی به دنبال قاچاق او بود و نقش آقای عبدالقادر حلمی معطوف به انتظار در جای دیگری در خودرو بود که نجیب گویفل را به محلی که در حال فرار بود منتقل کرد.

برنامه این بود که ماشینی را که او را از بیمارستان برده بود با ماشین دیگری که برادر عبدالقادر حلمی راننده آن در آتش سوزی بولق در آن منتظر بود، جایگزین کرد و در همان جاده به سمت روض الفرج رفت تا سوار شود. به او.

ارتباط امام البناء و اخوان

پس از صدور تصمیم انحلال اخوان المسلمین در سال 1948، مردان اخوان در سراسر کشور دستگیر شدند و خشونت دستگیری پس از کشته شدن محمود فهمی النقرشی، نخست وزیر، افزایش یافت! .

راهنمای اخوان با دو تن از اعضای اداره ارشاد، آقای احمد حسن البقوری و مرحوم منیر الدالّه، آزاد بود.

با توجه به این شرایط سخت، تمام حرکات استاد البنا تحت نظر بود و طبیعی بود که استاد المرشد در اداره امور گروه، یکی از برادران را به عنوان یکی از برادران جانشین خود کند، لذا استاد را برگزید. احمد حسن الباقوری و پروفسور عبدالقادر حلمی را مأمور کرد تا مخفیانه او را احضار کند و این مسئولیت در حضور او بر عهده او گذاشته شد.

عبدالقادر حلمی در هیئت الحدیبی

مرحله بعد از البناء به دلیل ترور مرشد و برخورد خشونت آمیز دولت با اخوان المسلمین با بی ثباتی همراه بود، حتی اگر با تغییر حکومت اوضاع ثابت بود، اخوان به انتخاب راهنما برای موفقیت پرداخت. البناء، تعامل با جریان حوادث، آماده سازی و هماهنگی با افسران آزاد برای انجام انقلاب.

1- مشارکت وی در انتخاب الحدیبی به عنوان راهنمای گروه بعد از البناء

استاد منیرالدّله تلاش کرد تا در مورد انتخاب جانشین امام البناء به عنوان راهنمای گروه، برای دفع فتنه و حفظ اختلاف نظر جمع کند.

پروفسور عبدالقادر حلمی نیز برای شرکت در این جلسه دعوت کرد و استاد منیرالدّله آنچه را که مربوط به خود و فکر همه اخوان است به چهار برادر گفت و آنها را به توافق بر سر انتخاب یکی از آنها دعوت کرد وگرنه بهتر است که آنها را انتخاب کنند. توافق کردند که شخص دیگری غیر از آنها او را معرفی کنند و چون در مورد یکی از آنها به توافق نرسیدند، به آنها پیشنهاد داد که استاد حسن الهدیبی، مشاور دیوان عالی کشور، مسئولیت را بر عهده بگیرد و او تصمیم گرفت.

پروفسور عبدالقادر حلمی به ما نشان می دهد که در این دیدار چه گذشت و می گوید:

جلسه فوق در اوایل دهه 1950 برگزار شد و آقای منیرالدله سخنرانی کردند و حدود ساعت نه و نیم شب شروع شد و تا نیمه شب ادامه داشت و آقای منیر سخنرانی خود را با طرح مسئله با ابعاد و ابعاد مختلف آغاز کرد. صفوف اخوان و انشعاباتی که ممکن است اتفاق بیفتد که بدترین اثر را بر گروه خواهد گذاشت، حداقل بین آنها کینه به ارث می رسد و آنها را دفع می کند که با بقیه احزاب فرقی نمی کند، هرچند خطر. این مسائل برای احزاب اندک است، زیرا منشأ آنها اغلب به انگیزه ها و منافع شخصی است که اعضای آن در حال کاندیداتوری هستند یا حتی منافع حزبی که به آن تعلق دارند، اما در مورد اخوان فرق می کند، بنابراین اهانت به آنها صحیح نیست، فرض بر این است که هیچ کس در این امر منفعتی ندارد، مگر چیزی که آنها را به خدا نزدیک کند.

2- مشارکت وی در انتقال سلاح های مورد استفاده در انقلاب

محمود عبدالحلیم در کتاب خود (اخوان المسلمین: وقایعی که تاریخ سازند) درباره نقش عبدالقادر حلمی و اخوان در تامین سلاح هایی که افسران آزاد در انقلاب استفاده خواهند کرد می گوید: در 26 ژانویه 1952 آتش سوزی قاهره. .. عبدالناصر با وحشت نزد ما آمد و از ما خواست که به دنبال جایی برای مخفی شدن بگردیم. سلاح ها در آن بود و آنها را در مدرسه سلاح های سبک مجدی حسنین پنهان می کرد و از اینکه می ترسید مقامات مدرسه را جستجو و آنها را پیدا کردند.

فوراً توافق حاصل شد. و اخوان - رحمه الله - منیرالدّله و حسن الاشماوی به همراه برادران عبدالقادر حلمی مستشار فعلی در کویت و صالح ابورقاق مشاور. در اتحادیه عرب، خودروهای خود را به سمت دروازه شماره (6) که مجدی حسنین منتظر آنها بود، رساندند و سلاح‌های داخل خودروهای خود را به خانه عبدالقادر حلمی در ابتدای خیابان الحرام منتقل کردند. غروب، جمال عبدالناصر آمد و توصیه به انتقال اسلحه به روستا کرد، انتخاب بر عهده عزت حسن الاشماوی در الشرقیه افتاد. زیر زمین سه متر و دیوارهای آن با عایق آزبست در برابر آتش و رطوبت پوشیده شده است.

انبار را در زیر گاراژی در ملک حفر کردیم. جز من، مرحوم حسن الاشموی، مرحوم منیرالدّله، صالح ابورقاق و عبدالقادر حلمی، هیچکس از مکان آن اطلاعی نداشت.


منبع

  • ر.ک: مدخل عبد القادر حلمی در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..