عثمان بن عیسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
به نظر ما تنافی ندارد که انسان وسوسه شود که به‌خاطر طمع دنیا سراغ شبهاتی برود و تحت‌تأثیر آن‌ها انحراف اعتقادی پیدا کند لکن ملتزم باشد که در احکام فقهی به ائمه که قبول دارد دروغ نبندد. اینها با هم قابل‌جمع هستند. انسان موجود پیچیده و ناشناخته‌ای است که ممکن است در برخی چیزها لغزش کند که مهم است؛ ولی در برخی امور پایبند ارزش‌ها باشد که خیلی هم به‌اندازه اموری که در آن لغزیده اهمیت نداشته باشد.
به نظر ما تنافی ندارد که انسان وسوسه شود که به‌خاطر طمع دنیا سراغ شبهاتی برود و تحت‌تأثیر آن‌ها انحراف اعتقادی پیدا کند لکن ملتزم باشد که در احکام فقهی به ائمه که قبول دارد دروغ نبندد. اینها با هم قابل‌جمع هستند. انسان موجود پیچیده و ناشناخته‌ای است که ممکن است در برخی چیزها لغزش کند که مهم است؛ ولی در برخی امور پایبند ارزش‌ها باشد که خیلی هم به‌اندازه اموری که در آن لغزیده اهمیت نداشته باشد.
برخی معتقدند که در رجال، عقائد افراد مهمّ نیست؛ عقیده افراد در نزد ما مطرح نیست. بلکه وثاقت در نقل برای ما مهمّ است. اینکه کسی واقفی باشد یا فَتَحی باشد مهمّ نیست. بحث ما در رجال، بحث نقل است، فلذا وثاقت در نقل مهمّ است.  مثلاً همه روایات «سُماعة‌ابن‌مهران» را قبول می‌کنند؛ با اینکه او واقفی است و از عقیده خود هم اصلاً برنگشته است. آن‌وقت چطور می‌توان روایات عثمان بن عیسی را نپذیرفت؟!
برخی معتقدند که در رجال، عقائد افراد مهمّ نیست؛ عقیده افراد در نزد ما مطرح نیست. بلکه وثاقت در نقل برای ما مهمّ است. اینکه کسی واقفی باشد یا فَتَحی باشد مهمّ نیست. بحث ما در رجال، بحث نقل است، فلذا وثاقت در نقل مهمّ است.  مثلاً همه روایات «سُماعة‌ابن‌مهران» را قبول می‌کنند؛ با اینکه او واقفی است و از عقیده خود هم اصلاً برنگشته است. آن‌وقت چطور می‌توان روایات عثمان بن عیسی را نپذیرفت؟!
از نظر اصطلاح رجالی فرق بین صحیحه با موثّقه در این است که روایتی صحیحه است که همه راویان آن شیعه اثنی‌عشری بوده و در نقل هم مورد وثوق هستند؛ امّا روایتی موثقّه است که همه راویان آن در نقل مورد وثوق باشند، امّا یکی از راویان شیعه اثنی‌عشری نباشد که شیعه اثنی‌عشری بودن یا نبودن را باتوجه‌به عصری که در آن بوده‌اند و امامی که تا آن عصر درک کرده‌اند، باید سنجید.  بنابراین صِرف این‌که «عثمان بن عیسی» واقفی است موجب نمی‌شود که روایات او را کنار بگذاریم و او هم از نظر وثاقت، در علم رجال اصلاً تضعیف نشده است؛ بنابراین آن چیزی که مورد قبول ماست، وثاقت در نقل است و همین هم کافی است.<ref>درس خارج فقه آیت‌الله مجتبی تهرانی، کتاب الطهارة، 89/08/18، https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/tehrani/feqh/89/890818
از نظر اصطلاح رجالی فرق بین صحیحه با موثّقه در این است که روایتی صحیحه است که همه راویان آن شیعه اثنی‌عشری بوده و در نقل هم مورد وثوق هستند؛ امّا روایتی موثقّه است که همه راویان آن در نقل مورد وثوق باشند، امّا یکی از راویان شیعه اثنی‌عشری نباشد که شیعه اثنی‌عشری بودن یا نبودن را باتوجه‌به عصری که در آن بوده‌اند و امامی که تا آن عصر درک کرده‌اند، باید سنجید.  بنابراین صِرف این‌که «عثمان بن عیسی» واقفی است موجب نمی‌شود که روایات او را کنار بگذاریم و او هم از نظر وثاقت، در علم رجال اصلاً تضعیف نشده است؛ بنابراین آن چیزی که مورد قبول ماست، وثاقت در نقل است و همین هم کافی است.<ref>درس خارج فقه آیت‌الله مجتبی تهرانی، کتاب الطهارة، 89/08/18، https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/tehrani/feqh/89/890818
</ref>
</ref>
حضرت آیت الله نوری همدانی روایات وی را موثق می داند و گفته که روایت عثمان بن عیسی هر چند واقفی است ولی موثق است<ref>درس خارج فقه آیت الله نوری، کتاب الصوم، 89/08/18، https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/noori/feqh/89/890818/
حضرت آیت الله نوری همدانی روایات وی را موثق می داند و گفته که روایت عثمان بن عیسی هر چند واقفی است ولی موثق است<ref>درس خارج فقه آیت الله نوری، کتاب الصوم، 89/08/18، https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/noori/feqh/89/890818/
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش