علم امام: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[علی بن موسی (رضا)(ع)' به '[[علی بن موسی (رضا)'
جز (جایگزینی متن - '[[امام صادق' به '[[جعفر بن محمد (صادق‌)')
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن موسی (رضا)(ع)' به '[[علی بن موسی (رضا)')
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۳: خط ۱۳:
</div>
</div>


'''علم امام''' یکی از مهم‌ترین خصوصیات امام از نظر [[مذهب شیعه|شیعه]] است. [[ائمه|امام]] به همه نیازهای امّت در همه زمینه‌ها آگاه است و آنچه را که باعث نیک‌بختی انسان‌ها در دو جهان است می‌داند. علم امام به کلّیه حقایق در زمینه‌های گوناگون معارف اسلامی و در بالاترین درجات از بینش اسلامی و فهم حقایق قرآنی ناشی از جامعیت او است؛ زیرا شخصیّت امام امتداد شخصیّت [[پیامبر(ص)]] است و این ویژگی از الطاف خاصّ الهی است که به کامل‌ترین بندگان ارزانی می‌شود. امام از آنجا که به حقیقت، باطن و ملکوت اشیا رسیده و در متن صراط مستقیم دین قرار دارد، علمش لدنی و یقینی و شهودی است، نه حصولی و اجتهادی و تصوّر راهابی جهل و اشتباه نسبت به معارف اسلامی در وی غیر قابل توجیه است. در طول قرن‌ها (حدود ۲۵۰ سال) دوران امامت شیعه - بدون دوران غیبت – هیچ‌گاه کسی نشنیده و احدی ادّعا نکرده است که امامی در پرسش از معارف بگوید: نمی‌دانم یا مردّد باشد یا اشتباه کند. در این مدّت به تمام شبهات و افکار کفرآمیز و پرسش‌های فراوان علمی با موضعی قاطع و استوار پاسخ دادند و احکام شرع را تشریح و تبیین نمودند<ref>محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۹-۶۰.</ref>.  
'''علم امام''' یکی از مهم‌ترین خصوصیات امام از نظر [[مذهب شیعه|شیعه]] است. [[ائمه|امام]] به همه نیازهای امّت در همه زمینه‌ها آگاه است و آنچه را که باعث نیک‌بختی انسان‌ها در دو جهان است می‌داند. علم امام به کلّیه حقایق در زمینه‌های گوناگون معارف اسلامی و در بالاترین درجات از بینش اسلامی و فهم حقایق قرآنی ناشی از جامعیت او است؛ زیرا شخصیّت امام امتداد شخصیّت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
]] است و این ویژگی از الطاف خاصّ الهی است که به کامل‌ترین بندگان ارزانی می‌شود. امام از آنجا که به حقیقت، باطن و ملکوت اشیا رسیده و در متن صراط مستقیم دین قرار دارد، علمش لدنی و یقینی و شهودی است، نه حصولی و اجتهادی و تصوّر راهابی جهل و اشتباه نسبت به معارف اسلامی در وی غیر قابل توجیه است. در طول قرن‌ها (حدود ۲۵۰ سال) دوران امامت شیعه - بدون دوران غیبت – هیچ‌گاه کسی نشنیده و احدی ادّعا نکرده است که امامی در پرسش از معارف بگوید: نمی‌دانم یا مردّد باشد یا اشتباه کند. در این مدّت به تمام شبهات و افکار کفرآمیز و پرسش‌های فراوان علمی با موضعی قاطع و استوار پاسخ دادند و احکام شرع را تشریح و تبیین نمودند<ref>محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۹-۶۰.</ref>.  


=چیستی علم=
=چیستی علم=
== مقدمه ==
== مقدمه ==
• مهم‌ترین وظیفه امام، هدایت مردم به سوی خداست و این مهم بی علم الهی دست‌یافتنی نیست؛ از این‌رو، امام باید به ویژگی علم مجهّز باشد تا بتواند مردم را به سعادت و کمال رهنمون شود. از سویی، کسی می‌تواند امام و عهده‌دار رهبری انسان‌ها شود که هم نیاز حقیقی مخاطبان و ظرفیت آنها را بشناسد و هم بتواند نیازهای علمی‌و معنوی افراد و اقشار گوناگون را برآورده کند<ref>ر. ک: آیات الولایة فی القرآن، ص۳۵۸؛ الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۱۵؛ علم الإمام، ص۵؛ آگاهی سوم یا علم غیب.</ref>
• مهم‌ترین وظیفه امام، هدایت مردم به سوی خداست و این مهم بی علم الهی دست‌یافتنی نیست؛ از این‌رو، امام باید به ویژگی علم مجهّز باشد تا بتواند مردم را به سعادت و کمال رهنمون شود. از سویی، کسی می‌تواند امام و عهده‌دار رهبری انسان‌ها شود که هم نیاز حقیقی مخاطبان و ظرفیت آنها را بشناسد و هم بتواند نیازهای علمی‌و معنوی افراد و اقشار گوناگون را برآورده کند<ref>ر. ک: آیات الولایة فی القرآن، ص۳۵۸؛ الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۱۵؛ علم الإمام، ص۵؛ آگاهی سوم یا علم غیب.</ref>
• [[امام باقر)]] در تفهیم لزوم علم برای رهبر و امام جامعه، علاوه بر تأکید به آگاهی امام، جهل به برخی از امور را با شأن امام منافی می‌داند و می‌فرماید: "نه به خدا عالم هرگز جاهل نباشد (یعنی عالمی‌که خدا اطاعتش را بر مردم واجب کرده و از همان امام است) ممکن نیست چیزی را بداند و چیزی را نداند (او همه چیز می‌داند) سپس فرمود: خدا والاتر از آن است که فرمانبری از بنده‌ای را واجب کند که علم آسمان و زمینش را از او نهان داشته است و باز فرمود: آن را از او نهان نکند"<ref>مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۷۰-۷۱.</ref>.
• [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] در تفهیم لزوم علم برای رهبر و امام جامعه، علاوه بر تأکید به آگاهی امام، جهل به برخی از امور را با شأن امام منافی می‌داند و می‌فرماید: "نه به خدا عالم هرگز جاهل نباشد (یعنی عالمی‌که خدا اطاعتش را بر مردم واجب کرده و از همان امام است) ممکن نیست چیزی را بداند و چیزی را نداند (او همه چیز می‌داند) سپس فرمود: خدا والاتر از آن است که فرمانبری از بنده‌ای را واجب کند که علم آسمان و زمینش را از او نهان داشته است و باز فرمود: آن را از او نهان نکند"<ref>مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۷۰-۷۱.</ref>.
=شرط علم خدادای=
=شرط علم خدادای=
• دیدگاه اهل سنت درباره علم امام، مبتنی بر تبیین آنها از حقیقت امامت است، که به صورت حداقلی و در حد قاضی و مفتی و مجتهد ضرورت دارد زیرا امامت را استمرار نبوت نمی‌دانند اما عالمان شیعه بر ضرورت علم لدنی و اعلمیت امام برای سعادت مردم تأکید دارند.
• دیدگاه اهل سنت درباره علم امام، مبتنی بر تبیین آنها از حقیقت امامت است، که به صورت حداقلی و در حد قاضی و مفتی و مجتهد ضرورت دارد زیرا امامت را استمرار نبوت نمی‌دانند اما عالمان شیعه بر ضرورت علم لدنی و اعلمیت امام برای سعادت مردم تأکید دارند.
خط ۲۸: خط ۲۹:
• چنان که گفته شد، علم امام، حضوری و بلا واسطه است؛ بنابراین امکان راه یافتن خطا و فراموشی و تردید در آن وجود ندارد. این علم بلا واسطه از سوی حق تعالی به امام افاضه می‌شود. در متون اسلامی آمده است که آنچه به انبیاء پیشین داده شده در دسترس امام نیز قرار گرفته است. امام باقر(ع) فرمود: "همانا برای خداوند علم خاصّی است و علم عام؛ امّا علم خاصّ، نه انبیا به آن دسترسی دارند و نه ملائکه مقربین؛ ولی علم عامّ در دسترس انبیا و فرشتگان مقرّب قرار گرفته و از سوی رسول خدا(ص) به ما هم رسیده است"<ref>بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.</ref>.<br>
• چنان که گفته شد، علم امام، حضوری و بلا واسطه است؛ بنابراین امکان راه یافتن خطا و فراموشی و تردید در آن وجود ندارد. این علم بلا واسطه از سوی حق تعالی به امام افاضه می‌شود. در متون اسلامی آمده است که آنچه به انبیاء پیشین داده شده در دسترس امام نیز قرار گرفته است. امام باقر(ع) فرمود: "همانا برای خداوند علم خاصّی است و علم عام؛ امّا علم خاصّ، نه انبیا به آن دسترسی دارند و نه ملائکه مقربین؛ ولی علم عامّ در دسترس انبیا و فرشتگان مقرّب قرار گرفته و از سوی رسول خدا(ص) به ما هم رسیده است"<ref>بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۰.</ref>.<br>


• [[جعفر بن محمد (صادق‌)(ع)]] فرمود: "آن که دارای علم کتاب است، امیرالمؤمنین علی(ع) است و خود فرموده است: آگاه باشید! دانشی که از آسمان به وسیله آدم به زمین آمده و همه آنچه انبیا تا خاتم پیامبران بدان فضیلت داده شده‌اند در عترت خاتم النّبیین وجود دارد"<ref>همان.</ref> وسعت علم امام طوری است که هر چه از او بپرسند فوراً جواب می‌دهد. از سعید بن مسیب نقل شده است که گفت: "هیچ‌کس به جز به علی بن ابی‌طالب نگفته است: از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید"<ref>کنز العمال، ج۱۵، ص۱۱۳.</ref>.
• [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] فرمود: "آن که دارای علم کتاب است، امیرالمؤمنین علی(ع) است و خود فرموده است: آگاه باشید! دانشی که از آسمان به وسیله آدم به زمین آمده و همه آنچه انبیا تا خاتم پیامبران بدان فضیلت داده شده‌اند در عترت خاتم النّبیین وجود دارد"<ref>همان.</ref> وسعت علم امام طوری است که هر چه از او بپرسند فوراً جواب می‌دهد. از سعید بن مسیب نقل شده است که گفت: "هیچ‌کس به جز به علی بن ابی‌طالب نگفته است: از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید"<ref>کنز العمال، ج۱۵، ص۱۱۳.</ref>.
• پس از ورود [[علی بن موسی (رضا)(ع)]] به مرو، مأمون عباسی مجلسی ترتیب داد که در آن علمای معروف تمام مکاتب شرکت داشتند؛ از جمله رئیس مسیحیان، رئیس علمای یهود، بزرگ ستاره‌پرستان و کسانی که به شریعتی ایمان نداشتند، قاضی آیین زرتشت، طبیب رومی و متکلّمان از فرق مختلف اسلامی، آن‌گاه از امام خواست که در صورت تمایل در این مجلس شرکت نماید. امام(ع) پذیرفت... ، در جلسه مناظره رئیس علمای یهود گفت: ما جز از [[تورات]] و [[انجیل]] و [[زبور]] داوود و صحف ابراهیم، دلیلی از شما نمی‌پذیریم. حضرت قبول کرد و با وضوح تمام به کتب انبیای گذشته برای اثبات خاتمیت پیامبر اسلام(ص) استدلال نمود. برهان‌های آن جناب آن‌چنان استوار و عمیق بود که جای هیچ اشکالی برای آنان باقی نگذاشت و رئیس علمای یهود، تسلیم حقّ گردید، آن‌گاه امام با دیگران به بحث و گفتگو پرداخت و چون همه خاموش ماندند، فرمود: اگر میان شما کسی پرسشی دارد، بی‌هیچ ملاحظه‌ای بگوید. عمران صابی - که در علم کلام بی‌نظیر بود- گفت: من در نقاط مختلف با متکلمان گفتگو کرده‌ام؛ امّا کسی نتوانسته خدای یگانه را بر من ثابت کند. امام(ع) برهان اثبات خدای واحد را بیان فرمود طوری که "عمران" قانع و متحوّل گردید و همان جا به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) گواهی داد و رو به قبله به سجده افتاد و به آیین اسلام گروید.
• پس از ورود [[علی بن موسی (رضا)]] به مرو، مأمون عباسی مجلسی ترتیب داد که در آن علمای معروف تمام مکاتب شرکت داشتند؛ از جمله رئیس مسیحیان، رئیس علمای یهود، بزرگ ستاره‌پرستان و کسانی که به شریعتی ایمان نداشتند، قاضی آیین زرتشت، طبیب رومی و متکلّمان از فرق مختلف اسلامی، آن‌گاه از امام خواست که در صورت تمایل در این مجلس شرکت نماید. امام(ع) پذیرفت... ، در جلسه مناظره رئیس علمای یهود گفت: ما جز از [[تورات]] و [[انجیل]] و [[زبور]] داوود و صحف ابراهیم، دلیلی از شما نمی‌پذیریم. حضرت قبول کرد و با وضوح تمام به کتب انبیای گذشته برای اثبات خاتمیت پیامبر اسلام(ص) استدلال نمود. برهان‌های آن جناب آن‌چنان استوار و عمیق بود که جای هیچ اشکالی برای آنان باقی نگذاشت و رئیس علمای یهود، تسلیم حقّ گردید، آن‌گاه امام با دیگران به بحث و گفتگو پرداخت و چون همه خاموش ماندند، فرمود: اگر میان شما کسی پرسشی دارد، بی‌هیچ ملاحظه‌ای بگوید. عمران صابی - که در علم کلام بی‌نظیر بود- گفت: من در نقاط مختلف با متکلمان گفتگو کرده‌ام؛ امّا کسی نتوانسته خدای یگانه را بر من ثابت کند. امام(ع) برهان اثبات خدای واحد را بیان فرمود طوری که "عمران" قانع و متحوّل گردید و همان جا به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) گواهی داد و رو به قبله به سجده افتاد و به آیین اسلام گروید.
=گستره علم امام=
=گستره علم امام=
• یکی از پرسش‌های مهم، بحث علم امام به چگونگی و زمان مرگشان است.
• یکی از پرسش‌های مهم، بحث علم امام به چگونگی و زمان مرگشان است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش