عمار یاسر
نام عمار یاسر
نام کامل عمار بن یاسر بن عامر
کنیه ابویقظان
نام پدر یاسر
نام مادر سمیه بنت خباط
نسب • قبیله عنس بن مالک از قبایل قحطانی یمن
محل زندگی مکه • مدینه
دین اسلام
مذهب شیعه
زمان اسلام آوردن سال‌های آغازین بعثت
حضور در جنگ‌ها غزوات • جنگ صفین
نقش‌های برجسته فرمانده قسمتی از سپاه امام علی(ع) در جنگ‌های جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده
شهادت ربیع الثانی سال ۳۷ قمری
نحوه شهادت در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)
محل دفن رقه • سوریه

عمار بن یاسر یکی از یاران رسول خدا (ص) بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر بعثت اسلام آورد. خانواده او از سوی اشراف مشرک مکه به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام شهید شدند و خودش نیز چنان شکنجه می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند.

عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.

عمار در دروه هجرت همواره مدافع اسلام و در تمامی غزوات شرکت فعال داشت. پس از رحلت رسول خدا(ص) وی در عصر سه خلیفه اول از اهل بیت حمایت کرد و از مخالفان بیعت با خلیفه اول بود. وی در روزگار خلیفه دوم مدتی استاندار کوفه بود و در دوره عثمان جزو معترضان به شیوه حکمرانی وی بود و از سوی وی شکنجه شد. عمار در روزگار خلافت امام علی(ع) جزو حامیان سرسخت آن حضرت بود و در جنگ جمل و صفین از وی حمایت کرد و در این راه به شهادت رسید.

خلاصه‌ای از زندگی عمار یاسر

عمار با کنیه ابو یقظان فرزند یاسر بن عامر، بن مالک، بن کنانه، بن قیس، بن الحصین، بن الوذیم، ابن ثعلبه، بن عوف، بن حارثه، بن عامر الأکبر، بن یام، بن عنس، بن مالک، بن أدد، بن زید، بن یشجب المذحجی بود. [۱]

مادرش سمیه بنت خباط نام داشت. [۲] عمار از قبیله‌ی قحطانی یمن و هم‌پیمان بنی ‌مخزوم بود. [۳] وی از یاران برجسته‌ی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین مسلمانان بودند و مادرش سمیه اولین شهید زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید. [۴] برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد. [۵]

سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ابی‌حذیفه مخزومی بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله‌ی بنی‌مخزوم بود درآورد. [۶]

گزارش شده است که پیامبر(ص) وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که بهشت وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». [۷] «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». [۸]

در مورد هجرت عمار به حبشه اختلاف نظر وجود دارد، [۹] ولی وی از اولین مهاجران به مدینه بود، [۱۰] و در ساخت اولین مسجد آن شهر(مسجد قبا) شرکت فعال داشت، [۱۱] و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. [۱۲]

عمار یاسر بعد از پیامبر(ص)

عمار بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. خلیفه‌ی دوم بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای اصحاب پیامبر است. [۱۳]

راوی می‌گوید: روز نبرد یمامه، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید! من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد. [۱۴]

پانویس

  1. بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 626، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م
  2. بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م
  3. ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م
  4. بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م
  5. ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م
  6. أسدالغابة، ج ‏6، ص 152
  7. الإصابة، ج ‏4، ص 473
  8. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق
  9. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627
  10. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628
  11. ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا
  12. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق
  13. الإصابة، ج ‏4، ص 473
  14. الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق