فرقه احمدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'عيسى' به 'عیسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عيسى' به 'عیسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
=عقايد غلام احمد قاديانى=  
=عقايد غلام احمد قاديانى=  
عقايد [[غلام احمد قاديانى]] را مى توان در محورهاى ذيل خلاصه كرد:
عقايد [[غلام احمد قاديانى]] را مى توان در محورهاى ذيل خلاصه كرد:
1) [[حضرت عيسى]] (عليه السلام) روى صليب از دنيا نرفت ، بلكه بى هوش گرديد و پايين آورده شد و هنگامى كه جراحت هاى او بهبود يافت به هند رفت وپس از مدتى به مرگ طبيعى از دنيا رفت. قبر مسيح (عليه السلام) نزديك خطه [[پنجاب]] در سرينگر [[كشمير]] واقع است. اعتقاد مسيحيان به رستاخيز عيسى در [[آخرالزمان]] را قبول ندارد ، لذا احاديث مربوط به رجوع دوباره عيسى مسيح را تأويل كرده و گفته است منظور خود عيسى نيست بلكه فردى شبيه به عيسى و تجلى اوست. <ref>روحانى خزائن ، مواهب الرحمان ، ج19 ، ص297ـ 301</ref>
1) [[حضرت عیسی]] (عليه السلام) روى صليب از دنيا نرفت ، بلكه بى هوش گرديد و پايين آورده شد و هنگامى كه جراحت هاى او بهبود يافت به هند رفت وپس از مدتى به مرگ طبيعى از دنيا رفت. قبر مسيح (عليه السلام) نزديك خطه [[پنجاب]] در سرينگر [[كشمير]] واقع است. اعتقاد مسيحيان به رستاخيز عیسی در [[آخرالزمان]] را قبول ندارد ، لذا احاديث مربوط به رجوع دوباره عیسی مسيح را تأويل كرده و گفته است منظور خود عیسی نيست بلكه فردى شبيه به عیسی و تجلى اوست. <ref>روحانى خزائن ، مواهب الرحمان ، ج19 ، ص297ـ 301</ref>


به دليل ضلالت بيش از حد مسيحيان و انحراف مردم از دين حق و فراگيرى فساد ، تباهى ، ظلم و كذب در سراسر جهان ، خداوند حضرت عيسى (عليه السلام) را از فتنه هاى امتش مطلع كرد و وقتى حضرت مسيح (عليه السلام) فهميد امتش همه اهل زمين را هلاك و از راه حق دور مى سازند ، ناراحت شد و براى كمك به ستم ديده ها و مظلومان نائبى از خداوند درخواست كرد كه متحد و مشابه با حقيقت و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند نيز وى را (غلام احمد قاديانى) به نيابت حضرت مسيح (عليه السلام ، انتخاب كرد ، تا صليب را كه مسيحيان تعظيم و تمجيدش مى كنند بشكند و خنزير را بكشد <ref>روحانى خزائن آينه كمالات اسلام ، ج5 ، ص449</ref>
به دليل ضلالت بيش از حد مسيحيان و انحراف مردم از دين حق و فراگيرى فساد ، تباهى ، ظلم و كذب در سراسر جهان ، خداوند حضرت عیسی (عليه السلام) را از فتنه هاى امتش مطلع كرد و وقتى حضرت مسيح (عليه السلام) فهميد امتش همه اهل زمين را هلاك و از راه حق دور مى سازند ، ناراحت شد و براى كمك به ستم ديده ها و مظلومان نائبى از خداوند درخواست كرد كه متحد و مشابه با حقيقت و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند نيز وى را (غلام احمد قاديانى) به نيابت حضرت مسيح (عليه السلام ، انتخاب كرد ، تا صليب را كه مسيحيان تعظيم و تمجيدش مى كنند بشكند و خنزير را بكشد <ref>روحانى خزائن آينه كمالات اسلام ، ج5 ، ص449</ref>
2) غلام احمد احاديثى كه درباره مهدى موعود آمده و ايشان را از اولاد فاطمه دختر پيامبر معرفى مى كند ضعيف مى داند. غلام احمد با توجه به حديثى كه در بعضى از كتب اهل سنت آمده و اكثر علماى اهل سنت آن را معتبر نمى دانند بر اين عقيده است كه مهدى و عيسى يكى مى باشند <ref>روحانى خزائن حقيقة المهدى ، ج14 ، ص455</ref>[http://lib.eshia.ir/10262/1/344/%D9%BE%D9%8A%D8%B1%D9 کتابخانه مدرسه فقاهت]%88%D8%A7%D9%86
2) غلام احمد احاديثى كه درباره مهدى موعود آمده و ايشان را از اولاد فاطمه دختر پيامبر معرفى مى كند ضعيف مى داند. غلام احمد با توجه به حديثى كه در بعضى از كتب اهل سنت آمده و اكثر علماى اهل سنت آن را معتبر نمى دانند بر اين عقيده است كه مهدى و عیسی يكى مى باشند <ref>روحانى خزائن حقيقة المهدى ، ج14 ، ص455</ref>[http://lib.eshia.ir/10262/1/344/%D9%BE%D9%8A%D8%B1%D9 کتابخانه مدرسه فقاهت]%88%D8%A7%D9%86


3) [[غلام احمد قاديانى]] در مورد مبعوث بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف ، ادعاهاى گوناگونى را مطرح كرده است. ابتدا بدون ادعاى نبوت يا ولايت مدعى شد كه از جانب خداوند به او الهام مى شود.پس از مدتى قائل شد كه خداوند هر صد سال يك بار كسى را برمى انگيزد تا دين اين ملت را تجديد كند (روحانى خزائن ، ج14 ، ص60ـ59) سپس مدعى شد همچنان كه سلسله نبوت بر پيامبر اسلام خاتمه يافت سلسله ولايت نيز بر وى خاتمه يافته است ، وى خود را خاتم اوليا معرفى نمود و اين كه هيچ ولى اى بعد از او نيست ، مگر آن كه بر عهد او باشد (همان ، ج6 ، ص69). وى معتقد است همچون سلسله هاى خلافت بنى اسرائيل ، در اسلام هم خلافت خواهد بود. از آن جا كه خداوند او را از نام خليفه هاى قبلى آگاه نكرده است نام آنها را نمى داند و اجمالاً به آنها ايمان دارد <ref>همان ، ج6 ، ص76</ref>
3) [[غلام احمد قاديانى]] در مورد مبعوث بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف ، ادعاهاى گوناگونى را مطرح كرده است. ابتدا بدون ادعاى نبوت يا ولايت مدعى شد كه از جانب خداوند به او الهام مى شود.پس از مدتى قائل شد كه خداوند هر صد سال يك بار كسى را برمى انگيزد تا دين اين ملت را تجديد كند (روحانى خزائن ، ج14 ، ص60ـ59) سپس مدعى شد همچنان كه سلسله نبوت بر پيامبر اسلام خاتمه يافت سلسله ولايت نيز بر وى خاتمه يافته است ، وى خود را خاتم اوليا معرفى نمود و اين كه هيچ ولى اى بعد از او نيست ، مگر آن كه بر عهد او باشد (همان ، ج6 ، ص69). وى معتقد است همچون سلسله هاى خلافت بنى اسرائيل ، در اسلام هم خلافت خواهد بود. از آن جا كه خداوند او را از نام خليفه هاى قبلى آگاه نكرده است نام آنها را نمى داند و اجمالاً به آنها ايمان دارد <ref>همان ، ج6 ، ص76</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش