فرقه گرائی از منظر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'می‌گوید')
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
== مقدمه ==
== مقدمه ==


وحدت و اعتصامی که قرآن کریم خطاب به مسلمانان ابلاغ نموده و آنان را مکلف به تحقق آن کرده است وحدتی است که بر پایه دین واحد و صراط واحد استوار گردد: {واعتصموا بحبل الله جمیعا، وإن هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه ولا تتبّعوا السبیل} بر این اساس تفرقه و تشتت در دین و پیروان مذاهب اسلامی نه تنها نافی این ایده متعالی بوده بلکه در جهت نقض آن می‌باشد؛ تفرقه‌ای که به رغم تلاش منادیان وحدت تاکنون نه تنها مرتفع نشده بلکه آتش سوزان آن همچنان در کشورهای اسلامی شعله ور است.  
وحدت و اعتصامی که قرآن کریم خطاب به مسلمانان ابلاغ نموده و آنان را مکلف به تحقق آن کرده است وحدتی است که بر پایه دین واحد و صراط واحد استوار گردد: {واعتصموا بحبل الله جمیعا، وإن هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه ولا تتبّعوا السبیل} بر این اساس تفرقه و تشتت در دین و پیروان مذاهب اسلامی نه تنها نافی این ایده متعالی بوده بلکه در جهت نقض آن می‌باشد؛ تفرقه‌ای که به رغم تلاش منادیان وحدت تاکنون نه تنها مرتفع نشده بلکه آتش سوزان آن همچنان در کشورهای اسلامی شعله‌ور است.  


باید اذعان کرد اختلافات و منازعات بین اتباع مذاهب تا زمانی که آسیب شناسی جدی نشده و به راهکار جامع وحدت بخش که موردقبول پیروان تمامی مذاهب اسلامی باشد نیانجامد تا قیامت استمرار خواهد داشت چنانکه قرآن کریم در زمینه آثارو پیامدهای انحراف اهل کتاب از حقایق دین و توصیه‌های رهبران الهی شان می‌فرماید: {فأغرینا بینهم العداوة والبغضاء إلی یوم القیامة}  
باید اذعان کرد اختلافات و منازعات بین اتباع مذاهب تا زمانی که آسیب‌شناسی جدی نشده و به راهکار جامع وحدت بخش که موردقبول پیروان تمامی مذاهب اسلامی باشد نیانجامد تا قیامت استمرار خواهد داشت چنانکه قرآن کریم در زمینه آثارو پیامدهای انحراف اهل کتاب از حقایق دین و توصیه‌های رهبران الهی شان می‌فرماید: {فأغرینا بینهم العداوة والبغضاء إلی یوم القیامة}  


باید گفت این خسارت بزرگ فرجام تلخ عدول از صراط مستقیمی است که خداوند منان آن را برای بشریت تعیین نموده است.
باید گفت این خسارت بزرگ فرجام تلخ عدول از صراط مستقیمی است که خداوند منان آن را برای بشریت تعیین نموده است.
خط ۲۹: خط ۲۹:
در زمینه اختلافات فقهی و کلامی که بین مذاهب اهل سنت وجود دارد اجمالا باید گفت  
در زمینه اختلافات فقهی و کلامی که بین مذاهب اهل سنت وجود دارد اجمالا باید گفت  


پیروان اهل سنت در اعتقادات به چهار دسته ماتریدی، اشاعره معتزله و اصحاب حدیث تقسیم‌بندی می‌شوند. اکثر حنفی‌ها از نظر کلامی (که در جهان اسلام نزدیک به 350 میلیون پیرو دارند) از ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنند. این فرقه قائل به حسن و قبح عقلی بوده و به شیعیان دوازده امامی نزدیک ترند.
پیروان اهل سنت در اعتقادات به چهار دسته ماتریدی، اشاعره معتزله و اصحاب حدیث تقسیم‌بندی می‌شوند. اکثر حنفی‌ها از نظر کلامی (که در جهان اسلام نزدیک به 350 میلیون پیرو دارند) از ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنند. این فرقه قائل به حسن و قبح عقلی بوده و به شیعیان دوازده امامی نزدیک‌ترند.


طرفداران فرقه اشاعره از ابوالحسن اشعری پیروی می‌کنند و در جهان اسلام حدود 450 میلیون اشعری وجود دارد<ref>مطالب مربوط به فرقه‌های اهل سنت از سایت های مختلف از جمله سایت ویکی پدیا گرفته شده است</ref>
طرفداران فرقه اشاعره از ابوالحسن اشعری پیروی می‌کنند و در جهان اسلام حدود 450 میلیون اشعری وجود دارد<ref>مطالب مربوط به فرقه‌های اهل سنت از سایت‌های مختلف از جمله سایت ویکی پدیا گرفته شده است</ref>


از نظر فقهی نیز مذاهب فراوانی در طول تاریخ اهل سنت پدیدار شده‌اند که در عهد عباسیان به جهت مشکلات فراوانی که برای پیروان آنان از جهت کثرت فتاوای متعارض به وجود آمد مذاهب چهارگانه معروف تثبیت و باب اجتهاد مطلق بسته شد.
از نظر فقهی نیز مذاهب فراوانی در طول تاریخ اهل سنت پدیدار شده‌اند که در عهد عباسیان به جهت مشکلات فراوانی که برای پیروان آنان از جهت کثرت فتاوای متعارض به وجود آمد مذاهب چهارگانه معروف تثبیت و باب اجتهاد مطلق بسته شد.
خط ۳۷: خط ۳۷:
ایه الله تسخیری به نقل از استاذ سایس در کتاب تاریخ الفقه الاسلامی نسبت به تاریخ و تعداد فرق و مذاهب فقهی اهل سنت می‌فرماید:
ایه الله تسخیری به نقل از استاذ سایس در کتاب تاریخ الفقه الاسلامی نسبت به تاریخ و تعداد فرق و مذاهب فقهی اهل سنت می‌فرماید:


«جهان اسلام از اوائل تا نیمه قرن چهارم شاهد تبلور138مکتب و مذهب فقهی بود بطوری که خیلی از کشورها صاحب مذهب خاصی بوده‌اند و استاد اسدحیدر انها را به بیش از 50کشور تخمین زده است. این مذاهب که (به گفته برخی از دانشمندان)بعد از تابعین مذاهب شخصی بوده که توسط صاحبان و پیروان انها تبیین نشده است بهمین دلیل با از بین رفتن پیروانشان منقرض شده‌اند و برخی از این مذاهب در سایه تدوین انها توسط صاحبانشان در یک مجموعه متکاملی رشد پیدا کرده اند.
«جهان اسلام از اوائل تا نیمه قرن چهارم شاهد تبلور138مکتب و مذهب فقهی بود بطوری که خیلی از کشورها صاحب مذهب خاصی بوده‌اند و استاد اسدحیدر آنها را به بیش از 50کشور تخمین زده است. این مذاهب که (به گفته برخی از دانشمندان)بعد از تابعین مذاهب شخصی بوده که توسط صاحبان و پیروان آنها تبیین نشده است بهمین دلیل با از بین رفتن پیروانشان منقرض شده‌اند و برخی از این مذاهب در سایه تدوین آنها توسط صاحبانشان در یک مجموعه متکاملی رشد پیدا کرده‌اند.


برخی ازمذاهب فقهی که منقرض شده‌اند عبارتند از1. مذهب الحسن البصری، 2. مذهب ابن ابی لیلی، 3. مذهب الأوراعی، 4. مذهب سفیان الثوری، 5. مذهب اللیث بن سعد، 6. مذهب ابراهیم بن خالد الکلبی، 7. مذهب ابن حزم داوود بن علی الأصبهانی الطاهری، 8. مذهب محمد بن الجریر الطبری، 9. مذهب سلیمان بن حران الأعمش، 10. مذهب عامر بن شرحبیل السقبی»<ref>الوحدة الاسلامیة فی الأحادیث المشترکة بین السنة والشیعة، مقدمه آیة الله تسخیری، ص 37 ـ به نقل از تاریخ الفقه الاسلامی ص 3</ref>  
برخی ازمذاهب فقهی که منقرض شده‌اند عبارتند از1. مذهب الحسن البصری، 2. مذهب ابن ابی لیلی، 3. مذهب الأوراعی، 4. مذهب سفیان الثوری، 5. مذهب اللیث بن سعد، 6. مذهب ابراهیم بن خالد الکلبی، 7. مذهب ابن حزم داوود بن علی الأصبهانی الطاهری، 8. مذهب محمد بن الجریر الطبری، 9. مذهب سلیمان بن حران الأعمش، 10. مذهب عامر بن شرحبیل السقبی»<ref>الوحدة الاسلامیة فی الأحادیث المشترکة بین السنة والشیعة، مقدمه آیة الله تسخیری، ص 37 ـ به نقل از تاریخ الفقه الاسلامی ص 3</ref>  
خط ۴۵: خط ۴۵:
استاد جعفر سبحانی به نقل از سبکی در کتاب طبقات الشافعیه و از ابن کثیر در البدایة والنهایة در زمینه فتنه بزرگی که بین برخی از پیروان مذاهب حنفی و حنبلی و شافعی درسال554 هجری اتفاق افتاد می‌گوید:
استاد جعفر سبحانی به نقل از سبکی در کتاب طبقات الشافعیه و از ابن کثیر در البدایة والنهایة در زمینه فتنه بزرگی که بین برخی از پیروان مذاهب حنفی و حنبلی و شافعی درسال554 هجری اتفاق افتاد می‌گوید:


فتنه‌های بزرگی که بین پیروان مذاهب حنفی و شافعی اتفاق افتاد دراثر اتش انها بسیاری از مردم از بین رفته و مراکز کسب و نیز مدارس سوزانده شد و تعداد کشته‌های پیروان مذهب شافعی بیشتر بود البته اینان بعد از مدتی بر پیروان مذهب حنفی پیروز شده ودر انتقام گرفتن از انها اسراف نمودند. این واقعه در سال 554 هجری اتفاق افتاد. شبیه این فتنه بین پیروان مذاهب شافعی و حنبلی اتفاق افتاد بگونه‌ای که حکومت وقت با قدرت نظامی اش جهت دفع آن دخالت نمود که در اینجا نیز کشتار زیادی اتفاق افتاد و مساکن و مراکز کسب در اصفهان سوزانده شد.
فتنه‌های بزرگی که بین پیروان مذاهب حنفی و شافعی اتفاق افتاد دراثر اتش آنها بسیاری از مردم از بین رفته و مراکز کسب و نیز مدارس سوزانده شد و تعداد کشته‌های پیروان مذهب شافعی بیشتر بود البته اینان بعد از مدتی بر پیروان مذهب حنفی پیروز شده ودر انتقام گرفتن از آنها اسراف نمودند. این واقعه در سال 554 هجری اتفاق افتاد. شبیه این فتنه بین پیروان مذاهب شافعی و حنبلی اتفاق افتاد بگونه‌ای که حکومت وقت با قدرت نظامی اش جهت دفع آن دخالت نمود که در اینجا نیز کشتار زیادی اتفاق افتاد و مساکن و مراکز کسب در اصفهان سوزانده شد.


حوادث مشابهی نیز بین پیروان این مذاهب در بغداد و دمشق اتفاق افتاد و هر گروه در صدد تکفیر دیگری بود برخی می‌گفتند هر کس حنبلی نباشد مسلمان نیست دیگری که مخالف مذهب حنبلی بود همین حکم را علیه او صادر می‌کرد و کلمات و نسبتهای ناروائی به علماء و فضلاء صورت می‌گرفت <ref>الرسائل ومقالات، الشیخ الجعفر السبحانی، ص 426</ref>  
حوادث مشابهی نیز بین پیروان این مذاهب در بغداد و دمشق اتفاق افتاد و هر گروه در صدد تکفیر دیگری بود برخی می‌گفتند هر کس حنبلی نباشد مسلمان نیست دیگری که مخالف مذهب حنبلی بود همین حکم را علیه او صادر می‌کرد و کلمات و نسبتهای ناروائی به علماء و فضلاء صورت می‌گرفت <ref>الرسائل ومقالات، الشیخ الجعفر السبحانی، ص 426</ref>  
خط ۵۱: خط ۵۱:
ایشان در کتاب دیگرشان، (فی ظل أصول الإسلام) از سبکی، در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعرة نقل می‌کند:
ایشان در کتاب دیگرشان، (فی ظل أصول الإسلام) از سبکی، در زمینه تکفیر حنابله نسبت به اشاعرة نقل می‌کند:


این فتنه که شراره‌اش گسترش یافته و آثار خسارت بار آن طولانی گردید تمامی خراسان و شام و حجاز و عراق را در بر گرفت و به اوج خودش رسید. حنبلی‌ها در ناسزا گویی به اشاعره از اهل سنت از همه توان و امکاناتشان بهره می‌بردند براحتی در مجامع عمومی انها را لعن می‌کردند و موقعیت ابوالحسن اشعری همانند علی بن ابیطالب در زمان بنی امیه شده بود که مورد لعن و نفرین قرار می‌گرفت.<ref>فی ظلّ أصول الإسلام، الشیخ جعفر السبحانی، ص 25، نقل از البدایة والنهایة، ج 4، ص 76، طبقات الشافعیة، 2/109، ص 4</ref>
این فتنه که شراره‌اش گسترش یافته و آثار خسارت بار آن طولانی گردید تمامی خراسان و شام و حجاز و عراق را در بر گرفت و به اوج خودش رسید. حنبلی‌ها در ناسزا گویی به اشاعره از اهل سنت از همه توان و امکاناتشان بهره می‌بردند براحتی در مجامع عمومی آنها را لعن می‌کردند و موقعیت ابوالحسن اشعری همانند علی بن ابیطالب در زمان بنی‌امیه شده بود که مورد لعن و نفرین قرار می‌گرفت.<ref>فی ظلّ أصول الإسلام، الشیخ جعفر السبحانی، ص 25، نقل از البدایة والنهایة، ج 4، ص 76، طبقات الشافعیة، 2/109، ص 4</ref>


مؤلف کتاب «ورکبت السفینة» مروان خلیقات نیز به نقل از برخی کتب تاریخی می‌نویسد:
مؤلف کتاب «ورکبت السفینة» مروان خلیقات نیز به نقل از برخی کتب تاریخی می‌نویسد:
خط ۵۹: خط ۵۹:
ایشان در ادامه نقل می‌کند:
ایشان در ادامه نقل می‌کند:


تعصبات جاهلانه بین حنفی‌ها و شافعی‌ها باعث بروز جنگهای زیادی شد که در تمام این جنگها شافعی‌ها برغم نفرات اندک شان پیروز می‌شدند<ref>همان ...وقعت العصبیّة بین الحنفیة والشافعیة وقامت الحروب بینهما کان الظفر فی جمیعها للشافعیة هذا مع قلّة عدد الشافعیة إلاّ أن الله نصرهم علیهم» </ref>
تعصبات جاهلانه بین حنفی‌ها و شافعی‌ها باعث بروز جنگ‌های زیادی شد که در تمام این جنگ‌ها شافعی‌ها برغم نفرات اندک شان پیروز می‌شدند<ref>همان ...وقعت العصبیّة بین الحنفیة والشافعیة وقامت الحروب بینهما کان الظفر فی جمیعها للشافعیة هذا مع قلّة عدد الشافعیة إلاّ أن الله نصرهم علیهم» </ref>


ایشان ضمن رد حدیث اختلاف علماء امتی رحمه به طعنه می‌گوید:
ایشان ضمن رد حدیث اختلاف علماء امتی رحمه به طعنه می‌گوید:


از مظاهر این رحمت تکثیر این مذاهب است که موجب خسارت‌های زیادی به وحدت مسلمانها وارد شده است چنانکه ابن حاتم حنبلی می‌گوید: هرکس حنبلی نباشد مسلمان نیست و ابوبکر المقری حکم به کفر همه حنبلی‌ها نموده و ملاعلی قاری نیز گفته است بین حنفی‌ها مشهور است هرگاه شخصی حنفی به مذهب شافعی بگرود باید تنبیه شود ولی اگر یک شافعی به مذهب حنفی بگرود بدو خلعت پوشانده شود و قاضی دمشق حنفی گفته است: اگر قدرت یابم حکم به لزوم گرفتن جزیه از شافعی‌ها را بجهت کفرشان صادر می‌کردم و مظفر طوسی شافعی می‌کوید :اگر قدرت یابم حکم به کفر تمامی حنبلی‌ها نموده و دستور به گرفتن جزیه از انها می‌کردم.<ref>ورکبت السفینة، ص 70</ref>  
از مظاهر این رحمت تکثیر این مذاهب است که موجب خسارت‌های زیادی به وحدت مسلمانها وارد شده است چنانکه ابن حاتم حنبلی می‌گوید: هرکس حنبلی نباشد مسلمان نیست و ابوبکر المقری حکم به کفر همه حنبلی‌ها نموده و ملاعلی قاری نیز گفته است بین حنفی‌ها مشهور است هرگاه شخصی حنفی به مذهب شافعی بگرود باید تنبیه شود ولی اگر یک شافعی به مذهب حنفی بگرود بدو خلعت پوشانده شود و قاضی دمشق حنفی گفته است: اگر قدرت یابم حکم به لزوم گرفتن جزیه از شافعی‌ها را بجهت کفرشان صادر می‌کردم و مظفر طوسی شافعی می‌کوید :اگر قدرت یابم حکم به کفر تمامی حنبلی‌ها نموده و دستور به گرفتن جزیه از آنها می‌کردم.<ref>ورکبت السفینة، ص 70</ref>  


در زمینه اختلاف و منازعه بین شوافع وأحناف سخن صاحب مغنی جالب و قابل تأمل است:
در زمینه اختلاف و منازعه بین شوافع وأحناف سخن صاحب مغنی جالب و قابل تأمل است:
خط ۷۱: خط ۷۱:
=== ب) اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب سنی و شیعی با یکدیگر ===
=== ب) اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب سنی و شیعی با یکدیگر ===


اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب أهل سنت با مذاهب شیعی به ویژه شیعه امامیه از زمان خلفای بنی امیه و عباسی تشدید گردید. اینان با کمک نمودن به برخی از عالمان اهل سنت و تحریک آنان علیه عالمان شیعی و پیروان آنان فضای رعب و وحشت را نسبت به شیعیان افزایش دادند.
اختلافات و منازعات بین پیروان مذاهب أهل سنت با مذاهب شیعی به ویژه شیعه امامیه از زمان خلفای بنی‌امیه و عباسی تشدید گردید. اینان با کمک نمودن به برخی از عالمان اهل سنت و تحریک آنان علیه عالمان شیعی و پیروان آنان فضای رعب و وحشت را نسبت به شیعیان افزایش دادند.


رسول جعفریان در این رابطه می‌گوید:
رسول جعفریان در این رابطه می‌گوید:


تقریباً تا پیش از روی کار آمدن حکومت بنی امیه این اختلافات سبب به وجود آمدن نزاع عمده‌ای نشده بود اما بنی امیه و به خصوص خود معاویه و جانشینانش بنا را بر دشمنی آشکار و خشن با اهل بیت و شیعیان گذاشتند و همین باعث شد اختلافات عمیق تر شود بنی عباس هم با اینکه با شعارهای علوی و اندیشه‌های موافق شیعه روی کار آمدند اما بعد از مدتی به دلیل مطامع سیاسی بنای مخالفت با شیعیان را گذاشته و راهی را رفتند که بنی امیه پیش تر رفته بودند از این رو مذهب آنان را به عنوان مذهب رسمی به رسمیت نشناخته و روند علوی کش را پی گرفتند همین باعث شد اختلافات دامنه دار شود و از شهرهای کوفه و بصره به سراسر جهان اسلام برسد<ref>سایت آنلاین، گفتاری از رسول جعفریان در رابطه اندیشه وحدت، زمان انتشار، 15/2/1388.</ref>  
تقریباً تا پیش از روی کار آمدن حکومت بنی‌امیه این اختلافات سبب به وجود آمدن نزاع عمده‌ای نشده بود اما بنی‌امیه و به خصوص خود معاویه و جانشینانش بنا را بر دشمنی آشکار و خشن با اهل بیت و شیعیان گذاشتند و همین باعث شد اختلافات عمیق‌تر شود بنی عباس هم با اینکه با شعارهای علوی و اندیشه‌های موافق شیعه روی کار آمدند اما بعد از مدتی به دلیل مطامع سیاسی بنای مخالفت با شیعیان را گذاشته و راهی را رفتند که بنی‌امیه پیش تر رفته بودند از این رو مذهب آنان را به عنوان مذهب رسمی به رسمیت نشناخته و روند علوی کش را پی گرفتند همین باعث شد اختلافات دامنه دار شود و از شهرهای کوفه و بصره به سراسر جهان اسلام برسد<ref>سایت آنلاین، گفتاری از رسول جعفریان در رابطه اندیشه وحدت، زمان انتشار، 15/2/1388.</ref>  


ایشان در ادامه نسبت به تلاش عباسیان در گسترش مذاهب اهل سنت و مبارزه با مذاهب شیعی می‌گوید:
ایشان در ادامه نسبت به تلاش عباسیان در گسترش مذاهب اهل سنت و مبارزه با مذاهب شیعی می‌گوید:
خط ۹۳: خط ۹۳:
با این حال ماجرا ادامه یافت و آتش این اختلاف تند بعد از یک قرن بار دیگر به چشم صفویه رفت زیرا افغانان با بهانه فتوای علمای اهل سنّت مکه به ایران حمله کردند و در سال 1135 ـ 1134 صفویه را از میان بردند<ref>همان</ref>
با این حال ماجرا ادامه یافت و آتش این اختلاف تند بعد از یک قرن بار دیگر به چشم صفویه رفت زیرا افغانان با بهانه فتوای علمای اهل سنّت مکه به ایران حمله کردند و در سال 1135 ـ 1134 صفویه را از میان بردند<ref>همان</ref>


­4 - نکته قابل توجه دیگر قبل از ورود به موضوع اصلی آن است که اسلام بمعنایی که در قرآن وسنت تبیین گردیده است فوق مذاهب موجود بوده ومنحصر نمودن آن به مذاهب فقهی و کلامی خاص ظلم اشکار به این مکتب حیاتبخش الهی خواهد بود در این رابطه گفتار ائمه اربعه اهل سنت که به این حقیقت بزرگ اذعان داشته‌اند قابل توجه است اینان از پیروان خویش خواسته‌اند که حقایق اسلام را در مذهب خاص ندیده و افق نگاهشان را فوق مذاهب قرار دهند
­4 - نکته قابل توجه دیگر قبل از ورود به موضوع اصلی آن است که اسلام بمعنایی که در قرآن وسنت تبیین گردیده است فوق مذاهب موجود بوده ومنحصر نمودن آن به مذاهب فقهی و کلامی خاص ظلم آشکار به این مکتب حیاتبخش الهی خواهد بود در این رابطه گفتار ائمه اربعه اهل سنت که به این حقیقت بزرگ اذعان داشته‌اند قابل توجه است اینان از پیروان خویش خواسته‌اند که حقایق اسلام را در مذهب خاص ندیده و افق نگاهشان را فوق مذاهب قرار دهند


در این رابطه گفتار امام مالک بسیار گویاست انگاه که در پاسخ خلیفه عباسی که از او میخواهد مذهبش رادر بلاد اسلامی گسترش دهد پاسخ می‌دهد که:
در این رابطه گفتار امام مالک بسیار گویاست آنگاه که در پاسخ خلیفه عباسی که از او میخواهد مذهبش رادر بلاد اسلامی گسترش دهد پاسخ می‌دهد که:


أن الإسلام أوسع من موطنه ومذهبه <ref>معنی تفسیر القرآن و تاویله مرکز المصطفی: أن الإسلام أوسع من موطنه ومذهبه وأن أصحاب رسول الله (صلی الله علیه و آله) تفرعوا فی البلاد ولکل وجهة انتهی</ref>  
أن الإسلام أوسع من موطنه ومذهبه <ref>معنی تفسیر القرآن و تاویله مرکز المصطفی: أن الإسلام أوسع من موطنه ومذهبه وأن أصحاب رسول الله (صلی الله علیه و آله) تفرعوا فی البلاد ولکل وجهة انتهی</ref>  
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
اسلام بسیار فراتر از موطن و مذهب خاص او می‌باشد
اسلام بسیار فراتر از موطن و مذهب خاص او می‌باشد


ابو شامه شافعی نیز در توصیه‌ای به پژوهشگران فقه اسلامی ازانان می‌خواهدتا نگاهشان را محصور به مذهب خاص ننمایند:
ابو شامه شافعی نیز در توصیه‌ای به پژوهش‌گران فقه اسلامی ازانان می‌خواهدتا نگاهشان را محصور به مذهب خاص ننمایند:


ینبغی لمن اشتغل بالفقه أن لا یقتصر علی مذهب إمام معیّن <ref>ورکبت السفینة، ص 52- 54  
ینبغی لمن اشتغل بالفقه أن لا یقتصر علی مذهب إمام معیّن <ref>ورکبت السفینة، ص 52- 54  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
'''بعد از نکات چهارگانه مذکوراینک به تبیین موضوع اصلی مقاله (فرقه‌گرائی از منظر قرآن) می‌پردازیم'''  
'''بعد از نکات چهارگانه مذکوراینک به تبیین موضوع اصلی مقاله (فرقه‌گرائی از منظر قرآن) می‌پردازیم'''  


'''بنظر می‌رسد مهمترین عاملی که در قرآن کریم از آن بعنوان اسیب جدی و نابود کننده وحدت اسلامی یاد شده است تفرق و تشتت در دین حنیف می‌باشد این امر بحدی در قرآن مورد نکوهش قرار گرفته است که معادل بزرگترین معصیت الهی (شرک) تلقی گردیده است در همین راستا مسلمانان را از تجربه خسارتبار اهل کتاب که دین واحد الهی را به فرقه‌ها و مذاهب گوناگون تجزیه نمودند بر حذر داشته و از آنان می‌خواهد که توحید را در ابعاد مختلف زندگی خویش عینیت بخشند '''  
'''بنظر می‌رسد مهمترین عاملی که در قرآن کریم از آن بعنوان آسیب جدی و نابود‌کننده وحدت اسلامی یاد شده است تفرق و تشتت در دین حنیف می‌باشد این امر بحدی در قرآن مورد نکوهش قرار گرفته است که معادل بزرگترین معصیت الهی (شرک) تلقی گردیده است در همین راستا مسلمانان را از تجربه خسارتبار اهل کتاب که دین واحد الهی را به فرقه‌ها و مذاهب گوناگون تجزیه نمودند بر حذر داشته و از آنان می‌خواهد که توحید را در ابعاد مختلف زندگی خویش عینیت بخشند '''  


== آیاتی که مسلمانان را ازایجاد تفرقه و تشتت در دین نهی می‌کند ==
== آیاتی که مسلمانان را ازایجاد تفرقه و تشتت در دین نهی می‌کند ==
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
در این آیه شریفه مسلمانان از پیروی شیوه و سیره مشرکان ـ یهود و نصارا ـ تحذیر شده و از آنان خواسته شده است که از تاریخ یهود و نصارا و سایر أهل کتاب عبرت بگیرند، کسانی که دین واحد و وحدت بخش الهی را به فرقه‌های مختلف تبدیل نموده و سرانجام خود نیز مبتلا به بیماری تفرقه و تشتّت گردیدند؛ برای خود مبانی، عقاید و فقه خاصی برگزیده و به همان بافته‌های خویش دل خوش کردند. از نظر قرآن کریم فقط دین واحد وحیانی است که عامل وحدت و همبستگی حقیقی انسان‌هاست و تفرقه در دین نیز عامل اصلی تشتت و منازعات بین مدعیان تبعیت از دین خواهد بود.
در این آیه شریفه مسلمانان از پیروی شیوه و سیره مشرکان ـ یهود و نصارا ـ تحذیر شده و از آنان خواسته شده است که از تاریخ یهود و نصارا و سایر أهل کتاب عبرت بگیرند، کسانی که دین واحد و وحدت بخش الهی را به فرقه‌های مختلف تبدیل نموده و سرانجام خود نیز مبتلا به بیماری تفرقه و تشتّت گردیدند؛ برای خود مبانی، عقاید و فقه خاصی برگزیده و به همان بافته‌های خویش دل خوش کردند. از نظر قرآن کریم فقط دین واحد وحیانی است که عامل وحدت و همبستگی حقیقی انسان‌هاست و تفرقه در دین نیز عامل اصلی تشتت و منازعات بین مدعیان تبعیت از دین خواهد بود.


در تبیین آیه شریفه مذکور باید گفت: نگاهی هرچند اجمالی به تاریخ یهود و مسیحیت به خوبی نشان می‌دهد که دین یهود و مسیحیت در آغاز تأسیس و شکل گیری، توانست بزرگ‌ترین عامل وحدت و انسجام و تکامل پیروان آنها در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... باشد؛ سقوط و تنزّل اینان زمانی شروع شد که دین واحد را به ادیان مختلف و فرقه‌های متضاد تبدیل نموده و آتش بروز فتنه‌های مذهبی و طائفه‌گری را شعله ور کردند.
در تبیین آیه شریفه مذکور باید گفت: نگاهی هرچند اجمالی به تاریخ یهود و مسیحیت به خوبی نشان می‌دهد که دین یهود و مسیحیت در آغاز تأسیس و شکل گیری، توانست بزرگ‌ترین عامل وحدت و انسجام و تکامل پیروان آنها در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... باشد؛ سقوط و تنزّل اینان زمانی شروع شد که دین واحد را به ادیان مختلف و فرقه‌های متضاد تبدیل نموده و آتش بروز فتنه‌های مذهبی و طائفه‌گری را شعله‌ور کردند.


نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من المشرکین» قابل توجه و دقت است به کارگیری واژه «مشرکین» در برابر واژه موحدین است؛ از آنجا که توحید، منشأ وحدت حقیقی در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌هاست بیش از یک صراط و سبیل را بر نمی‌تابد اما شرک از آن‌جهت که بیراهه است اقتضاء و قابلیت راه‌های بی نهایت را دارد از این رو راه‌های شرک آلود هیچگاه محدود به صراط و سبیل‌های خاص نبوده و همچنان قابلیت تزاید و فزونی را داراست به همین جهت در قرآن کریم برای اینکه مسلمانان به وحدت حقیقی نائل گردند از آنان خواسته شده است که فقط از طریق توحید تبعیت نموده و از راه‌های شرک آلود که حدّی برایش متصور نیست تبعیت ننمایند:
نکته مهمی که در خطاب قرآنی به مسلمانان «ولا تکونوا من المشرکین» قابل توجه و دقت است به کارگیری واژه «مشرکین» در برابر واژه موحدین است؛ از آنجا که توحید، منشأ وحدت حقیقی در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌هاست بیش از یک صراط و سبیل را بر نمی‌تابد اما شرک از آن‌جهت که بیراهه است اقتضاء و قابلیت راه‌های بی نهایت را دارد از این رو راه‌های شرک‌آلود هیچگاه محدود به صراط و سبیل‌های خاص نبوده و همچنان قابلیت تزاید و فزونی را داراست به همین جهت در قرآن کریم برای اینکه مسلمانان به وحدت حقیقی نائل گردند از آنان خواسته شده است که فقط از طریق توحید تبعیت نموده و از راه‌های شرک‌آلود که حدّی برایش متصور نیست تبعیت ننمایند:


{قل هذه سبیلی فاتّبعوه ولا تبتغوا السبیل}.
{قل هذه سبیلی فاتّبعوه ولا تبتغوا السبیل}.


در نظامات اقتصادی و اجتماعی هم می‌بینیم جوامعی که بر مبنای توحید شکل گرفته‌اند از انسجام و اتحاد و توانمندی خاصی برخوردارند اما نظاماتی که بر غیر مبنای توحید بنا شده‌اند مبتلا به تشتّت، تفرقه و منازعات همیشگی گردیده‌اند نمونه بارز جوامع توحیدی مدینه فاضله نبوی است که در مدت کمی‌توانست توسط سپاهی اندک اما موّحد، بر نظامات شرک آلود عصر جاهلیت به رغم اقتدار پوشالی و فزونی سپاهیانش غلبه یابد اما از آنجا که روحیه توحیدی مسلمانان بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به تدریج رو به افول و سستی نهاد شاهد انحطاط، منازعات داخلی و نیز پیدایش فرقه‌ها و مذاهب مختلف هستیم پیدایش این فرقه‌ها و مذاهب وشدت منازعات بحدی بود که در اوائل قرن دوم هجری فقط حدود 138 مذهب فقهی ـ بر اساس نقل مورخین <ref>تاریخ الفقه الإسلامی، ص 86</ref> در جوامع اسلامی بوجود امد و این روند همچنان در قرن‌های بعدی ادامه یافت.
در نظامات اقتصادی و اجتماعی هم می‌بینیم جوامعی که بر مبنای توحید شکل گرفته‌اند از انسجام و اتحاد و توانمندی خاصی برخوردارند اما نظاماتی که بر غیر مبنای توحید بنا شده‌اند مبتلا به تشتّت، تفرقه و منازعات همیشگی گردیده‌اند نمونه بارز جوامع توحیدی مدینه فاضله نبوی است که در مدت کمی‌توانست توسط سپاهی اندک اما موّحد، بر نظامات شرک‌آلود عصر جاهلیت به رغم اقتدار پوشالی و فزونی سپاهیانش غلبه یابد اما از آنجا که روحیه توحیدی مسلمانان بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به تدریج رو به افول و سستی نهاد شاهد انحطاط، منازعات داخلی و نیز پیدایش فرقه‌ها و مذاهب مختلف هستیم پیدایش این فرقه‌ها و مذاهب وشدت منازعات بحدی بود که در اوائل قرن دوم هجری فقط حدود 138 مذهب فقهی ـ بر اساس نقل مورخین <ref>تاریخ الفقه الإسلامی، ص 86</ref> در جوامع اسلامی بوجود امد و این روند همچنان در قرن‌های بعدی ادامه یافت.


جهت تبیین تحذیر قرآن کریم (در آیه 34 روم) مبنی بر عدم تبعیت مسلمانان از مشرکین در تفرّق دین، به عنوان نمونه برخی از انشعابات دین مسیحیت و یهودیت را که در اثر فاصله گرفتن پیروانشان از توحید پدید آمده است بیان می‌کنیم:
جهت تبیین تحذیر قرآن کریم (در آیه 34 روم) مبنی بر عدم تبعیت مسلمانان از مشرکین در تفرّق دین، به عنوان نمونه برخی از انشعابات دین مسیحیت و یهودیت را که در اثر فاصله گرفتن پیروانشان از توحید پدید آمده است بیان می‌کنیم:
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
مسیحیت در نگاه کلی به سه فرقه اصلی تقسیم می‌شود: کاتولیک، ارتودوکس و پروتستان، رهبری فرقه کاتولیک در دست پاپ است و هفت شعار: تعمید، تدهین، عشای ربانی، اعتراف، ازدواج، دست‌گذاری و تأیید در این فرقه وجود دارد.
مسیحیت در نگاه کلی به سه فرقه اصلی تقسیم می‌شود: کاتولیک، ارتودوکس و پروتستان، رهبری فرقه کاتولیک در دست پاپ است و هفت شعار: تعمید، تدهین، عشای ربانی، اعتراف، ازدواج، دست‌گذاری و تأیید در این فرقه وجود دارد.


فرقه ارتودوکس از انشعابات کلیسای کاتولیک بوده و در سال 1054 از آئین کاتولیک جدا شد. اینان معتقدند روح القدس تنها از خدای پدر صادر شده در حالی که کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها صدور او را هم از خدای پدر و هم از خدای پسر می‌دانند. اینان نیز شعار هفتگانه فوق را می‌پذیرند.
فرقه ارتودوکس از انشعابات کلیسای کاتولیک بوده و در سال 1054 از آئین کاتولیک جدا شد. اینان معتقدند روح‌القدس تنها از خدای پدر صادر شده در حالی که کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها صدور او را هم از خدای پدر و هم از خدای پسر می‌دانند. اینان نیز شعار هفتگانه فوق را می‌پذیرند.


فرقه پروتستان با ظهور مارتین لوتر 1433 ـ 1546 به وجود آمد و اکثر فرقه‌های آن فقط دو شعار مذهبی را می‌پذیرند: تعمید و عشای ربانی.
فرقه پروتستان با ظهور مارتین لوتر 1433 ـ 1546 به وجود آمد و اکثر فرقه‌های آن فقط دو شعار مذهبی را می‌پذیرند: تعمید و عشای ربانی.


برخی از فرقه‌های پروتستان عبارتند از: لوتریسم، کالوتسم، تسوینگلباتیسم، و... امروزه مسیحیت به عنوان یکی از پر فرقه‌ترین دین‌ها شناخته می‌شود. (چنانکه در انشعابات داخلی پروتستان بیش از 500 فرقه نام برده می‌شود) <ref>مطالب ذکر شده درباره انشعابات دین مسیحیت از سایت های مختلف از جمله ویکی پدیا گرفته شده است.</ref>
برخی از فرقه‌های پروتستان عبارتند از: لوتریسم، کالوتسم، تسوینگلباتیسم، و... امروزه مسیحیت به عنوان یکی از پر فرقه‌ترین دین‌ها شناخته می‌شود. (چنانکه در انشعابات داخلی پروتستان بیش از 500 فرقه نام برده می‌شود) <ref>مطالب ذکر شده درباره انشعابات دین مسیحیت از سایت‌های مختلف از جمله ویکی پدیا گرفته شده است.</ref>


دین یهود نیز دارای فرقه‌های گوناگونی است که برخی از آنها عبارتند از:
دین یهود نیز دارای فرقه‌های گوناگونی است که برخی از آنها عبارتند از:


1. فرقه فریسیان ـ به معنای جدا شوندگان ـ که خواهان اجرای بی چون و چرای شریعت موسی (علیه السلام) هستند.
1. فرقه فریسیان ـ به معنای جدا شوندگان ـ که خواهان اجرای بی چون و چرای شریعت موسی (علیه‌السلام) هستند.


2. صدوقیان که منسوب به یکی از روحانیون یهود به نام صدوق بوده و عده‌ای از روشنفکران و یونانی‌گرایان آن را پایه‌گذاری کرده که اینان منکر رستاخیز و مخالف احکام و اصول غیر علمی و عقلی دین یهود بودند.
2. صدوقیان که منسوب به یکی از روحانیون یهود به نام صدوق بوده و عده‌ای از روشنفکران و یونانی‌گرایان آن را پایه‌گذاری کرده که اینان منکر رستاخیز و مخالف احکام و اصول غیر علمی و عقلی دین یهود بودند.
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
10. فرقه ربانیون که این فرقه را روحانیون یهود در بر گرفتند که کارشان ترجمه و تفسیر تورات و دیگر کتاب‌های مقدس بود اینان وظیفه داشتند که مردم را موعظه کنند و به آنان معلم هم می‌گفتند.
10. فرقه ربانیون که این فرقه را روحانیون یهود در بر گرفتند که کارشان ترجمه و تفسیر تورات و دیگر کتاب‌های مقدس بود اینان وظیفه داشتند که مردم را موعظه کنند و به آنان معلم هم می‌گفتند.


11. فرقه تناسخیه که قائل به تناسخ بودند و می‌گفتند خداوند بخت‌النصر را مسخ کرده و به گونه هفت جانور درنده در آورده تا او را عذاب کند.
11. فرقه تناسخیه که قائل به تناسخ بودند و می‌گفتند خداوند بخت‌النصر را مسخ کرده و به گونه هفت جانور درندهدر‌آورده تا او را عذاب کند.


12. فرقه راعبه.
12. فرقه راعبه.
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
26. فرقه ناصورائی‌ها.
26. فرقه ناصورائی‌ها.


27. فرقه هوروباتسیت‌ها..<ref>مطالب مربوط به فرقه‌های یهود از سایت های مختلف نظیر پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و ویکی پدیاگرفته شده است.</ref>
27. فرقه هوروباتسیت‌ها..<ref>مطالب مربوط به فرقه‌های یهود از سایت‌های مختلف نظیر پایگاه اطلاع رسانی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و ویکی پدیاگرفته شده است.</ref>


باید گفت تعداد مذاهب و فرقه‌های ادیان یاد شده و نیز ادیانی نظیر مجوسیّت، زردشتی‌گری و... در کتب تاریخ ادیان و مذاهب به صورت مفصّل بیان گردیده و موارد ذکر شده در مسیحیت و یهود تنها اشارتی به این انشعابات می‌باشد.
باید گفت تعداد مذاهب و فرقه‌های ادیان یاد شده و نیز ادیانی نظیر مجوسیّت، زردشتی‌گری و... در کتب تاریخ ادیان و مذاهب به صورت مفصّل بیان گردیده و موارد ذکر شده در مسیحیت و یهود تنها اشارتی به این انشعابات می‌باشد.
خط ۲۵۷: خط ۲۵۷:
مراد از فرقوا دینهم در این آیه شریفه پیروان ادیان یهود و نصارا هستند که دینشان را تجزیه به فرقه‌های مختلفی نموده و هر فرقه‌ای به عقائدش راضی است. <ref>مقاتل بن سلیمان، ج 3، ص 12 </ref>
مراد از فرقوا دینهم در این آیه شریفه پیروان ادیان یهود و نصارا هستند که دینشان را تجزیه به فرقه‌های مختلفی نموده و هر فرقه‌ای به عقائدش راضی است. <ref>مقاتل بن سلیمان، ج 3، ص 12 </ref>


در تفاسیر جامع البیان <ref>جامع البیان ابن جریر طبری، ج 21، ص 51</ref> وسمرقندی <ref>تفسیر السرقندی، ج 3، ص 11 ـ 12: تفسیر السرقندی،</ref> و الکبیر رازی <ref>تفسیر الرازی، ج 25، ص 120</ref> و ابن کثیر <ref>تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 443</ref> نیز همین معنا به شکلهای مختلف بیان گردیده است.  
در تفاسیر جامع البیان <ref>جامع البیان ابن جریر طبری، ج 21، ص 51</ref> وسمرقندی <ref>تفسیر السرقندی، ج 3، ص 11 ـ 12: تفسیر السرقندی،</ref> و الکبیر رازی <ref>تفسیر الرازی، ج 25، ص 120</ref> و ابن کثیر <ref>تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 443</ref> نیز همین معنا به شکل‌های مختلف بیان گردیده است.  


مولف تفسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان، نیز در ذیل آیه {ولا تکونوا من المشرکین...} می‌گوید:
مولف تفسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان، نیز در ذیل آیه {ولا تکونوا من المشرکین...} می‌گوید:
خط ۲۹۳: خط ۲۹۳:
التبیان، شیخ طوسی،:  
التبیان، شیخ طوسی،:  


ایشان ضمن بیان اقوال مختلف در آیه شریفه در بیان دیدگاه چهارم به روایت امام باقر علیه السلام استشهاد می‌کند که فرمود: مراد از فرقوا دینهم اهل ضلالت و بدعت هستند و این که خداوند متعال در این آیه مسلمانان را از تفرقه در دین نهی نموده و آنان را به وحدت فراخوانده است. و مراد از شیه فرقه‌های مختلفی است که از دین واحد ناشی می‌گردد و مراد از لست منهم فی شیء این است که هیچیک از این فرقه‌ها نباید خود را منتسب به پیامبر نمایند و پیامبر نیز از همه اینها اعلان براعت خواهد کرد و خداوند نیز در روز قیامت عوامل تفرقه را از رفتار زشتشان آگاه خواهد کرد.<ref>التبیان، الشیخ الطوسی، ج 4، ص 328 ـ 329</ref>
ایشان ضمن بیان اقوال مختلف در آیه شریفه در بیان دیدگاه چهارم به روایت امام باقر علیه‌السلام استشهاد می‌کند که فرمود: مراد از فرقوا دینهم اهل ضلالت و بدعت هستند و این که خداوند متعال در این آیه مسلمانان را از تفرقه در دین نهی نموده و آنان را به وحدت فراخوانده است. و مراد از شیه فرقه‌های مختلفی است که از دین واحد ناشی می‌گردد و مراد از لست منهم فی شیء این است که هیچیک از این فرقه‌ها نباید خود را منتسب به پیامبر نمایند و پیامبر نیز از همه اینها اعلان براعت خواهد کرد و خداوند نیز در روز قیامت عوامل تفرقه را از رفتار زشتشان آگاه خواهد کرد.<ref>التبیان، الشیخ الطوسی، ج 4، ص 328 ـ 329</ref>


تفسیر المیزان، علامه طباطبائی،  
تفسیر المیزان، علامه طباطبائی،  
خط ۳۰۹: خط ۳۰۹:
«ومثال کامل یمثّل بوجوده الإسلام ویدعو بعمله إلیه فیعود معنی قوله: {لست منهم فی شیء} إلی أنّهم لیسوا علی دینک الذی تدعو إلیه ولا علی مستوی طریقتک الذی تسلکه».
«ومثال کامل یمثّل بوجوده الإسلام ویدعو بعمله إلیه فیعود معنی قوله: {لست منهم فی شیء} إلی أنّهم لیسوا علی دینک الذی تدعو إلیه ولا علی مستوی طریقتک الذی تسلکه».


سپس ایشان در یک جمع بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می‌فرماید:
سپس ایشان در یک جمع‌بندی نهایی دیدگاهشان را نسبت به مضمون آیه مذکور این گونه بیان می‌فرماید:


«فمعنی الآیة أن الذین فرقوا دینهم بالإختلافات التی هی لأعماله ناشئة عن العلم ـ ما اختلف الذین اوتوه إلاّ بغیاً بینهم ـ والإنشعابات المذهبیة لیسوا علی طریقتک التی بنیت علی وحدة الکلمة ونفی الفرقة إنّما أمرهم فی هذا التفریق إلی ربّهم لا یماسک منهم شیء فینبئنّهم یوم القیامة بما کانوا یفعلون ویکشف لهم حقیقة أعمالهم التی هی رهناؤها. وقد تبیّن بما مرّ: أن لأوجه لتخصیص الآیة بتبرئته صلی الله علیه وآله وسلم من المشرکین أو منهم ومن الیهود والنصاری أو من المختلفین بالمذاهب والبدع من هذه الأمة فلآیة عامة تعمّ الجمیع. انتهی».<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج 7، ص 389 ـ 390</ref>
«فمعنی الآیة أن الذین فرقوا دینهم بالإختلافات التی هی لأعماله ناشئة عن العلم ـ ما اختلف الذین اوتوه إلاّ بغیاً بینهم ـ والإنشعابات المذهبیة لیسوا علی طریقتک التی بنیت علی وحدة الکلمة ونفی الفرقة إنّما أمرهم فی هذا التفریق إلی ربّهم لا یماسک منهم شیء فینبئنّهم یوم القیامة بما کانوا یفعلون ویکشف لهم حقیقة أعمالهم التی هی رهناؤها. وقد تبیّن بما مرّ: أن لأوجه لتخصیص الآیة بتبرئته صلی الله علیه وآله وسلم من المشرکین أو منهم ومن الیهود والنصاری أو من المختلفین بالمذاهب والبدع من هذه الأمة فلآیة عامة تعمّ الجمیع. انتهی».<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج 7، ص 389 ـ 390</ref>
خط ۳۴۵: خط ۳۴۵:
در اینکه مراد از آیه چه کسانی هستند جمعی از مفسران معتقدند که آیه درباره یهود و نصاری نازل شده ولی برخی دیگر معتقدند که آیه اشاره به تفرقه اندازان این امت است که بر اثر تعصب و روح تفوق طلبی و عشق به ریاست سرچشمه تفرقه و نفاق در میان مسلمانان می‌شوند
در اینکه مراد از آیه چه کسانی هستند جمعی از مفسران معتقدند که آیه درباره یهود و نصاری نازل شده ولی برخی دیگر معتقدند که آیه اشاره به تفرقه اندازان این امت است که بر اثر تعصب و روح تفوق طلبی و عشق به ریاست سرچشمه تفرقه و نفاق در میان مسلمانان می‌شوند


سپس در یک جمع بندی از دو دیدگاه مذکورمی خوانیم:
سپس در یک جمع‌بندی از دو دیدگاه مذکورمی‌خوانیم:


اگر مشاهده کنیم که در روایات اهل بیت و همچنین اهل تسنن نقل شده است که این آیه اشاره به گمراهان و تفرقه‌اندازن و بدعت‌گذاران این امت است در حقیقت از قبیل بیان مصداق می‌باشد زیرا اگر این مصداق بیان نمی‌شد ممکن بود عده‌ای تصور کنند که منظور از آن منحصران دیگران هستند. در روایتی از امام باقر علیه السلام در ذیل همین آیه نقل شده است آیه اشاره به کسانی است که از امیرالمؤمنین جدا شده‌اند و به دسته جات مختلف تقسیم گردیده اند.<ref>الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج 4، ص 528 ـ 534</ref>
اگر مشاهده کنیم که در روایات اهل بیت و همچنین اهل تسنن نقل شده است که این آیه اشاره به گمراهان و تفرقه‌اندازن و بدعت‌گذاران این امت است در حقیقت از قبیل بیان مصداق می‌باشد زیرا اگر این مصداق بیان نمی‌شد ممکن بود عده‌ای تصور کنند که منظور از آن منحصران دیگران هستند. در روایتی از امام باقر علیه‌السلام در ذیل همین آیه نقل شده است آیه اشاره به کسانی است که از امیرالمؤمنین جدا شده‌اند و به دسته جات مختلف تقسیم گردیده‌اند.<ref>الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج 4، ص 528 ـ 534</ref>


در روایتی دیگرامام باقر علیه السلام در ذیل آیه شریفه می‌فرماید:
در روایتی دیگرامام باقر علیه‌السلام در ذیل آیه شریفه می‌فرماید:


«جعلوا دین الله أدیاناً لإکفار بعضهم بعضاً وصاروا أحزاباً وفرقاً لست منهم فی شیء»<ref>بحار الأنوار، ج 9، ص 93</ref>
«جعلوا دین الله أدیاناً لإکفار بعضهم بعضاً وصاروا أحزاباً وفرقاً لست منهم فی شیء»<ref>بحار الأنوار، ج 9، ص 93</ref>
خط ۳۶۶: خط ۳۶۶:
در تفسیر ابن أبی حاتم، نیز ذیل آیه شریفه آمده است:
در تفسیر ابن أبی حاتم، نیز ذیل آیه شریفه آمده است:


عمر از پیامبر (ص) نقل می‌کندکه آن حضرت به عائشه فرمود مراد از إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً هوا پرستان و اصحاب بدعت هستند و برای هر گنهکاری راه توبه باز است جز اصحاب بدعت که خداوند از انها بیزاری جسته و من هم از انها بیزارم <ref>تفسیر ابن أبی حاتم، ج 5، ص 1429 ـ1431 </ref>
عمر از پیامبر (ص) نقل می‌کندکه آن حضرت به عائشه فرمود مراد از إنّ الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعاً هوا پرستان و اصحاب بدعت هستند و برای هر گنهکاری راه توبه باز است جز اصحاب بدعت که خداوند از آنها بیزاری جسته و من هم از آنها بیزارم <ref>تفسیر ابن أبی حاتم، ج 5، ص 1429 ـ1431 </ref>


در تفسیر الرازی، وابن عربی و ابن کثیر و...نیز نظیر مطالب فوق بیان شده است چنانکه در تفسیر الرازی ذیل آیه شریفه می‌خوانیم:
در تفسیر الرازی، وابن عربی و ابن کثیر و...نیز نظیر مطالب فوق بیان شده است چنانکه در تفسیر الرازی ذیل آیه شریفه می‌خوانیم:
خط ۳۷۹: خط ۳۷۹:
تفسیر ابن کثیر،:
تفسیر ابن کثیر،:


ایشان بعد از بیان روایتی از عائشه که «الذین فرقوا دینهم» را بر اصحاب بدعت تطبیق می‌کند، می‌گوید: آیه مذکور حکم کلی و جامعی را برای تمام کسانی که در دین الهی تفرقه و تشتت ایجاد می‌کنند بیان می‌کند بنا بر این اختصاص به یهود و نصاری نخواهد داشت و در مورد مسلمانان نیز جاری خواهد بود:  
ایشان بعد از بیان روایتی از عائشه که «الذین فرقوا دینهم» را بر اصحاب بدعت تطبیق می‌کند، می‌گوید: آیه مذکور حکم کلی و جامعی را برای تمام کسانی که در دین الهی تفرقه و تشتت ایجاد می‌کنند بیان می‌کند بنابراین اختصاص به یهود و نصاری نخواهد داشت و در مورد مسلمانان نیز جاری خواهد بود:  


والظاهر أنّ الآیة عامة فی کل من فارق دین الله وکان مخالفا له فإن الله بعث رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله وشرعة واحد لا اختلاف فیه ولا افتراق فمن اختلف فیه «وکانوا شیعاً» أی فرقاً کأهل الملل والنحل والأهواء والضلالات فإن الله تعالی قد برأ رسول الله صلی الله علیه وآله مما هم فیه وهذه الآیة کقوله تعالی: {شرع حکم من الدین ما وصی به نوحاً والذی أوحینا إلیک...} وفی الحدیث: نحن معاشر الأنبیاء أولاد علات دیننا واحد». انتهی <ref>تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص204</ref>  
والظاهر أنّ الآیة عامة فی کل من فارق دین الله وکان مخالفا له فإن الله بعث رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله وشرعة واحد لا اختلاف فیه ولا افتراق فمن اختلف فیه «وکانوا شیعاً» أی فرقاً کأهل الملل والنحل والأهواء والضلالات فإن الله تعالی قد برأ رسول الله صلی الله علیه وآله مما هم فیه وهذه الآیة کقوله تعالی: {شرع حکم من الدین ما وصی به نوحاً والذی أوحینا إلیک...} وفی الحدیث: نحن معاشر الأنبیاء أولاد علات دیننا واحد». انتهی <ref>تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص204</ref>  
خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:


[[پانویس]]
[[پانویس]]
{{پانویس رنگی}}
[[رده:مقاله‌ها]]
 
[[رده:مقالات]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]