قریش: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
[[پرونده:قریش.jpg|بندانگشتی|قریش]]
[[پرونده:قریش.jpg|بندانگشتی|قریش]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام  
!نام
|قُرَیش
|قُرَیش
|-
|-
خط ۲۲: خط ۲۲:
|-
|-
|مکان استقرار
|مکان استقرار
|مکه  
|مکه
|-
|-
|حوادث
|حوادث
خط ۳۶: خط ۳۶:
بیشتر نسب شناسان عقیده دارند که قریش لقب نضر بن کنانه، جد دوازدهم [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است؛ از این رو هر طایفه ای که نسبش به «نضر بن کنانه» برسد، «قریشی» خوانده می شود و از قبیله قریش به شمار می آید. برخی دیگر از دانشمندان نسب شناس، قریش را لقب فهر بن مالک، جد دهم پیامبر اکرم دانسته اند و نسل او را قریشی به شمار می آوردند. <ref>قریش، کتابخانه طهور</ref>
بیشتر نسب شناسان عقیده دارند که قریش لقب نضر بن کنانه، جد دوازدهم [[پیامبر اکرم(ص)]] بوده است؛ از این رو هر طایفه ای که نسبش به «نضر بن کنانه» برسد، «قریشی» خوانده می شود و از قبیله قریش به شمار می آید. برخی دیگر از دانشمندان نسب شناس، قریش را لقب فهر بن مالک، جد دهم پیامبر اکرم دانسته اند و نسل او را قریشی به شمار می آوردند. <ref>قریش، کتابخانه طهور</ref>


نظر دیگر در مورد دلیل نامگذارى آن‌ها به قریش با توجه به ریشه این کلمه بیان شده است به این صورت که "قریش" از ریشه قرش و به معناى كسب و نیز جمع شدن است و قرشیان، چنان كه در سوره قریش آمده، سفرهاى بازرگانى زمستانه و تابستانه داشته اند و آنان كه قبلاً در سرزمین مختلف پراكنده بودند، در [[مكه]] جمع شده و اسكان یافتند.
نظر دیگر در مورد دلیل نامگذارى آن‌ها به قریش با توجه به ریشه این کلمه بیان شده است به این صورت که "قریش" از ریشه قرش و به معناى كسب و نیز جمع شدن است و قرشیان، چنان كه در سوره قریش آمده، سفرهاى بازرگانى زمستانه و تابستانه داشته اند و آنان كه قبلاً در سرزمین مختلف پراكنده بودند، در مكه جمع شده و اسكان یافتند.
<ref>محمد محمدحسن شرّاب، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى. (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است).</ref>
<ref>محمد محمدحسن شرّاب، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى. (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است).</ref>
   
   
خط ۴۳: خط ۴۳:
مسعودی، مورخ مشهور اسلامی، طایفه های قبیله ی بزرگ قریش مقارن ظهور اسلام را 25 طایفه به شرح زیر دانسته است:
مسعودی، مورخ مشهور اسلامی، طایفه های قبیله ی بزرگ قریش مقارن ظهور اسلام را 25 طایفه به شرح زیر دانسته است:


# بنی هاشم
#بنی هاشم
# بنی مطلب
#بنی مطلب
# بنی حارث
#بنی حارث
# بنی امیه
#بنی امیه
# بنی نوفل
#بنی نوفل
# بنی حارث بن فهر
#بنی حارث بن فهر
# بنی اسد
#بنی اسد
# بنی عبدالدار
#بنی عبدالدار
# بنی زهره
#بنی زهره
# بنی تیم بن مره
#بنی تیم بن مره
# بنی مخزوم
#بنی مخزوم
# بنی یقظه
#بنی یقظه
# بنی مره
#بنی مره
# بنی عدی بن کعب
#بنی عدی بن کعب
# بنی سهم
#بنی سهم
# بنی جمح
#بنی جمح
# بنی مالک
#بنی مالک
# بنی معیط
#بنی معیط
# بنی نزار
#بنی نزار
# بنی سامه
#بنی سامه
# بنی ادرم
#بنی ادرم
# بنی محارب
#بنی محارب
# بنی حارث بن عبدالله
#بنی حارث بن عبدالله
# بنی خزیمه
#بنی خزیمه
# بنی بنانه
#بنی بنانه
#  
#
 
از طوایف 25 گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح یا قریش بطحاء» شهرت داشتند و طایفه هایی نیز در کوه ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.<ref> قریش، کتابخانه طهور</ref>
از طوایف 25 گانه قریش، برخی در سرزمین بطحاء (مناطق هموار مکه) ساکن بودند که به «قریش بطاح یا قریش بطحاء» شهرت داشتند و طایفه هایی نیز در کوه ها و بیرون شهر مکه ساکن بودند که به «قریش ظواهر» مشهور بودند.<ref> قریش، کتابخانه طهور</ref>


خط ۱۰۷: خط ۱۰۸:
=قریش پس از اسلام=
=قریش پس از اسلام=


قریش، پیش از اسلام شهرتی داشته اما جایگاه آن بعد از اسلام چندین برابر شد، ‌مهمترین و اصلی‌ترین علتی که باعث عظمت جایگاه قریش در بین اعراب شد، این نکته است که پیامبر (ص) از این قبیله بود و این خود مهمترین عامل شهرت برای قریش بود. از طرف دیگر بنی‌امیه به تدریج از یک سو با غضب منصب خلافت از [[امام حسن(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسن (ع)</ref> و شهادت مظلومانه [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین (ع)</ref>، خلافت را از بنی‌هاشم به بنی‌امیه انتقال داده و از طرفی این اصل را مطرح کردند که خلفا باید قریشی باشند نه هاشمی. آنان برای این سخن خود احادیثی نیز ساختند و بدین ترتیب در‌ اندیشه‌ سیاسی مذهبی [[اهل سنت]] این اصل استقرار کامل یافت. البته اهمیت قریشی بودن [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref>، از همان روزهای نخست خلافت نیز مطرح بود؛ چنانکه عباس به [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> می‌گفت: اگر من و [[ابوسیفیان]] با تو [[بیعت]]<ref>ر.ک:مقاله بیعت</ref> می‌کردیم، فرزندان عبد مناف با ما مخالفت نمی‌کردند، و اگر آن‌ها مخالفت نمی‌کردند هیچ کس از قریش با ما اختلاف نمی‌کرد، و اگر قریش با تو بیعت می‌کرد هیچ کس از عرب، با تو مخالفت نمی‌نمود. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۸</ref>
قریش، پیش از اسلام شهرتی داشته اما جایگاه آن بعد از اسلام چندین برابر شد، ‌مهمترین و اصلی‌ترین علتی که باعث عظمت جایگاه قریش در بین اعراب شد، این نکته است که پیامبر (ص) از این قبیله بود و این خود مهمترین عامل شهرت برای قریش بود. از طرف دیگر بنی‌امیه به تدریج از یک سو با غضب منصب خلافت از [[امام حسن(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسن (ع)</ref> و شهادت مظلومانه [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین (ع)</ref>، خلافت را از بنی‌هاشم به بنی‌امیه انتقال داده و از طرفی این اصل را مطرح کردند که خلفا باید قریشی باشند نه هاشمی. آنان برای این سخن خود احادیثی نیز ساختند و بدین ترتیب در‌ اندیشه‌ سیاسی مذهبی [[اهل سنت]] این اصل استقرار کامل یافت. البته اهمیت قریشی بودن [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref>، از همان روزهای نخست خلافت نیز مطرح بود؛ چنانکه عباس به [[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی (ع)</ref> می‌گفت: اگر من و [[ابوسفیان]] با تو [[بیعت]]<ref>ر.ک:مقاله بیعت</ref> می‌کردیم، فرزندان عبد مناف با ما مخالفت نمی‌کردند، و اگر آن‌ها مخالفت نمی‌کردند هیچ کس از قریش با ما اختلاف نمی‌کرد، و اگر قریش با تو بیعت می‌کرد هیچ کس از عرب، با تو مخالفت نمی‌نمود. <ref> ابوحامد عبدالحمید، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۸</ref>


در هر حال، مساله‌ شهرت قریش تا‌ اندازه‌ای مربوط به قبل از بعثت و مقداری مربوط به بعد از اسلام است. قبل از بعثت، کسانی از عرب، قریش را از خاندان غسان و کسری نیز برتر می‌دانسته‌اند. جواد علی پس از بحث در این باره می‌نویسد: به اعتقاد من این اسلام بوده که قریش را قریش کرده، آن‌ها را بر عرب‌ها سیادت داده و به این موفقیت رسانده است. <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۱۲۶</ref>
در هر حال، مساله‌ شهرت قریش تا‌ اندازه‌ای مربوط به قبل از بعثت و مقداری مربوط به بعد از اسلام است. قبل از بعثت، کسانی از عرب، قریش را از خاندان غسان و کسری نیز برتر می‌دانسته‌اند. جواد علی پس از بحث در این باره می‌نویسد: به اعتقاد من این اسلام بوده که قریش را قریش کرده، آن‌ها را بر عرب‌ها سیادت داده و به این موفقیت رسانده است. <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۱۲۶</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش