قضا و قدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


=مقدمه=
=مقدمه=
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداخته‌اند مسأله قضاء و قدر است که یکی از پیچیده‌ترین مسائل الهیات بشمار می‌رود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیت‌های اختیاریش تشکیل می‌دهد یعنی چگونه می‌توان از یک سوی به قضاء و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت‌ خودش پذیرفت.
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداخته‌اند مسأله قضاء و قدر است که یکی از پیچیده‌ترین مسائل الهیات بشمار می‌رود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیت‌های اختیاریش تشکیل می‌دهد یعنی چگونه می‌توان از یک سوی به قضاء و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت‌ خودش پذیرفت.


خط ۱۲: خط ۱۱:


=معنای لغوی و اصطلاحی=
=معنای لغوی و اصطلاحی=
[ویرایش]
واژه قضاء بمعنای گذراندن و به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز بمعنای داوری کردن که نوعی یکسره کردن اعتباری است بکار می‌رود و واژه قدر و تقدیر بمعنای‌ اندازه و‌ اندازه‌گیری و چیزی را با‌ اندازه معینی ساختن استعمال می‌شود و گاهی قضاء و قدر بصورت مترادفین بمعنای سرنوشت به کار می‌رود و گویا نکته استفاده از واژه نوشتن در ترجمه آنها این است که بر حسب تعالیم دینی قضاء و قدر موجودات در کتاب و لوحی نوشته شده است.[۱]
واژه قضاء بمعنای گذراندن و به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز بمعنای داوری کردن که نوعی یکسره کردن اعتباری است بکار می‌رود و واژه قدر و تقدیر بمعنای‌ اندازه و‌ اندازه‌گیری و چیزی را با‌ اندازه معینی ساختن استعمال می‌شود و گاهی قضاء و قدر بصورت مترادفین بمعنای سرنوشت به کار می‌رود و گویا نکته استفاده از واژه نوشتن در ترجمه آنها این است که بر حسب تعالیم دینی قضاء و قدر موجودات در کتاب و لوحی نوشته شده است.[۱]


خط ۲۰: خط ۱۷:


=آیات درباره قضا و قدر=
=آیات درباره قضا و قدر=
[ویرایش]
آیات درباره قضا و قدر بسیار است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
آیات درباره قضا و قدر بسیار است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
قرآن درباره قدر می‌فرماید: «اِنّا کلَّ شَیء خَلَقْناهُ بِقَدَر؛[۲] ما هر چیزی را به‌اندازه آفریده‌ایم».
قرآن درباره قدر می‌فرماید: «اِنّا کلَّ شَیء خَلَقْناهُ بِقَدَر؛[۲] ما هر چیزی را به‌اندازه آفریده‌ایم».
خط ۳۲: خط ۲۷:


=تبیین فلسفی=
=تبیین فلسفی=
[ویرایش]
بعضی از بزرگان، قضاء و قدر را بر رابطه علی و معلولی بین موجودات تطبیق کرده و قدر را عبارت از نسبت امکانی شی‌ء با علل ناقصه و قضاء را نسبت ضروری معلول با علت تامه دانسته‌اند یعنی هر گاه معلولی با هر یک از اجزاء علت تامه یا با همه آنها به استثناء جزء اخیر سنجیده شود نسبت آن امکان بالقیاس و هر گاه با کل علت تامه سنجیده شود نسبت آن ضرورت بالقیاس خواهد بود که از اولی به قدر و از دومی به قضاء تعبیر می‌شود.
بعضی از بزرگان، قضاء و قدر را بر رابطه علی و معلولی بین موجودات تطبیق کرده و قدر را عبارت از نسبت امکانی شی‌ء با علل ناقصه و قضاء را نسبت ضروری معلول با علت تامه دانسته‌اند یعنی هر گاه معلولی با هر یک از اجزاء علت تامه یا با همه آنها به استثناء جزء اخیر سنجیده شود نسبت آن امکان بالقیاس و هر گاه با کل علت تامه سنجیده شود نسبت آن ضرورت بالقیاس خواهد بود که از اولی به قدر و از دومی به قضاء تعبیر می‌شود.


خط ۴۰: خط ۳۳:


=قضا و قدر تکوینی و تشریعی=
=قضا و قدر تکوینی و تشریعی=
[ویرایش]
مسلّماً قطعیت یافتن وجود هر شىء بر اساس نظام علت و معلول، در گرو تحقق علت تامه آن شىء است، و از آنجا که نظام علت و معلول به خدا منتهى مى‌گردد در حقیقت قطعیت هر چیزى مستند به قدرت و مشیت او است. این، قضاى خداوند در مقام فعل و آفرینش است، و علم ازلی خداوند در مورد این حتمیت، قضاى ذاتى خداوند مى باشد.
مسلّماً قطعیت یافتن وجود هر شىء بر اساس نظام علت و معلول، در گرو تحقق علت تامه آن شىء است، و از آنجا که نظام علت و معلول به خدا منتهى مى‌گردد در حقیقت قطعیت هر چیزى مستند به قدرت و مشیت او است. این، قضاى خداوند در مقام فعل و آفرینش است، و علم ازلی خداوند در مورد این حتمیت، قضاى ذاتى خداوند مى باشد.


خط ۵۲: خط ۴۳:


=قضا و قدر علمی و عینی=
=قضا و قدر علمی و عینی=
[ویرایش]
گاهی تقدیر و قضاء الهی، همانگونه که اشاره شد به معنای علم خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط پیدایش پدیده‌ها و نیز علم به وقوع حتمی آنها به کار می‌رود که آن را "قضا و قدر علمی" می‌نامند. و گاهی به معنای انتساب سیر تدریجی پدیده‌ها و نیز انتساب تحقق عینی آنها به خدای متعال، استعمال می‌شود و "قضا و قدر عینی یا فعلی" نام می‌گیرد.[۱۱]
گاهی تقدیر و قضاء الهی، همانگونه که اشاره شد به معنای علم خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط پیدایش پدیده‌ها و نیز علم به وقوع حتمی آنها به کار می‌رود که آن را "قضا و قدر علمی" می‌نامند. و گاهی به معنای انتساب سیر تدریجی پدیده‌ها و نیز انتساب تحقق عینی آنها به خدای متعال، استعمال می‌شود و "قضا و قدر عینی یا فعلی" نام می‌گیرد.[۱۱]


خط ۶۸: خط ۵۷:


=مراتب فعل=
=مراتب فعل=
[ویرایش]
هر گاه عقل ماهیتی را در نظر بگیرد که اقتضائی نسبت به وجود و عدم ندارد و بعبارت دیگر نسبت آن به وجود و عدم یکسان است‌ حکم می‌کند که برای خروج از این حد تساوی نیازمند به موجود دیگری است که آن را علت می‌نامیم و این همان مطلبی است که حکماء گفته‌اند که ملاک احتیاج معلول به علت امکان ماهوی است و قبلا گفته شد که بر اساس اصالة الوجود باید فقر وجودی را بجای امکان ماهوی قرار داد.
هر گاه عقل ماهیتی را در نظر بگیرد که اقتضائی نسبت به وجود و عدم ندارد و بعبارت دیگر نسبت آن به وجود و عدم یکسان است‌ حکم می‌کند که برای خروج از این حد تساوی نیازمند به موجود دیگری است که آن را علت می‌نامیم و این همان مطلبی است که حکماء گفته‌اند که ملاک احتیاج معلول به علت امکان ماهوی است و قبلا گفته شد که بر اساس اصالة الوجود باید فقر وجودی را بجای امکان ماهوی قرار داد.


خط ۹۵: خط ۸۲:


=رابطه قضاء و قدر با اختیار انسان=
=رابطه قضاء و قدر با اختیار انسان=
[ویرایش]
اشکال در کیفیت جمع بین قضاء و قدر الهی و اختیار انسانی همان اشکالی است که با شدت بیشتری در توحید افعالی بمعنای توحید در افاضه وجود پیش می‌آید.
اشکال در کیفیت جمع بین قضاء و قدر الهی و اختیار انسانی همان اشکالی است که با شدت بیشتری در توحید افعالی بمعنای توحید در افاضه وجود پیش می‌آید.
حاصل جواب از این اشکال آن است که استناد فعل به فاعل قریب و مباشر و به خدای متعال در دو سطح است و فاعلیت الهی در طول فاعلیت انسان قرار دارد و چنان نیست که کارهایی که از انسان سر می‌زند یا باید مستند به او باشد و یا مستند به خدای متعال بلکه این کارها در عین حال که مستند به اراده و اختیار انسان است در سطح بالاتری مستند به خدای متعال می‌باشد و اگر اراده الهی تعلق نگیرد نه انسانی هست و نه علم و قدرتی و نه اراده و اختیاری و نه کار و نتیجه کاری و وجود همگی آنها نسبت به خدای متعال عین ربط و تعلق و وابستگی است و هیچکدام هیچ‌گونه استقلالی از خودشان ندارند.
حاصل جواب از این اشکال آن است که استناد فعل به فاعل قریب و مباشر و به خدای متعال در دو سطح است و فاعلیت الهی در طول فاعلیت انسان قرار دارد و چنان نیست که کارهایی که از انسان سر می‌زند یا باید مستند به او باشد و یا مستند به خدای متعال بلکه این کارها در عین حال که مستند به اراده و اختیار انسان است در سطح بالاتری مستند به خدای متعال می‌باشد و اگر اراده الهی تعلق نگیرد نه انسانی هست و نه علم و قدرتی و نه اراده و اختیاری و نه کار و نتیجه کاری و وجود همگی آنها نسبت به خدای متعال عین ربط و تعلق و وابستگی است و هیچکدام هیچ‌گونه استقلالی از خودشان ندارند.
خط ۱۱۲: خط ۹۷:


=فایده بحث=
=فایده بحث=
[ویرایش]
با توجه به تاکیدی که در تعالیم دینی در مورد اعتقاد به قضاء و قدر شده است این سؤال مطرح می‌شود که راز این تاکیدها چیست.
با توجه به تاکیدی که در تعالیم دینی در مورد اعتقاد به قضاء و قدر شده است این سؤال مطرح می‌شود که راز این تاکیدها چیست.
پاسخ این است که اعتقاد به قضاء و قدر دو نوع فایده مهم علمی و عملی دارد:
پاسخ این است که اعتقاد به قضاء و قدر دو نوع فایده مهم علمی و عملی دارد:
confirmed
۸٬۰۶۲

ویرایش