لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱٬۴۲۸: خط ۱٬۴۲۸:
1-3 ژئوپلتیک مناطق کوهستانی
1-3 ژئوپلتیک مناطق کوهستانی


خاورمیانه به سه قسمت شرق مدیترانه، خلیج فارس و شمال آفریقا تقسیم می‌شود. در منطقۀ شامات، لبنان تنها کشوری است که رشته‌کوه‌های بلند دارد. در کشورهای سوریه، عراق، عربستان و دیگر مناطق عربی منطقۀ کوهستانی وجود ندارد. زمانی‌که وسایل ارتباطی مانند حال نبود، عبور و زندگی در مناطق کوهستانی بسیار سخت بود. تاریخ منطقه نیز، تاریخ حکومت‌ها و امپراتوری‌های ستمگر بود. امپراتوری ایران و امپراطوری عثمانی از جملۀ این حکومت‌هاست. در این منطقه هرگز دموکراسی حکم‌فرما نبوده است. لبنان در قلمرو امپراتوری عثمانی بود. در این امپراتوری‌ها که به نام اسلام حکومت می‌کردند، اقلیت‌ها امنیت نداشتند. البته، وضع مارونی‌ها در مقایسه با شیعیان بسیار بهتر بود، چرا‌که مسیحی بودند و حکومت آن‌ها را اهل کتاب می‌دانست و به پرداخت جزیه اکتفا می‌کرد. ولی با این حال، بسیاری از آنان قتل عام ‌شدند، مانند قتل‌عام ارامنه در ترکیه در پایان امپراتوری عثمانی.
خاورمیانه به سه قسمت شرق مدیترانه، خلیج فارس و شمال آفریقا تقسیم می‌شود. در منطقۀ شامات، لبنان تنها کشوری است که رشته‌کوه‌های بلند دارد. در کشورهای سوریه، عراق، عربستان و دیگر مناطق عربی منطقۀ کوهستانی وجود ندارد. زمانی‌که وسایل ارتباطی مانند حال نبود، عبور و زندگی در مناطق کوهستانی بسیار سخت بود. تاریخ منطقه نیز، تاریخ حکومت‌ها و امپراتوری‌های ستمگر بود. امپراتوری ایران و امپراطوری عثمانی از جمله این حکومت‌هاست. در این منطقه هرگز دموکراسی حکم‌فرما نبوده است. لبنان در قلمرو امپراتوری عثمانی بود. در این امپراتوری‌ها که به نام اسلام حکومت می‌کردند، اقلیت‌ها امنیت نداشتند. البته، وضع مارونی‌ها در مقایسه با شیعیان بسیار بهتر بود، چرا‌که مسیحی بودند و حکومت آن‌ها را اهل کتاب می‌دانست و به پرداخت جزیه اکتفا می‌کرد. ولی با این حال، بسیاری از آنان قتل عام ‌شدند، مانند قتل‌عام ارامنه در ترکیه در پایان امپراتوری عثمانی.


بعد از وفات حضرت رسول‌(ص)، شیعیان حضرت علی(ع) تحت فشار بودند و این فشارها بعد از جنگ صفیّن و بعد از شهادت حضرت علی(ع) و اوج گیری حکومت بنی‌امیه بیشتر شد و به قتل عام‌های بسیاری انجامید. در سه قرن اول اسلام، شیعه به شدت تحت فشار و قتل‌عام حکام واقع شد که به اسم خلافت اسلامی، به اسم قرآن و‌ به اسم جانشینی پیامبر این همه ظلم و جرم ‌کردند و خلافت را به سلطنت تبدیل کرده بودند.
بعد از وفات حضرت رسول‌(ص)، شیعیان حضرت علی(ع) تحت فشار بودند و این فشارها بعد از جنگ صفیّن و بعد از شهادت حضرت علی(ع) و اوج گیری حکومت بنی‌امیه بیشتر شد و به قتل عام‌های بسیاری انجامید. در سه قرن اول اسلام، شیعه به شدت تحت فشار و قتل‌عام حکام واقع شد که به اسم خلافت اسلامی، به اسم قرآن و‌ به اسم جانشینی پیامبر این همه ظلم و جرم ‌کردند و خلافت را به سلطنت تبدیل کرده بودند.
خط ۱٬۷۵۱: خط ۱٬۷۵۱:


1. مکتب عربستان
1. مکتب عربستان
خاندان الشهال دین خود را از این مکتب گرفتند. داعی الإسلام الشهال می گوید: ما و آنان در اصول علمی و نظری اتفاق نظر داریم؛ ولی در بخش هایی از سبک اجرایی این رویکرد سلفی، با یکدیگر اختلاف نظر داریم.
خاندان الشهال دین خود را از این مکتب گرفتند. [[داعی الإسلام الشهال]] می گوید: ما و آنان در اصول علمی و نظری اتفاق نظر داریم؛ ولی در بخش هایی از سبک اجرایی این رویکرد سلفی، با یکدیگر اختلاف نظر داریم.


2. مکتب کویت
2. مکتب کویت
نمایندگی این مکتب را خاندان «الزعبی» به سرکردگی شیخ «صفوان الزعبی» بر عهده دارند. وی یکی از شخصیت های برجسته «تجمع المعاهد والمؤسسات السلفية/ اتحادیه مؤسسات و نهادهای سلفی» و رئیس هیئت امنای انجمن «وقف التراث الإسلامي» به شمار می رود. این انجمن در امتداد انجمن «إحياء التراث السلفية» کویت قرار داشت؛ انجمنی که از الزعبی حمایت مالی می کرد. به خاطر این انجمن، سفارت کویت در لبنان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده بود. الزعبی می گوید: اگر این حرف درست باشد که ما اهمیت خود را از کویت گرفته ایم، مسئله ای ناپسند یا یک تهمت نیست؛ بلکه این امر باعث افتخار ما خواهد بود؛ ولی واقعیت این است که ملت، دولت و انجمن های خیریه کویت در امور لبنان مداخله نمی کنند.
نمایندگی این مکتب را خاندان «الزعبی» به سرکردگی شیخ «[[صفوان الزعبی]]» بر عهده دارند. وی یکی از شخصیت های برجسته «تجمع المعاهد والمؤسسات السلفية/ اتحادیه مؤسسات و نهادهای سلفی» و رئیس هیئت امنای انجمن «وقف التراث الإسلامي» به شمار می رود. این انجمن در امتداد انجمن «إحياء التراث السلفية» کویت قرار داشت؛ انجمنی که از الزعبی حمایت مالی می کرد. به خاطر این انجمن، سفارت کویت در لبنان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده بود. الزعبی می گوید: اگر این حرف درست باشد که ما اهمیت خود را از کویت گرفته ایم، مسئله ای ناپسند یا یک تهمت نیست؛ بلکه این امر باعث افتخار ما خواهد بود؛ ولی واقعیت این است که ملت، دولت و انجمن های خیریه کویت در امور لبنان مداخله نمی کنند.


جنبش سلفی به سرکردگی خاندان الشهال در طرابلس اعلام موجودیت کرد. این خاندان در لبنان جنبه تاریخی سلفیت را به نمایش گذاشتند؛ ولی اخیرا نسل جدیدی از سلفیت پا به عرصه گذاشته است که جوانی 35 ساله به نام «صفوان الزعبی» سرکردگی آن را بر عهده دارد. وی نمایندگی انجمن کویتی «احیاء التراث» را نیز عهده دار می باشد. صفوان بسیار کوشید تا از طریق این انجمن، پای سلفی ها را به عرصه اجتماعی لبنان باز کند تا علی رغم سن کم خود بتواند در میان رهبران سلفی لبنان، به یکی از رهبران بزرگ تبدیل شود و احترام و مقبولیت او به جایی برسد که بتواند مکتبی مستقل تشکیل دهد. پس از اختلاف میان شیخ داعی الإسلام الشهال و حسن الشهال، شوهرخواهر و پسرعموی وی، صفوان الزعبی نقش برجسته تری یافت؛ به ویژه زمانی که به تنهایی توافق نامه گفت وگو با حزب الله را امضا کرد.
جنبش سلفی به سرکردگی خاندان الشهال در طرابلس اعلام موجودیت کرد. این خاندان در لبنان جنبه تاریخی سلفیت را به نمایش گذاشتند؛ ولی اخیرا نسل جدیدی از سلفیت پا به عرصه گذاشته است که جوانی 35 ساله به نام «صفوان الزعبی» سرکردگی آن را بر عهده دارد. وی نمایندگی انجمن کویتی «احیاء التراث» را نیز عهده دار می باشد. صفوان بسیار کوشید تا از طریق این انجمن، پای سلفی ها را به عرصه اجتماعی لبنان باز کند تا علی رغم سن کم خود بتواند در میان رهبران سلفی لبنان، به یکی از رهبران بزرگ تبدیل شود و احترام و مقبولیت او به جایی برسد که بتواند مکتبی مستقل تشکیل دهد. پس از اختلاف میان شیخ داعی الإسلام الشهال و حسن الشهال، شوهرخواهر و پسرعموی وی، صفوان الزعبی نقش برجسته تری یافت؛ به ویژه زمانی که به تنهایی توافق نامه گفت وگو با حزب الله را امضا کرد.
خط ۱٬۷۶۳: خط ۱٬۷۶۳:


1. گروه ابوعایشه
1. گروه ابوعایشه
این گروه از نخستین گروه های جهادی در تاریخ لبنان به شمار می رود. عناصر آن برای آموزش کار با اسلحه، به کوه های «الضنیة» در شمال این کشور پناه برده بودند. سرکردگی این افراد را «بسام کنج» ملقب به «ابوعایشه» بر عهده داشت. وی جزء اندک لبنانی هایی است که به همراه یکی از همرزمانش در جهاد افغانستان شرکت داشتند. آنان در سال 2000 درگیری های خشونت باری با ارتش لبنان داشتند که در پی آن بسام کشته شد و همرزمش بازداشت گردید.
این گروه از نخستین گروه های جهادی در تاریخ لبنان به شمار می رود. عناصر آن برای آموزش کار با اسلحه، به کوه های «الضنیة» در شمال این کشور پناه برده بودند. سرکردگی این افراد را «[[بسام کنج]]» ملقب به «ابوعایشه» بر عهده داشت. وی جزء اندک لبنانی هایی است که به همراه یکی از همرزمانش در جهاد افغانستان شرکت داشتند. آنان در سال 2000 درگیری های خشونت باری با ارتش لبنان داشتند که در پی آن بسام کشته شد و همرزمش بازداشت گردید.


مدتی بعد، گروه های کوچک جهادی اعلام موجودیت کردند که اردوگاه های پناهندگان فلسطینی را بستری مناسب برای خود یافتند و از عوامل متعدد سیاسی، امنیتی و اجتماعی بهره بردند؛ مانند: تشکیلات جند الشام، فتح الإسلام و عصبة الأنصار.
مدتی بعد، گروه های کوچک جهادی اعلام موجودیت کردند که اردوگاه های پناهندگان فلسطینی را بستری مناسب برای خود یافتند و از عوامل متعدد سیاسی، امنیتی و اجتماعی بهره بردند؛ مانند: تشکیلات جند الشام، فتح الإسلام و عصبة الأنصار.


2. عصبة الأنصار
2. عصبة الأنصار
گروهی فلسطینی و مسلح است که «هشام شریدة» آن را تأسیس کرد. وی در درگیری با جنبش فتح کشته شد. این تشکیلات در اردوگاه «عین الحلوة» در جنوب لبنان تمرکز دارد. در اصل، جنبشی سلفی شمرده نمی شود؛ ولی تحت تأثیر تفکرات سلفی قرار گرفته است. نام آن با عملیات ترور «نزار الحلبی» رئیس انجمن احباش گره خورده است. به دنبال حوادث «نهر البارد» میان ارتش لبنان و گروه جند الشام درگیری هایی ایجاد شده بود که این تشکیلات در پایان دادن به این درگیری ها نقش داشت. هدف اصلی این تشکیلات، احیای خلافت اسلامی است. سرزمین جهاد را سرزمینی می دانند که از سوی دشمن اشغال شده است؛ لذا معتقدند که لبنان باید در مسیر جهاد در راه خدا گام بردارد؛ چه در جهت جنگ با یهود باشد و چه در جهت حمایت از این جنگ.
گروهی فلسطینی و مسلح است که «هشام شریدة» آن را تأسیس کرد. وی در درگیری با جنبش فتح کشته شد. این تشکیلات در اردوگاه «عین الحلوة» در جنوب لبنان تمرکز دارد. در اصل، جنبشی سلفی شمرده نمی شود؛ ولی تحت تأثیر تفکرات سلفی قرار گرفته است. نام آن با عملیات ترور «[[نزار الحلبی]]» رئیس انجمن احباش گره خورده است. به دنبال حوادث «نهر البارد» میان ارتش لبنان و گروه جند الشام درگیری هایی ایجاد شده بود که این تشکیلات در پایان دادن به این درگیری ها نقش داشت. هدف اصلی این تشکیلات، احیای خلافت اسلامی است. سرزمین جهاد را سرزمینی می دانند که از سوی دشمن اشغال شده است؛ لذا معتقدند که لبنان باید در مسیر جهاد در راه خدا گام بردارد؛ چه در جهت جنگ با یهود باشد و چه در جهت حمایت از این جنگ.


3. جُندالشام
3. جُندالشام
خط ۱٬۷۸۷: خط ۱٬۷۸۷:
پس از این که اتهامات سابق از او برداشته شد، بار دیگر به فعالیت روی آورد و شورای هیئت دولت، از انجمن «الهداية والإحسان» اعاده حیثیت کرد تا از طریق رادیو، بار دیگر فعالیت خود را در راستای تقویت «اهل سنت و جماعت لبنان» از سر بگیرد. انجمن مؤسسات خود را بازگشایی کرد و با همکاری برخی از شخصیت ها، علی رغم برخی ملاحظات، تشکیلات «اللقاء الإسلامي المستقل» را تأسیس کرد.
پس از این که اتهامات سابق از او برداشته شد، بار دیگر به فعالیت روی آورد و شورای هیئت دولت، از انجمن «الهداية والإحسان» اعاده حیثیت کرد تا از طریق رادیو، بار دیگر فعالیت خود را در راستای تقویت «اهل سنت و جماعت لبنان» از سر بگیرد. انجمن مؤسسات خود را بازگشایی کرد و با همکاری برخی از شخصیت ها، علی رغم برخی ملاحظات، تشکیلات «اللقاء الإسلامي المستقل» را تأسیس کرد.


2. حسن الشهال
2. [[حسن الشهال]]
رئیس انجمن «دعوة العدل و الإحسان»، پسرعمو و شوهرخواهر داعی الإسلام است که ارتباطاتی با انجمن ها و هیئت های کویتی داشت. گفته می شود که این فرد از حمایت ملی این هیئت ها و انجمن ها برخوردار بود. او در سال 2004 کوشید تا برای سرکردگی جنبش سلفی چارچوبی وضع کند. در این زمان، مکتبی موسوم به «مکتب السیاسی الإسلامی» تشکیل داد که متشکل از گروه ها و شخصیت های برجسته سلفی بود و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. هدف از تأسیس این مکتب در واقع پی گیری شرایط سیاسی لبنان عنوان شده بود و تقریبا برای نخستین بار بود که سلفی ها گرایش خود به امور سیاسی را بروز می دادند.
رئیس انجمن «دعوة العدل و الإحسان»، پسرعمو و شوهرخواهر داعی الإسلام است که ارتباطاتی با انجمن ها و هیئت های کویتی داشت. گفته می شود که این فرد از حمایت ملی این هیئت ها و انجمن ها برخوردار بود. او در سال 2004 کوشید تا برای سرکردگی جنبش سلفی چارچوبی وضع کند. در این زمان، مکتبی موسوم به «مکتب السیاسی الإسلامی» تشکیل داد که متشکل از گروه ها و شخصیت های برجسته سلفی بود و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. هدف از تأسیس این مکتب در واقع پی گیری شرایط سیاسی لبنان عنوان شده بود و تقریبا برای نخستین بار بود که سلفی ها گرایش خود به امور سیاسی را بروز می دادند.


3. صفوان الزعبی
3. [[صفوان الزعبی]]
وی رئیس هیئت امنای انجمن «وقف التراث الإسلامی» بود. او به همراه حسن الشهال تصمیم گرفت تا با حزب الله مذاکره کند. این فرد در جنبش سلفی لبنان بیش از آن که نقش سیاسی داشته باشد، نقش اجتماعی داشت. الزعبی مدیریت تعدادی از مؤسسه ها و درمانگاه ها را بر عهده داشت؛ ولی او و جماعت متبوعش در صحنه سیاسی یا نظامی هیچ حضوری نداشتند.
وی رئیس هیئت امنای انجمن «وقف التراث الإسلامی» بود. او به همراه حسن الشهال تصمیم گرفت تا با حزب الله مذاکره کند. این فرد در جنبش سلفی لبنان بیش از آن که نقش سیاسی داشته باشد، نقش اجتماعی داشت. الزعبی مدیریت تعدادی از مؤسسه ها و درمانگاه ها را بر عهده داشت؛ ولی او و جماعت متبوعش در صحنه سیاسی یا نظامی هیچ حضوری نداشتند.


خط ۱٬۸۳۶: خط ۱٬۸۳۶:
فرقه «احباش»
فرقه «احباش»


نام گروهی است که به گروه "حبشی" موسوم شده بود. رهبر این گروه یک روحانی از منطقه هرار اتیوپی است که به لبنان مهاجرت کرده و مدت طولانی در این کشور اقامت کرد. این جمعیت از نظر رهبری وایدئولوژی، در طیف گروه‌های احیاء اسلام بعنوان یک پدیده منحصر به فرد به شمار می‌رود. این گروه در سال 1930 توسط شیخ احمد العجوز تأسیس شد و سپس شیخ مصطفی الغلابینی ریاست آن را به عهده گرفت و در سال 1982 شیخ عبدالله محمد الشیبی الابدری، معروف به حبشی (اهل اتیوپی) رهبری آن را به عهده گرفت. در سال 1983 شیخ نزار الحلبی رهبری گروه را به عهده گرفت. شیخ نزار الحلبی بعدها ترور شد و ترور وی به بروز مشکلات در درون سازمان‌های اسلامی اهل سنت انجامید. از 1982، شاگردان حبشی معروف به الحبش (یا حبشیون) سازمان خود را تبدیل به گروهی فراتر از یک انجمن خیریه کرده و در لبنان و خارج از آن به فعالیت دست زده‌اند.
نام گروهی است که به گروه "حبشی" موسوم شده بود. رهبر این گروه یک روحانی از منطقه هرار اتیوپی است که به لبنان مهاجرت کرده و مدت طولانی در این کشور اقامت کرد. این جمعیت از نظر رهبری وایدئولوژی، در طیف گروه‌های احیاء اسلام بعنوان یک پدیده منحصر به فرد به شمار می‌رود. این گروه در سال 1930 توسط شیخ احمد العجوز تأسیس شد و سپس شیخ مصطفی الغلابینی ریاست آن را به عهده گرفت و در سال 1982 [[شیخ عبدالله محمد الشیبی الابدری]]، معروف به حبشی (اهل اتیوپی) رهبری آن را به عهده گرفت. در سال 1983 شیخ نزار الحلبی رهبری گروه را به عهده گرفت. شیخ نزار الحلبی بعدها ترور شد و ترور وی به بروز مشکلات در درون سازمان‌های اسلامی اهل سنت انجامید. از 1982، شاگردان حبشی معروف به الحبش (یا حبشیون) سازمان خود را تبدیل به گروهی فراتر از یک انجمن خیریه کرده و در لبنان و خارج از آن به فعالیت دست زده‌اند.


در سال‌های اخیر، الحبش کنترل مساجد برج الحیدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988و1989 باجماعت فتحی یکن در نزدیکی مسجد الزعتری در صیدون به نبرد پرداخته است، که این کشمکش ریشه در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسی جنبش معتزله در قرن نهم دارد.
در سال‌های اخیر، الحبش کنترل مساجد برج الحیدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988و1989 باجماعت فتحی یکن در نزدیکی مسجد الزعتری در صیدون به نبرد پرداخته است، که این کشمکش ریشه در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسی جنبش معتزله در قرن نهم دارد.
خط ۱٬۸۸۰: خط ۱٬۸۸۰:
افکار و اصول
افکار و اصول


شیخ محدث (عبدالله الهرری) رهبر دینی احباش در این باره می‌گوید:
[[شیخ محدث (عبدالله الهرری)]] رهبر دینی احباش در این باره می‌گوید:


ما گروهی از مسلمانان هستیم که از یک خط‌مشی جدید و یا یک ایدة نوین پنجاه ساله و یا تصویر بدعت‌گونة دویست ساله و یا یک عقیدة ابتکاری ششصد ساله پیروی نمی‌کنیم. و این ایده‌ها و عقاید به ترتیب از آن سید قطب و تقی الدین نبهانی، محمد بن عبدالوهاب، ابن تیمیه می‌باشد که عبدالوهاب برخی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفت.
ما گروهی از مسلمانان هستیم که از یک خط‌مشی جدید و یا یک ایدة نوین پنجاه ساله و یا تصویر بدعت‌گونة دویست ساله و یا یک عقیدة ابتکاری ششصد ساله پیروی نمی‌کنیم. و این ایده‌ها و عقاید به ترتیب از آن سید قطب و تقی الدین نبهانی، محمد بن عبدالوهاب، ابن تیمیه می‌باشد که عبدالوهاب برخی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفت.
خط ۲٬۰۲۹: خط ۲٬۰۲۹:
=جریان المرده=
=جریان المرده=


جريان المرده عنوان حزبي سياسي در لبنان است كه مسئوليت آن را سليمان طوني فرنجيه برعهده داشته و اعضاي آن را ماروني ها تشكيل مي دهند، اين حزب كه دفتر مركزي آن در منطقه زغرتا قرار دارد، در سال 1986 به دست سليمان فرنجيه فرزند طوني فرنجية رييس جمهور اسبق لبنان تاسيس شد و در ابتداي جنگ هاي داخلي لبنان به عنوان "ارتش آزادي بخش الزغرتاوي" مشهور بود .
جريان المرده عنوان حزبي سياسي در لبنان است كه مسئوليت آن را [[فرنجيه|سليمان طوني فرنجيه]] برعهده داشته و اعضاي آن را ماروني ها تشكيل مي دهند، اين حزب كه دفتر مركزي آن در منطقه زغرتا قرار دارد، در سال 1986 به دست سليمان فرنجيه فرزند طوني فرنجية رييس جمهور اسبق لبنان تاسيس شد و در ابتداي جنگ هاي داخلي لبنان به عنوان "ارتش آزادي بخش الزغرتاوي" مشهور بود .


علت نامگذاري
علت نامگذاري
خط ۲٬۰۳۷: خط ۲٬۰۳۷:
آل فرنجيّة
آل فرنجيّة


به نظر مي آيد خانواده فرنجية از ريشه دار ترين خانواده هاي سياسي مسيحي در لبنان مي باشد كه با آل شمعون و آل جميل، يك مثلث سياسي را تشكيل داده اند. سليمان فرنجيه نيز از اين خانواده است كه در سال ۱۹۷۰ به عنوان پنجمين رييس جمهور لبنان انتخاب شد و تا سال ۱۹۷۶ كه جنگ هاي داخلي شروع گرديد بر اين منصب باقي بود .
به نظر مي آيد خانواده فرنجية از ريشه دار ترين خانواده هاي سياسي مسيحي در لبنان مي باشد كه با [[آل شمعون]] و [[آل جميل]]، يك مثلث سياسي را تشكيل داده اند. سليمان فرنجيه نيز از اين خانواده است كه در سال ۱۹۷۰ به عنوان پنجمين رييس جمهور لبنان انتخاب شد و تا سال ۱۹۷۶ كه جنگ هاي داخلي شروع گرديد بر اين منصب باقي بود .


پس از اين كه رياست جمهوري سليمان فرنجية به پايان رسيد رهبري اين جريان بر عهده طوني فرنجية قرار گرفت در حالي كه وي قبلا توانسته بود به عنوان يكي از نمايندگان پارلمان لبنان در سال 1970 به مجلس راه يابد. طوني سليمان فرنجيه جوان در سال 1941 به دنيا آمد و هنوز سن زيادي از وي نگذشته بود كه اختلافات كتائب لبنان در سال 1978 منجر به ترور وي و همسرش فيرا قرداحي فرنجية و دختر سه ساله اش جيهان به همراه 30 نفر از افراد بي گناه ديگر توسط شاخه نظامي نيروهاي قوات لبناني به رهبري سمير جعجع گرديد. اما سليمان پسر وي توانست از اين ترور جان سالم به در برد چرا كه وي به بيروت رفته بود تا در مدرسه الأتينيه جونيه به تحصيل بپردازد.
پس از اين كه رياست جمهوري سليمان فرنجية به پايان رسيد رهبري اين جريان بر عهده طوني فرنجية قرار گرفت در حالي كه وي قبلا توانسته بود به عنوان يكي از نمايندگان پارلمان لبنان در سال 1970 به مجلس راه يابد. طوني سليمان فرنجيه جوان در سال 1941 به دنيا آمد و هنوز سن زيادي از وي نگذشته بود كه اختلافات كتائب لبنان در سال 1978 منجر به ترور وي و همسرش فيرا قرداحي فرنجية و دختر سه ساله اش جيهان به همراه 30 نفر از افراد بي گناه ديگر توسط شاخه نظامي نيروهاي قوات لبناني به رهبري سمير جعجع گرديد. اما سليمان پسر وي توانست از اين ترور جان سالم به در برد چرا كه وي به بيروت رفته بود تا در مدرسه الأتينيه جونيه به تحصيل بپردازد.
خط ۲٬۱۲۶: خط ۲٬۱۲۶:
بیروت به دلیل واقع شدن بر ساحل مدیترانه آب و هوای معتدل و مرطوب دارد و به لحاظ گروه های اجتماعی که در آن سکونت اختیار کرده اند، در واقع به سه بخش تقسیم شده است:
بیروت به دلیل واقع شدن بر ساحل مدیترانه آب و هوای معتدل و مرطوب دارد و به لحاظ گروه های اجتماعی که در آن سکونت اختیار کرده اند، در واقع به سه بخش تقسیم شده است:


بیروت شرقی که بخش مسیحی نشین آن است، بیروت غربی که به مسلمانان سنی مذهب اختصاص دارد، حومه بیروت یا ضاحیه که در بخش جنوبی قرار گرفته و به شیعیان اختصاص یافته و منطقه تحت نفوذ حزب الله لبنان می باشد، همین ناحیه بر اثر منازعات داخلی و رویارویی با غاصبان نژادپرست صهیونیستی آثار ویرانی و گلوله ها را بر بسیاری از اماکن مسکونی و تجاری و اداری خود دارد، جالب آن است که چندی قبل به طور معمول بین 6 تا 12 ساعت در شبانه روز برق ناحیه ضاحیه قطع بود و مردم از موتور برق استفاده می کردند درحالی که این وضع نابسامان در دیگر نقاط بیروت کمتر مشهود بود، اما گویا اخیرا تا حدودی این وضع آشفته بهبود یافته است اما از نظر استفاده از آب آشامیدنی; مردم این ناحیه اوضاع نامساعدی دارند و ناگزیرند برای تامین آب مشروب آن را خریداری کنند (سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور،آفاق اسلام، ج 41 (لبنان)، ص 15 ) .
بیروت شرقی که بخش مسیحی نشین آن است، بیروت غربی که به مسلمانان سنی مذهب اختصاص دارد، حومه بیروت یا ضاحیه که در بخش جنوبی قرار گرفته و به شیعیان اختصاص یافته و منطقه تحت نفوذ حزب الله لبنان می باشد، همین ناحیه بر اثر منازعات داخلی و رویارویی با غاصبان نژادپرست صهیونیستی آثار ویرانی و گلوله ها را بر بسیاری از اماکن مسکونی و تجاری و اداری خود دارد، جالب آن است که چندی قبل به طور معمول بین 6 تا 12 ساعت در شبانه روز برق ناحیه ضاحیه قطع بود و مردم از موتور برق استفاده می کردند درحالی که این وضع نابسامان در دیگر نقاط بیروت کمتر مشهود بود، اما گویا اخیرا تا حدودی این وضع آشفته بهبود یافته است اما از نظر استفاده از آب آشامیدنی; مردم این ناحیه اوضاع نامساعدی دارند و ناگزیرند برای تامین آب مشروب آن را خریداری کنند<ref>سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از کشور،آفاق اسلام، ج 41 (لبنان)، ص 15</ref>.  


مرکز لبنان شمالی شهر طرابلس (این شهر با طرابلس لیبی تفاوت دارد) می باشد که خود شش بخش دارد: طرابلس، الکوره، عکاره، زغرتا، البطرون و بشری (زادگاه جبران خلیل جبران) .
مرکز لبنان شمالی شهر طرابلس (این شهر با طرابلس لیبی تفاوت دارد) می باشد که خود شش بخش دارد: طرابلس، الکوره، عکاره، زغرتا، البطرون و بشری (زادگاه جبران خلیل جبران) .
خط ۲٬۱۳۶: خط ۲٬۱۳۶:
صیدا، جزین، نبطیه (جایی که در جنگ های داخلی لبنان به دلیل حملات زمینی و هوایی طرفین آسیب زیادی دید)، مرجعیون، صور، بنت جبیل و حاصبیا .
صیدا، جزین، نبطیه (جایی که در جنگ های داخلی لبنان به دلیل حملات زمینی و هوایی طرفین آسیب زیادی دید)، مرجعیون، صور، بنت جبیل و حاصبیا .


استان بقاع به مرکزیت زحله در نواحی داخلی لبنان قرار گرفته است، این شهر در نبرد میان قوای سوری و فالانژهای لبنان صدمات زیادی را تحمل کرد . بقاع پنج بخش دارد: زحله، بعلبک، الهرمل، راشیا و البقاع الغربی (کسمایی،علی اکبر،  جنگ داخلی لبنان، ص 159).
استان بقاع به مرکزیت زحله در نواحی داخلی لبنان قرار گرفته است، این شهر در نبرد میان قوای سوری و فالانژهای لبنان صدمات زیادی را تحمل کرد . بقاع پنج بخش دارد: زحله، بعلبک، الهرمل، راشیا و البقاع الغربی <ref>کسمایی،علی اکبر،  جنگ داخلی لبنان، ص 159</ref>.


مناطق فقیر نشین
مناطق فقیر نشین
خط ۲٬۱۴۷: خط ۲٬۱۴۷:
واحد پول لبنان لیره است. پیش از جنگ جهانی اول در لبنان از پول عثمانی با نام لیره عثملی (عُسمَلی) استفاده می شد. پس از سقوط سلطنت عثمانی برای مدتی از واحد پول مصری استفاده شد و برای همین در زبان محلی لبنانی به پول، مصاری گفته می شود. در هنگام استعمار فرانسه بر منطقه، واحد پول یکسانی به نام لیره سوریه تشکیل شد و با فرانک فرانسه مرتبط گشت. بطوریکه هر لیره ۲۰ فرانک فرانسه ارزش داشت و توسط بانک لبنان و سوریه ضرب می شد.
واحد پول لبنان لیره است. پیش از جنگ جهانی اول در لبنان از پول عثمانی با نام لیره عثملی (عُسمَلی) استفاده می شد. پس از سقوط سلطنت عثمانی برای مدتی از واحد پول مصری استفاده شد و برای همین در زبان محلی لبنانی به پول، مصاری گفته می شود. در هنگام استعمار فرانسه بر منطقه، واحد پول یکسانی به نام لیره سوریه تشکیل شد و با فرانک فرانسه مرتبط گشت. بطوریکه هر لیره ۲۰ فرانک فرانسه ارزش داشت و توسط بانک لبنان و سوریه ضرب می شد.


۱ لیره قدیم لبناندر سال ۱۹۲۴م لبنان شروع به انتشار سکه مخصوص به خود نمود و در ۱۹۲۶م پول کاغذی لبنانی بوجود آمد. در سال ۱۹۳۹م واحد پول لبنان بطور کامل از سوریه جدا شد اما با فرانک فرانسه در ارتباط ماند. پس از شکست فرانسه در اوایل جنگ جهانی دوم، لیره به جینه بریطانیا تبدیل شد و هر جینه ۸/۸ لیره ارزش داشت. پس از جنگ جهانی دوباره لیره با فرانک فرانسه مرتبط شد و بالاخره در سال ۱۹۴۹م به استقلال مالی رسید.
در سال ۱۹۲۴م لبنان شروع به انتشار سکه مخصوص به خود نمود و در ۱۹۲۶م پول کاغذی لبنانی بوجود آمد. در سال ۱۹۳۹م واحد پول لبنان بطور کامل از سوریه جدا شد اما با فرانک فرانسه در ارتباط ماند. پس از شکست فرانسه در اوایل جنگ جهانی دوم، لیره به جینه بریطانیا تبدیل شد و هر جینه ۸/۸ لیره ارزش داشت. پس از جنگ جهانی دوباره لیره با فرانک فرانسه مرتبط شد و بالاخره در سال ۱۹۴۹م به استقلال مالی رسید.


سکه قدیمی لبنانیدر آن زمان واحد های پولی رسمی قرش و فرانک (معادل ۵ قرش) و لیره (مساوی ۱۰۰ قرش یا ۲۰ فرانک) بود. سکه های فلزی آن زمان عبارت بودند از ۱ قرش، فرانک (۵ قرش)، ۱۰ قرش، ۲۵ قرش (ربع نامیده می شد) و ۵۰ قرش (نُص نامیده می شد). لیره ی فلزی در دهه ۷۰ قرن بیستم ضرب شد. پولهای کاغذی عبارت بودند از لیره، ۵ لیره (۵ ورق می نامیدند) ، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ لیره.
سکه قدیمی لبنانی در آن زمان واحد های پولی رسمی قرش و فرانک (معادل ۵ قرش) و لیره (مساوی ۱۰۰ قرش یا ۲۰ فرانک) بود. سکه های فلزی آن زمان عبارت بودند از ۱ قرش، فرانک (۵ قرش)، ۱۰ قرش، ۲۵ قرش (ربع نامیده می شد) و ۵۰ قرش (نُص نامیده می شد). لیره ی فلزی در دهه ۷۰ قرن بیستم ضرب شد. پولهای کاغذی عبارت بودند از لیره، ۵ لیره (۵ ورق می نامیدند) ، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ لیره.


از سال ۱۹۸۳ به سبب جنگهای داخلی، ارزش لیره لبنان بشدت کاهش پیدا کرد بطوریکه ۱ دلار از ۳ و سی صدم لیره به بیش از ۳۰۰۰ لیره رسید (تقریبا نهصد برابر). بعد از پیمان طائف سقوط لیره متوقف شد و در نرخ ۱۵۰۰ لیره در برابر ۱ دلار مستقر شد. از آن موقع تا کنون هنوز همین نرخ در اقتصاد لبنان مبنای محاسبه است. تنها تغییر اندک در یکان و دهگان این رقم است و مثلا بین ۱۵۰۰ تا ۱۵۱۵ در نوسان است.
از سال ۱۹۸۳ به سبب جنگهای داخلی، ارزش لیره لبنان بشدت کاهش پیدا کرد بطوریکه ۱ دلار از ۳ و سی صدم لیره به بیش از ۳۰۰۰ لیره رسید (تقریبا نهصد برابر). بعد از پیمان طائف سقوط لیره متوقف شد و در نرخ ۱۵۰۰ لیره در برابر ۱ دلار مستقر شد. از آن موقع تا کنون هنوز همین نرخ در اقتصاد لبنان مبنای محاسبه است. تنها تغییر اندک در یکان و دهگان این رقم است و مثلا بین ۱۵۰۰ تا ۱۵۱۵ در نوسان است[http://libaniran.com/1393/12/14/lebanes-livers (برای اطلاع بیشتر به لیبایران مراجعه کنید)].


با این حال در اکثر فروشگاه های بزرگ و حتی کوچک و پمپ بنزین ها دلار را با نرخ ثابت ۱۵۰۰ لیره از شما قبول می کنند.دلار آمريكا معادل 1500 ليره است.
با این حال در اکثر فروشگاه های بزرگ و حتی کوچک و پمپ بنزین ها دلار را با نرخ ثابت ۱۵۰۰ لیره از شما قبول می کنند.دلار آمريكا معادل 1500 ليره است.
خط ۲٬۱۵۷: خط ۲٬۱۵۷:
اقتصاد لبنان كاملاً خصوصي و مبتني بر سرمايه‌داري و بازار آزاد است. بخش خدمات و بانكداري بيش از 70 درصد توليد ناخالص ملي اين كشور را به خود اختصاص مي‌دهد. مهم‌ترين بخش‌هاي اقتصاد لبنان عبارتند از:
اقتصاد لبنان كاملاً خصوصي و مبتني بر سرمايه‌داري و بازار آزاد است. بخش خدمات و بانكداري بيش از 70 درصد توليد ناخالص ملي اين كشور را به خود اختصاص مي‌دهد. مهم‌ترين بخش‌هاي اقتصاد لبنان عبارتند از:


==بانكداري== بانكداري در لبنان خصوصي است. اكنون بالغ بر80 بانك خصوصي در لبنان فعاليت دارند. علاوه بر بانك‌هاي تجاري، مؤسسات مالي و اعتباري و واسطه‌اي نيز در لبنان فعاليت دارند. ازجمله اين بانك‌ها مي‌توان بلوم بانك، فرانس‌بانك، بيبلوس بانك‌، بانك العودة، بانك اسلامي لبنان و بانك صادرات ايران را برشمرد.
==بانكداري==


==تجارت== تراز تجاري لبنان به دليل مشكلات داخلي لبنان اين كشور در طول سال‌هاي گذشته همواره منفي بوده است. مهم‌ترين كشورهاي صادركننده به لبنان: ايتاليا، فرانسه، آمريكا و چين و مهم‌ترين كشورهاي وارد كننده از لبنان: سوئيس، انگلستان، عربستان، تركيه، آمريكا و اردن مي‌باشند. تجار لبناني به دلايل مختلف در بيشتر كشورهاي دنيا از جمله ‌آفريقا، آمريكاي لاتين و استراليا فعاليت تجاري دارند. در سال 2010 ميلادي اين افراد بالغ بر 8 ميليارد و 200 ميليون دلار ارز وارد كشور كرده‌اند. امضاء موافقت‌نامه منطقه آزاد تجاري عربي، باعث كاهش تعرفه گمركي كالاهاي توليد كشورهاي عربي به لبنان شده است.
بانكداري در لبنان خصوصي است. اكنون بالغ بر80 بانك خصوصي در لبنان فعاليت دارند. علاوه بر بانك‌هاي تجاري، مؤسسات مالي و اعتباري و واسطه‌اي نيز در لبنان فعاليت دارند. ازجمله اين بانك‌ها مي‌توان بلوم بانك، فرانس‌بانك، بيبلوس بانك‌، بانك العودة، بانك اسلامي لبنان و بانك صادرات ايران را برشمرد.


==گردشگري== لبنان در سال 2010 پذيراي بيش از 2 ميليون گردشگر خارجي بوده و حدود 7 ميليارد دلار از اين محل درآمد ارزي داشته؛ ولي اين آمار در سال‌هاي بعد به‌دليل شرايط منطقه كاهش پيدا كرده است.
==تجارت==


==كشاورزي== بزرگ‌ترين بخش نيروي كار لبنان در بخش كشاورزي فعال هستند. جنوب لبنان و منطقه دره بقاع در شرق لبنان بيش‌ترين اراضي حاصلخيز را دارند. مركبات، زيتون، انگور، سيب، موز و تنباكو مهم‌ترين توليدات كشاورزي صادراتي لبنان هستند.
تراز تجاري لبنان به دليل مشكلات داخلي لبنان اين كشور در طول سال‌هاي گذشته همواره منفي بوده است. مهم‌ترين كشورهاي صادركننده به لبنان: ايتاليا، فرانسه، آمريكا و چين و مهم‌ترين كشورهاي وارد كننده از لبنان: سوئيس، انگلستان، عربستان، تركيه، آمريكا و اردن مي‌باشند. تجار لبناني به دلايل مختلف در بيشتر كشورهاي دنيا از جمله ‌آفريقا، آمريكاي لاتين و استراليا فعاليت تجاري دارند. در سال 2010 ميلادي اين افراد بالغ بر 8 ميليارد و 200 ميليون دلار ارز وارد كشور كرده‌اند. امضاء موافقت‌نامه منطقه آزاد تجاري عربي، باعث كاهش تعرفه گمركي كالاهاي توليد كشورهاي عربي به لبنان شده است.
 
==گردشگري==
 
لبنان در سال 2010 پذيراي بيش از 2 ميليون گردشگر خارجي بوده و حدود 7 ميليارد دلار از اين محل درآمد ارزي داشته؛ ولي اين آمار در سال‌هاي بعد به‌دليل شرايط منطقه كاهش پيدا كرده است.
 
==كشاورزي==
 
بزرگ‌ترين بخش نيروي كار لبنان در بخش كشاورزي فعال هستند. جنوب لبنان و منطقه دره بقاع در شرق لبنان بيش‌ترين اراضي حاصلخيز را دارند. مركبات، زيتون، انگور، سيب، موز و تنباكو مهم‌ترين توليدات كشاورزي صادراتي لبنان هستند.


آخرين آمارهاي موجود از وضعيت اقتصادي لبنان بر اساس شاخص‌هاي سال 2011 بدين شرح است:
آخرين آمارهاي موجود از وضعيت اقتصادي لبنان بر اساس شاخص‌هاي سال 2011 بدين شرح است:


-        توليد ناخالص داخلي (بر اساس برابري قدرت خريد): 6/61 ميليارد دلار
توليد ناخالص داخلي (بر اساس برابري قدرت خريد): 6/61 ميليارد دلار


-        رشد توليد ناخالص داخلي: 5/1% (اين رقم در سال 2010 معادل 5/7% بوده است.)
رشد توليد ناخالص داخلي: 5/1% (اين رقم در سال 2010 معادل 5/7% بوده است.)


-        سرانه توليد ناخالص داخلي: 15600 دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: 15600 دلار


-        بودجه سالانه (هزينه): 67/11 ميليارد دلار
بودجه سالانه (هزينه): 67/11 ميليارد دلار


-        كسري بودجه: 8/9% توليد ناخالص داخلي
كسري بودجه: 8/9% توليد ناخالص داخلي


-        بدهي خارجي: 35 ميليار دلار
بدهي خارجي: 35 ميليار دلار[https://fa.alkawthartv.com/news/88681 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)]


=بانکداری=
=بانکداری=
خط ۲٬۲۱۲: خط ۲٬۲۲۰:


==شعب خارجی==
==شعب خارجی==
بانک‌های لبنانی شبکه انتشار گسترده‌ای را از طریق حضور 18 بانک لبنانی در 32 کشور و 89 شهر در خارج با شکل‌های قانونی متفاوت، توسعه داده‌اند از جمله: 19 دفتر نمايندگی 11 بانک لبنانی، 64 شعبه مستقیم 13 بانک لبنانی، و 310 شعبه 40 بانک (36 بانک وابسته، 3 بانک شرکاتی، و یک بانک برادر با 13 بانک لبنانی). بانک‌ها در لبنان با بیش از 183 بانک کارگزاری در 64 کشور و 82 شهر در نقاط مختلف جهان تعامل دارند (منبع: انجمن بانک‌های لبنان)
بانک‌های لبنانی شبکه انتشار گسترده‌ای را از طریق حضور 18 بانک لبنانی در 32 کشور و 89 شهر در خارج با شکل‌های قانونی متفاوت، توسعه داده‌اند از جمله: 19 دفتر نمايندگی 11 بانک لبنانی، 64 شعبه مستقیم 13 بانک لبنانی، و 310 شعبه 40 بانک (36 بانک وابسته، 3 بانک شرکاتی، و یک بانک برادر با 13 بانک لبنانی). بانک‌ها در لبنان با بیش از 183 بانک کارگزاری در 64 کشور و 82 شهر در نقاط مختلف جهان تعامل دارند (منبع: انجمن بانک‌های لبنان)


خط ۲٬۲۲۶: خط ۲٬۲۳۵:
   
   


علاوه بر آن این بانک‌ها از برنامه امتیاز سود دهی استفاده نمی‌کنند. و همچنین از موانع ناشی از عدم ایجاد ابرازهای مالی مناسب برای تأمین مالی دولت همانند اوراق بهادار که بر سوددهی بانک‌های اسلامی و قدرت رقابتی آن تأثیر می‌گذارد، رنج می‌برد.
علاوه بر آن این بانک‌ها از برنامه امتیاز سود دهی استفاده نمی‌کنند. و همچنین از موانع ناشی از عدم ایجاد ابرازهای مالی مناسب برای تأمین مالی دولت همانند اوراق بهادار که بر سوددهی بانک‌های اسلامی و قدرت رقابتی آن تأثیر می‌گذارد، رنج می‌برد[https://fa.alkawthartv.com/news/88682 (برای اطلاع بیشتر به سایت الکوثر مراجعه کنید)].
 
3- تجارت


4- گردشگری


=صنعت گردشگری=
=صنعت گردشگری=


==لبنان سرزمینی باستانی==
==لبنان سرزمینی باستانی==
از جمله آثار جالب توجهی که در لبنان یافت شده است ، صدها موزاییک کاملاً حفظ شده از دوران روم و بیزانس است. هزاران سنگ کوچک و رنگارنگ تصاویر پیچیده ای را تشکیل می دهند که چهره های اسطوره ای ، خدایان یا طرح های هندسی را نشان می دهد. این موزاییک نماد لبنان است ، کشوری که با تنوع فرهنگ ها ، سنت ها و آیین های متمایز از زمان متمایز است. همین تنوع بی نظیر است که بازدیدکنندگان را مسحور خود می کند.
از جمله آثار جالب توجهی که در لبنان یافت شده است ، صدها موزاییک کاملاً حفظ شده از دوران روم و بیزانس است. هزاران سنگ کوچک و رنگارنگ تصاویر پیچیده ای را تشکیل می دهند که چهره های اسطوره ای ، خدایان یا طرح های هندسی را نشان می دهد. این موزاییک نماد لبنان است ، کشوری که با تنوع فرهنگ ها ، سنت ها و آیین های متمایز از زمان متمایز است. همین تنوع بی نظیر است که بازدیدکنندگان را مسحور خود می کند.


خط ۲٬۲۴۰: خط ۲٬۲۴۷:


جامعه مدرن لبنان با همان تنوع فرهنگی مشخص می شود. بیشتر لبنانی ها به زبان های عربی ، انگلیسی و فرانسه تسلط دارند. وقتی در مرکز شهر بیروت قدم می زنید ، از مساجد گنبدی و کلیساهای "زودیاک عالی" عبور می کنید ، که نشان دهنده میراث دینی و مهندسی کشور است - مسلمانان سنی ، شیعیان و دروزی ها. مسیحیان مارونی ، ارتدوکس شرقی و دیگران ... هر منطقه روستایی لبنان عطر و طعم خاص خود را دارد و روستاها سنت های آشپزی ، هنر ، دین و فرهنگ خود را حفظ می کنند.
جامعه مدرن لبنان با همان تنوع فرهنگی مشخص می شود. بیشتر لبنانی ها به زبان های عربی ، انگلیسی و فرانسه تسلط دارند. وقتی در مرکز شهر بیروت قدم می زنید ، از مساجد گنبدی و کلیساهای "زودیاک عالی" عبور می کنید ، که نشان دهنده میراث دینی و مهندسی کشور است - مسلمانان سنی ، شیعیان و دروزی ها. مسیحیان مارونی ، ارتدوکس شرقی و دیگران ... هر منطقه روستایی لبنان عطر و طعم خاص خود را دارد و روستاها سنت های آشپزی ، هنر ، دین و فرهنگ خود را حفظ می کنند.
==صنعت گردشگری==
==صنعت گردشگری==
باآمدن گردشگران کشورهای حوزه خلیج فارس  در سال های اخیر که طی آنعربستان در حال بررسی رفع ممنوعیت مسافرت اتباع این کشور به لبنان و در حال صدور مجوز سفر اتباع خود به لبنان درآینده است.
باآمدن گردشگران کشورهای حوزه خلیج فارس  در سال های اخیر که طی آنعربستان در حال بررسی رفع ممنوعیت مسافرت اتباع این کشور به لبنان و در حال صدور مجوز سفر اتباع خود به لبنان درآینده است.


این امر باعث شده تا اتباع کشورهای امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به این فکر بیفتند. از سوی دیگر رهبر مارونی‌های لبنان، کاردینال بشاره الراعی، به هنگام سفر چندی پیش خود به دوحه اعلام کرد: به زودی شاهد مسافرت گردشگران قطری به لبنان خواهیم بود.
این امر باعث شده تا اتباع کشورهای امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به این فکر بیفتند. از سوی دیگر رهبر مارونی‌های لبنان، کاردینال بشاره الراعی، به هنگام سفر چندی پیش خود به دوحه اعلام کرد: به زودی شاهد مسافرت گردشگران قطری به لبنان خواهیم بود.


بر اساس گزارش ها وزیر جهانگردی لبنان «اوادیس کیدانیان» اظهار کرده که ما امسال شاهد بالاترین حضور گردشگر خارجی در لبنان از سال ۱۹۵۲ م تاکنون خواهیم بود.
بر اساس گزارش ها وزیر جهانگردی لبنان «[[اوادیس کیدانیان]]» اظهار کرده که ما امسال شاهد بالاترین حضور گردشگر خارجی در لبنان از سال ۱۹۵۲ م تاکنون خواهیم بود.


سال ۲۰۱۷ بهترین سال از نظر حضور گردشگران خارجی در لبنان، نسبت به سال‌های ماقبل خود از ۲۰۱۰ میلادی بود. وزیر جهانگردی لبنان در حاشیه نمایشگاه جهانگردی دُبی با رئیس سازمان جهانگردی عربی وابسته به اتحادیه عرب دیدار کرد و بر همین اساس احتمالا توافقنامه‌ای قرار است پس از بازدید کیدانیان از عربستان در هفته‌های آینده برای گسترش گردشگری میان لبنان و کشورهای حوزه خلیج فارس، میان میشل عون و سلمان بن عبدالعزیز به امضا برسد.
سال ۲۰۱۷ بهترین سال از نظر حضور گردشگران خارجی در لبنان، نسبت به سال‌های ماقبل خود از ۲۰۱۰ میلادی بود. وزیر جهانگردی لبنان در حاشیه نمایشگاه جهانگردی دُبی با رئیس سازمان جهانگردی عربی وابسته به اتحادیه عرب دیدار کرد و بر همین اساس احتمالا توافقنامه‌ای قرار است پس از بازدید کیدانیان از عربستان در هفته‌های آینده برای گسترش گردشگری میان لبنان و کشورهای حوزه خلیج فارس، میان میشل عون و سلمان بن عبدالعزیز به امضا برسد.
خط ۲٬۲۶۳: خط ۲٬۲۷۲:
در مجموع به طور میانگین شاهد حضور بیشتر گردشگران اروپایی در لبنان هستیم. از میان کشورهای اروپایی فرانسوی‌ها با حضور ۲۲/۹ درصدی خود یعنی ۱۱۸ هزار و ۷۰۰ گردشگر، بالاترین آمار گردشگران اروپایی را نسبت به دیگر کشورهای این قاره دارند که نسبت به سال گذشته میلادی رشدی ۱۷ درصدی نشان می‌دهد.
در مجموع به طور میانگین شاهد حضور بیشتر گردشگران اروپایی در لبنان هستیم. از میان کشورهای اروپایی فرانسوی‌ها با حضور ۲۲/۹ درصدی خود یعنی ۱۱۸ هزار و ۷۰۰ گردشگر، بالاترین آمار گردشگران اروپایی را نسبت به دیگر کشورهای این قاره دارند که نسبت به سال گذشته میلادی رشدی ۱۷ درصدی نشان می‌دهد.


پس از فرانسه، به ترتیب کشورهای آلمان با ۷۱ هزار گردشگر، انگلستان با ۴۸ هزار و ۵۰۰ گردشگر، سوئد با حضور ۲۸ هزار و ۸۰۰ گردشگر، ایتالیا با ۲۲ هزار و ۴۰۰ گردشگر و ترکیه با ۱۹ هزار و ۴۰۰ گردشگر، بالاترین آمار حضور گردشگران اروپایی در لبنان را به خود اختصاص داده‌اند. مطابق همین گزارش، گردشگران اروپایی بیشتر از موزه‌ها، آثار باستانی و اماکن تاریخی بازدید می‌کنند.   
پس از فرانسه، به ترتیب کشورهای آلمان با ۷۱ هزار گردشگر، انگلستان با ۴۸ هزار و ۵۰۰ گردشگر، سوئد با حضور ۲۸ هزار و ۸۰۰ گردشگر،
ایتالیا با ۲۲ هزار و ۴۰۰ گردشگر و ترکیه با ۱۹ هزار و ۴۰۰ گردشگر، بالاترین آمار حضور گردشگران اروپایی در لبنان را به خود اختصاص داده‌اند. مطابق همین گزارش، گردشگران اروپایی بیشتر از موزه‌ها، آثار باستانی و اماکن تاریخی بازدید می‌کنند[https://www.mehrnews.com/news/4377076/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF (برای اطلاع بیشتر به سایت خبرگزاری مهر مراجعه کنید)].   


آمار بازدیدکنندگان آفریقایی از لبنان در همین دوره نیز ۷۴/۵ درصد کل جمعیت بازدیدکنندگان از لبنان را در فصل نخست سال ۲۰۱۸ تشکیل می‌دهند.
آمار بازدیدکنندگان آفریقایی از لبنان در همین دوره نیز ۷۴/۵ درصد کل جمعیت بازدیدکنندگان از لبنان را در فصل نخست سال ۲۰۱۸ تشکیل می‌دهند.
خط ۲٬۲۷۳: خط ۲٬۲۸۳:
=صنعت کشاورزی=
=صنعت کشاورزی=


اگرچه لبنان از لحاظ فعالیت‌های کشاورزی (از لحاظ فراهم بودن آب و حاصلخیزی خاک) دارای وضعیت مناسبی است ولی بخش کشاورزی بزرگی ندارد. بخش کشاورزی تنها با جذب ۱۲ درصد نیروی کار کم اهمیت‌ترین بخش اقتصادی لبنان است و تنها ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را شامل می‌شود که آن را در پایینترین رده در میان بخش‌های اقتصادی دیگر قرار می‌دهد.
اگرچه لبنان از لحاظ فعالیت‌های کشاورزی (از لحاظ فراهم بودن آب و حاصلخیزی خاک) دارای وضعیت مناسبی است ولی بخش کشاورزی بزرگی ندارد. بخش کشاورزی تنها با جذب ۱۲ درصد نیروی کار کم اهمیت‌ترین بخش اقتصادی لبنان است و تنها ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را شامل می‌شود که آن را در پایینترین رده در میان بخش‌های اقتصادی دیگر قرار می‌دهد[https://www.irna.ir/news/7988196/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-2010%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C (برای اطلاع بیشتر به سایت ایرنا مراجعه کنید)].


=فرهنگ و آموزش=
=فرهنگ و آموزش=
خط ۲٬۲۸۰: خط ۲٬۲۹۰:


اما از جهت دیگر آمار نشان میدهد که نسبت دانشجویان عرب که تحصیلات دانشگاهی خود را در کشورهای غربی ادامه می دهند در حال افزایش است؛ به عنوان مثال بیش از 60% از دانشجویان الجزائزی, مغربی وتونسی, درخارج از کشورشان وعمدتاً در اروپا وخصوصاً در فرانسه در حال تحصیل هستند و50% از دانشجویان کشورهای عربستان سعودی, کویت, قطر وامارات متحدۀ عربی که در خارج مشغول تحصیل می باشند در آمریکا هستند.
اما از جهت دیگر آمار نشان میدهد که نسبت دانشجویان عرب که تحصیلات دانشگاهی خود را در کشورهای غربی ادامه می دهند در حال افزایش است؛ به عنوان مثال بیش از 60% از دانشجویان الجزائزی, مغربی وتونسی, درخارج از کشورشان وعمدتاً در اروپا وخصوصاً در فرانسه در حال تحصیل هستند و50% از دانشجویان کشورهای عربستان سعودی, کویت, قطر وامارات متحدۀ عربی که در خارج مشغول تحصیل می باشند در آمریکا هستند.
اما نکته ای که در همه بخش های آموزش از ابتدایی تا دانشگاهی قابل توجه است اینکه بهره .زنان ودختران در کشورهای عربی هنوز ناچیز, وفاصله بین مردان وزنان بسیار زیاد است.
اما نکته ای که در همه بخش های آموزش از ابتدایی تا دانشگاهی قابل توجه است اینکه بهره زنان ودختران در کشورهای عربی هنوز ناچیز, وفاصله بین مردان وزنان بسیار زیاد است[https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=106&showitem=8457 (برای اطلاع بیشتر به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مراجعه کنید)].


==مشکلات آموزش عالی در لبنان==
==مشکلات آموزش عالی در لبنان==


لبنان شاهد وجود 77 دانشگاه ومرکز آموزش عالی است. این رقم در سال 1996 تنها 42 مرکز أموزش عالی بود. بعضی از صاحبنــظران ایــن رشد را یـــک خـــــطر غم انگیز می دانند. از دیدگاه آنان مشکل در رشد تعداد دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی نیست بلکه در کیفیت آنها ومهمتر از آن در میزان مطابقت آنها با احکام قانونی ومقررات موجود در این زمینه است. بعضی از مجوزهای صادر شده بمنظور تأسیس دانشگاهها ومؤسسات از لحاظ مضمون مخالف قوانین ومقررات مادر در این باب است. مهمترین نقطه عطف در شروع صدور مجوز ها به سال 1996 برمی گردد البته نه تنها در صدور مجوزها, بلکه این سال, سال تولد دستور العمل ومجوز شماره 8864 است که در آن شروط ومعیارهای لازم برای صدور مجوز تأسیس مراکز عالی تکنولوژیک معیّن شده است وضمناً نظام آموزشی وابسته به آنرا بمنظور اخذ گواهی دانشگاهی در تکنولوژی (D.U.T) مشخص کرده است. دستور العمل دیگر صادره به شماره 9274 در سال 1996, شروط ومعیارهای لازم برای صدور مجوز تأسیس مراکز خصوصی آموزش عالی یا ارتقاء دانشکده ها یا مدارس عــالیِ موجود را بیان می دارد. ایــــن دستور العمل پس از 34 سال انتظار صادر شد واین در حالی است که ماده 11 از قانون نظام آموزش عالی در لبنان که در تاریخ 26/12/1961 صادر شده است مشخص نموده که صدور دستور العمل اجرایی آن نیاز به مهلتی حدأکثر یکساله از تاریخ چاپ قانونی آن در روزنامه رسمی دارد. گرچه صدور این مجوز با تأخیر صورت گرفت ودر این مدت هیچ معیار روشنی که مبنای در خواست مجوزها باشد وجود نداشته است, اما طولی  نکشید که بدون توجه به مهلت قانونی, در همان زمان دستور العمل شماره 9278 صادر شد که اجازه ارتقاء بعضی از دانشکده ها وانستیتوهای عالی را به سه دانشگاه جدید داد. این دانشگاهها عبارتند از: دانشگاه اسلامی بیروت( بعد از افزودن تعدادی دانشکده  وانستیتو به دانشکده علوم اسلامی), دانشگاه آنطونی ودانشگاه لبنانی- آمریکایی؛ همچنین مجوز تأسیس مرکز دانشگاهی تکنولوژی در طرابلس ویا افزایش تعدادی دانشکده به دانشگاههایی که قبلاً موجود بودند مثل قدیس یوسف, روح القدس, سیده لویزه وبلمند ودانشگاه بیروت عربی, صادر شد.
لبنان شاهد وجود 77 دانشگاه ومرکز آموزش عالی است. این رقم در سال 1996 تنها 42 مرکز أموزش عالی بود. بعضی از صاحبنــظران ایــن رشد را یـــک خـــــطر غم انگیز می دانند. از دیدگاه آنان مشکل در رشد تعداد دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی نیست بلکه در کیفیت آنها ومهمتر از آن در میزان مطابقت آنها با احکام قانونی ومقررات موجود در این زمینه است. بعضی از مجوزهای صادر شده بمنظور تأسیس دانشگاهها ومؤسسات از لحاظ مضمون مخالف قوانین ومقررات مادر در این باب است. مهمترین نقطه عطف در شروع صدور مجوز ها به سال 1996 برمی گردد البته نه تنها در صدور مجوزها, بلکه این سال, سال تولد دستور العمل ومجوز شماره 8864 است که در آن شروط ومعیارهای لازم برای صدور مجوز تأسیس مراکز عالی تکنولوژیک معیّن شده است وضمناً نظام آموزشی وابسته به آنرا بمنظور اخذ گواهی دانشگاهی در تکنولوژی (D.U.T) مشخص کرده است. دستور العمل دیگر صادره به شماره 9274 در سال 1996, شروط ومعیارهای لازم برای صدور مجوز تأسیس مراکز خصوصی آموزش عالی یا ارتقاء دانشکده ها یا مدارس عــالیِ موجود را بیان می دارد. ایــــن دستور العمل پس از 34 سال انتظار صادر شد واین در حالی است که ماده 11 از قانون نظام آموزش عالی در لبنان که در تاریخ 26/12/1961 صادر شده است مشخص نموده که صدور دستور العمل اجرایی آن نیاز به مهلتی حدأکثر یکساله از تاریخ چاپ قانونی آن در روزنامه رسمی دارد. گرچه صدور این مجوز با تأخیر صورت گرفت ودر این مدت هیچ معیار روشنی که مبنای در خواست مجوزها باشد وجود نداشته است, اما طولی  نکشید که بدون توجه به مهلت قانونی, در همان زمان دستور العمل شماره 9278 صادر شد که اجازه ارتقاء بعضی از دانشکده ها وانستیتوهای عالی را به سه دانشگاه جدید داد. این دانشگاهها عبارتند از: دانشگاه اسلامی بیروت( بعد از افزودن تعدادی دانشکده  وانستیتو به دانشکده علوم اسلامی), دانشگاه آنطونی ودانشگاه لبنانی- آمریکایی؛ همچنین مجوز تأسیس مرکز دانشگاهی تکنولوژی در طرابلس ویا افزایش تعدادی دانشکده به دانشگاههایی که قبلاً موجود بودند مثل قدیس یوسف, روح القدس, سیده لویزه وبلمند ودانشگاه بیروت عربی, صادر شد[https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=106&showitem=8457 (برای اطلاع بیشتر به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مراجعه کنید)].


==دستور العمل های متضاد==
==دستور العمل های متضاد==
خط ۲٬۳۰۴: خط ۲٬۳۱۴:
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای  دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره  خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده ای که در آن تحصیل میکنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت ساز وجود دارد که هنگام فارغ التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده میشود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟      بینانگذاران دانشگاههای خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاهها حمایت می کنند وازدیاد آنرا مضر نمی دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه های دانشگاههای خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای  دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره  خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده ای که در آن تحصیل میکنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت ساز وجود دارد که هنگام فارغ التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده میشود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟      بینانگذاران دانشگاههای خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاهها حمایت می کنند وازدیاد آنرا مضر نمی دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه های دانشگاههای خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که


بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک می جستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولت ها به بعضی از احـــزاب لبنانی  می دادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانش آموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود.  صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک می گیرند والبته با شهریه های کمتر وحقوق بالائی که به استادان می دهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکته ای که مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است.   در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.
بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک می جستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولت ها به بعضی از احـــزاب لبنانی  می دادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانش آموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود.  صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک می گیرند والبته با شهریه های کمتر وحقوق بالائی که به استادان می دهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکته ای که مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است.
 
در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شده اند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه  دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینه ای معقول. ومهمتر آنکه, نه  هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانی ها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج  را اختراع کرده اند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه  ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است      اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفته اند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشده اند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند.


بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.
بعضی از خانواده های ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را می دانند اما چاره ای ندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است.  این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع می کنند . این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشته ها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است.  این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغ التحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T  ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخه ای از شاخه های یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی می شود.


اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف  ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل می کنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین می کند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری می شود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیه های تجاری این دانشگاهها ورشته های آنان  که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست.  به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای  سرمایه گذاری, اجازه ایجاد مؤسسات آموزش عالی را داد که در نگاه منتقدین لبنانی خود یک مصیبت بزرگ بود.
اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف  ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل می کنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین می کند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری می شود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیه های تجاری این دانشگاهها ورشته های آنان  که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست.  به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای  سرمایه گذاری, اجازه ایجاد مؤسسات آموزش عالی را داد که در نگاه منتقدین لبنانی خود یک مصیبت بزرگ بود.
منتقدین میگوید اگر قبولی مردودی ها یکی از شعارهای این دانشگاهها باشد, پس پذیرش مردودین در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان نیز از خصوصیات اساسی این گونه مؤسسات است, به این دلیل که دانش آموز میتواند به نظام  FRESHMAN بپیوندد که معادل دیپلم لبنانی است. در صورتیکه پیوستن به این نظام در اصل اختیاری نیست بلکه تابع یک سلسله شروط  واضح وصریح است که نیازمند مجوز از وزارت آموزش عالی برای ادامه تحصیل به روش بیگانه است وباید کلاس 12 را به پایان برساند ودر امتحانات SAT1  وSAT2  که تحت نظارت امیدیست در لبنان است شرکت کند که تصحیح اوراق آن در آمریکا صورت می گیرد؛ اما دانشگاههای جدید مقید به این موارد نیستند, بلکه با پذیرش دانش آمـــوزان مردودی امتحانات نهائی آنان را دانشجو بحساب می آورند. این دانشجویان می دانند که دولت لبنان مدرک دانشگاهی آنان را نمی پذیرد چون  فاقد مدرک دیپلم هستند اما می گویند که در کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس  وآمریکا وکانادا مورد قبول است در صورتیکه دانشگاه برای تدریس این نظام(FRESHMAN) نیاز به مجوز دارد واین در حالی است که قانونگذار لبنانی تدریس این نظام را منحصر به دانشگاهها ویا هر مؤسسه وآموزش عالی دیگر نکرده واین باعث هرج ومرج بیشتری در این بخش گردیده است.  لازم به ذکر است که مقایسه بین FRESHMAN ودیپلم فرانسه از جهت معادل بودنش با دیپلم لبنان, بدون در نظر گرفتن شروط از پیش تعیین شده دقیق نیست بخصوص بعد از آنکه دیپلم فرانسه به موجب قرارداد منعقده میان دو کشور معادل دیپلم لبنان شناخته  شده است واین موضوع بر نظام  RESHMAN صادق نیست؛ علاوه بر اینکه احکام 29 و73 اجازه معادله کردن ویکسان سازی گواهینامه های خارجی در خارج وداخل  لبنان با دیپلم لبنانی را نمی دهد, که البته فعالیت مجدد معادله کردن آن از سال 1995 آغاز شد, بعد از آن که در زمان جنگ تعطیل شده بود. دولت لبنان چهار نظام زیر را پذیرفته است که عبارتنـــــد از: دیپلم فــرانسه, FRESHMAN, ABITOR, دیـــپلم بین المللی.
منتقدین میگوید اگر قبولی مردودی ها یکی از شعارهای این دانشگاهها باشد, پس پذیرش مردودین در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان نیز از خصوصیات اساسی این گونه مؤسسات است, به این دلیل که دانش آموز میتواند به نظام  FRESHMAN بپیوندد که معادل دیپلم لبنانی است. در صورتیکه پیوستن به این نظام در اصل اختیاری نیست بلکه تابع یک سلسله شروط  واضح وصریح است که نیازمند مجوز از وزارت آموزش عالی برای ادامه تحصیل به روش بیگانه است وباید کلاس 12 را به پایان برساند ودر امتحانات SAT1  وSAT2  که تحت نظارت امیدیست در لبنان است شرکت کند که تصحیح اوراق آن در آمریکا صورت می گیرد؛ اما دانشگاههای جدید مقید به این موارد نیستند, بلکه با پذیرش دانش آمـــوزان مردودی امتحانات نهائی آنان را دانشجو بحساب می آورند. این دانشجویان می دانند که دولت لبنان مدرک دانشگاهی آنان را نمی پذیرد چون  فاقد مدرک دیپلم هستند اما می گویند که در کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس  وآمریکا وکانادا مورد قبول است در صورتیکه دانشگاه برای تدریس این نظام(FRESHMAN) نیاز به مجوز دارد واین در حالی است که قانونگذار لبنانی تدریس این نظام را منحصر به دانشگاهها ویا هر مؤسسه وآموزش عالی دیگر نکرده واین باعث هرج ومرج بیشتری در این بخش گردیده است.  لازم به ذکر است که مقایسه بین FRESHMAN ودیپلم فرانسه از جهت معادل بودنش با دیپلم لبنان, بدون در نظر گرفتن شروط از پیش تعیین شده دقیق نیست بخصوص بعد از آنکه دیپلم فرانسه به موجب قرارداد منعقده میان دو کشور معادل دیپلم لبنان شناخته  شده است واین موضوع بر نظام  RESHMAN صادق نیست؛ علاوه بر اینکه احکام 29 و73 اجازه معادله کردن ویکسان سازی گواهینامه های خارجی در خارج وداخل  لبنان با دیپلم لبنانی را نمی دهد, که البته فعالیت مجدد معادله کردن آن از سال 1995 آغاز شد, بعد از آن که در زمان جنگ تعطیل شده بود. دولت لبنان چهار نظام زیر را پذیرفته است که عبارتنـــــد از: دیپلم فــرانسه, FRESHMAN, ABITOR, دیـــپلم بین المللی.


خط ۲٬۳۱۵: خط ۲٬۳۲۸:


مشکل اساسی دانشگاههایی که مورد بحث است منحصر به این نیست که فارغ التحصیلان آن برای کار به خارج از لبنان می روند ویا تشویق به مهاجرت می شوند , بلکه مشکل اساسی در سطح علمی دانشجویان وتزویر این انستیتوهاست که خود را دانشگاه می نامند وعدم روشن بودن وضعیت رشته های آنها. اینان اکتفاء به دادن لیسانس نکرده بلکه در ذهن خود می پرورانند که مدارک فوق لیسانس ودکترا هم بدهند.
مشکل اساسی دانشگاههایی که مورد بحث است منحصر به این نیست که فارغ التحصیلان آن برای کار به خارج از لبنان می روند ویا تشویق به مهاجرت می شوند , بلکه مشکل اساسی در سطح علمی دانشجویان وتزویر این انستیتوهاست که خود را دانشگاه می نامند وعدم روشن بودن وضعیت رشته های آنها. اینان اکتفاء به دادن لیسانس نکرده بلکه در ذهن خود می پرورانند که مدارک فوق لیسانس ودکترا هم بدهند.
برای نمونه وبه منظور نشان دادنِ پائین بودن سطح علمی برخی از فارغ التحصیلان این مثالها جالب است: یکی از صاحبان مراکز آمارگیری, مربوط به انتخابات مجلس نقل میکرد که فردی با مدرک لیسانس علوم سیاسی یکی از این دانشگاهها که در این مرکز مشغول به کار شده بود, اظهار میداشت که من قبل از اینکه اسم وزیر کشور وقت لبنان را بشنوم نمی دانستم که دقیقاً کار او چیست واسم وزراء ونمایندگان مجلس را اصلاً نشنیده بود. یا یکی از کارمندان یکی از ایستگاههای تلویزیونی نقل میکرد فرد شاغلــی که لیسانس سمعی وبصری است ودر بخش مونتــــاژ کــــــار میکند, عکس "سلیم الحص" نخست وزیر اسبق لبنان را نمی شناخت وعکس او را با یکی از وزرای قبلی به نام "بهیج طباره" اشتباه گرفته بود.     منتقدین می گویند معلوم نیست که سیل این لیسانس ها وگواهی های فوق لیسانس ومدارک دکترا که شاید بعدها صاحبان آنها اساتید همین دانشگاهها شوند چه فاجعه ای را به بار خواهد آورد. آنان بر این باورند که نشناختن سیاستمداران ویا نداشتن درک سیاسی از سوی یک فارغ التحصیل مشکل بزرگی نیست اما بی سوادی در رشته های حساس علمی مثل مهندسی وپزشکی یک مصیبت است. بخش مهندسی بیشتر از هر بخش دیگر از رشد این دانشگاهها ضرر خواهد دید. در آنها همه رشته های مهندسی تدریس می شود وهرسه سال یــک نسل از مهندسانِ خود را به جـامعه تـحویل می دهد در حالیکه این رشته ها نیاز به 5 تا 6 سال تحصیل در دانشگاه لبنان ویا دانشگاههای خصوصی قدیمی دارد. این وضعیّت حتــّی باعث اعتراض کانون مهندسین به این گونه مجوزها گردید.
برای نمونه وبه منظور نشان دادنِ پائین بودن سطح علمی برخی از فارغ التحصیلان این مثالها جالب است: یکی از صاحبان مراکز آمارگیری, مربوط به انتخابات مجلس نقل میکرد که فردی با مدرک لیسانس علوم سیاسی یکی از این دانشگاهها که در این مرکز مشغول به کار شده بود, اظهار میداشت که من قبل از اینکه اسم وزیر کشور وقت لبنان را بشنوم نمی دانستم که دقیقاً کار او چیست واسم وزراء ونمایندگان مجلس را اصلاً نشنیده بود. یا یکی از کارمندان یکی از ایستگاههای تلویزیونی نقل میکرد فرد شاغلــی که لیسانس سمعی وبصری است ودر بخش مونتــــاژ کــــــار میکند, عکس "سلیم الحص" نخست وزیر اسبق لبنان را نمی شناخت وعکس او را با یکی از وزرای قبلی به نام "بهیج طباره" اشتباه گرفته بود.  
 
منتقدین می گویند معلوم نیست که سیل این لیسانس ها وگواهی های فوق لیسانس ومدارک دکترا که شاید بعدها صاحبان آنها اساتید همین دانشگاهها شوند چه فاجعه ای را به بار خواهد آورد. آنان بر این باورند که نشناختن سیاستمداران ویا نداشتن درک سیاسی از سوی یک فارغ التحصیل مشکل بزرگی نیست اما بی سوادی در رشته های حساس علمی مثل مهندسی وپزشکی یک مصیبت است. بخش مهندسی بیشتر از هر بخش دیگر از رشد این دانشگاهها ضرر خواهد دید. در آنها همه رشته های مهندسی تدریس می شود وهرسه سال یــک نسل از مهندسانِ خود را به جـامعه تـحویل می دهد در حالیکه این رشته ها نیاز به 5 تا 6 سال تحصیل در دانشگاه لبنان ویا دانشگاههای خصوصی قدیمی دارد. این وضعیّت حتــّی باعث اعتراض کانون مهندسین به این گونه مجوزها گردید.
بنظر می رسد نیاز به تجدید نظر در مورد آموزش عالی لبنان ضروری است وتنها اکتفا به هشدارها از اینجا وآنجا کافی نیست واز همین منظر است که بعضی از انستیتوها که جنبه قانونی ندارند تلقین می کنند که دولت همه جا مراقب هر کــارِ بزرگ وکوچک وهر آنچه متعلق به نسل آینده است, می باشد.
بنظر می رسد نیاز به تجدید نظر در مورد آموزش عالی لبنان ضروری است وتنها اکتفا به هشدارها از اینجا وآنجا کافی نیست واز همین منظر است که بعضی از انستیتوها که جنبه قانونی ندارند تلقین می کنند که دولت همه جا مراقب هر کــارِ بزرگ وکوچک وهر آنچه متعلق به نسل آینده است, می باشد.
مسئله آموزش عالی با هموار کردن شرائط تأسیس وبا گسترش وتوسعۀ طولی وعرضی آن حل نمی گردد. هیچ دانشگاهی با خریدن تعدادی کامپیوتر, علمی وپیشرفته نمی شود. محصور کردن مشکلات در این نوع قضایا علی رغم اهمیتی که دارند, باعث سطحی شدن موضوع وبسته شدن بحث در باره آن با توجه به اوضاع حاکم درلبنان خواهد شد وبجای نظارت ومراقبت وچه بسا تعطیلی این دانشگاهها, منتهی به هموار شدن راه آنان خواهد شد. در این میان دربرخی محافل چنین گفته می شود که به صاحبان این انستیتوهای دانشگاهی وعده داده شده که انستیتوهای آنان تبدیل به دانشگاههای رسمی خواهد شد ومشکل فقط منحصر به تبدیل مجوز خواهد بود!
مسئله آموزش عالی با هموار کردن شرائط تأسیس وبا گسترش وتوسعۀ طولی وعرضی آن حل نمی گردد. هیچ دانشگاهی با خریدن تعدادی کامپیوتر, علمی وپیشرفته نمی شود. محصور کردن مشکلات در این نوع قضایا علی رغم اهمیتی که دارند, باعث سطحی شدن موضوع وبسته شدن بحث در باره آن با توجه به اوضاع حاکم درلبنان خواهد شد وبجای نظارت ومراقبت وچه بسا تعطیلی این دانشگاهها, منتهی به هموار شدن راه آنان خواهد شد. در این میان دربرخی محافل چنین گفته می شود که به صاحبان این انستیتوهای دانشگاهی وعده داده شده که انستیتوهای آنان تبدیل به دانشگاههای رسمی خواهد شد ومشکل فقط منحصر به تبدیل مجوز خواهد بود!
منتقدان مسائل آموزش عالی در لبنان معتقدند که اگر برخی موضوعات را در کشور بتوان به تأخیر افکند, ممکن است, ولی موضوع آموزش عالی قطعاً از این دست نیست؛ مگر اینکه مقصود فارغ التحصیل شدن نسل جاهلی باشد که نمی دانند در اطرافشان بطور کامل چه می گذرد.
منتقدان مسائل آموزش عالی در لبنان معتقدند که اگر برخی موضوعات را در کشور بتوان به تأخیر افکند, ممکن است, ولی موضوع آموزش عالی قطعاً از این دست نیست؛ مگر اینکه مقصود فارغ التحصیل شدن نسل جاهلی باشد که نمی دانند در اطرافشان بطور کامل چه می گذرد.
آنان نگرانند که در آینده ناظر چه اوضاعی خواهند بود وچه نوع رهبرانی زمام امور لبنان را برعهده خواهند گرفت؟
آنان نگرانند که در آینده ناظر چه اوضاعی خواهند بود وچه نوع رهبرانی زمام امور لبنان را برعهده خواهند گرفت؟[https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=106&showitem=8457 (برای اطلاع بیشتر به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مراجعه کنید)]


==دانشگاه ها==
==دانشگاه ها==
خط ۲٬۳۵۱: خط ۲٬۳۶۸:
3. دوره دکتری: حداقل سه سال بعد از ثبت نام ولی عموما دانشجویان دکتری کمتر از پنج سال از این دانشگاه فارغ التحصیل نمی شوند.
3. دوره دکتری: حداقل سه سال بعد از ثبت نام ولی عموما دانشجویان دکتری کمتر از پنج سال از این دانشگاه فارغ التحصیل نمی شوند.


برای ثبت نام در دوره دکتری بعد از شرکت در امتحان ورودی و اخذ مورد مورد قبول در چند ماه قبل آغاز سال تحصیلی دانشجو برای یک مصاحبه با حضور گروه علمی دانشکده مورد نظر دعوت می شود. پس از تایید گروه علمی از دانشجو برای مقطع دکتری ثبت نام به عمل می آید و دانشجو باید برای تهیه پروپوزال و انتخاب استاد راهنما اقدام کند. دانشجو می بایست با ارائه پروپوزال به یکی از اساتید و اخذ موافقت استاد راهنما آن را برای تایید نهایی به گروه ارسال نماید و بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال و تایید آن, مشغول نگارش رساله تحت اشراف استاد راهنما می شود که این امر سه تا شش ماه از وقت دانشجو را می گیرد. بعد از آن دانشجو مشغول تهیه رساله می شود که عموما بیش از پنج سال طول می کشد.
برای ثبت نام در دوره دکتری بعد از شرکت در امتحان ورودی و اخذ مورد مورد قبول در چند ماه قبل آغاز سال تحصیلی دانشجو برای یک مصاحبه با حضور گروه علمی دانشکده مورد نظر دعوت می شود. پس از تایید گروه علمی از دانشجو برای مقطع دکتری ثبت نام به عمل می آید و دانشجو باید برای تهیه پروپوزال و انتخاب استاد راهنما اقدام کند. دانشجو می بایست با ارائه پروپوزال به یکی از اساتید و اخذ موافقت استاد راهنما آن را برای تایید نهایی به گروه ارسال نماید و بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال و تایید آن, مشغول نگارش رساله تحت اشراف استاد راهنما می شود که این امر سه تا شش ماه از وقت دانشجو را می گیرد. بعد از آن دانشجو مشغول تهیه رساله می شود که عموما بیش از پنج سال طول می کشد[http://libaniran.com/1392/03/17/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 (برای اطلاع بیشتر به سایت لیبیران مراجعه کنید)].


===دانشگاه آمريكايي بيروت (AUB)===
===دانشگاه آمريكايي بيروت (AUB)===


یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های خاورمیانه دانشگاه آمریکایی بیروت است که در سال 1866 توسط میسیونرهای تبشیری مسیحی آمریکایی در لبنان و سوریه تاسیس شده است. زبان آموزشی این دانشگاه انگلیسی است. این دانشگاه تقریبا در تمام رشته‌های علوم انسانی، فنی و مهندسی و پزشکی فعالیت دارد. شهریه این دانشگاه بسیار گران و تقریبا مثل هزینه دانشگاه‌های مستقر در آمریکاست. شهریه این دانشگاه برای هر سال تحصیل بر حسب رشته از 8000 تا 20000 دلار آمریکا در سال می‌باشد.
یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های خاورمیانه دانشگاه آمریکایی بیروت است که در سال 1866 توسط میسیونرهای تبشیری مسیحی آمریکایی در لبنان و سوریه تاسیس شده است. زبان آموزشی این دانشگاه انگلیسی است. این دانشگاه تقریبا در تمام رشته‌های علوم انسانی، فنی و مهندسی و پزشکی فعالیت دارد. شهریه این دانشگاه بسیار گران و تقریبا مثل هزینه دانشگاه‌های مستقر در آمریکاست. شهریه این دانشگاه برای هر سال تحصیل بر حسب رشته از 8000 تا 20000 دلار آمریکا در سال می‌باشد.


طول دوره در این دانشگاه در مقاطع مختلف عبارت است از دوره کارشناسی هشت ترم معادل چهار سال با گذراندن واحدهای مدنظر، دوره کارشناسی ارشد چهار ترم شامل سه ترم مواد درسی و یک ترم پایان نامه است.
طول دوره در این دانشگاه در مقاطع مختلف عبارت است از دوره کارشناسی هشت ترم معادل چهار سال با گذراندن واحدهای مدنظر، دوره کارشناسی ارشد چهار ترم شامل سه ترم مواد درسی و یک ترم پایان نامه است.


دانشجویان دکتری باید دوسال کلاس‌های آموزشی را بگذرانند و بعد از موفقیت در امتحانات جامع وارد مرحله بعد شده و با تایید موضوع بعد از دوسال اجازه دفاع پیدا می‌کنند.  
دانشجویان دکتری باید دوسال کلاس‌های آموزشی را بگذرانند و بعد از موفقیت در امتحانات جامع وارد مرحله بعد شده و با تایید موضوع بعد از دوسال اجازه دفاع پیدا می‌کنند[https://www.isna.ir/news/91082011868/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF (برای اطلاع بیشتر به سایت خبر گزاری ایسنا مراجعه کنید)].  


===دانشگاه سنت جوزف===
===دانشگاه سنت جوزف===




دانشگاه سنت ژوزف با دارا بودن 12 دانشکده،22 کالج، 4 پردیس و شعب در شهرهای صیدا، طرابلس و زحله، بعد از دانشگاه ملی لبنان بزرگترین دانشگاه لبنان به شمار می‌آید. در این دانشگاه در حدود ده هزار دانشجو با بیش از 1500 استاد مدعو و هیت علمی مشغول به تحصیل هستند.
دانشگاه سنت ژوزف با دارا بودن 12 دانشکده،22 کالج، 4 پردیس و شعب در شهرهای صیدا، طرابلس و زحله، بعد از دانشگاه ملی لبنان بزرگترین دانشگاه لبنان به شمار می‌آید. در این دانشگاه در حدود ده هزار دانشجو با بیش از 1500 استاد مدعو و هیت علمی مشغول به تحصیل هستند.


دانشکده‌ها و پردیس‌های دانشگاه سنت ژوزف عبارتند از دانشکده‌های علوم دینی، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، علوم پرستاری، حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی، مدیریت، ادبیات و علوم انسانی، علوم تربیتی، فنی مهندسی و همین طور پردیس‌های علمی علوم پزشکی و پرستاری، علوم اجتماعی، علوم انسانی و علوم و تکنولوژی.
دانشکده‌ها و پردیس‌های دانشگاه سنت ژوزف عبارتند از دانشکده‌های علوم دینی، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، علوم پرستاری، حقوق و علوم سیاسی، علوم اقتصادی، مدیریت، ادبیات و علوم انسانی، علوم تربیتی، فنی مهندسی و همین طور پردیس‌های علمی علوم پزشکی و پرستاری، علوم اجتماعی، علوم انسانی و علوم و تکنولوژی.
خط ۲٬۳۷۲: خط ۲٬۳۸۹:
برای وارد شدن به این دانشگاه دانستن زبان عربی یا فرانسه اگرچه الزام آور نیست ولی برای موفقیت در امتحانات ضروری می‌باشد. شهریه این دانشگاه برای هر سال تحصیل بر حسب رشته از 3000 تا 8000 دلار آمریکا در سال می‌باشد.
برای وارد شدن به این دانشگاه دانستن زبان عربی یا فرانسه اگرچه الزام آور نیست ولی برای موفقیت در امتحانات ضروری می‌باشد. شهریه این دانشگاه برای هر سال تحصیل بر حسب رشته از 3000 تا 8000 دلار آمریکا در سال می‌باشد.


دوره دکتری در دانشگاه سنت ژوزف به این گونه است دانشجو باید پروپوزال طبق استاندارد دانشگاه به گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال آن را تایید نموده و برای آن استاد راهنما معین می‌کند، لازم به ذکر است این دوره بین شش ماه تا یک سال طول می‌کشد و احتمال رد پروپوزال زیاد است و بعد از این مرحله دانشجو مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما می‌شود که این دوره هم عموما بیش از چهار سال طول می‌کشد.  
دوره دکتری در دانشگاه سنت ژوزف به این گونه است دانشجو باید پروپوزال طبق استاندارد دانشگاه به گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال آن را تایید نموده و برای آن استاد راهنما معین می‌کند، لازم به ذکر است این دوره بین شش ماه تا یک سال طول می‌کشد و احتمال رد پروپوزال زیاد است و بعد از این مرحله دانشجو مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما می‌شود که این دوره هم عموما بیش از چهار سال طول می‌کشد[https://www.isna.ir/news/91082011868/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF (برای اطلاع بیشتر به سایت خبرگزاری ایسنا مراجعه کنید)].  


===دانشگاه اسلامي لبنان===
===دانشگاه اسلامي لبنان===
خط ۲٬۳۸۸: خط ۲٬۴۰۵:
دوره دکتری در این دانشگاه پژوهش محور بوده و بیش از سه سال طول می‌کشد و دانشجو در طول تحصیل در این مقطع مشغول تهیه رساله خواهد بود.
دوره دکتری در این دانشگاه پژوهش محور بوده و بیش از سه سال طول می‌کشد و دانشجو در طول تحصیل در این مقطع مشغول تهیه رساله خواهد بود.


دوره دکتری در دانشگاه اسلامی لبنان به این گونه است که دانشجو باید پروپوزال خود را طبق استاندارد دانشگاه برای گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی نیز بعد از بحث پیرامون موضوع، پروپوزال آن را یا رد و یا تایید نموده و بر اساس موضوع برای آن استاد راهنما تعیین می‌کند، باید به این نکته توجه داشته باشید که از زمان ارسال پروپوزال تا تایید نهایی آن بین شش ماه تا یک سال طول می‌کشد و احتمال رد پروپوزال زیاد است و بعد از این مرحله ثبت نام دانشجو قطعی شده و باید مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما شود. دانشجو بعد از سه سال از تایید موضوع؛ اجازه دفاع از رساله خود را پیدا می کند که این دوره هم عموما بیش از سه سال طول می‌کشد.  
دوره دکتری در دانشگاه اسلامی لبنان به این گونه است که دانشجو باید پروپوزال خود را طبق استاندارد دانشگاه برای گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی نیز بعد از بحث پیرامون موضوع، پروپوزال آن را یا رد و یا تایید نموده و بر اساس موضوع برای آن استاد راهنما تعیین می‌کند، باید به این نکته توجه داشته باشید که از زمان ارسال پروپوزال تا تایید نهایی آن بین شش ماه تا یک سال طول می‌کشد و احتمال رد پروپوزال زیاد است و بعد از این مرحله ثبت نام دانشجو قطعی شده و باید مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما شود. دانشجو بعد از سه سال از تایید موضوع؛ اجازه دفاع از رساله خود را پیدا می کند که این دوره هم عموما بیش از سه سال طول می‌کشد[https://www.isna.ir/news/91082011868/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF (برای اطلاع بیشتر به سایت خبرگزاری ایسنا مراجعه کنید)].


===دانشگاه عربي بيروت===
===دانشگاه عربي بيروت===


دانشگاه عربی بیروت یک دانشگاه خصوصی متعلق به دانشگاه الاسکندریه مصر است و تحت نظر آن اداره می‌شود و در اکثر رشته‌های علوم انسانی، فنی و ریاضی و علوم پزشکی دارای فعالیت است.
دانشگاه عربی بیروت یک دانشگاه خصوصی متعلق به دانشگاه الاسکندریه مصر است و تحت نظر آن اداره می‌شود و در اکثر رشته‌های علوم انسانی، فنی و ریاضی و علوم پزشکی دارای فعالیت است.


رشته‌های علوم انسانی به زبان‌های عربی و انگلیسی و در موارد معدود زبان فرانسه ارائه می‌شود و رشته‌های علوم پزشکی و فنی نیز به زبان انگلیسی ارائه می‌شوند.
رشته‌های علوم انسانی به زبان‌های عربی و انگلیسی و در موارد معدود زبان فرانسه ارائه می‌شود و رشته‌های علوم پزشکی و فنی نیز به زبان انگلیسی ارائه می‌شوند.
خط ۲٬۴۰۲: خط ۲٬۴۲۰:
در دوره دکتری این دانشگاه سال اول برای بیشتر رشته‌ها کلاس‌های اجباری دارد و بعد از دو سال اجازه دفاع از رساله صادر می‌شود.
در دوره دکتری این دانشگاه سال اول برای بیشتر رشته‌ها کلاس‌های اجباری دارد و بعد از دو سال اجازه دفاع از رساله صادر می‌شود.


دوره دکتری در دانشگاه عربی بیروت به این گونه است که دانشجو بعد از موافقت دانشگاه با ثبت‌نام ابتدا باید به مدت یک سال برخی از موارد مربوط به رشته خود را طی کند و بعد از موفقیت در کسب نمره مورد نظر دانشگاه می تواند پروپوزال خود را طبق استاندارد دانشگاه به گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال آن را تایید نموده و برای آن استاد راهنما معین می‌کند، بعد از این مرحله دانشجو مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما می شود که این دوره هم عموما بیش از دو سال طول می‌کشد.
دوره دکتری در دانشگاه عربی بیروت به این گونه است که دانشجو بعد از موافقت دانشگاه با ثبت‌نام ابتدا باید به مدت یک سال برخی از موارد مربوط به رشته خود را طی کند و بعد از موفقیت در کسب نمره مورد نظر دانشگاه می تواند پروپوزال خود را طبق استاندارد دانشگاه به گروه علمی دانشکده ارسال کند، گروه علمی بعد از تعدیل و تصحیح پروپوزال آن را تایید نموده و برای آن استاد راهنما معین می‌کند، بعد از این مرحله دانشجو مشغول تهیه رساله تحت اشراف استاد راهنما می شود که این دوره هم عموما بیش از دو سال طول می‌کشد[https://www.isna.ir/news/91082011868/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF (برای اطلاع بیشتر به سایت خبرگزاری ایسنا مراجعه کنید)].
 




===دانشگاه بين‌المللي لبنان (LIU)===
===دانشگاه بين‌المللي لبنان (LIU)===


دانشگاه LIU بعد از دانشگاه ملي لبنان، بزرگ‌ترين دانشگاه بخش خصوصي اين كشور محسوب مي‌شود. اين دانشگاه داراي 9 شعبه و حدود 30 هزار دانشجو در شهرهاي مختلف است. در شعبه صور اين دانشگاه، زبان فارسي، انگليسي، فرانسوي و اسپانيولي به عنوان زبان خارجي ارائه مي‌شود.  
دانشگاه LIU بعد از دانشگاه ملي لبنان، بزرگ‌ترين دانشگاه بخش خصوصي اين كشور محسوب مي‌شود. اين دانشگاه داراي 9 شعبه و حدود 30 هزار دانشجو در شهرهاي مختلف است. در شعبه صور اين دانشگاه، زبان فارسي، انگليسي، فرانسوي و اسپانيولي به عنوان زبان خارجي ارائه مي‌شود[https://icro.ir/news/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/679043/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%D9%8A+%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87+LIU+%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 (برای اطلاع بیشتر به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مراجعه کنید)].  
این دانشگاه در سال 2001 تاسیس شده و دارای دانشکده های داروسازی، هنر و علوم، مهندسی، تجارت و آموزش است.
این دانشگاه در سال 2001 تاسیس شده و دارای دانشکده های داروسازی، هنر و علوم، مهندسی، تجارت و آموزش است.
   
   
confirmed
۳٬۸۸۵

ویرایش