۸۵٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سیاه پوست' به 'سیاهپوست') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==شرایط اجتماعی-سیاسی== | ==شرایط اجتماعی-سیاسی== | ||
چون باران و سیل فراوان آمده بود و خانهها ویران میشدند، مردم از صلت خواستند به درگاه خداوند نیایش كند تا باران بند آید. وی فردای آن روز چون به دعا میشد، ابن درید را نیز همراه خود برد. به گفتۀ [[مسعودی]]، صلت بن مالك در ۲۸۰ ق به دست مأموران خلیفه كشته شد <ref>(۸/ ۱۴۳)</ref> و محمد بن نور به یاری مزدوران حبشی خویش، سپاه صلت را كه بیشتر ازدی بودند، در هم شكست. ابن درید كه از كشته شدن افراد قبیلۀ خویش دلتنگ بود، در قطعه شعری به مزدوران محمد بن نور تاخت و آن سپاه را «فرومایگان» و | چون باران و سیل فراوان آمده بود و خانهها ویران میشدند، مردم از صلت خواستند به درگاه خداوند نیایش كند تا باران بند آید. وی فردای آن روز چون به دعا میشد، ابن درید را نیز همراه خود برد. به گفتۀ [[مسعودی]]، صلت بن مالك در ۲۸۰ ق به دست مأموران خلیفه كشته شد <ref>(۸/ ۱۴۳)</ref> و محمد بن نور به یاری مزدوران حبشی خویش، سپاه صلت را كه بیشتر ازدی بودند، در هم شكست. ابن درید كه از كشته شدن افراد قبیلۀ خویش دلتنگ بود، در قطعه شعری به مزدوران محمد بن نور تاخت و آن سپاه را «فرومایگان» و «سیاهپوستان كوتاه قد» خواند <ref>(نک : دیوان، ۱۱۰ و حاشیه)</ref>. ظاهراً اندكی پیش از این ماجرا بین قبایل مختلف عمان، از جمله شاخهای كه ابن درید از آن برخاسته بود، نزاع درگرفت و خونها ریخته شد. ابن درید نیز در رثای افراد قبیلهای كه در «روضه» كشته شده بودند. قصیدهای در ۴۷ بیت <ref>( دیوان، ۸۹-۹۲)</ref> سرود و سپس در قصیدهای دیگر كه این بار بر ۶۰ بیت بالغ است، از مردان قبیله خواست كه به خونخواهی برخیزند<ref>( دیوان، ۹۲-۹۷)</ref>. ابن درید در این دیار خاطرههای افسانهگون بسیاری از خود به جای گذاشته است. بخشی از آنها را عزالدین تنوخی از دوستی عمانی شنیده و در مقدمۀ وصف السحاب ابن درید نهاده است <ref>(صص ۹۶- ۹۸)</ref>. | ||
==سفر به عراق== | ==سفر به عراق== |