محمد بن زاهد کوثری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
|-
|-
|مذهب
|مذهب
|اهل سنت/ شافعی مذهب
|اهل سنت/ حنفی مذهب
|-
|-
|برخی از اساتید
|برخی از اساتید
خط ۳۳: خط ۳۳:
|}
|}
</div>
</div>
'''محمد بن زاهد کوثری''' با نام کامل شیخ محمد بن زاهد بن حسن حلمی کوثری در روز 27 شوال 1296 قمری در روستایی به‌نام «دُوزجه» در کشور ترکیه به دنیا آمد. به‌خاطر انتساب خاندان او به قبیله‌ای از «چِرکِس» به‌نام «کوثر»، نام «کوثری» بر آنان نهاده شد.<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، با مقدمۀ: وهبی سلیمان غاوجی، ص27.</ref> وی محدث، فقيه، علامه و مورخ و یکی از علمای بزرگ اهل سنت و مخالف و منتقد وهابیت بود.  
'''محمد بن زاهد کوثری''' با نام کامل شیخ محمد بن زاهد بن حسن حلمی کوثری در روز 27 شوال 1296 قمری در روستایی به‌نام «[[دُوزجه]]» در کشور [[ترکیه]] به دنیا آمد. به‌خاطر انتساب خاندان او به قبیله‌ای از «[[چِرکِس]]» به‌نام «کوثر»، نام «کوثری» بر آنان نهاده شد.<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، با مقدمۀ: وهبی سلیمان غاوجی، ص27.</ref> وی محدث، فقيه، علامه و مورخ و یکی از علمای بزرگ اهل سنت و مخالف و منتقد [[وهابیت]] بود.  


=زندگی علمی=
=زندگی علمی=
وی، که در خانواده‌ای علمی زاده شده بود، نزد پدرش بهرۀ فراوان علمی برد. او پانزده‌ساله بود که به شهر آستانه<ref>پایتخت حکومت عثمانی که در حکومت ترکیه به «استامبول» شهرت دارد.</ref> رفت، در دارالحدیث اقامت کرد و در آنجا در «مسجد سلطان محمد فاتح»، نزد افراد بسیاری به کسب علم و دانش پرداخت. او 29‌ساله بود که در دانشگاه فاتح به تدریس پرداخت و این فعالیت را تا اوایل جنگ جهانیِ اول ادامه داد. در این شرایط، محمد زاهد به فعالیت‌های علمیِ خود ادامه داد تا اینکه توانست به درجۀ وکیل مشیخۀ عثمانی (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی) نائل شود که سِمتی هم‌تراز با سِمت شیخِ الأزهرِ مصر است.<ref>همان، ص27 و 28.</ref>
وی، که در خانواده‌ای علمی زاده شده بود، نزد پدرش بهرۀ فراوان علمی برد. او پانزده‌ساله بود که به شهر [[آستانه]]<ref>پایتخت [[حکومت عثمانی]] که در حکومت ترکیه به «[[استامبول]]» شهرت دارد.</ref> رفت، در دارالحدیث اقامت کرد و در آنجا در «[[مسجد سلطان محمد فاتح]]»، نزد افراد بسیاری به کسب علم و دانش پرداخت. او 29‌ ساله بود که در [[دانشگاه فاتح]] به تدریس پرداخت و این فعالیت را تا اوایل [[جنگ جهانیِ اول]] ادامه داد. در این شرایط، محمد زاهد به فعالیت‌های علمیِ خود ادامه داد تا اینکه توانست به درجۀ [[وکیل مشیخۀ عثمانی]] (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی) نائل شود که سمتی هم‌تراز با سمت شیخ [[الأزهرِ مصر]] است.<ref>همان، ص27 و 28.</ref>


بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی، محمد زاهد در برابر جریان‌های به‌وجود‌آمده، برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام می‌دهد که به‌موجبِ آنها به اعدام محکوم می‌شود. در این شرایط، او مهاجرت می‌کند و در سال 1341ق وارد مصر می‌شود. در این بین، چندین بار به شام سفر می‌کند تا بتواند از نسخه‌های خطیِ «کتابخانۀ ظاهریه» بهره‌مند شود؛ اما در نهایت به مصر بازمی‌گردد و تا آخر عمرِ خود، یعنی 19 ذی‌العقدۀ 1371ق، در همین کشور زندگی می‌کند.
بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی، محمد زاهد در برابر جریان‌های به‌وجود‌آمده، برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام می‌دهد که به‌موجب آنها به اعدام محکوم می‌شود. در این شرایط، او مهاجرت می‌کند و در سال 1341 قمری وارد مصر می‌شود. در این بین، چندین بار به شام سفر می‌کند تا بتواند از نسخه‌های خطیِ «[[کتابخانۀ ظاهریه]]» بهره‌مند شود؛ اما در نهایت به مصر بازمی‌گردد و تا آخر عمرِ خود، یعنی 19 ذی‌العقدۀ 1371ق، در همین کشور زندگی می‌کند.


دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری، برخی اندیشمندان ترجمه‌هایی را نگاشته‌اند که از جملۀ آنها می‌توان به ترجمۀ نفیسِ «سید عزت عطار» که در ابتدای کتاب تأنیب الخطیب چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الكوثري، ص50.</ref> اشاره کرد. همچنین استاد احمد خیری، از شاگردان محمد زاهد کوثری، دربارۀ ایشان حدود صد صفحه با عنوان «الإمام الکوثري» نگاشته است که این ترجمه در کتاب مقالات الکوثري به چاپ رسیده است.<ref>کوثری، محمد زاهد، فقه أهل العراق و حدیثهم، با مقدمۀ: عبدالفتاح ابوغُده، ص6.</ref> محمد ابوزهره نیز در ابتدای کتاب الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، ترجمه‌ای کوتاه از زندگیِ محمد زاهد کوثری با عنوانِ «الإمام الکوثري» نگاشته است که برای آگاهیِ بیشتر از زندگیِ علمی و عملی ایشان می‌توان به چنین آثاری مراجعه کرد.
دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری، برخی اندیشمندان ترجمه‌هایی را نگاشته‌اند که از جملۀ آنها می‌توان به ترجمۀ نفیسِ «[[سید عزت عطار]]» که در ابتدای کتاب [[تأنیب الخطیب]] چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الكوثري، ص50.</ref> اشاره کرد. همچنین استاد احمد خیری، از شاگردان محمد زاهد کوثری، دربارۀ ایشان حدود صد صفحه با عنوان «الإمام الکوثري» نگاشته است که این ترجمه در کتاب مقالات الکوثري به چاپ رسیده است.<ref>کوثری، محمد زاهد، فقه أهل العراق و حدیثهم، با مقدمۀ: عبدالفتاح ابوغُده، ص6.</ref> محمد ابوزهره نیز در ابتدای کتاب الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، ترجمه‌ای کوتاه از زندگیِ محمد زاهد کوثری با عنوانِ «الإمام الکوثري» نگاشته است که برای آگاهیِ بیشتر از زندگیِ علمی و عملی ایشان می‌توان به چنین آثاری مراجعه کرد.


=جایگاه علمی=
=جایگاه علمی=
خط ۴۶: خط ۴۶:


=معروف‌ترین شاگردان=
=معروف‌ترین شاگردان=
«شیخ عبدالفتاح ابوغُده» را می‌توان معروف‌ترین شاگرد او معرفی کرد که از دانش‌آموختگانِ دانشگاه الأزهرِ مصر بود و بسیار دیده می‌شد که نزد محمد زاهد کوثری رفت‌و‌آمد می‌کرد و به او تمایل شدیدی داشت؛ به‌حدی که نَسَب خود را با نام استادش همراه می‌کرد و خود را به‌صورت «عبدالفتاح ابوغدۀ حنفیِ کوثری» معرفی می‌کرد.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الكوثري، ص65.</ref>
«[[شیخ عبدالفتاح ابوغُده]]» را می‌توان معروف‌ترین شاگرد او معرفی کرد که از دانش‌آموختگانِ [[دانشگاه الأزهرِ مصر]] بود و بسیار دیده می‌شد که نزد محمد زاهد کوثری رفت‌و‌آمد می‌کرد و به او تمایل شدیدی داشت؛ به‌حدی که نَسَب خود را با نام استادش همراه می‌کرد و خود را به‌صورت «[[عبدالفتاح ابوغدۀ حنفیِ کوثری]]» معرفی می‌کرد.<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الكوثري، ص65.</ref>


از ابوغُده تعلیقات زیادی بر جای مانده است و آرای محمد زاهد کوثری به‌خوبی در آثار عبدالفتاح مشهود است و همین امر، دلیل واضحی بر تأثیرِ بسزای کوثری بر عبدالفتاح بوده است؛ به‌طوری که می‌توان او را «کوثریُ المَشرَب» خواند.<ref>ابن ابی‌العز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص51.</ref> عشق و علاقۀ او به استادش به‌حدی بود که نام فرزند بزرگش را از باب تبرک و زنده نگه‌داشتنِ نامِ استادِ خویش، هم‌نامِ او قرار داد.
از ابوغُده تعلیقات زیادی بر جای مانده است و آرای محمد زاهد کوثری به‌خوبی در آثار عبدالفتاح مشهود است و همین امر، دلیل واضحی بر تأثیرِ بسزای کوثری بر عبدالفتاح بوده است؛ به‌طوری که می‌توان او را «[[کوثریُ المَشرَب]]» خواند.<ref>ابن ابی‌العز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص51.</ref> عشق و علاقۀ او به استادش به‌حدی بود که نام فرزند بزرگش را از باب تبرک و زنده نگه‌داشتنِ نامِ استادِ خویش، هم‌نامِ او قرار داد.


عبدالفتاح صد‌درصد با آرای کوثری همراه بود و در هیچ‌یک از تعلیقات استادش، اعتراض علمی نکرد. وی هنگام یادکردن از ابن‌تیمیه، هیچ‌گاه عنوانی بیش از «شیخ ابن‌تیمیه» مطرح نکرد که این لفظ مشخص نمی‌کند که مرادِ وی، شیخوخیت در علم و فضل است، یا شیخوخیت در سن و سال، یا شیخوخیت در ضلالت و گمراهی. آنچه تعبیرِ او را از معنای اول دور می‌سازد، تأثیرپذیریِ فکریِ زیادِ عبدالفتاح از استادش، محمد زاهد کوثری، است و او نیز در بسیاری از موارد ابن‌تیمیه را ضال و گمراه دانسته است.
عبدالفتاح صد‌درصد با آرای کوثری همراه بود و در هیچ‌یک از تعلیقات استادش، اعتراض علمی نکرد. وی هنگام یادکردن از ابن‌تیمیه، هیچ‌گاه عنوانی بیش از «شیخ ابن‌تیمیه» مطرح نکرد که این لفظ مشخص نمی‌کند که مرادِ وی، شیخوخیت در علم و فضل است، یا شیخوخیت در سن و سال، یا شیخوخیت در ضلالت و گمراهی. آنچه تعبیرِ او را از معنای اول دور می‌سازد، تأثیرپذیریِ فکریِ زیادِ عبدالفتاح از استادش، محمد زاهد کوثری، است و او نیز در بسیاری از موارد ابن‌تیمیه را ضال و گمراه دانسته است.


=رویکردهای مذهبی=
=رویکردهای مذهبی=
محمد زاهد کوثری، حنفی‌مذهب بود و تعصب زیادی به ابوحنیفه داشت؛ به‌حدی که او را «مجنون ابوحنیفه» ‌خواندند.<ref>غماری، عبدالله بن محمد، بدع التفاسیر، ص179.</ref> همچنین در پاسداری از آرا و افکار دینیِ خود، که بر اساس آرای ابوحنیفه و شاگردانش بود، حساسیت نشان می‌داد؛ لذا با هر فرقه، گروه یا شخصی که آرا و نظریه‌های او را در تنافی با معتقدات اسلام می‌دید، تقابل جدی داشت. بر این اساس، حتی وی با برخی علمای زمانِ خود همچون مراغی، عبدالمجید سلیم و شلتوت، که پیروِ رویکرد اصلاحیِ «محمد عبده» بودند، به تقابل فکری پرداخت و در آثارِ خود همواره آرا و افکارِ محمد عبده را نقد می‌کرد.<ref>کوثری، محمد زاهد، مقدمات الإمام الکوثري، ص26.</ref> در آن دوران، یکی از استادان معروفِ دانشگاه الأزهر به‌نام شیخ یوسف دجوی، شیخ محمد زاهد را یاری و همراهی می‌کرد.
محمد زاهد کوثری، حنفی‌مذهب بود و تعصب زیادی به [[ابوحنیفه]] داشت؛ به‌حدی که او را «مجنون ابوحنیفه» ‌خواندند.<ref>غماری، عبدالله بن محمد، بدع التفاسیر، ص179.</ref> همچنین در پاسداری از آرا و افکار دینیِ خود، که بر اساس آرای ابوحنیفه و شاگردانش بود، حساسیت نشان می‌داد؛ لذا با هر فرقه، گروه یا شخصی که آرا و نظریه‌های او را در تنافی با معتقدات اسلام می‌دید، تقابل جدی داشت. بر این اساس، حتی وی با برخی علمای زمانِ خود همچون مراغی، عبدالمجید سلیم و شلتوت، که پیروِ رویکرد اصلاحیِ «محمد عبده» بودند، به تقابل فکری پرداخت و در آثارِ خود همواره آرا و افکارِ محمد عبده را نقد می‌کرد.<ref>کوثری، محمد زاهد، مقدمات الإمام الکوثري، ص26.</ref> در آن دوران، یکی از استادان معروفِ دانشگاه الأزهر به‌نام شیخ یوسف دجوی، شیخ محمد زاهد را یاری و همراهی می‌کرد.


=تقابل با اندیشۀ سلفیت=
=تقابل با اندیشۀ سلفیت=
خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:


=وفات=
=وفات=
علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر قاهره گذراند. وي در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذيقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگي، در حالي که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشياري کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر ابوالعباس طوسی متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنيب الخطيب علي ما ساقه في ترجمة ابي حنيفة من الأکاذيب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری می نویسد: علامه کوثری در آخرین دیدار من با او به من گفت این شعر را روی قبر من بنویس<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 22.</ref>:
علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر [[قاهره]] گذراند. وي در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذيقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگي، در حالي که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشياري کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر [[ابوالعباس طوسی]] متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنيب الخطيب علي ما ساقه في ترجمة ابي حنيفة من الأکاذيب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل في مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری می نویسد: علامه کوثری در آخرین دیدار من با او به من گفت این شعر را روی قبر من بنویس<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثري، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 22.</ref>:
یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا
یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا
فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا***من الفجاءة وادع للذی عبرا
فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا***من الفجاءة وادع للذی عبرا
۵۶۵

ویرایش