محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
• خشک شدن دریاچه ساوه که برای ایرانیان مقدس بود
• خشک شدن دریاچه ساوه که برای ایرانیان مقدس بود
• سرنگون شدن تخت تمام سلاطین عالم و لال شدن آنها در آن روز
• سرنگون شدن تخت تمام سلاطین عالم و لال شدن آنها در آن روز
• باطل شدن سحر ساحران و جادوی جادوگران و قطع شدن ارتباط کاهنان با همزادان شیطانی آنها. <ref>امالی صدوق، مجلس چهل و هشتم، حدیث اول</ref> <ref>رجوع شود به: معجزات مقارن ولادت پیامبر</ref>
• باطل شدن سحر ساحران و جادوی جادوگران و قطع شدن ارتباط کاهنان با همزادان شیطانی آنها. <ref>امالی صدوق، مجلس چهل و هشتم، حدیث اول</ref> <ref>رجوع شود به: معجزات مقارن ولادت پیامبر</ref>
==کودکی تا جوانی==
==کودکی تا جوانی==
هنوز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل‌های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود. <ref>منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، شیخ عباس قمی، ج‏۱، ص۴۷</ref>و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود.  
هنوز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل‌های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود. <ref>منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، شیخ عباس قمی، ج‏۱، ص۴۷</ref>و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود.  
خط ۶۱: خط ۶۱:
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه‌السلام) و همسر مهربان ایشان، ام‌المؤمنین خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرئت آزار و اذیت‌های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
در آن شرایط سختی که مشرکان قریش بر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) تحمیل کرده بودند، دو حامی رسول خدا، یعنی عموی ایشان ابوطالب (علیه‌السلام) و همسر مهربان ایشان، ام‌المؤمنین خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بودند که فشارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روحی را از ایشان برداشتند و تا زمانی که عموی ایشان زنده بود، کسی جرئت آزار و اذیت‌های جسمانی و کشیدن نقشه قتل حضرت را نداشت.  
==شکنجه و آزار مسلمانان در مکه==
==شکنجه و آزار مسلمانان در مکه==
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی‌توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسئولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره‌ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت‌ها شدند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه‌ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به‌صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به‌صورت محدود شکنجه‌های بدنی؛ و برای ثروتمندان به‌صورت تهدید به کسادی تجارت و ازبین‌بردن اموالشان بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آن‌قدر می‌زدند و تشنگی و گرسنگی می‌دادند که توان نشستن نداشتند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
پس از آنکه اشراف مشرک قریش دیدند که نمی‌توانند به هیچ صورتی جلوی نشر اسلام را بگیرند و با توجه به حامیان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) قادر به آسیب رساندن به ایشان نیستند، شروع به شکنجه و آزار مسلمانان در مکه کردند. هر قبیله مسئولیت آزار و اذیت مسلمانان خود را به عهده گرفت و آنان که هیچ قبیله یا عشیره‌ای یا حامی نداشتند، مجبور به تحمل انواع آزار و اذیت‌ها شدند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱ ص ۳۱۷</ref> این شکنجه‌ها برای مسلمانانی که از طبقه اشراف و بزرگان مکه بودند به‌صورت تهدید به خوار کردن، متهم کردن به حماقت و سفاهت و به‌صورت محدود شکنجه‌های بدنی؛ و برای ثروتمندان به‌صورت تهدید به کسادی تجارت و ازبین‌بردن اموالشان بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۸</ref> و ضعیفان را آن‌قدر می‌زدند و تشنگی و گرسنگی می‌دادند که توان نشستن نداشتند. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، جلد ۱ ص ۳۲۰؛ انساب الاشراف، ج ۱ ص ۱۹۷؛ السیرة النبویه، ذهبی ص ۲۱۹</ref>
==هجرت مسلمانان به حبشه==
==هجرت مسلمانان به حبشه==
آزار و اذیت‌های مشرکان به‌مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه‌ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند. <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
آزار و اذیت‌های مشرکان به‌مرور افزایش یافت، تا جایی که مسلمانان دیگر طاقت این شکنجه‌ها را نداشتند. در این حالت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) دستور هجرت به حبشه را صادر کردند. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به آنان فرمود: در این زمین پراکنده شوید. سؤال کردند که به کجا برویم؟ آن حضرت به حبشه اشاره کرد. پس از آن بود که عده‌ای از مسلمانان به همراه خانواده یا بدون آنها به حبشه هجرت کردند. <ref>ترجمه طبقات الکبری ج ۱ ص ۱۹۰؛ ترجمه دلائل النبوة، بیهقی، ج۲ص۴۷</ref>
خط ۸۴: خط ۸۴:
سفر پیامبر اکرم به [[طائف]]
سفر پیامبر اکرم به [[طائف]]
پس از وفات ابوطالب، ریاست [[بنی هاشم]] به [[ابولهب]] رسید و او حمایت بنی‌هاشم را از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) برداشت. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) براثر اختناق محیط مکه، تصمیم گرفت به محیط دیگری برود و بدین منظور سفر به شهر طائف را انتخاب نمود.  
پس از وفات ابوطالب، ریاست [[بنی هاشم]] به [[ابولهب]] رسید و او حمایت بنی‌هاشم را از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) برداشت. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) براثر اختناق محیط مکه، تصمیم گرفت به محیط دیگری برود و بدین منظور سفر به شهر طائف را انتخاب نمود.  
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه <ref>به نقل ابن اسحاق به‌تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) رفته و او را سنگ‌باران کنند. </ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت. <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به همراه زید بن حارثه <ref>به نقل ابن اسحاق به‌تنهایی عازم طائف شدند تا با بزرگان قبیله ثقیف دیدار کرده و آنان را به اسلام دعوت کنند. ولی آنها دست رد به سینه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) زدند و سفیهان و بردگان خود را مجبور کردند تا به دنبال رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) رفته و او را سنگ‌باران کنند. </ref> رسول خدا پس از ده روز توقف در طائف و ناامیدی از اسلام و حمایت قبیله بنی ثقیف، راه مکه را در پیش گرفت. <ref>اسدالغابه، ج۳، ص ۳۸۹-۳۹۰؛ سیرة النبی، ج ۲، ص ۲۸-۳۱؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲؛ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۳۹۴-۳۹۵</ref>


==هجرت مسلمانان به مدینه==
==هجرت مسلمانان به مدینه==
خط ۹۲: خط ۹۲:
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می‌نامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
با انتشار خبر اسلام در یثرب، علاوه بر کسانی که در مکه، اسلام را پذیرفته بودند، چندی دیگر از مردم یثرب نیز اسلام را پذیرا شدند. در موسم حج سال دوازدهم بعثت، تعداد دوازده نفر از اهالی یثرب، در عقبه با رسول خدا دیدار کردند. آنها در این دیدار با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. این بیعت را بیعت عقبه اولییا عقبه صغری می‌نامند. این بیعت به بیعة النساء نیز شهرت یافت. همچنین، آنان از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا کسی را برای تعلیم قرآن و احکام اسلامی به نزد، آنها بفرستد. حضرت نیز مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا به آنان قرآن و احکام را بیاموزد.  
مصعب در مدتی که در یثرب بود، توانست عده زیادی از مردم آنجا را مسلمان کند. از جمله، سعد بن معاذ، یکی از رؤسای قبیله اوس که با اسلام آوردن او، به‌یک‌باره قبیله بنی عبدالاشهل، همگی مسلمان شدند.  
مصعب در مدتی که در یثرب بود، توانست عده زیادی از مردم آنجا را مسلمان کند. از جمله، سعد بن معاذ، یکی از رؤسای قبیله اوس که با اسلام آوردن او، به‌یک‌باره قبیله بنی عبدالاشهل، همگی مسلمان شدند.  
در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. در این جا بود که انصار از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا به همراه آنها به یثرب بیاید. در این دیدار حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) به انصار گفت: «به این امر با شما بیعت می‌کنم که همان گونه که از زنان و فرزندان خود حفاظت می‌کنید، از من نیز حفاظت کنید.» که براء بن معرور گفت: «ما فرزند جنگ و سلاح هستیم و همان گونه که از ناموسمان دفاع می‌کنیم، از شما هم دفاع خواهیم کرد.» <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۳</ref>
در موسم حج سال سیزدهم بعثت، تعداد هفتاد مرد و دو زن در عقبه با پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) بیعت کردند. در این جا بود که انصار از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) خواستند تا به همراه آنها به یثرب بیاید. در این دیدار حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) به انصار گفت: «به این امر با شما بیعت می‌کنم که همان گونه که از زنان و فرزندان خود حفاظت می‌کنید، از من نیز حفاظت کنید.» که براء بن معرور گفت: «ما فرزند جنگ و سلاح هستیم و همان گونه که از ناموسمان دفاع می‌کنیم، از شما هم دفاع خواهیم کرد.» <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۳</ref>
پس از آن رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به مسلمانانی که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در‌این‌باره به آنان فرمود: «خدای عزوجل برای شما برادرانی کمک‌کار و خانه‌های امنی (در مدینه) قرار داده است».  
پس از آن رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به مسلمانانی که در مکه تحت شکنجه و آزار بودند، دستور هجرت به مدینه و پیوستن به مسلمانان آن سرزمین را بدهد، و در‌این‌باره به آنان فرمود: «خدای عزوجل برای شما برادرانی کمک‌کار و خانه‌های امنی (در مدینه) قرار داده است».  
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته‌دسته به‌سوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم‌به‌راه فرمان خدای تعالی در مکه ماند.<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
به دنبال این دستور مسلمانان مکه دسته‌دسته به‌سوی مدینه مهاجرت کردند و خود آن حضرت چشم‌به‌راه فرمان خدای تعالی در مکه ماند.<ref>زندگانی محمد (ص) /ترجمه سیره ابن هشام، ج‌۱، ص۳۰۴</ref>
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
پس از آن رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) با عنایت خداوند از خانه خارج شده و به جنوب شهر مکه یعنی مسیری کاملاً برعکس مسیر یثرب رفت. هنگامی‌که صبح شد و مشرکان برای اجرای نقشه خود آماده شدند، حضرت علی (علیه‌السلام) از جای خود برخاست و مشرکان فهمیدند که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) از دسترس آنان خارج شده است، به تکاپو افتاده و به دنبال ایشان گشتند، و توسط یک راهنما تا پای کوه ثور که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه ابوبکر در آنجا پنهان شده بودند، آمدند، و مشاهده تارهای عنکبوت بر در غار به داخل غار نرفتند. <ref>السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۸۶</ref>
پس از آن رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) با عنایت خداوند از خانه خارج شده و به جنوب شهر مکه یعنی مسیری کاملاً برعکس مسیر یثرب رفت. هنگامی‌که صبح شد و مشرکان برای اجرای نقشه خود آماده شدند، حضرت علی (علیه‌السلام) از جای خود برخاست و مشرکان فهمیدند که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) از دسترس آنان خارج شده است، به تکاپو افتاده و به دنبال ایشان گشتند، و توسط یک راهنما تا پای کوه ثور که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه ابوبکر در آنجا پنهان شده بودند، آمدند، و مشاهده تارهای عنکبوت بر در غار به داخل غار نرفتند. <ref>السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۸۶</ref>
قریش برای کسی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را بیابد و به دست آنان بسپارد صد شتر جایزه تعیین کرده بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۳]</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) و ابوبکر سه روز در غار پنهان شدند تا مشرکین از جستجوی ایشان خسته شدند و سپس با تهیه زاد و توشه و استخدام یک راهنما عازم مدینه شدند.  
قریش برای کسی که رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) را بیابد و به دست آنان بسپارد صد شتر جایزه تعیین کرده بود. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲؛ انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۳]</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) و ابوبکر سه روز در غار پنهان شدند تا مشرکین از جستجوی ایشان خسته شدند و سپس با تهیه زاد و توشه و استخدام یک راهنما عازم مدینه شدند.  
رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیرمعمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص ۱۷۵</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (علیه‌السلام) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) و بنی‌هاشم می‌شد، از جمله - حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و فاطمه بنت اسد - و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (علیه‌السلام) در مکه وظیفه پس دادن امانت‌هایی که مردم مکه نزد پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. <ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۵</ref> پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (علیه‌السلام)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.   
رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) فاصله مکه تا مدینه را از راهی غیرمعمول طی کردند و پس از پانزده روز وارد دهکده قبا در فاصله شش کیلومتری مدینه شدند. <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص ۱۷۵</ref> رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) در قبا منتظر رسیدن یار و پسر عم خود حضرت علی (علیه‌السلام) شدند که بعد از هجرت رسول خدا (صلی‌الله علیه آله و سلم) به همراه کاروانی که شامل زنان و دختران پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) و بنی‌هاشم می‌شد، از جمله - حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و فاطمه بنت اسد - و سایر کسانی که هنوز موفق به هجرت نشده بودند، به سمت مدینه در حرکت بود. امام علی (علیه‌السلام) در مکه وظیفه پس دادن امانت‌هایی که مردم مکه نزد پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) داشتند، را داشت و پس از انجام این کار راهی مدینه شد. <ref>بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۵</ref> پیامبر (صلی‌الله علیه آله و سلم) در این مدت که در قبا بودند، اقدام به ساختن مسجد قبا کردند و پس از رسیدن کاروان حضرت علی (علیه‌السلام)، به همراه ایشان راهی مدینه شدند.   


=== سال اول هجرت ===
===سال اول هجرت===
پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هرکدام می‌خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هرکجا که شترشان توقف کند، همان جا اقامت خواهند گزید. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد و ابو ایوب انصاری پیش‌دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه‌اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>  
پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) پس از ورود به مدینه، مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفتند. طوایف مختلف انصار، هرکدام می‌خواستند تا افتخار میزبانی حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) را از آن خود کنند. ولی حضرت فرمودند، هرکجا که شترشان توقف کند، همان جا اقامت خواهند گزید. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص ۴۹۵</ref> در نهایت شتر آن حضرت در محله بنو مالک بن النجار فرود آمد و ابو ایوب انصاری پیش‌دستی کرده و اسباب و اساس حضرت را با خود به خانه‌اش برد و حضرت همان جا مستقر شدند. <ref>انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۶۷-۲۶۸؛ طبقات، ج ۱، ص ۲۳۶</ref>  
پیامبر پس از استقرار در مدینه اقدامات انجام دادند از جمله:  
پیامبر پس از استقرار در مدینه اقدامات انجام دادند از جمله:  
===۱. بنای مسجد مدینه:===
===۱. بنای مسجد مدینه:===
   
   
نخستین اقدام رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) تأسیس مسجدی است که امروزه به مسجدالنبی معروف است. در کنار خانه رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) قطعه زمینی بود، متعلق به دو یتیم که سرپرستی آنها با معاذ بن عفراء <ref>دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۵۳۸</ref> بعضی گویند با اسعد بن زراره؛ بوده است. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) این زمین را باوجودآنکه صاحبان آن راضی به واگذاری آن بودند، از معاذ خرید و به کمک سایر مسلمانان، آن را تبدیل به مسجد کرد. این مسجد در زمان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) یک مرکز عبادی، نظامی، سیاسی و آموزشی بود و نقشی اساسی در دوران حیات رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در شکل‌گیری جامعه اسلامی‌داشت.  
نخستین اقدام رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) تأسیس مسجدی است که امروزه به مسجدالنبی معروف است. در کنار خانه رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) قطعه زمینی بود، متعلق به دو یتیم که سرپرستی آنها با معاذ بن عفراء <ref>دلائل النبوه، بیهقی، ج۲، ص۵۳۸</ref> بعضی گویند با اسعد بن زراره؛ بوده است. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) این زمین را باوجودآنکه صاحبان آن راضی به واگذاری آن بودند، از معاذ خرید و به کمک سایر مسلمانان، آن را تبدیل به مسجد کرد. این مسجد در زمان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) یک مرکز عبادی، نظامی، سیاسی و آموزشی بود و نقشی اساسی در دوران حیات رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در شکل‌گیری جامعه اسلامی‌داشت.  
===۲. پیمان برادری:===  
===۲. پیمان برادری:===  
دیگر اقدام رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در هنگام ورود به مدینه، برقرار ساختن پیمان برادری میان مسلمانان که مؤاخاة نامیده می‌شد، بوده است. به نظر چنین می‌آید که یک‌بار پیمانی میان مهاجران بسته شده و دیگربار پیمانی میان مهاجران و انصار به‌صورت دو به دو. از مشهورترین پیمان‌ها می‌توان به عقد برادری میان: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه‌السلام)، ابوبکر و عمر، حمزه سیدالشهدا با زید بن حارثه و... اشاره کرد. <ref>المستدک، ج۳، ص۱۴؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص ۱۳۷</ref>
دیگر اقدام رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در هنگام ورود به مدینه، برقرار ساختن پیمان برادری میان مسلمانان که مؤاخاة نامیده می‌شد، بوده است. به نظر چنین می‌آید که یک‌بار پیمانی میان مهاجران بسته شده و دیگربار پیمانی میان مهاجران و انصار به‌صورت دو به دو. از مشهورترین پیمان‌ها می‌توان به عقد برادری میان: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه‌السلام)، ابوبکر و عمر، حمزه سیدالشهدا با زید بن حارثه و... اشاره کرد. <ref>المستدک، ج۳، ص۱۴؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص ۱۳۷</ref>
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
تغییر قبله:  
تغییر قبله:  
با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود ازروی حسد و کینه‌ورزی به دشمنی با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) برخاستند و مدام با واردکردن طعنه به ایشان سعی در سستی اعتقادات مسلمانان داشتند. از جمله این طعنه‌ها، قبله اول مسلمانان بیت‌المقدس بود. آنان به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) می‌گفتند: “با ما مخالفت می‌کند اما به‌سوی قبله ما نماز می‌گزارد. <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص ۵۳۸</ref>  
با وجود بستن پیمان با اهل کتاب، ولی دانشمندان یهود ازروی حسد و کینه‌ورزی به دشمنی با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) برخاستند و مدام با واردکردن طعنه به ایشان سعی در سستی اعتقادات مسلمانان داشتند. از جمله این طعنه‌ها، قبله اول مسلمانان بیت‌المقدس بود. آنان به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) می‌گفتند: “با ما مخالفت می‌کند اما به‌سوی قبله ما نماز می‌گزارد. <ref>سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص ۵۳۸</ref>  
این طعنه‌ها موجب آزار مسلمانان و رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) می‌شد، تا اینکه در نیمه ماه رجب، آیه تغییر قبله، <ref>سوره بقره، آیه ۱۴۴</ref>
این طعنه‌ها موجب آزار مسلمانان و رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) می‌شد، تا اینکه در نیمه ماه رجب، آیه تغییر قبله، <ref>سوره بقره، آیه ۱۴۴</ref>


در مسجد بنی سالم بن عوف که امروزه به مسجد ذوقبلتین معروف است، نازل شد و قبله مسلمانان به سمت مکه تغییر یافت.  
در مسجد بنی سالم بن عوف که امروزه به مسجد ذوقبلتین معروف است، نازل شد و قبله مسلمانان به سمت مکه تغییر یافت.  
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهرآشوب می‌گوید: ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت. <ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم‌السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
برای پیامبر اسلام به جز قرآن کریم، معجزات بسیار دیگری نقل شده است. ابن شهرآشوب می‌گوید: ذکر شده که برای آن حضرت ۴۴۴۰ معجزه است که از آنها ۳ هزار معجزه ذکر شده است و این معجزات چهار نوع است: معجزات قبل از ولادت آن حضرت، معجزات پس از ولادت، معجزات پس از بعثت آن حضرت و معجزات پس از وفات آن حضرت. <ref>ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم‌السلام، ج۱، ص ۱۴۴</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است. <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
در کتاب حیوة القلوب نوشته علامه مجلسی تعدادی از این معجزات در قالب نقل روایت بیان شده است. <ref>حیوة القلوب، ج‌۳، ص۴۲۹-۶۶۷</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می توان نام برد. <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
از مشهورترین معجزات آن حضرت شق القمر و رد الشمس را می‌توان نام برد. <ref>برای تفصیل در این مورد رجوع شود به معجزات پیامبر (ص)، ویکی شیعه</ref>
==فضائل پیامبر اکرم در قرآن==
==فضائل پیامبر اکرم در قرآن==
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ». <ref>سوره انبیاء/۱۰۷</ref>
یکی از القاب قرآنی آن حضرت، "رحمة للعالمین" است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ». <ref>سوره انبیاء/۱۰۷</ref>
خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ». <ref>سوره آل عمران، آیه ۸۱.</ref>
خدا از پیامبران خود عهد گرفته است که اگر زمان او را درک کردند از او پیروی نمایند: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِکمْ إِصْرِی قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ». <ref>سوره آل عمران، آیه ۸۱.</ref>
خداوند در قرآن پیامبرانش را با نام خطاب می کند در حالی که نبی مکرم اسلام را از جهت تعظیم و تکریم با عناوین «یا أَیهَا النَّبِی جاهِدِ» <ref>سوره تحریم آیه ۹.</ref>، و «یا أَیهَا الرَّسُولُ» <ref>سوره مائده آیه ۴۱.</ref> و هر جا نام مبارک محمد صلی‌الله علیه و آله را آورده مخاطب نبوده است «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ» <ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۴</ref>. و دیگر «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» ، <ref>سوره محمد آیه ۲۹</ref>. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ». <ref>سوره احزاب آیه ۴۰.</ref>
خداوند در قرآن پیامبرانش را با نام خطاب می‌کند در حالی که نبی مکرم اسلام را از جهت تعظیم و تکریم با عناوین «یا أَیهَا النَّبِی جاهِدِ» <ref>سوره تحریم آیه ۹.</ref>، و «یا أَیهَا الرَّسُولُ» <ref>سوره مائده آیه ۴۱.</ref> و هر جا نام مبارک محمد صلی‌الله علیه و آله را آورده مخاطب نبوده است «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ» <ref>سوره آل عمران آیه ۱۴۴</ref>. و دیگر «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» ، <ref>سوره محمد آیه ۲۹</ref>. «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ». <ref>سوره احزاب آیه ۴۰.</ref>
تمام روى زمین برای مسجد و معبد امت او جایز است و امم پیش از ایشان جز در معبد معین عبادتشان مورد قبول نبوده است.
تمام روى زمین برای مسجد و معبد امت او جایز است و امم پیش از ایشان جز در معبد معین عبادتشان مورد قبول نبوده است.
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیای قبل از ایشان به روایتی هر یک به قومی مبعوث شدند.
ایشان بر تمامی خلایق مبعوث شدند و انبیای قبل از ایشان به روایتی هر یک به قومی مبعوث شدند.
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان‌ها عنایتی می‌فرمود، مانند حضرت موسی علیه‌السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱.َحْ لِی صَدْرِی»، <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک» <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref> <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>
پیامبران دیگر بر اساس درخواستشان خدا بدان‌ها عنایتی می‌فرمود، مانند حضرت موسی علیه‌السلام که از خدا شرح صدر طلب نمود: «رَبِّ اشْرسوره انشراح آیه ۱.َحْ لِی صَدْرِی»، <ref>سوره طه آیه ۲۵.</ref> ولی درباره رسول اکرم فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَک صَدْرَک» <ref>آیا ما سینه تو را وسعت ندادیم.</ref> <ref>ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.</ref>
==سنت پیامبر اکرم==
==سنت پیامبر اکرم==
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است؛ بنابراین هرگاه حدیثی معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسی به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می‌داند. <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم: «تفکر مذهبی شیعه»</ref>
سنت پیامبر اکرم که عبارت است از قول (سخن)، فعل (رفتار) و تقریر آن حضرت، در کنار قرآن، یکى از منابع مهم تفکر مذهبی اسلام در تمام مذاهب آن است؛ بنابراین هرگاه حدیثی معتبر از پیامبر نقل شود، بدان عمل می‌شود و این کار را عمل به سنت می‌گویند. شیعه با تأسی به حدیث ثقلین که یکی از موارد سنت آن حضرت است، قول و فعل و تقریر معصومان را نیز همچون سنت آن حضرت حجت می‌داند. <ref>رجوع شود به کتاب شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، بخش دوم: «تفکر مذهبی شیعه»</ref>
==پیامبر اکرم در روایات==
==پیامبر اکرم در روایات==
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام می‌خورد، بی خوان و به روش بندگان می‌نشست یعنی دوزانو و بر زمین می‌خوابید، بی فراش و می‌دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود. <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به روش بندگان طعام می‌خورد، بی خوان و به روش بندگان می‌نشست یعنی دوزانو و بر زمین می‌خوابید، بی فراش و می‌دانست که او بنده است. در حدیث دیگر فرمود که: بهترین نان خورش‌ها نزد آن حضرت سرکه و زیت بود. <ref>سنن النبی، علامه طباطبائی.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هیچ‌گاه به‌اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم. <ref>حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم (محمدى ری‌شهری)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله هیچ‌گاه به‌اندازه ژرفای خرد خود با بندگان سخن نگفت. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: ما، جماعت پیامبران، دستور داریم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم. <ref>حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم (محمدى ری‌شهری)، ج۲، ص۲۶۴.</ref>
امام علی علیه‌السلام در وصف پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند: خداوند او را از شجره پیامبران و چراغدان (و جایگاه) روشنایی و بلندای پیشانی (خاندانی بلندپایه و شریف) و ناف مکه و چراغ‌های تاریکی و چشمه‌های حکمت، برگزید. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۳۴، ص۲۴۰.</ref>
امام علی علیه‌السلام در وصف پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند: خداوند او را از شجره پیامبران و چراغدان (و جایگاه) روشنایی و بلندای پیشانی (خاندانی بلندپایه و شریف) و ناف مکه و چراغ‌های تاریکی و چشمه‌های حکمت، برگزید. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۳۴، ص۲۴۰.</ref>
امام علی علیه‌السلام: و گواهی می‌دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می‌باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده‌دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه‌السلام: و گواهی می‌دهم که محمد بنده خدا و فرستاده اوست و سرور بندگانش می‌باشد. هر زمان خداوند آفریدگان را به دو شاخه تقسیم کرد، او را در بهترین شاخه قرار داد، نه آلوده‌دامنی در وجود او سهیم شد و نه گنهکاری در وجودش شریک گشت. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۶۶، ص۳۱۱.</ref>
امام علی علیه‌السلام درباره بعثت پیامبر صلی‌الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست‌وپا می‌زدند. هوس‌ها آنان را دلباخته خودکرده و از راه به درشان برده بود. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
امام علی علیه‌السلام درباره بعثت پیامبر صلی‌الله علیه و آله: خداوند در روزگاری او را برانگیخت که مردم گمراه و سرگردان بودند و در فتنه و فساد دست‌وپا می‌زدند. هوس‌ها آنان را دلباخته خودکرده و از راه به درشان برده بود. <ref>بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج۱۸، ص۲۱۹.</ref>
==شئون پیامبر اکرم==
==شئون پیامبر اکرم==
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله برمی‌شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم‌السلام که خلفای آن حضرت‌اند، می‌رسد:  
شهید مطهری بر اساس قرآن کریم سه مقام برای پیامبر اکرم صلی اله علیه و اله برمی‌شمارد که از طرف خداوند به آن حضرت داده شده است و از ناحیه آن حضرت به ائمه علیهم‌السلام که خلفای آن حضرت‌اند، می‌رسد:  
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می‌شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می‌شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه‌ای می‌فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...». <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
۱. مقام پیغمبری یا رسالت: مقام ابلاغ احکام الهی؛ یعنی از طرف خداوند احکام و معارف الهی به او وحی می‌شد و او مأمور بود که آنچه را که به او ابلاغ می‌شد، به دیگران اعلان بکند. از این نظر، او رسول و پیغمبر بود که در آیه‌ای می‌فرماید: «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ...». <ref>سوره مائده، آیه ۹۹</ref>
۲. مقام قضاوت: «فَلَا وَرَبِّک لَا یؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» <ref>سوره نساء، آیه۶۵</ref> این آیه مربوط به مقام قضاوت رسول اکرم است نه مقام پیامبری او. معنای آیه این است که مردم باید در مقابل قضاوت تو تسلیم بشوند.  
۲. مقام قضاوت: «فَلَا وَرَبِّک لَا یؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» <ref>سوره نساء، آیه۶۵</ref> این آیه مربوط به مقام قضاوت رسول اکرم است نه مقام پیامبری او. معنای آیه این است که مردم باید در مقابل قضاوت تو تسلیم بشوند.  
۳. مقام حکومت: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ...» <ref>سوره نساء، آیه۵۹؛</ref> ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیغمبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید. <ref>تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: ۲۷آبان ۱۳۹۲</ref>
۳. مقام حکومت: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ...» <ref>سوره نساء، آیه۵۹؛</ref> ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیغمبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید. <ref>تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: ۲۷آبان ۱۳۹۲</ref>


==منابع==
==منابع==


# قرآن کریم.  
#قرآن کریم.
# دشتی، معارف و معاریف.  
#دشتی، معارف و معاریف.
# جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام.  
#جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام.
# محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام.  
#محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام.
# رسول جعفریان، سیره رسول خدا.  
#رسول جعفریان، سیره رسول خدا.
# ابن هشام، سیرة النبی، چاپ مصطفی البابی، ۱۳۵۵ ق.  
#ابن هشام، سیرة النبی، چاپ مصطفی البابی، ۱۳۵۵ ق.
# مسعودی، مروج‌الذهب، چاپ مطبعة السعاده، ۱۳۶۷ ق.  
#مسعودی، مروج‌الذهب، چاپ مطبعة السعاده، ۱۳۶۷ ق.
# علامه مجلسى، بحارالأنوار.  
#علامه مجلسى، بحارالأنوار.
# علامه مجلسى، حیوة القلوب.  
#علامه مجلسى، حیوة القلوب.
# محمدى رى شهری، حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم.  
#محمدى رى شهری، حکم النبی الأعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم.
# شیخ عباس قمی، منتهی الآمال.  
#شیخ عباس قمی، منتهی الآمال.
# ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.  
#ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۱۸۱۰.
# سنن النبی، علامه طباطبائی.  
#سنن النبی، علامه طباطبائی.
# تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه.
#تاریخ ‌یعقوبى/ترجمه.
# تاریخ ‌الطبری/ترجمه.  
#تاریخ ‌الطبری/ترجمه.
# دلائل‌ النبوة.  
#دلائل‌ النبوة.
# ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، قم، ۱۳۷۹ ق‌.  
#ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‌، مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، قم، ۱۳۷۹ ق‌.
# تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری.
#تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری.


==پانویس==
==پانویس==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش