۸۵٬۸۱۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابیطالب' به '[[علی بن ابی طالب') |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید محمد حسن حسینی شیرازی''' (متولد ۴ اردیبهشت ۱۱۹۴ در شیراز و متوفای ۱۵ بهمن ۱۲۷۳ در سامرا) مشهور به «'''میرزای شیرازی'''» و '''میرزای مجدّد'''، از مراجع تقلید شیعه که مرجعیت عام شیعیان در سال ۱۲۴۳ را پس از فوت [[مرتضی انصاری]] دارا بود. او قریب به ۳۰ سال در این مقام به رفع مشکلات مردم و اداره حوزههای علمیه مشغول بوده و همو صاحب فتوای معروف و تاریخی تحریم تنباکو و از [[طلایه داران وحدت|طلایه داران وحدت امت اسلامی]] محسوب میگردد.<ref>در مشروطه چه گذشت؟، جلد اول، چاپ اول ۱۳۸۹، مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت، صفحهٔ ۶۳۳</ref> سید محمد حسن حسینی شیرازی در سن ۸۲ سالگی در سامرا و به نقل برخی در اثر مسمومیت ایادی استعمار و شاهنشاهی <ref>موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، خبرگزاری دانشجو، 18 تیر 1398</ref> در گذشت و آرامگاهش در یکی از حجرات صحن حرم [[علی بن | '''سید محمد حسن حسینی شیرازی''' (متولد ۴ اردیبهشت ۱۱۹۴ در شیراز و متوفای ۱۵ بهمن ۱۲۷۳ در سامرا) مشهور به «'''میرزای شیرازی'''» و '''میرزای مجدّد'''، از مراجع تقلید شیعه که مرجعیت عام شیعیان در سال ۱۲۴۳ را پس از فوت [[مرتضی انصاری]] دارا بود. او قریب به ۳۰ سال در این مقام به رفع مشکلات مردم و اداره حوزههای علمیه مشغول بوده و همو صاحب فتوای معروف و تاریخی تحریم تنباکو و از [[طلایه داران وحدت|طلایه داران وحدت امت اسلامی]] محسوب میگردد.<ref>در مشروطه چه گذشت؟، جلد اول، چاپ اول ۱۳۸۹، مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت، صفحهٔ ۶۳۳</ref> سید محمد حسن حسینی شیرازی در سن ۸۲ سالگی در سامرا و به نقل برخی در اثر مسمومیت ایادی استعمار و شاهنشاهی <ref>موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، خبرگزاری دانشجو، 18 تیر 1398</ref> در گذشت و آرامگاهش در یکی از حجرات صحن حرم [[علی بن ابی طالب]] در شهر [[نجف]] قرار دارد. | ||
== ولادت و تحصیلات == | == ولادت و تحصیلات == | ||
در نیمه ماه جمادیالاولی سال 1230 هجری قمری در خانة مردی متدین و مذهبی به نام محمود خوشنویس فرزند پسری چشم به جهان گشود که وی را محمد حسن نامیدند. وی ـ که بعدها به میرزای شیرازی و میرزای بزرگ معروف گشت ـ پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در شیراز، وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در محضر عالمان آن عصر نظیر سید حسن مدرس و شیخ محمدتقی (صاحب کتاب حاشیه) شاگردی نمود. | در نیمه ماه جمادیالاولی سال 1230 هجری قمری در خانة مردی متدین و مذهبی به نام محمود خوشنویس فرزند پسری چشم به جهان گشود که وی را محمد حسن نامیدند. وی ـ که بعدها به میرزای شیرازی و میرزای بزرگ معروف گشت ـ پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در شیراز، وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در محضر عالمان آن عصر نظیر سید حسن مدرس و شیخ محمدتقی (صاحب کتاب حاشیه) شاگردی نمود. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
ـ شیخ محمد ساروی. | ـ شیخ محمد ساروی. | ||
== میرزای شیرازی و احیای حوزه علم سامراء == | == میرزای شیرازی و احیای حوزه علم سامراء == | ||
سامرا گرچه شهری بود که مرقد پاک دو امام شیعه امام علی نقی و امام حسن عسکری ( | سامرا گرچه شهری بود که مرقد پاک دو امام شیعه امام علی نقی و امام حسن عسکری (علیهالسلام) و برخی از بزرگان قرن سوم و چهارم در آن قرار داشت، اما از جهات فرهنگی و علمی، پایگاه قابل توجهی به شمار نمیرفت و همانند مکانهای مذهبی دیگر مسلمانان مانند مکه، مدینه، نجف، کربلا و ... مورد توجه عموم مردم قرار نگرفته بود. میرزای شیرازی با مهاجرت به شهر سامرا، برای ایجاد یک نهاد دینی و علمی بزرگ در این شهر تلاشهای فراوانی نمود. نقش او در ایجاد نهضت علمی و مکتب دینی خود، اثر چشمگیری در بازگرداندن جایگاه علمی و فرهنگی سامرا داشت و بسیاری از علما و طلاب را که از نقاط گوناگون در درسهای او حضور مییافتند، جذب کرد. | ||
<br>پرورش عالمانی وزین و برجسته همانند میرزا محمدتقی شیرازی حائری، سیدمحمد فشارکی اصفهانی، شیخ آقا بزرگ تهرانی و دیگران از نمونههای بارز زحمات و تلاشهای طاقتفرسای مرحوم میرزای شیرازی به شمار میرود. سکونت میرزای شیرازی در سامرا به همراه حضور دانشپژوهان علوم دینی، فضای علمی ـ فرهنگی ویژهای در این شهر ایجاد نمود. <ref>مظفری، بیتا، ص103</ref> | <br>پرورش عالمانی وزین و برجسته همانند میرزا محمدتقی شیرازی حائری، سیدمحمد فشارکی اصفهانی، شیخ آقا بزرگ تهرانی و دیگران از نمونههای بارز زحمات و تلاشهای طاقتفرسای مرحوم میرزای شیرازی به شمار میرود. سکونت میرزای شیرازی در سامرا به همراه حضور دانشپژوهان علوم دینی، فضای علمی ـ فرهنگی ویژهای در این شهر ایجاد نمود. <ref>مظفری، بیتا، ص103</ref> | ||
<br> | <br> | ||
با تحول صورتگرفته از سوی پیروان مکتب اهل بیت ( | با تحول صورتگرفته از سوی پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسلام)، دولت عثمانی از بروز افکار و اندیشههای علمی جدید ابراز نگرانی کرد و به ویژه پس از اعلام فتوای میرزا درباره تحریم تنباکو طی نهضت تنباکو در ایران (1891ـ1892) این نگرانی افزایش یافت، به گونهای که برخی از مسئولان دولت عثمانی در عراق، استانبول را (به عنوان مقر دولت عثمانی) جهت مقابله با انتشار این افکار در عراق به کمک فراخواندند و واکنش استانبول دراینباره عبارت بود از تأسیس دو مدرسه در سامرا که اداره آنها به یکی از شیوخ متصوفه واگذار شد. <ref>الوردی، بیتا، ص 93</ref> | ||
<br> | <br> | ||
ولی با این حال، اندیشههای میرزای شیرازی روزبهروز رشد یافته و فعالیتهای وی ادامه یافت و تا مدتی پس از میرزا هم جویندگان دانش از شهرهای گوناگون به سامرا میآمدند و شاگردان وی، حوزه علمیه استاد را حفظ نموده و آن را پویا و پرنشاط نگه داشتند؛ چیزی که میرزا نسبت به آن اصرار زیادی داشت. پس از میرزا، شاگرد برجسته او میرزا محمدتقی شیرازی بیش از یک دهه و نیم مسئولیت او را بر عهده گرفت و آموزگار شاگردان میرزا شد. این وضعیت تا سال 1917 که سامرا توسط بریتانیا اشغال شد و میرزا محمدتقی شیرازی به کربلا رفت همچنان ادامه یافت. | ولی با این حال، اندیشههای میرزای شیرازی روزبهروز رشد یافته و فعالیتهای وی ادامه یافت و تا مدتی پس از میرزا هم جویندگان دانش از شهرهای گوناگون به سامرا میآمدند و شاگردان وی، حوزه علمیه استاد را حفظ نموده و آن را پویا و پرنشاط نگه داشتند؛ چیزی که میرزا نسبت به آن اصرار زیادی داشت. پس از میرزا، شاگرد برجسته او میرزا محمدتقی شیرازی بیش از یک دهه و نیم مسئولیت او را بر عهده گرفت و آموزگار شاگردان میرزا شد. این وضعیت تا سال 1917 که سامرا توسط بریتانیا اشغال شد و میرزا محمدتقی شیرازی به کربلا رفت همچنان ادامه یافت. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
ـ خنثیسازی نقشههای مختلف دشمن برای ایجاد اختلاف و تحمل کردن مشکلات این مسیر، از جمله به شهادت رسیدن فرزند ایشان؛ | ـ خنثیسازی نقشههای مختلف دشمن برای ایجاد اختلاف و تحمل کردن مشکلات این مسیر، از جمله به شهادت رسیدن فرزند ایشان؛ | ||
<br> | <br> | ||
ـ برخورد با افراد ناآگاه و عالمنما که به اسم محبت به اهلبیت ( | ـ برخورد با افراد ناآگاه و عالمنما که به اسم محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) و اظهار نفرت از دشمنانشان، قصد اختلافافکنی میان شیعه و سنی را داشتند. <ref>جمعی از پژوهشگران، ج1، 1379ـ1382، ص389</ref> | ||
<br>ـ سکونت در روستایی که هیچ کس از شیعیان در آنجا زندگی نمیکرد؛ به عبارت دیگر، یکی از دلایل این هجرت، ایجاد وحدت و اخوت میان شیعیان و سنیان بود؛ ـ خاموش نمودن آتش فتنه بین مرجعیت شیعیان و سنیان که در آن روز حربة استعمارگران به حساب میآمد. توضیح آن که: یکی از فتنههایی که عوامل و مأموران دولت بریتانیا در پی اجرای آن بودند، تلاش برای ایجاد درگیری بین میرزا و اهل سنت عراق بود که پیامد آن از بین رفتن اقتدار دولت عثمانی بود؛ اما تقوا و تدبیر میرزای شیرازی بر مکرهای شیطانی آنان پیروز شد. در سال 1311 ق، حسن پاشا والی دولت عثمانی به دیدار مرجع تقلید شیعیان عراق رفت، ولی ایشان به او توجهی نکرد. این رفتار، کینة والی را علیه میرزا برانگیخت و او عدهای را علیه شیعه تحریک کرد که به دنبال آن فتنهای پدید آمد و دامنة آن تا بغداد را فراگرفت. سفیر انگلیس به طرفداری از میرزای شیرازی و اطرافیان او تظاهر کرد و به سامرا رفته و از میرزا اجازه ملاقات خواست، ولی میرزا به او اعتنایی نکرد و البته ماجرا ختم به خیر شده و امنیت به سامرا برگشت. <ref>معارف الرجال، ج2، ص235</ref> | <br>ـ سکونت در روستایی که هیچ کس از شیعیان در آنجا زندگی نمیکرد؛ به عبارت دیگر، یکی از دلایل این هجرت، ایجاد وحدت و اخوت میان شیعیان و سنیان بود؛ ـ خاموش نمودن آتش فتنه بین مرجعیت شیعیان و سنیان که در آن روز حربة استعمارگران به حساب میآمد. توضیح آن که: یکی از فتنههایی که عوامل و مأموران دولت بریتانیا در پی اجرای آن بودند، تلاش برای ایجاد درگیری بین میرزا و اهل سنت عراق بود که پیامد آن از بین رفتن اقتدار دولت عثمانی بود؛ اما تقوا و تدبیر میرزای شیرازی بر مکرهای شیطانی آنان پیروز شد. در سال 1311 ق، حسن پاشا والی دولت عثمانی به دیدار مرجع تقلید شیعیان عراق رفت، ولی ایشان به او توجهی نکرد. این رفتار، کینة والی را علیه میرزا برانگیخت و او عدهای را علیه شیعه تحریک کرد که به دنبال آن فتنهای پدید آمد و دامنة آن تا بغداد را فراگرفت. سفیر انگلیس به طرفداری از میرزای شیرازی و اطرافیان او تظاهر کرد و به سامرا رفته و از میرزا اجازه ملاقات خواست، ولی میرزا به او اعتنایی نکرد و البته ماجرا ختم به خیر شده و امنیت به سامرا برگشت. <ref>معارف الرجال، ج2، ص235</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
<br> | <br> | ||
بدون شما هیچ یک از امت برنمیخیزد و جز به یاری شما وحدت کلمه نخواهند یافت. اگر به حق قیام کنید همه برخواهند خواست و پیروزی از آن آنان خواهد بود.» سید | بدون شما هیچ یک از امت برنمیخیزد و جز به یاری شما وحدت کلمه نخواهند یافت. اگر به حق قیام کنید همه برخواهند خواست و پیروزی از آن آنان خواهد بود.» سید جمالالدین در نامهاش درباره رفتار ناشایست شاه و اهانت او به علما و پشتیبانی او از کفار و نیز رفتار ناشایست «غلامان حلقه به گوش و حقیر» شاه سخن میگوید که پیکر بیمار او را از حرم حضرت عبدالعظیم تا دارالحکومه روی برفها کشیدند و به همراه عدهای از سربازان، به خانقین، و از آن جا به بغداد منتقل کردند. او همچنین میافزاید: «شاه از قبل به والی نامه نوشته و از او خواسته بود مرا از بصره دور کند، چون میدانست اگر مرا به حال خود رها کند نزد شما میآیم.» وی شکایتنامه خود را اینگونه به پایان میرساند: «وقتی دیدم دستم از آن جناب کوتاه است از نوشتن شکوائیه خودداری کردم. | ||
اما هنگامی که مجتهد قدوه حاج سید علی اکبر پا به بصره نهاد و از من تقاضا کرد نامهای خطاب به آن بزرگمرد دینی بنویسم و طی آن همه این غائلهها و حوادث را شرح دهم بیدرنگ چنین کردم و میدانستم خدای متعال به دست شما]فرج و[کار جدیدی حاصل خواهد فرمود؛ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته». به این ترتیب، از سوی علما، اشراف و تجار نامهها و شکوائیههای متعددی به میرزای شیرازی ارسال شد. در نتیجه، میرزا نامهای به ناصرالدین شاه نوشت و در آن همه چیزهای لازم را به نیکی شرح داد. اما وی در جواب نوشت که روا نیست شاه از حرفی که زده است برگردد و با توجه به ضعفی که دارد توان رویارویی با آنان را ندارد و به کنسول حامل نامه سفارش کرد تمام تلاش خود را برای راضی کردن میرزای شیرازی به کار برد. ولی میرزا این عذر و بهانههای واهی را نپذیرفت و در پاسخ او نامهای متضمّن دلایل محکم نوشت که نادرستی این معامله فاسد را ثابت میکرد و در پایان مرقوم فرمود: «اگر دولت از جواب دادن ناتوان باشد ما عاجز نیستیم و اگر نمیتواند پاسخ دشمن را بدهد و حقوق مردم را مطالبه نماید بگذارید ما این کار را انجام دهیم.» اما وقتی شاه اقدامی نکرد و تشنجات افزایش یافت و مردم از این معامله فاسد به فریادخواهی پرداختند، میرزای شیرازی فتوای خود را که در تمام جهان اسلام بازتاب داشت، صادر نمود. در این فتوا پس از بسم الله آمده بود: | اما هنگامی که مجتهد قدوه حاج سید علی اکبر پا به بصره نهاد و از من تقاضا کرد نامهای خطاب به آن بزرگمرد دینی بنویسم و طی آن همه این غائلهها و حوادث را شرح دهم بیدرنگ چنین کردم و میدانستم خدای متعال به دست شما]فرج و[کار جدیدی حاصل خواهد فرمود؛ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته». به این ترتیب، از سوی علما، اشراف و تجار نامهها و شکوائیههای متعددی به میرزای شیرازی ارسال شد. در نتیجه، میرزا نامهای به ناصرالدین شاه نوشت و در آن همه چیزهای لازم را به نیکی شرح داد. اما وی در جواب نوشت که روا نیست شاه از حرفی که زده است برگردد و با توجه به ضعفی که دارد توان رویارویی با آنان را ندارد و به کنسول حامل نامه سفارش کرد تمام تلاش خود را برای راضی کردن میرزای شیرازی به کار برد. ولی میرزا این عذر و بهانههای واهی را نپذیرفت و در پاسخ او نامهای متضمّن دلایل محکم نوشت که نادرستی این معامله فاسد را ثابت میکرد و در پایان مرقوم فرمود: «اگر دولت از جواب دادن ناتوان باشد ما عاجز نیستیم و اگر نمیتواند پاسخ دشمن را بدهد و حقوق مردم را مطالبه نماید بگذارید ما این کار را انجام دهیم.» اما وقتی شاه اقدامی نکرد و تشنجات افزایش یافت و مردم از این معامله فاسد به فریادخواهی پرداختند، میرزای شیرازی فتوای خود را که در تمام جهان اسلام بازتاب داشت، صادر نمود. در این فتوا پس از بسم الله آمده بود: | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
2ـ تهرانی، آقابزرگ، میرزای شیرازی، بینا، بیتا. | 2ـ تهرانی، آقابزرگ، میرزای شیرازی، بینا، بیتا. | ||
<br> | <br> | ||
3ـ جمعی از | 3ـ جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، چاپ اول، 1379ـ1382. | ||
<br> | <br> | ||
4ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 24 اردیبهشت ماه 1386. | 4ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 24 اردیبهشت ماه 1386. |