۸۷٬۷۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمیشود') |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
==دلایل حضور در ایران== | ==دلایل حضور در ایران== | ||
بنده در آن زمان فقط تابستان ها به ایران می آمدم و همواره در نجف بودم. چهار سال بعد از روی کار آمدن حزب بعث، مورد تهدید حزب قرار گرفتم و در حدود 7 ماه زندگی مخفیانه داشتم. اما [[خداوند]] بنده را از گذرگاه های خطرناکی عبور داد و توانستم به کمک دوستان و مادرم با لباس مبدل به [[سوریه]] بروم و از آنجا هم به ایران رفتم. در آن دوره برای مدتی در حدود سه سال در ایران بودم و پای درس [[آیت الله گلپایگانی]] و میرزا هاشم آملی نشستم و در اواخر آن دوره خودم هم درس خارج فقه و اصول را | بنده در آن زمان فقط تابستان ها به ایران می آمدم و همواره در نجف بودم. چهار سال بعد از روی کار آمدن حزب بعث، مورد تهدید حزب قرار گرفتم و در حدود 7 ماه زندگی مخفیانه داشتم. اما [[خداوند]] بنده را از گذرگاه های خطرناکی عبور داد و توانستم به کمک دوستان و مادرم با لباس مبدل به [[سوریه]] بروم و از آنجا هم به ایران رفتم. در آن دوره برای مدتی در حدود سه سال در ایران بودم و پای درس [[آیت الله گلپایگانی]] و میرزا هاشم آملی نشستم و در اواخر آن دوره خودم هم درس خارج فقه و اصول را میگفتم. سپس به کویت رفتم و مدت 7 سال را در آنجا بودم. در آن جا مسجدی را اداره می کردم و کارهای اجتماعی و فرهنگی داشتم و با دانشگاهیان در تماس بودم. پس از این دوره هفت ساله مجددا به ایران بازگشتم و کارهای علمی خود را شروع کردم و درس خارج فقه و اصول را ادامه دادم و ابواب مختلفی از فقه همچون اجاره، قضا، بیع، قواعد فقهی، [[اجتهاد]] و [[تقلید]] را برای طلاب تدریس کردم. | ||
==دیدگاه های سیاسی و مبارزاتی== | ==دیدگاه های سیاسی و مبارزاتی== |