محمد کاظم خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
آخوند خراسانی بیش از سیزده سال در کنار درس‌های سایر اساتید در درس میرزای شیرازی نیز شرکت کرد. میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ ق. به [[سامرا]] هجرت کرد و بیشتر شاگردانش نیز همراه او به سامرا رفتند. اما آخوند در نجف ماند و به تدریس ادامه داد. او مدتی بود که در کنارِ تحصیل و شرکت در درس میرزای شیرازی، به تدریس نیز مشغول بود. البته‏ برخی از نویسندگان نوشته‏‌اند: آخوند نیز به سامرا رفت ولی پس از مدتی کوتاه به سفارش میرزای شیرازی به نجف برگشت و به تدریس ادامه داد.
آخوند خراسانی بیش از سیزده سال در کنار درس‌های سایر اساتید در درس میرزای شیرازی نیز شرکت کرد. میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ ق. به [[سامرا]] هجرت کرد و بیشتر شاگردانش نیز همراه او به سامرا رفتند. اما آخوند در نجف ماند و به تدریس ادامه داد. او مدتی بود که در کنارِ تحصیل و شرکت در درس میرزای شیرازی، به تدریس نیز مشغول بود. البته‏ برخی از نویسندگان نوشته‏‌اند: آخوند نیز به سامرا رفت ولی پس از مدتی کوتاه به سفارش میرزای شیرازی به نجف برگشت و به تدریس ادامه داد.


روزی آخوند به سامرا رفت و پس از زیارت مرقد [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(ع)]] و [[امام هادی‏(ع)|امام‌هادی‏(ع)]] در درس استاد پیشین خود شرکت کرد. آخوند اشکالی به نظریه میرزای شیرازی وارد ساخت و استاد پاسخ گفت. آخوند اشکال را با بیانی دیگر تکرار کرد و استاد دوباره پاسخ داد. پرسش و پاسخ ادامه یافت تا سرانجام آخوند به احترام استاد لب فرو بست. روز بعد میرزای شیرازی پیش از آغاز درس گفت: «در بحث دیروز، حق با آخوند بود.»!
روزی آخوند به سامرا رفت و پس از زیارت مرقد [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(ع)]] و [[علی بن محمد (هادی)|امام‌هادی‏(ع)]] در درس استاد پیشین خود شرکت کرد. آخوند اشکالی به نظریه میرزای شیرازی وارد ساخت و استاد پاسخ گفت. آخوند اشکال را با بیانی دیگر تکرار کرد و استاد دوباره پاسخ داد. پرسش و پاسخ ادامه یافت تا سرانجام آخوند به احترام استاد لب فرو بست. روز بعد میرزای شیرازی پیش از آغاز درس گفت: «در بحث دیروز، حق با آخوند بود.»!


اندک اندک آوازه علمی آخوند در حوزه علمیه نجف پیچید و روز به روز بر شمار شاگردانش افزوده شد. اینک وی یکی از مجتهدان و مدرسان مشهورِ نجف و به عنوان یکی از ممتازترین شاگردان میرزای شیرازی، مورد احترام طلاب و علما بود. <br>
اندک اندک آوازه علمی آخوند در حوزه علمیه نجف پیچید و روز به روز بر شمار شاگردانش افزوده شد. اینک وی یکی از مجتهدان و مدرسان مشهورِ نجف و به عنوان یکی از ممتازترین شاگردان میرزای شیرازی، مورد احترام طلاب و علما بود. <br>
خط ۵۳: خط ۵۳:
میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۲ ق. دار فانی را وداع گفت. آخوند مدتی پس از رحلت استاد به سامرا رفت و بعد از زیارت مرقد امامان به سوی منزل استاد به راه افتاد، کوبه در منزل را بوسید و پیشانی بر آن گذاشت و زار زار گریست.
میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۲ ق. دار فانی را وداع گفت. آخوند مدتی پس از رحلت استاد به سامرا رفت و بعد از زیارت مرقد امامان به سوی منزل استاد به راه افتاد، کوبه در منزل را بوسید و پیشانی بر آن گذاشت و زار زار گریست.


آخوند از موفق‌‏ترین استادان تاریخ حوزه‏‌های علمیه شیعه است که شمار شاگردانش را تا سه هزار نفر نوشته‌‏اند و صدها مجتهد در درس او تربیت یافتند که نام برخی از آنها از این قرار است: سید [[ابوالحسن اصفهانی|ابوالحسن اصفهانی]]، شیخ [[ابوالقاسم قمی|ابوالقاسم قمی]]، سید [[ابوالقاسم کاشانی|ابوالقاسم کاشانی]]، میرزا [[احمد خراسانی|احمد خراسانی]]، سید [[محمد تقی خوانساری|محمد تقی خوانساری]]، سید [[جمال‏ الدین گلپایگانی|جمال‏ الدین گلپایگانی]]، شیخ [[محمد جواد بلاغی|محمد جواد بلاغی]]، شهید سید [[حسن مدرس]]، حاج آقا [[حسین قمی|حسین قمی]]، سید [[صدرالدین صدر]]، آقا [[ضیاءالدین عراقی|ضیاءالدین عراقی]]، شیخ [[عبدالکریم حائری|عبدالکریم حائری]]، سید [[عبداللَه بهبهانی|عبداللَه بهبهانی]]، سید [[عبدالهادی شیرازی|عبدالهادی شیرازی]]، شیخ [[محمد علی کاظمی|محمد علی کاظمی]]، شیخ [[محمد حسین نائینی|محمد حسین نائینی]]، آقا [[بزرگ تهرانی|بزرگ تهرانی]]، حاج آقا [[حسین بروجردی|حسین بروجردی]] و سید [[محمود شاهرودی|محمود شاهرودی]].<ref>آخوند خراسانی آفتاب نیمه شب، محمد رضا سماک امانی، ص‏۹۷.</ref>
آخوند از موفق‌‏ترین استادان تاریخ حوزه‏‌های علمیه شیعه است که شمار شاگردانش را تا سه هزار نفر نوشته‌‏اند و صدها مجتهد در درس او تربیت یافتند که نام برخی از آنها از این قرار است: سید [[ابوالحسن اصفهانی|ابوالحسن اصفهانی]]، شیخ [[ابوالقاسم قمی|ابوالقاسم قمی]]، سید [[ابوالقاسم کاشانی|ابوالقاسم کاشانی]]، میرزا [[احمد خراسانی|احمد خراسانی]]، سید [[محمد تقی خوانساری|محمد تقی خوانساری]]، سید [[جمال‏ الدین گلپایگانی|جمال‏ الدین گلپایگانی]]، شیخ [[محمد جواد بلاغی|محمد جواد بلاغی]]، شهید [[سید حسن مدرس]]، حاج آقا [[حسین قمی|حسین قمی]]، سید [[سید صدرالدین صدر|صدرالدین صدر]]، آقا [[ضیاءالدین عراقی|ضیاءالدین عراقی]]، شیخ [[عبدالکریم حائری|عبدالکریم حائری]]، سید [[عبداللَه بهبهانی|عبداللَه بهبهانی]]، سید [[عبدالهادی شیرازی|عبدالهادی شیرازی]]، شیخ [[محمد علی کاظمی|محمد علی کاظمی]]، شیخ [[محمد حسین نائینی|محمد حسین نائینی]]، آقا [[بزرگ تهرانی|بزرگ تهرانی]]، حاج آقا [[حسین بروجردی|حسین بروجردی]] و سید [[محمود شاهرودی|محمود شاهرودی]].<ref>آخوند خراسانی آفتاب نیمه شب، محمد رضا سماک امانی، ص‏۹۷.</ref>


آوازه علمی آخوند از مرزها گذشت. از این رو شیخ الاسلام [[امپراتوری عثمانی|امپراتوری عثمانی]] که در آن زمان به عراق آمده بود، روزی همراه شماری از همراهان در درس آخوند شرکت کرد. همهمه‏‌ای بین طلاب بلند شد. به احترام او برخاستند. شیخ الاسلام نزدیکتر رفت و آخوند با دیدن وی، درس را به بررسی نظر ابوحنیفه در یکی از مسائل علم اصول کشاند. ابتدا نظر او را بیان کرد و دلیل‌هایش را برشمرد. شیخ الاسلام در شگفت بود که چگونه استاد شیعی، نظر پیشوای [[اهل سنت]] را پذیرفته است؟! اما اندکی بعد سخنان آخوند او را متوجه اشتباهش ساخت. آخوند چند اشکالِ علمی بر نظر [[ابوحنیفه]] وارد ساخت و سپس نظر مجتهدان [[شیعه]] در آن مسأله را بیان کرد. آخوند از شیخ الاسلام خواست تا به منبر بروند و همه از سخنانش استفاده نمایند. اما او به احوال‌پرسی با آخوند بسنده کرد. شیخ الاسلام از قدرت علمی و احترام آخوند چنان به وجد آمده بود که تا مدت‌ها بعد هماره از آن دیدار به یاد ماندنی سخن می‏‌گفت.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref>
آوازه علمی آخوند از مرزها گذشت. از این رو شیخ الاسلام [[امپراتوری عثمانی|امپراتوری عثمانی]] که در آن زمان به عراق آمده بود، روزی همراه شماری از همراهان در درس آخوند شرکت کرد. همهمه‏‌ای بین طلاب بلند شد. به احترام او برخاستند. شیخ الاسلام نزدیکتر رفت و آخوند با دیدن وی، درس را به بررسی نظر ابوحنیفه در یکی از مسائل علم اصول کشاند. ابتدا نظر او را بیان کرد و دلیل‌هایش را برشمرد. شیخ الاسلام در شگفت بود که چگونه استاد شیعی، نظر پیشوای [[اهل سنت]] را پذیرفته است؟! اما اندکی بعد سخنان آخوند او را متوجه اشتباهش ساخت. آخوند چند اشکالِ علمی بر نظر [[ابوحنیفه]] وارد ساخت و سپس نظر مجتهدان [[شیعه]] در آن مسأله را بیان کرد. آخوند از شیخ الاسلام خواست تا به منبر بروند و همه از سخنانش استفاده نمایند. اما او به احوال‌پرسی با آخوند بسنده کرد. شیخ الاسلام از قدرت علمی و احترام آخوند چنان به وجد آمده بود که تا مدت‌ها بعد هماره از آن دیدار به یاد ماندنی سخن می‏‌گفت.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش