۸۵٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') برچسب: واگردانی دستی |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
با قتل خلیفه دوم و روی کار آمدن عثمان، اوضاع جامعه اسلامی کاملاً تغییر یافته و نوع حکمرانی معاویه که در زمان خلیفه قبل، مختص به او بود، هنگام خلافت عثمان همگانی شده و بیشتر فرمانداران به سمت تجمّل و دنیاگرایی روی آورده و معاویه نیز با قدرت به کار خود ادامه میداد.<ref>انساب الاشراف، ج 5، ص 13</ref> | با قتل خلیفه دوم و روی کار آمدن عثمان، اوضاع جامعه اسلامی کاملاً تغییر یافته و نوع حکمرانی معاویه که در زمان خلیفه قبل، مختص به او بود، هنگام خلافت عثمان همگانی شده و بیشتر فرمانداران به سمت تجمّل و دنیاگرایی روی آورده و معاویه نیز با قدرت به کار خود ادامه میداد.<ref>انساب الاشراف، ج 5، ص 13</ref> | ||
پس از عثمان، [[ | پس از عثمان، [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، خلافت را به دست گرفت، اما هرگز به زمامداری معاویه راضی نشد، اما او در شام پایههای حکومتش را تحکیم کرده بود و به همین دلیل در خود، توانایی مقابله با حکومت مرکزی را مییافت. بر همین اساس گزینه نظامی را در برخورد با امام علی (علیه السلام) انتخاب کرده و برای اولین بار در تاریخ اسلام، فرمانداری از حکومت مرکزی تمرّد کرد! پس از شهادت امام علی (علیه السلام) او با زر و زور و تزویر، عرصه را بر امام حسن (علیه السلام) تنگ کرده و به نحوی حضرتشان را وادار به استعفا از حکومت نموده و بدین ترتیب، زمامداری ظاهری تمام مناطق اسلامی را در دستان خود گرفت. | ||
او در مجموع حدود بیست سال به عنوان فرماندار شامات بود<ref>الطبقات الکبری، ج 7، ص 285</ref> و پس از آن نیز حدود بیست سال دیگر حکمران تمام جامعه اسلامی بوده و بدون مخالفی قدرتمند، به کار خود ادامه داد. <ref>الإصابة، ج 6، ص 121؛ هاشمى بغدادی، محمد بن حبیب بن امیة، المحبر، تحقیق، ایلزة لیختن شتیتر، ص 20، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، بیتا</ref> | او در مجموع حدود بیست سال به عنوان فرماندار شامات بود<ref>الطبقات الکبری، ج 7، ص 285</ref> و پس از آن نیز حدود بیست سال دیگر حکمران تمام جامعه اسلامی بوده و بدون مخالفی قدرتمند، به کار خود ادامه داد. <ref>الإصابة، ج 6، ص 121؛ هاشمى بغدادی، محمد بن حبیب بن امیة، المحبر، تحقیق، ایلزة لیختن شتیتر، ص 20، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، بیتا</ref> | ||
معاویه در طول این چهل سال، اگرچه در مواردی در نواحی مرزی به جنگ با دشمنانی؛ مانند رومیان پرداخته و آنان را از تعرض به مناطق اسلامی بازداشت، اما عملکردهای منفی او در مواردی؛ مانند غصب خلافت، جنگ با خلیفه برحق پیامبر (صلی الله علیه)، به شهادت رساندن صحابیان بزرگی؛ نظیر [[عمار بن یاسر]] و حجر بن عدی، تلاش برای جعل احادیث، مسموم کردن امام حسن (علیه السلام) و مقصّر بودن در شهادت امام حسین (علیه السلام) و ... بدان انجامید که نه تنها شیعه، بلکه بسیاری از اهل سنت نیز او را شدیداً مورد انتقاد قرار میدهند. در نهایت، معاویه در سال شصت هجری از دنیا رفت. [1 | معاویه در طول این چهل سال، اگرچه در مواردی در نواحی مرزی به جنگ با دشمنانی؛ مانند رومیان پرداخته و آنان را از تعرض به مناطق اسلامی بازداشت، اما عملکردهای منفی او در مواردی؛ مانند غصب خلافت، جنگ با خلیفه برحق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به شهادت رساندن صحابیان بزرگی؛ نظیر [[عمار بن یاسر]] و حجر بن عدی، تلاش برای جعل احادیث، مسموم کردن امام حسن (علیه السلام) و مقصّر بودن در شهادت امام حسین (علیه السلام) و ... بدان انجامید که نه تنها شیعه، بلکه بسیاری از اهل سنت نیز او را شدیداً مورد انتقاد قرار میدهند. در نهایت، معاویه در سال شصت هجری از دنیا رفت. [1 | ||
== معاویه در عهد سه خلیفه اول == | == معاویه در عهد سه خلیفه اول == | ||
یزید بن ابی سفیان در فتح [[شامات]] فرماندهی داشته و ابوبکر معاویه را در کنار برادرش ولایت داده بود.<ref>رسائل جاحظ، الرسائل السیاسیه، ص ۳۴۴</ref> پس از مرگ یزید معاویه در دوره عمر، به ولایت شام منصوب شد. برخی مورخان از تسامح عمر نسبت به معاویه اظهار شگفتی کردهاند.<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، ص ۲۴</ref> حسن بصری میگوید معاویه از همان زمان عمر خود را برای خلافت آماده میکرد.<ref>تثبیت دلائل النبوه، ص ۵۹۳</ref> عمر تمام شامات را به معاویه سپرد.<ref> مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، صص ۱۷، ۱۸، ۲۰؛ رسائل الجاحظ، الرسائل السیاسیه، ص ۳۴۴</ref> معاویه میگفت: به خدا سوگند که او تنها با منزلتی که نزد عمر داشت این چنین بر مردم تسلط یافت.<ref>العقد الفرید، ج ۱، ص ۱۵، ج ۵، ص ۱۱۴؛ مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، ص ۱۸</ref> عثمان در برابر اعتراضاتی که نسبت به معاویه میشد میگفت: چگونه او را عزل کنم در حالیکه عمر او را نصب کرده است.<ref>انساب الاشراف، ج ۴، ص ۵۵۰</ref> در دوره عثمان، شام منطقه امن او به شمار میآمد. او قراء [[کوفه]] و نیز [[ابوذر]] را به آنجا تبعید کرد؛ گرچه معاویه برای حفظ موقعیت خود و جلوگیری از تأثیرگذاری اینان بر مردم، آنان را از شام بیرون کرد.<ref>طبقات الکبری، ج ۴، ص ۲۲۹؛ الغدیر، ج ۶، ص ۳۰۴؛ ج ۹، ص ۳۷۳</ref> شام تربیت شده معاویه بود، این امری است که در طی حکومت بنیامیه، در وفاداری کامل مردم شام به آنها، آشکار شد. گفتهاند که سران بنیامیه نزد سفاح شهادت دادند که جز [[بنیامیه]] اقوامی برای پیامبر (صلی الله علیه) نمیشناختند.<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۳؛ النزاع و التخاصم، ص ۲۸</ref> | یزید بن ابی سفیان در فتح [[شامات]] فرماندهی داشته و ابوبکر معاویه را در کنار برادرش ولایت داده بود.<ref>رسائل جاحظ، الرسائل السیاسیه، ص ۳۴۴</ref> پس از مرگ یزید معاویه در دوره عمر، به ولایت شام منصوب شد. برخی مورخان از تسامح عمر نسبت به معاویه اظهار شگفتی کردهاند.<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، ص ۲۴</ref> حسن بصری میگوید معاویه از همان زمان عمر خود را برای خلافت آماده میکرد.<ref>تثبیت دلائل النبوه، ص ۵۹۳</ref> عمر تمام شامات را به معاویه سپرد.<ref> مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، صص ۱۷، ۱۸، ۲۰؛ رسائل الجاحظ، الرسائل السیاسیه، ص ۳۴۴</ref> معاویه میگفت: به خدا سوگند که او تنها با منزلتی که نزد عمر داشت این چنین بر مردم تسلط یافت.<ref>العقد الفرید، ج ۱، ص ۱۵، ج ۵، ص ۱۱۴؛ مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، ص ۱۸</ref> عثمان در برابر اعتراضاتی که نسبت به معاویه میشد میگفت: چگونه او را عزل کنم در حالیکه عمر او را نصب کرده است.<ref>انساب الاشراف، ج ۴، ص ۵۵۰</ref> در دوره عثمان، شام منطقه امن او به شمار میآمد. او قراء [[کوفه]] و نیز [[ابوذر]] را به آنجا تبعید کرد؛ گرچه معاویه برای حفظ موقعیت خود و جلوگیری از تأثیرگذاری اینان بر مردم، آنان را از شام بیرون کرد.<ref>طبقات الکبری، ج ۴، ص ۲۲۹؛ الغدیر، ج ۶، ص ۳۰۴؛ ج ۹، ص ۳۷۳</ref> شام تربیت شده معاویه بود، این امری است که در طی حکومت بنیامیه، در وفاداری کامل مردم شام به آنها، آشکار شد. گفتهاند که سران بنیامیه نزد سفاح شهادت دادند که جز [[بنی امیه|بنیامیه]] اقوامی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمیشناختند.<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۳؛ النزاع و التخاصم، ص ۲۸</ref> | ||
از معاویه نقل شده که گفته بود: نحن شجرة رسول الله<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۸۷</ref>. او همچنین با عنوان کاتب وحی و خال المؤمنین کوشید تا موقعیت دینی خود را تحکیم کند. او کسانی از راویان حدیث را واداشت تا دهها حدیث در فضیلت او بسازند و در میان مردم رواج دهند.<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، صص ۵-۱۶</ref> | از معاویه نقل شده که گفته بود: نحن شجرة رسول الله<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۱۱، ص ۸۷</ref>. او همچنین با عنوان کاتب وحی و خال المؤمنین کوشید تا موقعیت دینی خود را تحکیم کند. او کسانی از راویان حدیث را واداشت تا دهها حدیث در فضیلت او بسازند و در میان مردم رواج دهند.<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج ۲۵، صص ۵-۱۶</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== معاویه در زمان امام حسن == | == معاویه در زمان امام حسن == | ||
پس از شهادت [[امام علی | پس از شهادت [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]]، مردم شام در [[بیتالمقدس]] با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱</ref> امام حسن (علیه السلام) ابتدا برای تادیب معاویه به سمت او لشکرکشی نمود. اما نفاقها و خیانتهاى سپاه امام علیهالسلام موجب آن شد تا حسن بن على (علیه السلام) به ناچار با معاویه قرارداد ترک مخاصمه امضا کند. اما معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بىگناهان و دستگیرى و قتل یاران على (علیه السلام) پرداخت و هواداران اهلبیت (علیه السلام) را سرکوب و قلع و قمع نمود و عمال خویش را بر اموال و جانها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورىترین شیوههاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مىکرد.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۴۲۸</ref> سرانجام نیز به کمک مروان بن حکم، جعده دختر اشعث بن قیس که همسر آن حضرت بود را با وعدههایی به قتل امام حسن علیهالسلام واداشت.<ref>الفتوح، ج۴، ص۳۱۹</ref> | ||
=== بهره گیری از اصول دینی برای تثیبت خلافت === | === بهره گیری از اصول دینی برای تثیبت خلافت === | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
معاویه از توانایی خود در پیروی از شیوههای اداری سودمند و ایجاد دیوانها و ابزارهای اداری مفید برای استفاده در حکومت بهره برد. دیوانها، در دوران معاویه شاهد تحول بود. ارتباط با [[روم]] و [[ایران]] در این امر تأثیر داشت. امویان از نظام اداری عمر بن خطاب پیروی کردند، بدون اینکه آن را تکامل بخشند. معاویه از مسیحیانی که در حکومت روم کار میکردند مانند سرجون بن منصور رومی و پسرش منصور بن سرجون در تنظیم دیوان مالیه کمک گرفت.<ref>الصَّلاَّبی، الدولة الأمویه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۵۶ و ج۲، ص۵۷۹</ref> | معاویه از توانایی خود در پیروی از شیوههای اداری سودمند و ایجاد دیوانها و ابزارهای اداری مفید برای استفاده در حکومت بهره برد. دیوانها، در دوران معاویه شاهد تحول بود. ارتباط با [[روم]] و [[ایران]] در این امر تأثیر داشت. امویان از نظام اداری عمر بن خطاب پیروی کردند، بدون اینکه آن را تکامل بخشند. معاویه از مسیحیانی که در حکومت روم کار میکردند مانند سرجون بن منصور رومی و پسرش منصور بن سرجون در تنظیم دیوان مالیه کمک گرفت.<ref>الصَّلاَّبی، الدولة الأمویه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۵۶ و ج۲، ص۵۷۹</ref> | ||
معاویه دیوانهای خاتم و برید را تأسیس کرد. او دیوان خاتم را درست کرد تا نامهها بدون مهر نباشد، فردی به جز خلیفه، از اسرار آنها آگاه نشود، نامهها در معرض جعل و دگرگونی قرار نگیرد. افزون بر آن، دیوان خاتم گزارشهایی را دریافت میکرد که از سوی استانداران به جز خلیفه فرستاده میشد. دیوان برید نیز برای سرعت بخشیدن به ارتباط میان خلیفه و کارگزارنش درست شد. کارمندان این دو دیوان، علاوه بر ارسال و دریافت نامهها، جاسوسان خلیفه بودند و رفتارهای استانداران را زیر نظر داشتند و گزارشها را برای خلیفه میفرستادند. معاویه هزینه هنگفتی را صرف این دیوان کرد. | معاویه دیوانهای خاتم و برید را تأسیس کرد. او دیوان خاتم را درست کرد تا نامهها بدون مهر نباشد، فردی به جز خلیفه، از اسرار آنها آگاه نشود، نامهها در معرض جعل و دگرگونی قرار نگیرد. افزون بر آن، دیوان خاتم گزارشهایی را دریافت میکرد که از سوی استانداران به جز خلیفه فرستاده میشد. دیوان برید نیز برای سرعت بخشیدن به ارتباط میان خلیفه و کارگزارنش درست شد. کارمندان این دو دیوان، علاوه بر ارسال و دریافت نامهها، جاسوسان خلیفه بودند و رفتارهای استانداران را زیر نظر داشتند و گزارشها را برای خلیفه میفرستادند. معاویه هزینه هنگفتی را صرف این دیوان کرد. | ||
== مرگ معاویه == | == مرگ معاویه == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
[[رده:خلفا]] | [[رده:خلفا]] | ||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:شخصیتها]] |