معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:


===نقض قانون طبیعی===
===نقض قانون طبیعی===
ج) از قرن هفده میلادى بر خلاف طبیعت شناسى ارسطویى که آثار اشیا را بر پایه (طبیعت) آنها تبیین مى کرد, این نظریه به وجود آمد که آنها را بر پایه قانون طبیعت تبیین کند. مراد از قانون طبیعت در این نظریه, سازو کارى است که توضیح مى دهد تحت شرایط معین چه چیز رخ خواهد داد و چه چیز رخ نخواهد داد. علوم طبیعى که عهده دار بیان این قوانین هستند, در توضیح رویدادها به جاى مفهوم (طبیعت اشیا) از مفاهیمى چون جرم, ماده, نیرو, حرکت و… استفاده مى کنند. دیوید هیوم تحت تأثیر این دیدگاه, در تعریف معجزه مى نویسد: (معجزه نقض قانون طبیعت است [و] مى تواند دقیقاً چنین تعریف شود: تخلف از یک قانون طبیعت به وسیله اراده خاص یا به وسیله یک عامل نامرئى) (هیوم, ص 410). مراد از نقض قانون طبیعت در رویداد اعجازآمیز این است که وقوع آن به دلیل یکى از قوانین طبیعیِ حاکم بر جهان طبیعت و ذهن انسان ممنوع باشد; براى مثال براى انسان غیر ممکن است که معرفت غیر استنتاجى به رویدادى که هنوز رخ نداده است, داشته باشد. بنابراین, پیش گویى وقایع آینده بدون استنتاج از قوانین عام و امور واقع خاص در گذشته و آینده, نقض قانون طبیعت شمرده مى شود.  
ج) از قرن هفده میلادى بر خلاف طبیعت شناسى ارسطویى که آثار اشیا را بر پایه (طبیعت) آنها تبیین مى کرد, این نظریه به وجود آمد که آنها را بر پایه قانون طبیعت تبیین کند. مراد از قانون طبیعت در این نظریه, سازو کارى است که توضیح مى دهد تحت شرایط معین چه چیز رخ خواهد داد و چه چیز رخ نخواهد داد. علوم طبیعى که عهده دار بیان این قوانین هستند, در توضیح رویدادها به جاى مفهوم (طبیعت اشیا) از مفاهیمى چون جرم, ماده, نیرو, حرکت و… استفاده مى کنند. دیوید هیوم تحت تأثیر این دیدگاه, در تعریف معجزه مى نویسد: (معجزه نقض قانون طبیعت است [و] مى تواند دقیقاً چنین تعریف شود: تخلف از یک قانون طبیعت به وسیله اراده خاص یا به وسیله یک عامل نامرئى)<ref>هیوم, ص 410</ref>. مراد از نقض قانون طبیعت در رویداد اعجازآمیز این است که وقوع آن به دلیل یکى از قوانین طبیعیِ حاکم بر جهان طبیعت و ذهن انسان ممنوع باشد; براى مثال براى انسان غیر ممکن است که معرفت غیر استنتاجى به رویدادى که هنوز رخ نداده است, داشته باشد. بنابراین, پیش گویى وقایع آینده بدون استنتاج از قوانین عام و امور واقع خاص در گذشته و آینده, نقض قانون طبیعت شمرده مى شود.  


دیدگاه هیوم از دیدگاه آکویناس در این نکته متمایز مى شود که آکویناس قائل به نظم عام الاهى بود و نظم طبیعى را تابع آن مى دانست, اما هیوم به دلیل التزامش به نوعى از (عقلانیت) که مى توان آن را (تجربه گرایى شکاکانه) نامید, نمى تواند اعتقاد به چنین نظم الاهى را مدلل ّ کند و لذا به اعتقاد او, معجزه بر طبق تعریف, چیزى جز نقض قانون طبیعت به دست عامل نامرئى به شمار نمى آید.
دیدگاه هیوم از دیدگاه آکویناس در این نکته متمایز مى شود که آکویناس قائل به نظم عام الاهى بود و نظم طبیعى را تابع آن مى دانست, اما هیوم به دلیل التزامش به نوعى از (عقلانیت) که مى توان آن را (تجربه گرایى شکاکانه) نامید, نمى تواند اعتقاد به چنین نظم الاهى را مدلل ّ کند و لذا به اعتقاد او, معجزه بر طبق تعریف, چیزى جز نقض قانون طبیعت به دست عامل نامرئى به شمار نمى آید.


بعد از هیوم, فیلسوفان و الاهى دانان غربى, تعریف معجزه را به نقض قانون طبیعت, به نحو غالب پذیرفته اند. از معاصران بیش از همه ریچارد سوین برن بر مفهوم نقض قانون طبیعت در معجزه تأکید مى کند. به گمان او, به هر میزان که نقض قانون طبیعت در معجزه آشکارتر و رویداد اعجازآمیز شگفت انگیزتر و غریب تر باشد, بهتر مى تواند فعل مستقیم خداوند به حساب آید(279-Swinburne, 276). وى علاوه بر نقض قانون طبیعت دو مفهوم دیگر را نیز در تعریف معجزه اخذ مى کند: اول این که نقض قانون طبیعت فعل خداوند به شمار آید; دوم این که واجد معنا و دلالت دینى باشد; یعنى معطوف به اثبات آموزه دینى باشد (Swinburne, 1-9).
بعد از هیوم, فیلسوفان و الاهى دانان غربى, تعریف معجزه را به نقض قانون طبیعت, به نحو غالب پذیرفته اند. از معاصران بیش از همه ریچارد سوین برن بر مفهوم نقض قانون طبیعت در معجزه تأکید مى کند. به گمان او, به هر میزان که نقض قانون طبیعت در معجزه آشکارتر و رویداد اعجازآمیز شگفت انگیزتر و غریب تر باشد, بهتر مى تواند فعل مستقیم خداوند به حساب آید<ref>279-Swinburne, 276</ref>. وى علاوه بر نقض قانون طبیعت دو مفهوم دیگر را نیز در تعریف معجزه اخذ مى کند: اول این که نقض قانون طبیعت فعل خداوند به شمار آید; دوم این که واجد معنا و دلالت دینى باشد; یعنى معطوف به اثبات آموزه دینى باشد<ref>Swinburne, 1-9</ref>.


===معجزه تقارن غیر متعارف رویدادها===
===معجزه تقارن غیر متعارف رویدادها===
د) آر. اف. هلند بر خلاف رأى مشهور, بر این باور است که لزومى ندارد فعل معجزه آمیز خداوند را رویدادى تلقى کنیم که به هیچ وجه بر اساس علل و عوامل طبیعى قابل تبیین نباشد, بلکه گاهى تقارن وقوع دو حادثه که هر کدام مسبوق به علل و اسباب طبیعى است, رویداد نادرالوقوع و خلاف متعارفى را موجب مى شود که ارتباط وثیقى با زندگى بعضى از آدمیان, نیازها و امیدهاى آنان دارد و چنان تأثیرى بر زندگى او مى گذارد که برایش به اندازه اى احساس برانگیز, با اهمیت و دور از انتظار است که آن را موهبت خداوند و معجزه به حساب مى آورد. بر طبق این تلقى, معجزه شامل رویداد معنادار در تقارن غیر متعارف رویدادها مى شود. (, 53-56(The Miraculous))
د) آر. اف. هلند بر خلاف رأى مشهور, بر این باور است که لزومى ندارد فعل معجزه آمیز خداوند را رویدادى تلقى کنیم که به هیچ وجه بر اساس علل و عوامل طبیعى قابل تبیین نباشد, بلکه گاهى تقارن وقوع دو حادثه که هر کدام مسبوق به علل و اسباب طبیعى است, رویداد نادرالوقوع و خلاف متعارفى را موجب مى شود که ارتباط وثیقى با زندگى بعضى از آدمیان, نیازها و امیدهاى آنان دارد و چنان تأثیرى بر زندگى او مى گذارد که برایش به اندازه اى احساس برانگیز, با اهمیت و دور از انتظار است که آن را موهبت خداوند و معجزه به حساب مى آورد. بر طبق این تلقى, معجزه شامل رویداد معنادار در تقارن غیر متعارف رویدادها مى شود.<ref> 53-56(The Miraculous)</ref>


===مطابقت با قانون طبیعی===
===مطابقت با قانون طبیعی===
هـ) پل تیلیش نیز تعریف معجزه را به رویدادى که با دانش بشر و نظام طبیعى سازگار نباشد, مردود مى شمارد. به اعتقاد او, معجزه بر رویدادى اطلاق مى شود که خصوصیت نشان دهندگى داشته باشد. چنین حالتى براى یک رویداد در صورتى فراهم مى آید که داراى سه ویژگى باشد: اولاً, بدون این که با ساختار معقول امور واقعى ناسازگار باشد, فوق العاده و به شدّت حیرت زا باشد. ثانیاً, به راز (وجود) اشاره داشته باشد و ربط و نسبت ما را با آن معلوم کند. ثالثاً, از یک تجربه خلسه آمیز دریافت شده باشد (, 71-72(Revelation and Miracle)).
هـ) پل تیلیش نیز تعریف معجزه را به رویدادى که با دانش بشر و نظام طبیعى سازگار نباشد, مردود مى شمارد. به اعتقاد او, معجزه بر رویدادى اطلاق مى شود که خصوصیت نشان دهندگى داشته باشد. چنین حالتى براى یک رویداد در صورتى فراهم مى آید که داراى سه ویژگى باشد: اولاً, بدون این که با ساختار معقول امور واقعى ناسازگار باشد, فوق العاده و به شدّت حیرت زا باشد. ثانیاً, به راز (وجود) اشاره داشته باشد و ربط و نسبت ما را با آن معلوم کند. ثالثاً, از یک تجربه خلسه آمیز دریافت شده باشد<ref>71-72(Revelation and Miracle)</ref>.


=امکان وقوع معجزه=
=امکان وقوع معجزه=
خط ۸۶: خط ۸۶:


==انسجام مفهوم معجزه==
==انسجام مفهوم معجزه==
بعضى مدعى اند که اگر معجزه را نقض قانون طبیعت به شمار آوریم با یک قیاس دوحدّى یا جدلى الطرفین(dilemma) مواجه مى شویم و آن جمع بین قاعده و استثناست, چون وقتى مى گوییم معجزه نظم طبیعى را نقض مى کند, بالتبع این نکته را تصدیق کرده ایم که الزاماً نظم طبیعیِ استوار و محکم وجود دارد و الا نقض و استثنا معنا نداشت. از سوى دیگر, قبول اعجاز به مفهوم نقض این قانون و وقوع استثنا در آن به این معنا است که اساساً چنین قانونى وجود ندارد; زیرا قاعده و نظمى که عملاً نقض شود, نمى تواند واقعاً قانون طبیعت باشد.
بعضى مدعى اند که اگر معجزه را نقض قانون طبیعت به شمار آوریم با یک قیاس دوحدّى یا جدلى الطرفین<ref>(dilemma)</ref> مواجه مى شویم و آن جمع بین قاعده و استثناست, چون وقتى مى گوییم معجزه نظم طبیعى را نقض مى کند, بالتبع این نکته را تصدیق کرده ایم که الزاماً نظم طبیعیِ استوار و محکم وجود دارد و الا نقض و استثنا معنا نداشت. از سوى دیگر, قبول اعجاز به مفهوم نقض این قانون و وقوع استثنا در آن به این معنا است که اساساً چنین قانونى وجود ندارد; زیرا قاعده و نظمى که عملاً نقض شود, نمى تواند واقعاً قانون طبیعت باشد.
اَلسْتِر مکینون با این استدلال, معجزه را مفهوماً خود متناقض مى داند که قوانین علمى در واقع, تلخیص مجموع آن چیزى است که در طبیعت رخ مى دهد, بنابراین, تمامى مواردى را که در طبیعت رخ مى دهند, شامل مى شوند. از سوى دیگر, معجزه, طبق تعریف, تعلیق این قانون در مورد خاص است و شامل آن نمى شود. این نشان مى دهد که تعریف معجزه به نقض قانون طبیعت به معناى قبول استثنا در قاعده اى است که استثنا بر نمى دارد. (, 52-99(Miracle and Paradox))
اَلسْتِر مکینون با این استدلال, معجزه را مفهوماً خود متناقض مى داند که قوانین علمى در واقع, تلخیص مجموع آن چیزى است که در طبیعت رخ مى دهد, بنابراین, تمامى مواردى را که در طبیعت رخ مى دهند, شامل مى شوند. از سوى دیگر, معجزه, طبق تعریف, تعلیق این قانون در مورد خاص است و شامل آن نمى شود. این نشان مى دهد که تعریف معجزه به نقض قانون طبیعت به معناى قبول استثنا در قاعده اى است که استثنا بر نمى دارد.<ref>(52-99(Miracle and Paradox)</ref>
این استدلال, همان گونه که جى. ال. مکى (Makie, 20 - 22) و مایکل پترسون و همکاران او (Peterson and others, 158 - 159) تصدیق مى کنند مبتنى بر این فرض است که هر حادثه اى علت طبیعى دارد, اما مدعا در رویداد اعجازآمیز این است که عاملى به جز عوامل طبیعى, خارج از این سیستم مداخله مى کند و آن حادثه را که استثنا به شمار مى آید, پدید مى آورد و از همین رو بر این فرض مبتنى است که لزومى ندارد که هر حادثه اى را در قالب اصطلاحات قوانین طبیعى توضیح دهیم. (Routledge Encyclopedia of Philosophy, 6 /412 - 413)
این استدلال, همان گونه که جى. ال. مکى<ref>Makie, 20 - 22</ref> و مایکل پترسون و همکاران او<ref>(Peterson and others, 158 - 159)</ref>  تصدیق مى کنند مبتنى بر این فرض است که هر حادثه اى علت طبیعى دارد, اما مدعا در رویداد اعجازآمیز این است که عاملى به جز عوامل طبیعى, خارج از این سیستم مداخله مى کند و آن حادثه را که استثنا به شمار مى آید, پدید مى آورد و از همین رو بر این فرض مبتنى است که لزومى ندارد که هر حادثه اى را در قالب اصطلاحات قوانین طبیعى توضیح دهیم.<ref>(Routledge Encyclopedia of </ref> Philosophy, 6 /412 - 413)


==معجزه و علوم طبیعى==
==معجزه و علوم طبیعى==
confirmed
۸٬۰۴۸

ویرایش