معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
معصوم آن کسی است که از روی اختیار گناه را ترک می کند و البته برای این که احتمال هیچ خطا و اشتباهی را در آنان ندهیم و سنت (گفتار، رفتار و تقریر) آنان برای ما حجت باشد، عصمتی هم به آنان هبه و عنایت می شود که این دیگر اختیاری نیست اما براساس این که خدا می داند آنان با اختیار خود از این شایستگی برخوردار خواهند شد، به آنان چنین چیزی موهبت کرده است و به دیگران این فضیلت را نداده است<ref>نک: سید محسن خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ص 254.</ref>.
معصوم آن کسی است که از روی اختیار گناه را ترک می کند و البته برای این که احتمال هیچ خطا و اشتباهی را در آنان ندهیم و سنت (گفتار، رفتار و تقریر) آنان برای ما حجت باشد، عصمتی هم به آنان هبه و عنایت می شود که این دیگر اختیاری نیست اما براساس این که خدا می داند آنان با اختیار خود از این شایستگی برخوردار خواهند شد، به آنان چنین چیزی موهبت کرده است و به دیگران این فضیلت را نداده است<ref>نک: سید محسن خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ص 254.</ref>.


=ویژگی های معصوم علاوه بر عصمت=
همه ويژگيهای معصوم در آيات قرآن در مورد پيامبران(صلی الله علیهم اجمعین) مطرح شده است؛ لذا رهبران الهى و امامان معصوم(عليهم السلام) بايد علاوه بر مقام علم و عصمت، ويژگى هاى زير را داشته باشند:
 
1ـ «صدق گفتار»؛ چراكه اگر اين وصف در آنان نباشد اعتماد و اطمينانى كه براى پيوند معنوى پيروان و پيشوايان لازم است حاصل نمى شود.
 
2ـ «پايبند بودن به پيمان ها و وعده ها»؛ زيرا بخش مهمى از دعوت آنان بر اساس وعده هايى است كه به مردم مى دهند. اگر صادق الوعد نباشند اركان اعتماد عمومى نسبت به آنها متزلزل مى شود.
 
3ـ «امانت داری در حفظ ودايع و احكام الهى و ابلاغ آنها»؛ كه آن نيز يكى از اركان اعتماد و اطمينان است.
 
4ـ «علاقه و دلسوزى فوق العاده نسبت به مردم»؛ كه اگر اين ويژگى نباشد هرگز تن به زحمات و مشقت هاى طاقت فرساى رهبرى مردم ـ مخصوصاً افراد نادان و متعصب و لجوج ـ نخواهند داد.
 
5ـ «اخلاص و بى نظرى كامل و عدم انتظار هر گونه پاداش مادى»؛ كه اگر آن نباشد جاذبه دعوت و رهبرى آنها از ميان خواهد رفت.
 
6ـ «نيكوكارى و احسان درباره دوستان و حتى دشمنان»؛ كه از مظاهر صفات رحمانيت و رحيميت خداوند است و سبب پيوند معنوى پيروان و پيشوايان مى گردد.
 
7ـ «شجاعت فوق العاده و نداشتن ترس از غير خدا»؛ كه در قرآن مجيد به عنوان ويژگى اصلى مبلغين رسالات الله شمرده شده؛ چرا كه رمز اصلى موفقيت همين است و بدون آن كارى در مسأله رهبرى پيش نمى رود.
 
8ـ «توكل مطلق بر خداوند»؛ چراكه بسيار مى شود كه رهبر الهى تنهاى تنها مى ماند و فساد فوق العاده، محيط او را از همگان جدا مى سازد؛ اگر تكيه بر توكل الهى نداشته باشد، ادامه راه براى او ممكن نيست.
 
9ـ «نرمش و حُسن خُلق»؛ ويژگى ديگرى است كه در آيات قرآن در مورد پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) آمده و در حقيقت هر رهبر الهى [خواه پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام معصوم(عليه السلام)] بايد واجد آن باشد. در غير اين صورت خشونت و تندخويى و غليظ القلب بودن سبب پراكندگى مردم و عقيم ماندن هدف رهبران الهى مى گردد.
 
10ـ «پيروزى در آزمايش هاى سخت»؛ كه قرآن مجيد اعطاى منصب امامت را به ابراهيم(عليه السلام) متكى به آن مى شمرد.
 
در حقيقت، رهبران معصوم بايد از كوره هاى امتحانات سخت، سالم به درآيند و شايستگى رهبرى جسم و جان و ظاهر و باطن همه مؤمنان را داشته باشند.<ref> گردآوري از كتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 157.</ref>
 
 
=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۸

معصوم کسی است که در او ملکه عصمت وجود دارد. علامه طباطبایى می‌ فرماید: منظور از "عصمت" وجود امرى است در انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در آنچه که جایز نیست (مثل خطا و معصیت) می‌ شود.[۱] البته از نظر ایشان، انبیاى الهى (و تمامى اولیا و هدایت شدگان خاص) داراى عصمت مطلق می‌ باشند که مصادیق فراوانى را شامل می‌ شود.[۲]

دلیل عصمت معصوم

1- علم معصوم به آثار خطا:

"عصمت" نتیجه ى علم معصوم به عواقب گناه می‌ باشد؛ یعنى علم و شعور معصومان به آثار گناهان به گونه‌ اى است که هیچ گاه مغلوب قواى دیگر انسانى نشده، بلکه مسلط بر آنان است.[۳]

2- عشق معصوم به خدا:

"معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند متعال و دلباختگى نسبت به جمال و کمال حق به خود اجازه نمی‌ دهد که گامى بر خلاف رضاى او بردارد، و عشق و علاقه انسان به معبود و درک جمال و جلال او و آگاهى از نعمت هاى بى پایان او در حق وى، آنچنان در روحش خضوع و فروتنى به وجود می‌ آورد که هرگز به فکر گناه نمی‌ افتد چه رسد به این که مرتکب گناه شود".[۴]

این دو نظریه بر این مطلب اتفاق دارند که در وجود معصوم ملکه اى به وجود می‌ آید که پیوسته عصیان و تجرى و خلاف کارى را از زندگى طرد کرده و از گناه و لغزش، پاک و محفوظ نگاه مى دارد.

انواع عصمت

عصمت بر دو نوع است: عصمت علمى و عصمت عملى.

عصمتى که در پیامبران است، جامع هر دو است و پیامبران در علم و عمل معصوم اند؛ یعنى هم کردارشان صالح و مطابق با واقع است، هم دانش و علمشان صائب و برخاسته از مبدئى است که هیچ گونه اشتباه و سهو و نسیان در آن راه ندارد؛ زیرا به مرحله ى عقل مجرد و شهود محض و کشف صحیح راه یافته است که در این مرحله وهم و خیال هم تابع عقل اند و هرگز در این مرحله وسوسه هاى شیطان راه ندارد؛ زیرا آبشخور جهالت و نادانى و شیطنت ها و توهمات تنها منحصر به وهم و خیال است، و محدوده وهم و خیال، همانا وابستگى به جهان طبیعت است، اما در محدوده ى عقل ناب شیطان وهم و خیال را نرسد که طرفى ببندد. لذا اگر کسى در اندازه‌ اى باشد که از عالم ماده و وهم و خیال و توهمات در گذرد و به سرچشمه ى حقایق برسد، امکان "عصمت" می‌ یابد و نفس ناطقه او در اثر اشتداد وجودى در رتبه فرشتگان یا برتر قرار می‌ گیرد.[۵] نتیجه این که؛ در تمام عمر و در همه مراحل فهم، ابلاغ و اجرای وحى، از هر گونه سهو و نسیان و عصیان، منزه است.

اقسام عصمت

البته باید توجه داشت که: "عصمت" به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری تقسیم می شود.

معصوم آن کسی است که از روی اختیار گناه را ترک می کند و البته برای این که احتمال هیچ خطا و اشتباهی را در آنان ندهیم و سنت (گفتار، رفتار و تقریر) آنان برای ما حجت باشد، عصمتی هم به آنان هبه و عنایت می شود که این دیگر اختیاری نیست اما براساس این که خدا می داند آنان با اختیار خود از این شایستگی برخوردار خواهند شد، به آنان چنین چیزی موهبت کرده است و به دیگران این فضیلت را نداده است[۶].

ویژگی های معصوم علاوه بر عصمت

همه ويژگيهای معصوم در آيات قرآن در مورد پيامبران(صلی الله علیهم اجمعین) مطرح شده است؛ لذا رهبران الهى و امامان معصوم(عليهم السلام) بايد علاوه بر مقام علم و عصمت، ويژگى هاى زير را داشته باشند:

1ـ «صدق گفتار»؛ چراكه اگر اين وصف در آنان نباشد اعتماد و اطمينانى كه براى پيوند معنوى پيروان و پيشوايان لازم است حاصل نمى شود.

2ـ «پايبند بودن به پيمان ها و وعده ها»؛ زيرا بخش مهمى از دعوت آنان بر اساس وعده هايى است كه به مردم مى دهند. اگر صادق الوعد نباشند اركان اعتماد عمومى نسبت به آنها متزلزل مى شود.

3ـ «امانت داری در حفظ ودايع و احكام الهى و ابلاغ آنها»؛ كه آن نيز يكى از اركان اعتماد و اطمينان است.

4ـ «علاقه و دلسوزى فوق العاده نسبت به مردم»؛ كه اگر اين ويژگى نباشد هرگز تن به زحمات و مشقت هاى طاقت فرساى رهبرى مردم ـ مخصوصاً افراد نادان و متعصب و لجوج ـ نخواهند داد.

5ـ «اخلاص و بى نظرى كامل و عدم انتظار هر گونه پاداش مادى»؛ كه اگر آن نباشد جاذبه دعوت و رهبرى آنها از ميان خواهد رفت.

6ـ «نيكوكارى و احسان درباره دوستان و حتى دشمنان»؛ كه از مظاهر صفات رحمانيت و رحيميت خداوند است و سبب پيوند معنوى پيروان و پيشوايان مى گردد.

7ـ «شجاعت فوق العاده و نداشتن ترس از غير خدا»؛ كه در قرآن مجيد به عنوان ويژگى اصلى مبلغين رسالات الله شمرده شده؛ چرا كه رمز اصلى موفقيت همين است و بدون آن كارى در مسأله رهبرى پيش نمى رود.

8ـ «توكل مطلق بر خداوند»؛ چراكه بسيار مى شود كه رهبر الهى تنهاى تنها مى ماند و فساد فوق العاده، محيط او را از همگان جدا مى سازد؛ اگر تكيه بر توكل الهى نداشته باشد، ادامه راه براى او ممكن نيست.

9ـ «نرمش و حُسن خُلق»؛ ويژگى ديگرى است كه در آيات قرآن در مورد پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) آمده و در حقيقت هر رهبر الهى [خواه پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام معصوم(عليه السلام)] بايد واجد آن باشد. در غير اين صورت خشونت و تندخويى و غليظ القلب بودن سبب پراكندگى مردم و عقيم ماندن هدف رهبران الهى مى گردد.

10ـ «پيروزى در آزمايش هاى سخت»؛ كه قرآن مجيد اعطاى منصب امامت را به ابراهيم(عليه السلام) متكى به آن مى شمرد.

در حقيقت، رهبران معصوم بايد از كوره هاى امتحانات سخت، سالم به درآيند و شايستگى رهبرى جسم و جان و ظاهر و باطن همه مؤمنان را داشته باشند.[۷]


پانویس

  1. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 134 (کلام فى عصمة الانبیاء).
  2. ر.ک: همان، ج 2، ص 136 – 134؛ ج 5، ص 77 - 75؛ جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 3، ص 292 - 197.
  3. همان، ج 5، ص 78.
  4. سبحانى، جعفر، منشور جاوید، ج 5، ص 14.
  5. این مطالب برگرفته از بیانات استاد جوادى آملى است. تفسیر موضوعى قرآن مجید، ج 3، ص 202 - 199.
  6. نک: سید محسن خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ص 254.
  7. گردآوري از كتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 157.