۸۵٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ویرانگر' به 'ویرانگر') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''مُغول''' قومی از نژاد زرد است که سرزمین مادری آنان مغولستان میباشد. جمعیت کنونی مغولها حدود ۱۰ میلیون تن است که بیشتر در [[مغولستان]] (۲٫۷ میلیون)، [[چین]] (۵٫۸ میلیون) و [[روسیه]] (۱ میلیون) زندگی میکنند. البته به دلیل جنگاوری و مهاجرتهای آنان در سدههای پیش، ردپای آنان به نقاط مختلف آسیا و حتی شرق [[اروپا]] (بهویژه [[قفقاز]] شمالی) هم کشیده شدهاست. بیشتر مغولان پیرو آیینهای [[بودایی]] تبتی و شمنیسم هستند و عدهٔ کمی از آنها [[مسیحی]] و مسلمان [[سنی]] مذهب هستند و به زبان مغولی تکلم میکنند. | '''مُغول''' قومی از نژاد زرد است که سرزمین مادری آنان مغولستان میباشد. جمعیت کنونی مغولها حدود ۱۰ میلیون تن است که بیشتر در [[مغولستان]] (۲٫۷ میلیون)، [[چین]] (۵٫۸ میلیون) و [[روسیه]] (۱ میلیون) زندگی میکنند. البته به دلیل جنگاوری و مهاجرتهای آنان در سدههای پیش، ردپای آنان به نقاط مختلف آسیا و حتی شرق [[اروپا]] (بهویژه [[قفقاز]] شمالی) هم کشیده شدهاست. بیشتر مغولان پیرو آیینهای [[بودایی]] تبتی و شمنیسم هستند و عدهٔ کمی از آنها [[مسیحی]] و مسلمان [[سنی]] مذهب هستند و به زبان مغولی تکلم میکنند. | ||
بنا به نظر هارولد لمب در کتاب زندگینامهٔ چنگیزخان مغول، در سدههای اخیر این اشتباه به وجود آمد که ترکها نیز از نژاد مغول هستند. او معتقد است که چنین نیست و مغولها و ترکها دو قوم کاملاً متفاوت هستند. اما در مغولستان بسیاری از ترکها و مغولها در کنار هم میزیستند. بر طبق گفتهٔ کتاب زندگینامهٔ چنگیزخان مغول نوشتهٔ هارولد لمب ترجمهٔ رشید یاسمی: «باید به | بنا به نظر هارولد لمب در کتاب زندگینامهٔ چنگیزخان مغول، در سدههای اخیر این اشتباه به وجود آمد که ترکها نیز از نژاد مغول هستند. او معتقد است که چنین نیست و مغولها و ترکها دو قوم کاملاً متفاوت هستند. اما در مغولستان بسیاری از ترکها و مغولها در کنار هم میزیستند. بر طبق گفتهٔ کتاب زندگینامهٔ چنگیزخان مغول نوشتهٔ هارولد لمب ترجمهٔ رشید یاسمی: «باید به یادآورد که مغولها در اصل از قوم تونگوزیا بود و تدریجاً با ایرانیان و ترکان آمیخته بودند. امروز این نژاد را اورال آلتایی مینامند و یونانیها همین چادرنشینان آسیای شرقی را اسکوچا میگفتهاند» هارولد لمب در کتاب زندگینامه چنگیزخان مغول مغول نامیدن تاتارها را اشتباه دانستهاست. | ||
== شکل گیری امپراتوری مغول == | == شکل گیری امپراتوری مغول == | ||
امپراتوری مغول (1206 تا 1368 میلادی) زمانی بر سراسر پهنۀ آسیا، از دریای سیاه در شمال تا شبهجزیرۀ کُره در جنوب، فرمان میراند، قلمروی وسیع حاصلِ کشورگشاییهایی پی در پی که بنیانگذار این امپراتوری، چنگیز خان (فرمانروایی 1206 تا 1227 میلادی)، نخستین «خان بزرگ» مغول معروف به «فرمانروای جهان» آغازکنندۀ آنها بود. | امپراتوری مغول (1206 تا 1368 میلادی) زمانی بر سراسر پهنۀ آسیا، از دریای سیاه در شمال تا شبهجزیرۀ کُره در جنوب، فرمان میراند، قلمروی وسیع حاصلِ کشورگشاییهایی پی در پی که بنیانگذار این امپراتوری، چنگیز خان (فرمانروایی 1206 تا 1227 میلادی)، نخستین «خان بزرگ» مغول معروف به «فرمانروای جهان» آغازکنندۀ آنها بود. | ||
چنگیز برای تشکیل این امپراتوری قبیلههای بیابانگرد ساکن استِپهای آسیا را با هم متحد کرد و سپاهی عظیم و | چنگیز برای تشکیل این امپراتوری قبیلههای بیابانگرد ساکن استِپهای آسیا را با هم متحد کرد و سپاهی عظیم و ویرانگر بهوجود آورد که هستۀ مرکزی آن را سوارهنظامی چالاک و سبُک با هماهنگیای حیرتانگیز تشکیل میداد. سوارکاران و تیراندازان چربدست مغول در سراسر [[آسیا]] و [[اروپا]] حریف و همتایی نداشتند و از همین رو توانستند ارتشهای [[ایران]]، [[روسیه]]، اروپای شرقی، [[چین]]، و بسیاری سرزمینهای دیگر را یکی پس از دیگری شکست دهند. | ||
پس از چنگیز فرمانروایی بین نوادگان او تقسیم شد و هر یک از آنان قسمتی از امپراتوری – چهار خاننشین یا خانات مغول – را در اختیار گرفت. اما قدرتمندترین خاننشین مغول، سلسلۀ مغولی یوآن در چین (1271 تا 1368 میلادی)، مدتها پس از مرگ چنگیز و بهدست قوبیلای خان (فرمانروایی 1260 تا 1279 میلادی) بنا شد. | پس از چنگیز فرمانروایی بین نوادگان او تقسیم شد و هر یک از آنان قسمتی از امپراتوری – چهار خاننشین یا خانات مغول – را در اختیار گرفت. اما قدرتمندترین خاننشین مغول، سلسلۀ مغولی یوآن در چین (1271 تا 1368 میلادی)، مدتها پس از مرگ چنگیز و بهدست قوبیلای خان (فرمانروایی 1260 تا 1279 میلادی) بنا شد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در [[دین]] مغول از متنهای مقدس یا مراسم مخصوص خبری نبود و به جای آن ترکیبی از آنیمیسم (جاندارانگاری و روحپرستی)، پرستش نیاکان، و شمنباوری وجود داشت. آتش، خاک، و آب، مکانهای جغرافیایی پرهیبت مثل کوهستان، و پدیدههای طبیعی مثل توفان زنده و دارای روح تصور میشدند. شمنها، که ممکن بود مرد یا زن باشند، دارای قدرت ارتباط با این ارواح، به ویژه در عالم خلسه، و سفر به دنیای آنان بودند و بدینترتیب میتوانستند جانهای سرگردان را هدایت کنند و از رویدادهای آینده خبر بدهند. | در [[دین]] مغول از متنهای مقدس یا مراسم مخصوص خبری نبود و به جای آن ترکیبی از آنیمیسم (جاندارانگاری و روحپرستی)، پرستش نیاکان، و شمنباوری وجود داشت. آتش، خاک، و آب، مکانهای جغرافیایی پرهیبت مثل کوهستان، و پدیدههای طبیعی مثل توفان زنده و دارای روح تصور میشدند. شمنها، که ممکن بود مرد یا زن باشند، دارای قدرت ارتباط با این ارواح، به ویژه در عالم خلسه، و سفر به دنیای آنان بودند و بدینترتیب میتوانستند جانهای سرگردان را هدایت کنند و از رویدادهای آینده خبر بدهند. | ||
دینهای دیگری هم بین مغولها رایج بود، بهویژه [[مسیحیت]] نسطوری و، از قرن چهاردهم میلادی بهبعد، بوداگرایی تبتی (وجره یانه یا پیروی از لاما) که عناصری از شمنباوری در خود داشت. اسلام نیز در خاننشینها غربی گسترش زیادی پیدا کرده بود. اما پرنفوذترین سامانۀ عقیدتی مغول بر مبنای باور به دو ایزد اصلی شکل گرفته بود: «زمین» یا «ایزدبانوی مادر»، معروف به اِتوگِن یا ایتوگِن (Etugen)؛ و تِنگری (Gok Monggke Tenggeri)، «آسمان آبی» یا «[[بهشت]] جاوید». ایزد دوم را حامی و نگهدارندۀ اصلی مردمان میدانستند، و مهمتر از همه این که بزرگان قبیله بر این باور بودند که او با اعطای حقی الاهی به مردمان مغول چنین مقدر کرده که مغولان فرمانروای تمام دنیا باشند. جنگیز خان و جانشینان او با تکیه بر این باور دست به کشورگشاییهایی | دینهای دیگری هم بین مغولها رایج بود، بهویژه [[مسیحیت]] نسطوری و، از قرن چهاردهم میلادی بهبعد، بوداگرایی تبتی (وجره یانه یا پیروی از لاما) که عناصری از شمنباوری در خود داشت. اسلام نیز در خاننشینها غربی گسترش زیادی پیدا کرده بود. اما پرنفوذترین سامانۀ عقیدتی مغول بر مبنای باور به دو ایزد اصلی شکل گرفته بود: «زمین» یا «ایزدبانوی مادر»، معروف به اِتوگِن یا ایتوگِن (Etugen)؛ و تِنگری (Gok Monggke Tenggeri)، «آسمان آبی» یا «[[بهشت]] جاوید». ایزد دوم را حامی و نگهدارندۀ اصلی مردمان میدانستند، و مهمتر از همه این که بزرگان قبیله بر این باور بودند که او با اعطای حقی الاهی به مردمان مغول چنین مقدر کرده که مغولان فرمانروای تمام دنیا باشند. جنگیز خان و جانشینان او با تکیه بر این باور دست به کشورگشاییهایی ویرانگرانه در سراسر قارۀ آسیا زدند تا بزرگترین امپراتوریای را که تاریخ بشر تا آن زمان دیده بود، بنا کنند. | ||
== تمدن مغول == | == تمدن مغول == |