منبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۹۵۱ بایت حذف‌شده ،  ۳ آوریل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:


== اولین منبر ==
== اولین منبر ==
[[علامه مجلسی]] در مورد اولین منبر در تاریخ اسلام می‌‌نویسد: «وقتی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)]] به [[مدینه]] هجرت نمود و [[مسجد نبوی]] را بنا کرد، در کنار [[محراب]] مسجد، درخت خرمایی خشک و کهنه بود و هرگاه حضرت [[خطبه]] می‌خواند بر آن درخت تکیه می‌‌کرد. یکی از [[مسلمانان]] پیشنهاد کرد: یا [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اللّه]]! رخصت ده که برای شما منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری؛ و چون اجازه یافت برای حضرت منبری سه‌‌پایه ساخت.
[[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در مورد اولین منبر در تاریخ اسلام می‌‌نویسد: «وقتی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)]] به [[مدینه]] هجرت نمود و [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] را بنا کرد، در کنار [[محراب]] مسجد، درخت خرمایی خشک و کهنه بود و هرگاه حضرت [[خطبه]] می‌خواند بر آن درخت تکیه می‌‌کرد. یکی از [[مسلمانان]] پیشنهاد کرد: یا [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اللّه]]! رخصت ده که برای شما منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری؛ و چون اجازه یافت برای حضرت منبری سه‌‌پایه ساخت.


== ستون حنانه ==
== ستون حنانه ==
پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه می‌کرد، ناله‌ای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن تکیه می‌کرد صداى ناله‌ای سر داد، به طورى که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: [[قسم|سوگند]] به کسى که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمی‌رساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند<ref>بیهقی، پیشین، ص196.</ref>.» این ستون به ستون حنانه شهرت یافته است.
پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه می‌کرد، ناله‌ای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن تکیه می‌کرد صداى ناله‌ای سر داد، به طورى که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: [[قسم|سوگند]] به کسى که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمی‌رساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند<ref>بیهقی، پیشین، ص196.</ref>.» این ستون به ستون حنانه شهرت یافته است.


[[ابن عمر]] هم مى‌گوید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام سخنرانى و ایراد خطبه به پایه‌اى که تنه درخت خرمائى بود، تکیه می‌داد و چون منبر آماده شد و حضرت براى خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] بازگشت و به آن دست کشید<ref>همان، ص195.</ref>. [[شیخ مفید]] ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی تا، ج1، ص343 به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.</ref>.
[[ابن عمر]] هم مى‌گوید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام سخنرانى و ایراد خطبه به پایه‌اى که تنه درخت خرمائى بود، تکیه می‌داد و چون منبر آماده شد و حضرت براى خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که پیامبر بازگشت و به آن دست کشید<ref>همان، ص195.</ref>. [[شیخ مفید]] ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی تا، ج1، ص343 به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.</ref>.


== زمان ساختن منبر ==
== زمان ساختن منبر ==
خط ۱۹: خط ۱۹:


== قداست منبر ==
== قداست منبر ==
[[حضرت محمد (ص)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ‌ای از زمان‌ها، نااهلان به این کرسی مقدّس تکیه زده‌اند، ولی همچنان منبر بر قداست خود باقی مانده است.
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ‌ای از زمان‌ها، نااهلان به این کرسی مقدّس تکیه زده‌اند، ولی همچنان منبر بر قداست خود باقی مانده است.
 
[[خلیفه دوم]] در اولین روزهای خلافتش بر بالای منبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته و در مورد آیۀ شریفه: {{متن قرآن |النَّبیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم |سوره = احزاب |آیه = 6 }} برای مردم صحبت می‌‌کرد. [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (علیه‌السلام)]] که در گوشه ‌ای از مسجد نشسته بود، با شنیدن سخنان تناقض ‌آمیز [[خلیفه]] از جایش بلند شد و با لحنی معترضانه فرمود:
«انْزِلْ ... عَنْ مِنْبَرِ أَبِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَا مِنْبَرِ أَبِیکَ<ref> بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت1403ق، ج30، ص47.</ref>؛ از منبر پدرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آی این منبر پدر تو نیست».
 
[[عمربن خطاب]] گفت: راست می‌‌گویی. بلی! این منبر پدر توست، نه منبر پدر من! بعد [[علی بن ابی طالب|امام (علیه‌السلام)]] با استدلال‌های محکم سخنان او را پاسخ داد. تا اینکه خلیفه دوم با خشم و ناراحتی تمام از منبر پایین آمد و با گروهی از یارانش به منزل [[امیرمؤمنان]] علی (علیه‌السلام) رفت و خطاب به آن حضرت گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت [[حسین]] چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله با صدای بلند با ما سخن می‌گوید و اوباش و اهل [[مدینه]] را بر من می‌‌شوراند<ref> همان، ص48.</ref>.


طبق برخی از روایات یکی از نشانه‌هایی که قبل از ظهور هویدا می‌‌شود، خدشه‌‌دار شدن قداست منبر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به [[سلمان فارسی]] فرمود: «یَا سَلْمَانُ! فَعِنْدَهَا ... وَ قُعُودُ الصِّبْیَانِ عَلَی الْمَنَابِرِ<ref> تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص304.</ref>؛ سلمان! هنگام ظهور [یکی از نشانه‌های آن این است که] بچه‌های نابالغ بر منبرها می‌‌نشینند<ref>. معنای حدیث این است که: [متأسفانه] کسانی مدیریت منبر را به عهده می‌ گیرند که از نظر سن، ‌ دوره نوجوانی را می ‌گذرانند و افراد مسنّ و با تجربه از منبرها محروم می ‌شوند. امّا معنای دیگر این است که: [متأسفانه] کسانی مشغول تبلیغ دین می ‌شوند که شرایط منبر را نداشته و از نظر علمی و فکری و معنوی بالغ نشده ‌اند. ‌</ref>.»
طبق برخی از روایات یکی از نشانه‌هایی که قبل از ظهور هویدا می‌‌شود، خدشه‌‌دار شدن قداست منبر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به [[سلمان فارسی]] فرمود: «یَا سَلْمَانُ! فَعِنْدَهَا ... وَ قُعُودُ الصِّبْیَانِ عَلَی الْمَنَابِرِ<ref> تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص304.</ref>؛ سلمان! هنگام ظهور [یکی از نشانه‌های آن این است که] بچه‌های نابالغ بر منبرها می‌‌نشینند<ref>. معنای حدیث این است که: [متأسفانه] کسانی مدیریت منبر را به عهده می‌ گیرند که از نظر سن، ‌ دوره نوجوانی را می ‌گذرانند و افراد مسنّ و با تجربه از منبرها محروم می ‌شوند. امّا معنای دیگر این است که: [متأسفانه] کسانی مشغول تبلیغ دین می ‌شوند که شرایط منبر را نداشته و از نظر علمی و فکری و معنوی بالغ نشده ‌اند. ‌</ref>.»
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش