ناسیونالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'مردم شناسی' به 'مردم‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - 'می روند' به 'می‌روند')
جز (جایگزینی متن - 'مردم شناسی' به 'مردم‌شناسی')
خط ۱۲: خط ۱۲:
4. قول به لزوم حفظ فرهنگ ملی.
4. قول به لزوم حفظ فرهنگ ملی.


5. اعتقاد به این نظریه در سیاست و مردم شناسی که نوع بشر به طبع منقسم به ملت‌هاست، و بعضی ملاکهای معین برای تشخیص هر ملت و افراد آن وجود دارد، و هر ملتی حق دارد از خودش حکومتی مستقل داشته باشد، و دولتها تنها به این شرط مشروعیت دارند که مطابق این اصل تشکیل شده باشند، و سرانجام اینکه جهان از جهت سیاسی فقط به این شرط سازمان صحیح پیدا می‌کند که هر ملتی یک دولت داشته باشد و هر دولتی منحصراً از تمامی یک ملت تشکیل شود.
5. اعتقاد به این نظریه در سیاست و مردم‌شناسی که نوع بشر به طبع منقسم به ملت‌هاست، و بعضی ملاکهای معین برای تشخیص هر ملت و افراد آن وجود دارد، و هر ملتی حق دارد از خودش حکومتی مستقل داشته باشد، و دولتها تنها به این شرط مشروعیت دارند که مطابق این اصل تشکیل شده باشند، و سرانجام اینکه جهان از جهت سیاسی فقط به این شرط سازمان صحیح پیدا می‌کند که هر ملتی یک دولت داشته باشد و هر دولتی منحصراً از تمامی یک ملت تشکیل شود.


== ماهیت و ملاکهای ملیت ==
== ماهیت و ملاکهای ملیت ==
خط ۴۱: خط ۴۱:


== حق تعیین سرنوشت ملی ==
== حق تعیین سرنوشت ملی ==
نظریه ی ناسیونالیستی در تاریخ معاصر از دو سرچشمه توأم برمی خیزد: یکی تصور فرانسویان از حاکمیت مردم<ref>popular sovereignty.</ref>، و دیگری ناسیونالیسم رمانتیکهای آلمان که شالوده ی آن مردم شناسی بود. دانشمندان علم سیاست در سده هجدهم، حاکمیت را به جای پادشاه، از آن مردم معرفی کردند و بدین وسیله به مردم حق دادند که رأساً نوع حکومت خویش را تعیین کنند. این کار متضمن هیچ خطری برای نظام موجود کشورها نبود، و در فرانسه و انگلستان که ملت به وجود خویش آگاه بود و حدود و ثغور آن کمابیش با مرزهای جاافتاده کشور مطابقت داشت و دولت از پیش نماد ملیت بود، باعث هیچ گونه ادغام طلبی<ref>Irredentism (از ایتالیایی irredenta== آزاد نشده). نظریه کسانی که می‌خواهند سرزمینهایی که کشورشان از آنها محروم شده یا مردم آنها رابطه ی قومی و نژادی نزدیک با کشور ایشان دارند، در خاک آن ادغام شوند. (مترجم)</ref> نشد. ولی در آلمان و ایتالیا، ملیت از مرزها سرریز شد. سخن بر سر این بود که اگر مردم حاکمیت دارند و، بنابراین، می‌توانند نظام سیاسی دلخواه خویش را برگزینند، و بعلاوه اگر «مردم» باید، صرف نظر از وضع موجود کشورها، برحسب ملیت تعریف شوند، پس خواست و اراده ی ملی برای نیل به وحدت و استقلال فی حد ذاته موجه است، ولو باعث تجزیه ی کشورهای موجود و بهم خوردن مشروعیت خاندانهای سلطنتی شود و جوازی قرار بگیرد برای تجاوزات رهایی بخش ملی کشوری به کشور دیگر. ناسیونالیست ایتالیایی جوزپه ماتسینی در بیان این قضیه راه افراط پیمود و گفت معتقد است خداوند مقدر کرده است که هر ملتی در درون مرزهای طبیعی خویش از وحدت و استقلال سیاسی برخوردار باشد.
نظریه ی ناسیونالیستی در تاریخ معاصر از دو سرچشمه توأم برمی خیزد: یکی تصور فرانسویان از حاکمیت مردم<ref>popular sovereignty.</ref>، و دیگری ناسیونالیسم رمانتیکهای آلمان که شالوده ی آن مردم‌شناسی بود. دانشمندان علم سیاست در سده هجدهم، حاکمیت را به جای پادشاه، از آن مردم معرفی کردند و بدین وسیله به مردم حق دادند که رأساً نوع حکومت خویش را تعیین کنند. این کار متضمن هیچ خطری برای نظام موجود کشورها نبود، و در فرانسه و انگلستان که ملت به وجود خویش آگاه بود و حدود و ثغور آن کمابیش با مرزهای جاافتاده کشور مطابقت داشت و دولت از پیش نماد ملیت بود، باعث هیچ گونه ادغام طلبی<ref>Irredentism (از ایتالیایی irredenta== آزاد نشده). نظریه کسانی که می‌خواهند سرزمینهایی که کشورشان از آنها محروم شده یا مردم آنها رابطه ی قومی و نژادی نزدیک با کشور ایشان دارند، در خاک آن ادغام شوند. (مترجم)</ref> نشد. ولی در آلمان و ایتالیا، ملیت از مرزها سرریز شد. سخن بر سر این بود که اگر مردم حاکمیت دارند و، بنابراین، می‌توانند نظام سیاسی دلخواه خویش را برگزینند، و بعلاوه اگر «مردم» باید، صرف نظر از وضع موجود کشورها، برحسب ملیت تعریف شوند، پس خواست و اراده ی ملی برای نیل به وحدت و استقلال فی حد ذاته موجه است، ولو باعث تجزیه ی کشورهای موجود و بهم خوردن مشروعیت خاندانهای سلطنتی شود و جوازی قرار بگیرد برای تجاوزات رهایی بخش ملی کشوری به کشور دیگر. ناسیونالیست ایتالیایی جوزپه ماتسینی در بیان این قضیه راه افراط پیمود و گفت معتقد است خداوند مقدر کرده است که هر ملتی در درون مرزهای طبیعی خویش از وحدت و استقلال سیاسی برخوردار باشد.


جان استوارت میل در کتاب حکومت انتخابی<ref>J. S. Mill, Representative Govermment(1861). این کتاب به قلم آقای علی رامین به فارسی ترجمه شده است. (مترجم)</ref>، به پیروی از خوی معتدل خویش، نظری ملایمتر ابراز داشت و نوشت:
جان استوارت میل در کتاب حکومت انتخابی<ref>J. S. Mill, Representative Govermment(1861). این کتاب به قلم آقای علی رامین به فارسی ترجمه شده است. (مترجم)</ref>، به پیروی از خوی معتدل خویش، نظری ملایمتر ابراز داشت و نوشت:
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۸۹

ویرایش