نقد اهل تصوف بر تصوف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی '
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
جز (جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی ')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


'''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکل‌گیری [[تصوف]] نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است. در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان هم‌زمان و حتی پیش‌تر در کلام خود صوفیه نیز آمده بود و کوچک‌ترین کج‌روی از دید نقادان این گروه پوشیده نمی‌ماند.
'''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکل‌گیری [[تصوف]] نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است. در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان هم‌زمان و حتی پیش‌تر در کلام خود صوفیه نیز آمده بود و کوچک‌ترین کج‌روی از دید نقادان این گروه پوشیده نمی‌ماند.


=نقد افراد=
=نقد افراد=
خط ۱۳: خط ۱۳:
<ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۸-۸۱، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref>  
<ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۸-۸۱، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ بب‌ ، به کوشش صادق گوهرین، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ بب‌، به کوشش صادق گوهرین، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  


=نگارش آثار نقد=
=نگارش آثار نقد=
در این هنگام و نیز در سده‌های پس از آن، بسیاری از نویسندگان صوفیه برای نشان دادن روش و منش درست و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف [[دستینه ها در مقامات و آداب|رساله‌ها و کتاب‌هایی]] نوشتند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: رساله فی غلطات الصوفیة، اثر ابوعبدالرحمان سلمی <ref>عفیفی، ابوالعلاء، ج۱، ص۸۳، الملامتیة و الصوفیة و اهل الفتوة، بیروت، ۱۳۶۴ق.</ref>  
در این هنگام و نیز در سده‌های پس از آن، بسیاری از نویسندگان صوفیه برای نشان دادن روش و منش درست و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف [[دستینه ها در مقامات و آداب|رساله‌ها و کتاب‌هایی]] نوشتند که برخی از آنها عبارت‌اند از: رساله فی غلطات الصوفیة، اثر ابوعبدالرحمان سلمی <ref>عفیفی، ابوالعلاء، ج۱، ص۸۳، الملامتیة و الصوفیة و اهل الفتوة، بیروت، ۱۳۶۴ق.</ref>  
اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref>  
اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref>  
التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref>  
التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref>  
خط ۳۹: خط ۳۹:
=موارد=
=موارد=
انتقاد صوفیان از یکدیگر نیز، هم متوجه عقاید و افکار و نظریه‌ها بود و هم آداب و رسوم و رفتار آنان را در بر می‌گرفت.
انتقاد صوفیان از یکدیگر نیز، هم متوجه عقاید و افکار و نظریه‌ها بود و هم آداب و رسوم و رفتار آنان را در بر می‌گرفت.
برخی از موضوعاتی که همواره میان صوفیان مورد بحث بوده‌اند، عبارت‌اند از: توحید ، عشق، ولایت، کرامات، سماع، اسقاط تکلیف، ترک علم، خرقه‌پوشی، دوری از خلق، دنیاطلبی و ریا.
برخی از موضوعاتی که همواره میان صوفیان مورد بحث بوده‌اند، عبارت‌اند از: توحید، عشق، ولایت، کرامات، سماع، اسقاط تکلیف، ترک علم، خرقه‌پوشی، دوری از خلق، دنیاطلبی و ریا.


==حلول==
== حلول ==
از میان آن‌ها توحید و مباحث پیرامون آن، مهم‌ترین موضوع مورد اختلاف بود.
از میان آنها توحید و مباحث پیرامون آن، مهم‌ترین موضوع مورد اختلاف بود.
ابتدا صوفیان نیز در معنای باور به یگانگی خداوند با دیگر مسلمانان هم‌داستان بودند، اما به تدریج با توسعۀ آموزه‌های عرفانی، آن معنای ساده پیچیده‌تر شد و مراتب گوناگون یافت.
ابتدا صوفیان نیز در معنای باور به یگانگی خداوند با دیگر مسلمانان هم‌داستان بودند، اما به تدریج با توسعۀ آموزه‌های عرفانی، آن معنای ساده پیچیده‌تر شد و مراتب گوناگون یافت.
تقسیم درجات توحید به علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین از مشهورترین این مراتب است.
تقسیم درجات توحید به علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین از مشهورترین این مراتب است.
خط ۵۵: خط ۵۵:
شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  


 
== شطحیات ==
==شطحیات==
دیگر آن‌که در حالات بی‌خودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت.
دیگر آن‌که در حالات بی‌خودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت.
هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>  
و ابوعبدالله خفیف <ref>دیلمی، علی، ج۱، ص۳۹، سیرت ابن الخفیف الشیرازی، ترجمۀ یحیی بن جنید شیرازی، به کوشش ا شیمل، تهران، ۱۳۶۳ش.</ref>  
و ابوعبدالله خفیف <ref>دیلمی، علی، ج۱، ص۳۹، سیرت ابن الخفیف الشیرازی، ترجمۀ یحیی بن جنید شیرازی، به کوشش ا شیمل، تهران، ۱۳۶۳ش.</ref>  
با این سخنان مخالف بودند و آن‌ها را متضمن قول به حلول و اتحاد می‌دانستند.
با این سخنان مخالف بودند و آنها را متضمن قول به حلول و اتحاد می‌دانستند.
خواجه عبدالله انصاری (د ۴۸۱ق) این نوع سخنان را در شریعت، کفر و در حقیقت، بُعد می‌دانست.
خواجه عبدالله انصاری (د ۴۸۱ق) این نوع سخنان را در شریعت، کفر و در حقیقت، بُعد می‌دانست.
شمس تبریزی نیز شطح‌گویی را نتیجۀ رعونت نفس و تخلف از متابعت پیامبر (ص) می‌دانست و به شدت با آن مخالف بود <ref>شمس تبریزی، مقالات، ج۲، ص۱۴۳، به کوشش محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  
شمس تبریزی نیز شطح‌گویی را نتیجۀ رعونت نفس و تخلف از متابعت پیامبر (ص) می‌دانست و به شدت با آن مخالف بود <ref>شمس تبریزی، مقالات، ج۲، ص۱۴۳، به کوشش محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  
خط ۷۳: خط ۷۲:
).
).


==وحدت وجود==
== وحدت وجود ==
موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحث‌برانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در این‌باره با بعضی از طرفداران ابن عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  
موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحث‌برانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در این‌باره با بعضی از طرفدارانابن‌عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref>  


مخالفت‌ها با این عقیده به جایی رسید که بعضی از پیروان ابن عربی، مانند عبدالوهاب شعرانی (د ۹۷۳ق) کوشیدند تا منکر انتساب این قول به ابن عربی شوند و سخنانش را به گونه‌ای تفسیر کنند که با وحدت شهود سازگار شود. <ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۴۹۱، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  
مخالفت‌ها با این عقیده به جایی رسید که بعضی از پیروان ابن عربی، مانند عبدالوهاب شعرانی (د ۹۷۳ق) کوشیدند تا منکر انتساب این قول بهابن‌عربی شوند و سخنانش را به گونه‌ای تفسیر کنند که با وحدت شهود سازگار شود. <ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۴۹۱، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  
<ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  
<ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محیی‌الدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref>  


==عشق==
== عشق ==
عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطه‌ای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، به‌ویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیبایی‌های عالم و صورت‌های نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور می‌دانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی می‌شمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطه‌ای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، به‌ویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیبایی‌های عالم و صورت‌های نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور می‌دانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی می‌شمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
خط ۹۴: خط ۹۳:
حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  
حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref>  


==سماع==
== سماع ==
رسم سماع از مهم‌ترین موضوعات مورد انتقاد صوفیه بوده است.
رسم سماع از مهم‌ترین موضوعات مورد انتقاد صوفیه بوده است.
اگرچه اغلب صوفیان با برپایی مجالس سماع موافق بودند و آن را تمجید و تجویز می‌کردند، <ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.</ref>  
اگرچه اغلب صوفیان با برپایی مجالس سماع موافق بودند و آن را تمجید و تجویز می‌کردند، <ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.</ref>  
خط ۱۱۳: خط ۱۱۲:
و ناروایی‌های سماع صوفیان زمانه را برشمرده‌اند. <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  
و ناروایی‌های سماع صوفیان زمانه را برشمرده‌اند. <ref>اوحدی مراغه‌ای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref>  


==اسقاط تکلیف==
== اسقاط تکلیف ==
برخی از صوفیان که جامی آنان را «متشبهان مبطل به صوفیه» می‌خواند، <ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۹-۱۰، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
برخی از صوفیان که جامی آنان را «متشبهان مبطل به صوفیه» می‌خواند، <ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۹-۱۰، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref>  
تقید به احکام شریعت را وظیفۀ عوام می‌دانستند و معتقد بودند که حال خواص و اهل حقیقت برتر از آن است که به رسوم ظاهر مقید شوند.
تقید به احکام شریعت را وظیفۀ عوام می‌دانستند و معتقد بودند که حال خواص و اهل حقیقت برتر از آن است که به رسوم ظاهر مقید شوند.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۱:
وی همچنین رساله‌ای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهش‌هایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref>  
وی همچنین رساله‌ای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهش‌هایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref>  


==بی‌اعتنایی به علوم==
== بی‌اعتنایی به علوم ==
برخی از صوفیان بر اساس پای‌بندی به شیوۀ معرفتی خود که به آن «علم کشفی» می‌گفتند، دیگر علوم را مقرون به حقیقت نمی‌دانستند و گاه بر آن‌ها استخفاف نیز روا می‌داشتند (از جمله به این منبع رجوع کنید <ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر چهار، بیت‌های ۱۵۱۶،۱۵۱۹، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۲۳-۱۹۳۳م.</ref>  
برخی از صوفیان بر اساس پای‌بندی به شیوۀ معرفتی خود که به آن «علم کشفی» می‌گفتند، دیگر علوم را مقرون به حقیقت نمی‌دانستند و گاه بر آنها استخفاف نیز روا می‌داشتند (از جمله به این منبع رجوع کنید <ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر چهار، بیت‌های ۱۵۱۶،۱۵۱۹، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۲۳-۱۹۳۳م.</ref>  
).
).
این‌گونه داوری‌ها راه ادعا را بر روی صوفی‌نمایان می‌گشود تا نسبت به کسب علم بی‌اعتنا شوند و اذواق و مواجید خود را معیار حقیقت بپندارند.
این‌گونه داوری‌ها راه ادعا را بر روی صوفی‌نمایان می‌گشود تا نسبت به کسب علم بی‌اعتنا شوند و اذواق و مواجید خود را معیار حقیقت بپندارند.
خط ۱۴۰: خط ۱۳۹:
محمد غزالی نیز بر صوفیان بی‌بهره از علم حال که از علم قال می‌گریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی می‌خواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
محمد غزالی نیز بر صوفیان بی‌بهره از علم حال که از علم قال می‌گریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی می‌خواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  


==رفتارها و آداب خاص==
== رفتارها و آداب خاص ==
افزون بر آن‌چه گفته شد، انتقاد از برخی دیگر از رفتارها، آداب و شیوه‌های اهل تصوف نیز در میان نوشته‌های صوفیان یافت می‌شود که پاره‌ای از مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: خرقه‌پوشی و زهدفروشی صوفی‌نمایان برای جلب توجه خلق؛ <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۵۱-۵۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref>  
افزون بر آن‌چه گفته شد، انتقاد از برخی دیگر از رفتارها، آداب و شیوه‌های اهل تصوف نیز در میان نوشته‌های صوفیان یافت می‌شود که پاره‌ای از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: خرقه‌پوشی و زهدفروشی صوفی‌نمایان برای جلب توجه خلق؛ <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۵۱-۵۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref>  
<ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۳۰۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
<ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۳۰۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref>  
<ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۲۹۷-۲۹۸، احیاء علوم‌الدین، به کوشش بشیر سالم حسن فرج، بیروت، ۱۹۷۵م.</ref>  
<ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۲۹۷-۲۹۸، احیاء علوم‌الدین، به کوشش بشیر سالم حسن فرج، بیروت، ۱۹۷۵م.</ref>  
خط ۲۲۸: خط ۲۲۷:
(۳۷) هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۳۷) هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.


=منبع=
== منابع ==
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷ .
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷.
 
=پانویس=


[[رده: تصوف]]
== پانویس ==
[[رده: صوفیه]]
{{پانویس}}
[[رده:تصوف]]
[[رده:صوفیه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۷۸

ویرایش