۸۵٬۸۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روح الله' به 'روحالله') |
جز (جایگزینی متن - '[[علامه طباطبایی' به '[[سید محمد حسین طباطبایی') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
[[«مكاتب ناسیونالیسم»|«مکاتب ناسیونالیسم»]] مونتسراتگیبرنا؛ [[«ناسیونالیزم»]] حمید بهزادی؛ [[«نظریههای ناسیونالیسم»]] اوموت اوزکریملی؛ [[«ناسیونالیسم و انقلاب»]] رضاداوری؛ [[«وحدت از نگاه امام خمینی(ره)»]] روحالله خمینی. <br> | [[«مكاتب ناسیونالیسم»|«مکاتب ناسیونالیسم»]] مونتسراتگیبرنا؛ [[«ناسیونالیزم»]] حمید بهزادی؛ [[«نظریههای ناسیونالیسم»]] اوموت اوزکریملی؛ [[«ناسیونالیسم و انقلاب»]] رضاداوری؛ [[«وحدت از نگاه امام خمینی(ره)»]] روحالله خمینی. <br> | ||
منابع عربی: <br> | منابع عربی: <br> | ||
[[«الفتاوی الواضحه»]] شهید صدر؛ [[«الاسلام و القومیه»]] علی محمد نقوی؛ [[«تفسیر كبیر»|«تفسیر کبیر»]] محمد رازی و [[«المیزان»]] [[ | [[«الفتاوی الواضحه»]] شهید صدر؛ [[«الاسلام و القومیه»]] علی محمد نقوی؛ [[«تفسیر كبیر»|«تفسیر کبیر»]] محمد رازی و [[«المیزان»]] [[سید محمد حسین طباطبایی]]. منابع انگلیسی: [[«ایده ناسیونالیسم»]] [[هانس كوهن|هانس کوهن]]؛ «ناسیونالیسم جدید» [[اسنایدر]]؛ «دولت، ملت و ناسیونالیسم» [[جیلینس ارنست]] و [[«دایره المعارف ناسیونالیزم»]] [[الكساندر ماتیل|الکساندر ماتیل]]. هر کدام از کتابهای مزبور، یا فقط به ناسیونالیسم، و یا تنها به وحدت اسلامی پرداخته است، اما این پژوهش با رویکرد تطبیقی، به هر دو مقوله پرداخته است. | ||
بـ پیشینه تاریخی؛ ملّیگرایی پدیدهای غربی بوده، که به قارههای دیـگـر راه یافته است. اولینبار در 1789م این واژه توسط [[آگوستین بارائل]](Augustin Barraail) کشیش ضد انقلابی فرانسوی استعمال شد. (Andrew Heywood, 1998, p. 152) و به شکل دکترین سیاسی در آمد. آغاز ناسیونالیزم به قرن 16 میلادی و جـنـگهای مـذهـبـی سلاطین و شاهزادگان اروپایی برمیگردد. ناسیونالیزم استقلالطلب در ابتدای قرن20 شکل گرفت. (آصف، 1384ش، ص 73ـ78). ریشههای ناسیونالیسم بهعنوان یک باور و ایدئولوژی سیاسی با انقلاب فرانسه (1789) گره میخورد. این ایده در ایتالیا، آلمان و شوروی بـه ملّیگرایی افـراطـی و برتری ایـدئولوژی و حـزب خـاص انـجـامید. در ایـران نیز ملیگرایی، ابتدا بـا گـرایـش لیبرال در عصر مشروطه مطرح گردیده و سپس به شکل افراطی درآمد و ارزشهـای اسـلامـی را تحقیر کرد. <ref>قهری، 1383ش، ص 69ـ79</ref> | بـ پیشینه تاریخی؛ ملّیگرایی پدیدهای غربی بوده، که به قارههای دیـگـر راه یافته است. اولینبار در 1789م این واژه توسط [[آگوستین بارائل]](Augustin Barraail) کشیش ضد انقلابی فرانسوی استعمال شد. (Andrew Heywood, 1998, p. 152) و به شکل دکترین سیاسی در آمد. آغاز ناسیونالیزم به قرن 16 میلادی و جـنـگهای مـذهـبـی سلاطین و شاهزادگان اروپایی برمیگردد. ناسیونالیزم استقلالطلب در ابتدای قرن20 شکل گرفت. (آصف، 1384ش، ص 73ـ78). ریشههای ناسیونالیسم بهعنوان یک باور و ایدئولوژی سیاسی با انقلاب فرانسه (1789) گره میخورد. این ایده در ایتالیا، آلمان و شوروی بـه ملّیگرایی افـراطـی و برتری ایـدئولوژی و حـزب خـاص انـجـامید. در ایـران نیز ملیگرایی، ابتدا بـا گـرایـش لیبرال در عصر مشروطه مطرح گردیده و سپس به شکل افراطی درآمد و ارزشهـای اسـلامـی را تحقیر کرد. <ref>قهری، 1383ش، ص 69ـ79</ref> | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
گروه سوم: آیات دلالتکننده بر اینکه انسانها در ابتدا امت واحدی بودند، سپس بین آنان اختلافاتی به وجود آمد: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ؛ (در آغاز) مردم امت یگانهای بودند آنگاه خداوند پیامبران مژدهآور و هشداردهنده برانگیخت و بر آنان، به حق، کتاب آسمانی نازل کرد تا در هر آنچه اختلاف میورزند در میان آنان داوری کند...» <ref>بقره/213</ref>. مردم در آغاز در امور دنیوی و مادیات، امت واحدی بودند. <ref>طباطبایی، پیشین، ج 2، ص 111؛ رشید رضا، پیشین، ج 2، ص 276</ref> | گروه سوم: آیات دلالتکننده بر اینکه انسانها در ابتدا امت واحدی بودند، سپس بین آنان اختلافاتی به وجود آمد: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ؛ (در آغاز) مردم امت یگانهای بودند آنگاه خداوند پیامبران مژدهآور و هشداردهنده برانگیخت و بر آنان، به حق، کتاب آسمانی نازل کرد تا در هر آنچه اختلاف میورزند در میان آنان داوری کند...» <ref>بقره/213</ref>. مردم در آغاز در امور دنیوی و مادیات، امت واحدی بودند. <ref>طباطبایی، پیشین، ج 2، ص 111؛ رشید رضا، پیشین، ج 2، ص 276</ref> | ||
ج. الفت و دوستی؛ «هُوَ الَّذِی أَیدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ * وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ... ؛ او...در میان دلهای آنها الفت ایجاد نمود،...»<ref>انفال/62ـ63</ref> این تألیف قلوب اهل ایمان و اتحاد بین آنها، به خاطر ایمان و توجه به خدا امکانپذیر است. در جای دیگر آمده است: «فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛...پس میان دلهای شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او برادران هم شدید».<ref>آل عمران/103</ref> | ج. الفت و دوستی؛ «هُوَ الَّذِی أَیدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ * وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ... ؛ او...در میان دلهای آنها الفت ایجاد نمود،...»<ref>انفال/62ـ63</ref> این تألیف قلوب اهل ایمان و اتحاد بین آنها، به خاطر ایمان و توجه به خدا امکانپذیر است. در جای دیگر آمده است: «فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛...پس میان دلهای شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او برادران هم شدید».<ref>آل عمران/103</ref> | ||
د. اعتصام به حبلالله؛ قرآن انسانها را به اتحاد فرا میخواند: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا... ؛ (و هممسلکان) به ریسمان خدا (قرآن و اسلام،) و هرگونه وسیله وحدت، چنگ زنید و پراکنده نشوید!...»<ref>آل عمران/103</ref> حبل به معنای ریسمان، سبب و ابزاری است که با آن میتوان به هدف و خواسته خود رسید.<ref>طبرسی، 1414ق، ج2، ص 803</ref> مراد از حبلالله چیزی است که موجب اتصال میان انسان و خداوند میشود. <ref>اصفهانی، پیشین، ص 217</ref> از مهمترین مصادیق حبلالله، قرآن کریم <ref>طباطبایی، پیشین، ج 3، ص 369؛ التبیان، ج 2، ص 545</ref>، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت( | د. اعتصام به حبلالله؛ قرآن انسانها را به اتحاد فرا میخواند: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا... ؛ (و هممسلکان) به ریسمان خدا (قرآن و اسلام،) و هرگونه وسیله وحدت، چنگ زنید و پراکنده نشوید!...»<ref>آل عمران/103</ref> حبل به معنای ریسمان، سبب و ابزاری است که با آن میتوان به هدف و خواسته خود رسید.<ref>طبرسی، 1414ق، ج2، ص 803</ref> مراد از حبلالله چیزی است که موجب اتصال میان انسان و خداوند میشود. <ref>اصفهانی، پیشین، ص 217</ref> از مهمترین مصادیق حبلالله، قرآن کریم <ref>طباطبایی، پیشین، ج 3، ص 369؛ التبیان، ج 2، ص 545</ref>، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) میباشند. <ref>طباطبایی، پیشین</ref> | ||
هـ. برادری دینی، نعمت الهی؛ «اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ ... فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛ و نعمت خدا را به خود یاد کنید... تا به لطف او برادران هم شدید»<ref>انفال/46</ref> «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ مؤمنان با هم برادرند». مراد از «وحدت انسانها» این است که با حفظ اختلافات، همدلی پیدا کنند. <ref>رشید رضا، پیشین، ج 12، ص 193</ref> «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیناتُ... ؛ و چون کسانی مباشید... با هم اختلاف کردند...» <ref>آلعمران/105</ref> | هـ. برادری دینی، نعمت الهی؛ «اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ ... فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً؛ و نعمت خدا را به خود یاد کنید... تا به لطف او برادران هم شدید»<ref>انفال/46</ref> «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ مؤمنان با هم برادرند». مراد از «وحدت انسانها» این است که با حفظ اختلافات، همدلی پیدا کنند. <ref>رشید رضا، پیشین، ج 12، ص 193</ref> «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیناتُ... ؛ و چون کسانی مباشید... با هم اختلاف کردند...» <ref>آلعمران/105</ref> | ||
===4/1ـ وحدت اسلامی از نگاه سنّت === | ===4/1ـ وحدت اسلامی از نگاه سنّت === | ||
==== الف. پیامبر اکرم(ص)؛ ==== | ==== الف. پیامبر اکرم(ص)؛ ==== | ||
سیره چهارده معصوم( | سیره چهارده معصوم(علیهمالسلام) محور وحدت جامعه اسلامی قلمداد شده است: «فَأَنْتُمْ أَهْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ بِهِمْ تَمَّتِ النِّعْمَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْفُرْقَةُ وَائْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ؛ شما اهل بیت، اهلالله هستید که به برکت شما...اتحاد کلمه پدید آمده است.» <ref>کلینی، 1367ش، ج1، ص446</ref>. پیامبر(ص) با ورود به مدینه, به اختلافات «اوس» و «خزرج» و تنازعات قبیلهای پایان داد، و با انجام عقد اخوت، به الفت قلبی سامان بخشید: «... و آخی رسول الله(ص) بین اصحابه من المهاجرین والانصار فقال: تأخوا فی الله اخوین اخوین ثم اخذ بید علی بن ابیطالب فقال هذا اخی؛ پیامبر(ص) فرمود: ...در راه خدا، دو به دو، عقد اخوت ببندید و خود، با علی(ع) موآخات نمود». <ref>ابن هشام، 1421ق، ج1، ص150</ref> «المسلمون اخوة لافضل لاحد علی احدٍ الا بالتقوی؛ مسلمانان با هم برادرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد جز به تقوا» <ref>متقی هندی، بیتا، ج1، ص149؛ نهجالفصاحه، ح3112</ref> | ||
==== ب. امام علی(ع)؛ ==== | ==== ب. امام علی(ع)؛ ==== | ||
1ـ تأکید بر نقش رسول اکرم(ص) در ایجاد وحدت بین مؤمنین؛ «قد صُرفَتْ نحوهُ أفئدةُ الابرار، و ثُنیت الیه أزِمّة الابصار... ؛ ... خداوند بهوسیله او کینههای دیرینه را دفن کرد...دلها را با هم الفت داد...» <ref>صبحی صالح، ۱۴۱۲ق، ص141</ref>؛ 2ـ وحدت در پرتوی اخلاق؛ «خالطوا الناس مخالطةً اِن مِتُّم معها بَکوا علیکم، و اِن عِشتم حَنَّوا الیکم؛ با مردم به گونهای آمیزش کنید که اگر مردید بر شما بگریند، و اگر ماندید، قلباً به شما بگروند.» <ref>پیشین، ص470</ref> | 1ـ تأکید بر نقش رسول اکرم(ص) در ایجاد وحدت بین مؤمنین؛ «قد صُرفَتْ نحوهُ أفئدةُ الابرار، و ثُنیت الیه أزِمّة الابصار... ؛ ... خداوند بهوسیله او کینههای دیرینه را دفن کرد...دلها را با هم الفت داد...» <ref>صبحی صالح، ۱۴۱۲ق، ص141</ref>؛ 2ـ وحدت در پرتوی اخلاق؛ «خالطوا الناس مخالطةً اِن مِتُّم معها بَکوا علیکم، و اِن عِشتم حَنَّوا الیکم؛ با مردم به گونهای آمیزش کنید که اگر مردید بر شما بگریند، و اگر ماندید، قلباً به شما بگروند.» <ref>پیشین، ص470</ref> | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
5-سیره عملی امام علی(ع)؛ «لقد علمتم أنی أحق الناس بها من غیری، و والله لاسلمن ما سلمت امور المسلمین، و... ؛ ... من از دیگران شایستهتر به خلافت هستم، ولی...مخالفتی ندارم که امور مسلمانان روبهراه باشد و تنها به من ستم شود...» <ref>پیشین، ص102</ref> عبدالمتعال صعیدی: نخستین اختلاف میان مسلمانان, اختلاف بر سر خلافت بود و علی(رض) با آنکه میدانست از دیگران به خلافت سزاوارتر است، ولی با ابوبکر و عمر و عثمان به مدارا رفتار کرد و به آنان کمک کرد، تا نمونه عالی مدارا و حافظ اتحاد، هنگام اختلاف رأی باشد.<ref>بیآزار شیرازی، 1377ش، ص 245</ref> | 5-سیره عملی امام علی(ع)؛ «لقد علمتم أنی أحق الناس بها من غیری، و والله لاسلمن ما سلمت امور المسلمین، و... ؛ ... من از دیگران شایستهتر به خلافت هستم، ولی...مخالفتی ندارم که امور مسلمانان روبهراه باشد و تنها به من ستم شود...» <ref>پیشین، ص102</ref> عبدالمتعال صعیدی: نخستین اختلاف میان مسلمانان, اختلاف بر سر خلافت بود و علی(رض) با آنکه میدانست از دیگران به خلافت سزاوارتر است، ولی با ابوبکر و عمر و عثمان به مدارا رفتار کرد و به آنان کمک کرد، تا نمونه عالی مدارا و حافظ اتحاد، هنگام اختلاف رأی باشد.<ref>بیآزار شیرازی، 1377ش، ص 245</ref> | ||
==== ج. امام حسن(ع):==== | ==== ج. امام حسن(ع):==== | ||
«من امیدوارم که خیرخواهترین مردم باشم... باید آگاهی دهم که اجتماع مسلمانان و جماعت آنان | «من امیدوارم که خیرخواهترین مردم باشم... باید آگاهی دهم که اجتماع مسلمانان و جماعت آنان اگرچه مکروه شما باشد بهتر است از پراکندگی و تفرقه هر چند دو دستگی و جبههگیری خواست شما باشد». <ref>قرشی، 1393ق، ج2، ص 276</ref> | ||
==== د. امام صادق(ع):==== | ==== د. امام صادق(ع):==== | ||
«مسلمان برادر مسلمان، راهنما و خیرخواه بوده و هرگز به او حیله، خیانت و ظلم و ستم روا نمیدارد».<ref>مجلسی، 1404ق، ج74، ص 166</ref> «پیوسته خدا را در نظر داشته باشید و با هم برادران خوبی باشید... عطوفت و مهربانی به خرج بدهید، به دیدار و ملاقات هم بروید، و با این پیوندها و اتحادها، مکتب ما را زنده بدارید.» <ref>كلینی، پیشین، ج 2، ص 175</ref> | «مسلمان برادر مسلمان، راهنما و خیرخواه بوده و هرگز به او حیله، خیانت و ظلم و ستم روا نمیدارد».<ref>مجلسی، 1404ق، ج74، ص 166</ref> «پیوسته خدا را در نظر داشته باشید و با هم برادران خوبی باشید... عطوفت و مهربانی به خرج بدهید، به دیدار و ملاقات هم بروید، و با این پیوندها و اتحادها، مکتب ما را زنده بدارید.» <ref>كلینی، پیشین، ج 2، ص 175</ref> | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۰۶: | ||
# | # | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:تقریب]] | [[رده:تقریب مذاهب اسلامی]] |