۸۵٬۷۵۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' درباره ') |
جز (جایگزینی متن - ' بنا بر این' به ' بنابراین') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== نبوت از دیدگاه واصل بن عطا === | === نبوت از دیدگاه واصل بن عطا === | ||
بر اساس اعتقاد واصل بن عطا، عنوان [[نبوت]] به شکل امانت به کسی داده میشود که وفاء به آن و قبول و ثبات در این راه، از او مشاهده شود. بر این اساس، نبوت مسئلهای جبری نیست، زیرا خداوند در قرآن میفرماید: که خدا بهتر میداند که رسالتش را در کجا قرار دهد. <ref>سوره انعام، آیه 124</ref> | بر اساس اعتقاد واصل بن عطا، عنوان [[نبوت]] به شکل امانت به کسی داده میشود که وفاء به آن و قبول و ثبات در این راه، از او مشاهده شود. بر این اساس، نبوت مسئلهای جبری نیست، زیرا خداوند در قرآن میفرماید: که خدا بهتر میداند که رسالتش را در کجا قرار دهد. <ref>سوره انعام، آیه 124</ref> بنابراین پیامبری انبیاء بر اساس این شیوه به آنان واگذار شده است. <ref>نشوان حمیری، حور العین، ص۲۶۴.</ref> | ||
=== عقیده واصل درباره قدر === | === عقیده واصل درباره قدر === | ||
واصل بن عطا مطابق با مشی خاص معتزلیاش، معتقد بود که خداوند حکیم و عادل است و هیچ ظلم و فعلی که متصف به شر باشد از او صادر نمیشود. میگفت که محال است خداوند بندگانش را به انجام فعلی وادار کند و | واصل بن عطا مطابق با مشی خاص معتزلیاش، معتقد بود که خداوند حکیم و عادل است و هیچ ظلم و فعلی که متصف به شر باشد از او صادر نمیشود. میگفت که محال است خداوند بندگانش را به انجام فعلی وادار کند و آنگاه خود خلافش را اراده کند. واصل بن عطا معتقد بود که انسان فاعل خیر و شر است. مومن و کافر میشود. اطاعت و معصیت از او سر میزند. <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۶۱.</ref> او میگفت خداوند هیچ بندهای را مجبور نمیکند که مرتکب شر یا ظلمی شود. <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۴۷.</ref> | ||
بلکه میگفت که خداوند فعل اصلح را برای بندهاش تدبیر میکند. او معتقد بود که انسان دارای اختیار و اراده آزاد است.<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، مصر، تحقیق عبدالکریم عثمان، سال 1972 میلادی، ص۱۳۴</ref> | بلکه میگفت که خداوند فعل اصلح را برای بندهاش تدبیر میکند. او معتقد بود که انسان دارای اختیار و اراده آزاد است.<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، مصر، تحقیق عبدالکریم عثمان، سال 1972 میلادی، ص۱۳۴</ref> | ||