وحدت و تقریب مذاهب از منظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' علیه السلام ' به ' علیه‌السلام '
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - ' علیه السلام ' به ' علیه‌السلام ')
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
گروه اول به این گروه پاسخ مى‏دهند، مى‏گویند: دلیلى ندارد ما اصول را در حکم یک مجموعه بهم پیوسته بشماریم و از اصل «یا همه یا هیچ» در اینجا پیروى کنیم. اینجا جاى قاعده «الْمَیْسورُ لا یَسْقُطُ بِالْمَعْسور» و «ما لا یُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ کُلُّه» است.  
گروه اول به این گروه پاسخ مى‏دهند، مى‏گویند: دلیلى ندارد ما اصول را در حکم یک مجموعه بهم پیوسته بشماریم و از اصل «یا همه یا هیچ» در اینجا پیروى کنیم. اینجا جاى قاعده «الْمَیْسورُ لا یَسْقُطُ بِالْمَعْسور» و «ما لا یُدْرَکُ کُلُّهُ لا یُتْرَکُ کُلُّه» است.  


== سیره وحدت بخش امیر المومنین علیه السلام ==  
== سیره وحدت بخش امیر المومنین علیه‌السلام ==  


سیره و روش شخص امیرالمؤمنین على علیه السلام براى ما بهترین و آموزنده‏ترین درس‌هاست. على علیه السلام راه و روشى بسیار منطقى و معقول که شایسته‏ بزرگوارى مانند او بود اتخاذ کرد.
سیره و روش شخص امیرالمؤمنین على علیه‌السلام براى ما بهترین و آموزنده‏ترین درس‌هاست. على علیه‌السلام راه و روشى بسیار منطقى و معقول که شایسته‏ بزرگوارى مانند او بود اتخاذ کرد.


او براى احقاق حق خود از هیچ کوششى خوددارى نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروى نکرد. برعکس، اصل «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» را مبناى کار خویش قرار داد.
او براى احقاق حق خود از هیچ کوششى خوددارى نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروى نکرد. برعکس، اصل «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» را مبناى کار خویش قرار داد.
خط ۳۸: خط ۳۸:
من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دین محمد صلى الله علیه و آله دعوت مى‏کنند. پس ترسیدم که اگر به یارى اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامى در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بیشتر است.
من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دین محمد صلى الله علیه و آله دعوت مى‏کنند. پس ترسیدم که اگر به یارى اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامى در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بیشتر است.


در شوراى شش نفرى پس از تعیین و انتخاب عثمان به وسیله عبدالرحمن بن عوف، على علیه السلام شکایت و هم آمادگى خود را براى همکارى این‏چنین بیان کرد:
در شوراى شش نفرى پس از تعیین و انتخاب عثمان به وسیله عبدالرحمن بن عوف، على علیه‌السلام شکایت و هم آمادگى خود را براى همکارى این‏چنین بیان کرد:


لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّى أَحَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَیْرى، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمینَ وَ لَمْ یَکُنْ فیها جَوْرٌ الّا عَلَىَّ خاصَّةً <ref>نهج‌البلاغه خطبه 72.</ref>
لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّى أَحَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَیْرى، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمینَ وَ لَمْ یَکُنْ فیها جَوْرٌ الّا عَلَىَّ خاصَّةً <ref>نهج‌البلاغه خطبه 72.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
شما خود مى‏دانید من از همه براى خلافت شایسته‏ترم، و حال به خدا قسم مادامى‏که کار مسلمین روبه‏راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتى نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.
شما خود مى‏دانید من از همه براى خلافت شایسته‏ترم، و حال به خدا قسم مادامى‏که کار مسلمین روبه‏راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتى نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.


اینها مى‏رساند که على اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد محکوم مى‏دانسته است. نیازى نیست درباره روش و سیره على علیه السلام در این موضوع بیشتر بحث شود، شواهد و دلایل تاریخى در این زمینه فراوان است. (ادامه دارد)
اینها مى‏رساند که على اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد محکوم مى‏دانسته است. نیازى نیست درباره روش و سیره على علیه‌السلام در این موضوع بیشتر بحث شود، شواهد و دلایل تاریخى در این زمینه فراوان است. (ادامه دارد)


== علامه امینى‏==
== علامه امینى‏==
خط ۸۵: خط ۸۵:
اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند، و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع- برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‏اى- مولود جریان‌هاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیاً ثابت می‌کند که پاره‏اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى‏دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى‏گردد، و از قبیل اینکه شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى‏رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى‏اساس و دروغ است.
اولًا منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند، و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع- برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‏اى- مولود جریان‌هاى سیاسى یا نژادى و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوى متکى به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است. ثانیاً ثابت می‌کند که پاره‏اى اتهامات به شیعه- که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است- از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمانِ غیر شیعه ترجیح مى‏دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمان شادمان مى‏گردد، و از قبیل اینکه شیعه به جاى حج به زیارت ائمه مى‏رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلى بى‏اساس و دروغ است.


ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیه السلام را که مظلوم‏ترین و مجهول‏القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى‏تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى می‌کند.
ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین على علیه‌السلام را که مظلوم‏ترین و مجهول‏القدرترین شخصیت بزرگ اسلامى است و مى‏تواند مقتداى عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذرّیّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى می‌کند.


== برداشت دیگران از «الغدیر» ==
== برداشت دیگران از «الغدیر» ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش