پرورش جامعه اسلامی بر فرهنگ نیرومندی، مقاومت و عزت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
جز (تمیزکاری)
خط ۲۴: خط ۲۴:
اگر آن‌چه گفته شد، از علل جهاد در اسلام و انگیزه‌های مشروعیت آن نبود، مفاهیم آشفته می‌شد و معادلات به هم می‌خورد و زندگی پریشانی می‌گرفت و چهره‌اش از حق و مردان حق، تهی می‌گشت. انگیزه‌ها و علل جهاد هم‌چنین برای دور افكندن فتنه‌ها در زمان فتنه‌انگیزی‌هاست، زیرا تاب و توان نفس محدود و توانایی‌های آن زیر پتك فتنه‌ها اندك است. در این صورت جنگیدن و جهاد تنها ریسمان نجات‌بخشی است كه ویران‌شدگان را نجات می‌دهد و توطئه‌گران را از مفسده‌جویی‌های بیشتر و گسترده‌تر بازمی‌دارد.<br>
اگر آن‌چه گفته شد، از علل جهاد در اسلام و انگیزه‌های مشروعیت آن نبود، مفاهیم آشفته می‌شد و معادلات به هم می‌خورد و زندگی پریشانی می‌گرفت و چهره‌اش از حق و مردان حق، تهی می‌گشت. انگیزه‌ها و علل جهاد هم‌چنین برای دور افكندن فتنه‌ها در زمان فتنه‌انگیزی‌هاست، زیرا تاب و توان نفس محدود و توانایی‌های آن زیر پتك فتنه‌ها اندك است. در این صورت جنگیدن و جهاد تنها ریسمان نجات‌بخشی است كه ویران‌شدگان را نجات می‌دهد و توطئه‌گران را از مفسده‌جویی‌های بیشتر و گسترده‌تر بازمی‌دارد.<br>


وقتی اسلام، در چارچوب ضرورت حداكثری، فرمان جنگ‌ می‌دهد، مسلمان در كارزار شرف و صحنه‌های جوانمردی‌ای می‌جنگد كه در تمامی هستی چیزی والاتر از آن وجود ندارد. جنگ در اسلام از جمله بزرگ‌ترین فضیلت‌های اسلامی است، زیرا جان بر كف گذاردن در راه اسلام دشوارترین فضیلت‌هاست و انگیزه آن نیز فضیلت است، زیرا این انگیزه یا ردّ تجاوز است ـ كه جز افراد دون‌مایه، كسی كه توان ایستادگی در برابر تجاوز را داشته باشد، آن‌را پذیرا نمی‌شود ـ و یا تأمین دعوت اسلامی و گشودن راه در برابر آن. و اگر جهاد، فضیلتی انسانی است نباید در جریان آن، هتك حرمت گردد ؛ فضیلت‌های اسلامی را باید در جنگ و صلح رعایت كرد و رعایت آن در جنگ و در هنگامی كه شمشیرهای آخته به هم نواخته می‌شوند و كشته‌ها به زمین می‌افتند، اولی‌تر است.<br>
وقتی اسلام، در چارچوب ضرورت حداكثری، فرمان جنگ‌ می‌دهد، مسلمان در كارزار شرف و صحنه‌های جوانمردی‌ای می‌جنگد كه در تمامی هستی چیزی والاتر از آن وجود ندارد. جنگ در اسلام از جمله بزرگ‌ترین فضیلت‌های اسلامی است، زیرا جان بر كف گذاردن در راه اسلام دشوارترین فضیلت‌هاست و انگیزه آن نیز فضیلت است، زیرا این انگیزه یا ردّ تجاوز است ـ كه جز افراد دون‌مایه، كسی كه توان ایستادگی در برابر تجاوز را داشته باشد، آن‌را پذیرا نمی‌شود ـ و یا تأمین دعوت اسلامی و گشودن راه در برابر آن. و اگر جهاد، فضیلتی انسانی است نباید در جریان آن، هتك حرمت گردد؛ فضیلت‌های اسلامی را باید در جنگ و صلح رعایت كرد و رعایت آن در جنگ و در هنگامی كه شمشیرهای آخته به هم نواخته می‌شوند و كشته‌ها به زمین می‌افتند، اولی‌تر است.<br>


فرمان به جنگ در اسلام، مبتنی بر ارزش‌های والایی بود ؛ این دین در پی آن بود كه مردم را از پرستش بندگان به پرستش آفریدگار بندگان بلندی بخشد. می‌خواست طاغوت‌های مادی و معنوی در داخل و خارج را درهم شكند و خشوع و خضوع را تنها برای خدای یكتای بی‌همتا قرار دهد، بنابراین، جنگ در اسلام، هدف نبود بلكه وسیله‌ای برای تحقق هدفی والا بود.<br>
فرمان به جنگ در اسلام، مبتنی بر ارزش‌های والایی بود؛ این دین در پی آن بود كه مردم را از پرستش بندگان به پرستش آفریدگار بندگان بلندی بخشد. می‌خواست طاغوت‌های مادی و معنوی در داخل و خارج را درهم شكند و خشوع و خضوع را تنها برای خدای یكتای بی‌همتا قرار دهد، بنابراین، جنگ در اسلام، هدف نبود بلكه وسیله‌ای برای تحقق هدفی والا بود.<br>


با تأمل در آیات قرآن مجید درباره جنگ و كشتار، مشاهده می‌شود كه این آیات روح و مفهوم‌هایی در اوج والایی و قدرت، گسترانیده است تا روحیه امت اسلامی و توان تحمل جهاد و پایداری در راه خدا را اعتلا بخشد. به این ترتیب، این آیات به درون تو در توی نفس انسانی رسوخ می‌كند تا آن‌را دریابد و به آن توان تجدید نیرو بخشند. جنگ در راه خدا، ضرورت است نه هدف و آخرین ابزاری است كه اسلام در صورت ناكارآمدی دیگر وسایل به آن پناه می‌برد.<br>
با تأمل در آیات قرآن مجید درباره جنگ و كشتار، مشاهده می‌شود كه این آیات روح و مفهوم‌هایی در اوج والایی و قدرت، گسترانیده است تا روحیه امت اسلامی و توان تحمل جهاد و پایداری در راه خدا را اعتلا بخشد. به این ترتیب، این آیات به درون تو در توی نفس انسانی رسوخ می‌كند تا آن‌را دریابد و به آن توان تجدید نیرو بخشند. جنگ در راه خدا، ضرورت است نه هدف و آخرین ابزاری است كه اسلام در صورت ناكارآمدی دیگر وسایل به آن پناه می‌برد.<br>
خط ۵۵: خط ۵۵:


=راهکار قرآن برای دفاع از مسلمانان و فواید آن=
=راهکار قرآن برای دفاع از مسلمانان و فواید آن=
خداوند متعال مؤمنان را به آمادگی برای دفع تجاوز، حفظ جان‌ها و عقیده و سرزمین و حق و فضیلت فرمان می‌دهد ؛ این فرمان دو بخش دارد :
خداوند متعال مؤمنان را به آمادگی برای دفع تجاوز، حفظ جان‌ها و عقیده و سرزمین و حق و فضیلت فرمان می‌دهد؛ این فرمان دو بخش دارد:
بخش اول: تدارك در حد توان به لحاظ نیرو و توانی كه متناسب با زمان و مكان، متفاوت است؛<br>
بخش اول: تدارك در حد توان به لحاظ نیرو و توانی كه متناسب با زمان و مكان، متفاوت است؛<br>


خط ۶۴: خط ۶۴:
دشمنان عقیده و حق نیز وقتی متوجه آمادگی مسلمانان و تدارك آنان برای جهاد شوند، می‌هراسند و حساب می‌برند. «ابوتمام» در اشاره به همین نكته چنین می‌سراید:<br>
دشمنان عقیده و حق نیز وقتی متوجه آمادگی مسلمانان و تدارك آنان برای جهاد شوند، می‌هراسند و حساب می‌برند. «ابوتمام» در اشاره به همین نكته چنین می‌سراید:<br>


از آن بیم دارم كه شمشیرهای خود به نیام برید****خون به جوش آمده را فقط خون پاس می‌دارد.<br>
از آن بیم دارم كه شمشیرهای خود به نیام برید**** خون به جوش آمده را فقط خون پاس می‌دارد.<br>


این هراس، برای مسلمانان از چند نظر مفید است :<br>
این هراس، برای مسلمانان از چند نظر مفید است:<br>


اولاً: باعث می‌شود دشمنان به یاری دشمنان دیگر آنان نروند؛<br>
اولاً: باعث می‌شود دشمنان به یاری دشمنان دیگر آنان نروند؛<br>
خط ۹۵: خط ۹۵:
نیاكان ما و مسلمانان صدر اسلام آغازگر پی‌ریزی تمدن بشریت بوده‌اند، آغازگر گشودن راه فتوحات اسلامی در عرصه‌های دانش، جامعه شناسی، اقتصاد، پزشكی، كشاورزی، صنعت و دیگر فنون و علومی بودند كه خود از ثمرات جهاد در اسلام به شمار می‌رود. مسلمانان در دوره خود با عزت و قدرت‌مند و ثروت‌مند زندگی كردند و اینها همه به بركت تدارك و آمادگی‌هایی بود كه در تمامی جوامع اسلامی مورد تشویق قرار می‌گرفت.<br>
نیاكان ما و مسلمانان صدر اسلام آغازگر پی‌ریزی تمدن بشریت بوده‌اند، آغازگر گشودن راه فتوحات اسلامی در عرصه‌های دانش، جامعه شناسی، اقتصاد، پزشكی، كشاورزی، صنعت و دیگر فنون و علومی بودند كه خود از ثمرات جهاد در اسلام به شمار می‌رود. مسلمانان در دوره خود با عزت و قدرت‌مند و ثروت‌مند زندگی كردند و اینها همه به بركت تدارك و آمادگی‌هایی بود كه در تمامی جوامع اسلامی مورد تشویق قرار می‌گرفت.<br>


مسلمانان نخستین دارای تاریخ پرشكوهی بودند كه آن‌را با خون شهدا و مجاهدان، رقم زدند ؛ هنوز هم صفحات درخشان تاریخ اسلامی، چون گوهری تابناک، سرشار از عزت و كرامت است. در اسلام مردانی پدید آمدند كه بر نفس خویش فایق گشتند و شجاعت و شهامت جانانه و قهرمانی بی‌همتا و فداكاری كم‌نظیری نشان دادند. این مسلمانان را اسلام بر اساس كتاب خدا پرورش داد. آنها اخلاق این كتاب را گرفتند و ادب آن‌را آموختند و شرایع و احكامش را برای خود برگزیدند و از چشمه‌های ناب آن سیراب گشتند.<br>
مسلمانان نخستین دارای تاریخ پرشكوهی بودند كه آن‌را با خون شهدا و مجاهدان، رقم زدند؛ هنوز هم صفحات درخشان تاریخ اسلامی، چون گوهری تابناک، سرشار از عزت و كرامت است. در اسلام مردانی پدید آمدند كه بر نفس خویش فایق گشتند و شجاعت و شهامت جانانه و قهرمانی بی‌همتا و فداكاری كم‌نظیری نشان دادند. این مسلمانان را اسلام بر اساس كتاب خدا پرورش داد. آنها اخلاق این كتاب را گرفتند و ادب آن‌را آموختند و شرایع و احكامش را برای خود برگزیدند و از چشمه‌های ناب آن سیراب گشتند.<br>


كسی كه قرآن كریم و پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و مكتب وی اسلام پاك را سرمشق و الگوی خود قرار دهد حتماً در اوج والایی اخلاقی، جنبش، فعالیت و جهاد خواهد بود.<br>
كسی كه قرآن كریم و پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و مكتب وی اسلام پاك را سرمشق و الگوی خود قرار دهد حتماً در اوج والایی اخلاقی، جنبش، فعالیت و جهاد خواهد بود.<br>
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
بنابراین ایمان به خدا و رسول او و جهاد در راه خدا برای بزرگ داشتن و والایی بخشیدن به كلمه الله، به مثابه معامله و تجارتی است كه مؤمنان در آن رضای الهی را كسب می‌كنند و به بهشت او راه می‌یابند و این از هر تجارت دیگری بهتر است.<br>
بنابراین ایمان به خدا و رسول او و جهاد در راه خدا برای بزرگ داشتن و والایی بخشیدن به كلمه الله، به مثابه معامله و تجارتی است كه مؤمنان در آن رضای الهی را كسب می‌كنند و به بهشت او راه می‌یابند و این از هر تجارت دیگری بهتر است.<br>


خصلت دیگری نیز هست كه مؤمنان در كنار ثواب آخرت آن‌را دوست می‌دارند و آن عبارت است از پیروزی بر دشمنان. بدین‌گونه است كه آیات پیش‌گفته سوره صف دست‌یابی به پیروزی و فتح در دنیا را به عنوان میوه‌ها و نتایجی كه مؤمنان آنها را دوست می‌دارند، به دست‌یابی به بهشت می‌افزاید، زیرا مجاهد وقتی به جهاد و جنگ می‌پردازد و می‌كشد یا كشته می‌شود، زندگی آزاد و شرافت‌مندانه‌ای را رقم می‌زند. خداوند متعال می‌فرماید: « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ و كسانی را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار كه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌برند.» <ref>(آل عمران/169)</ref>. و این یعنی این‌كه آیین جهاد، یكی از ضرورت‌های زندگی شرافت‌مندانه است و هرگونه كوتاهی در تدارك و آمادگی و خدمت نظامی، امت را با خطرات بزرگی روبه‌رو می‌سازد و ویژگی‌های آن‌را در زندگی و خصوصیات مؤمن را در روند جهاد و آمادگی دفاعی و نظامی، از میان می‌برد. مانند آن است كه مؤمن با خداوند سبحان، معامله‌ای كرده و خداوند به وی همه چیز را بخشیده تا به بهشتی كه برای مجاهدان تهیه شده است راه پیدا كند. خداوند عزوجل می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِكُمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر این‌که بهشت از آن آنها باشد، در راه خداوند كارزار می‌كنند، می‌كشند و كشته می‌شوند ؛ به وعده‌ای راستین برعهده خویش، در تورات و انجیل و قرآن، و چه كسی به پیمان خویش وفادارتر از خداوند است؟ پس به داد و ستدی كه كرده‌اید شاد باشید و این است كه رستگاری بزرگ است.» <ref>(توبه ـ111)</ref>.<br>
خصلت دیگری نیز هست كه مؤمنان در كنار ثواب آخرت آن‌را دوست می‌دارند و آن عبارت است از پیروزی بر دشمنان. بدین‌گونه است كه آیات پیش‌گفته سوره صف دست‌یابی به پیروزی و فتح در دنیا را به عنوان میوه‌ها و نتایجی كه مؤمنان آنها را دوست می‌دارند، به دست‌یابی به بهشت می‌افزاید، زیرا مجاهد وقتی به جهاد و جنگ می‌پردازد و می‌كشد یا كشته می‌شود، زندگی آزاد و شرافت‌مندانه‌ای را رقم می‌زند. خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ و كسانی را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار كه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌برند.» <ref>(آل عمران/169)</ref>. و این یعنی این‌كه آیین جهاد، یكی از ضرورت‌های زندگی شرافت‌مندانه است و هرگونه كوتاهی در تدارك و آمادگی و خدمت نظامی، امت را با خطرات بزرگی روبه‌رو می‌سازد و ویژگی‌های آن‌را در زندگی و خصوصیات مؤمن را در روند جهاد و آمادگی دفاعی و نظامی، از میان می‌برد. مانند آن است كه مؤمن با خداوند سبحان، معامله‌ای كرده و خداوند به وی همه چیز را بخشیده تا به بهشتی كه برای مجاهدان تهیه شده است راه پیدا كند. خداوند عزوجل می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِكُمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر این‌که بهشت از آن آنها باشد، در راه خداوند كارزار می‌كنند، می‌كشند و كشته می‌شوند؛ به وعده‌ای راستین برعهده خویش، در تورات و انجیل و قرآن، و چه كسی به پیمان خویش وفادارتر از خداوند است؟ پس به داد و ستدی كه كرده‌اید شاد باشید و این است كه رستگاری بزرگ است.» <ref>(توبه ـ111)</ref>.<br>


آن‌چه مسلّم است این است که جهاد مورد نظر اسلام برای اعلای كلمه الله و حمایت از كشورها و زنان و مردان و فرزندان مستضعف، باعث می‌گردد كه دعوت اسلام به گوش همه جهانیان برسد و به عموم مردم نشان داده شود كه شریعت و آیین قرآن كریم، آیین افتخار به خود و به آموزه‌ها و اهداف خویش، شریعت خیزش بر شالوده‌های حق و آرزوهای روشن و خواسته‌های بلندپروازانه است. شریعت، به تصور برخی مغرضان و نادانان عزلت‌گزینی و عافیت‌طلبی و ذلت‌پذیری، نیست. <ref>(ر.ک: سایح، ص12ـ14)</ref>.<br>
آن‌چه مسلّم است این است که جهاد مورد نظر اسلام برای اعلای كلمه الله و حمایت از كشورها و زنان و مردان و فرزندان مستضعف، باعث می‌گردد كه دعوت اسلام به گوش همه جهانیان برسد و به عموم مردم نشان داده شود كه شریعت و آیین قرآن كریم، آیین افتخار به خود و به آموزه‌ها و اهداف خویش، شریعت خیزش بر شالوده‌های حق و آرزوهای روشن و خواسته‌های بلندپروازانه است. شریعت، به تصور برخی مغرضان و نادانان عزلت‌گزینی و عافیت‌طلبی و ذلت‌پذیری، نیست. <ref>(ر. ک: سایح، ص12ـ14)</ref>.<br>


=مراحل توجه به اندیشه اسلامی در اروپا=
=مراحل توجه به اندیشه اسلامی در اروپا=
پژوهش‌گران نیز درك می‌كنند كه اروپا، اندیشه اسلامی را در دو مرحله از تاریخ خود كشف كرد: بار اول در مرحله سده‌های میانه پیش و پس از «توماس الاكوینی»«توماس آكوینی» در سال 1226 میلادی به دنیا آمد و در سال 1274 میلادی وفات یافت ؛ او از بزرگ‌ترین فلاسفه و لاهوتیان دوره كلاسیك مسیحی است. در سال 1243م. كلیسای كاتولیك به او لقب قدیس داد.، در پی كشف این اندیشه و ترجمه آن به منظور غنی‌سازی فرهنگ و تمدن خود برآمد و گام‌‌‌های مزبور در عمل، اروپا را از اواخر قرن پانزدهم میلادی به جنبش رنسانس رهنمون ساخت. بار دوم در مرحله نژادپرستی و استعمار بود، ولی این بار نه برای تعدیل فرهنگی بلكه به منظور تعدیل سیاسی و برنامه‌ریزی‌های سیاسی متناسب با اوضاع و شرایط كشورهای اسلامی و پرداختن به این اوضاع بر اساس سیاست‌های مربوط به كشورهای اسلامی بود. <ref>(مالك بن نبی، 1969م، ص8)</ref>.<br>
پژوهش‌گران نیز درك می‌كنند كه اروپا، اندیشه اسلامی را در دو مرحله از تاریخ خود كشف كرد: بار اول در مرحله سده‌های میانه پیش و پس از «توماس الاكوینی»«توماس آكوینی» در سال 1226 میلادی به دنیا آمد و در سال 1274 میلادی وفات یافت؛ او از بزرگ‌ترین فلاسفه و لاهوتیان دوره كلاسیك مسیحی است. در سال 1243م. كلیسای كاتولیك به او لقب قدیس داد. ، در پی كشف این اندیشه و ترجمه آن به منظور غنی‌سازی فرهنگ و تمدن خود برآمد و گام‌‌‌های مزبور در عمل، اروپا را از اواخر قرن پانزدهم میلادی به جنبش رنسانس رهنمون ساخت. بار دوم در مرحله نژادپرستی و استعمار بود، ولی این بار نه برای تعدیل فرهنگی بلكه به منظور تعدیل سیاسی و برنامه‌ریزی‌های سیاسی متناسب با اوضاع و شرایط كشورهای اسلامی و پرداختن به این اوضاع بر اساس سیاست‌های مربوط به كشورهای اسلامی بود. <ref>(مالك بن نبی، 1969م، ص8)</ref>.<br>


=انگیزه‌‌های لشکریان صلیبی در تهاجم به سرزمین‌های اسلامی=
=انگیزه‌‌های لشکریان صلیبی در تهاجم به سرزمین‌های اسلامی=
تاریخ‌نگاران یادآور می‌شوند زمانی كه لشكریان صلیبی اروپایی به سرزمین‌های اسلامی حمله كردند، دو انگیزه داشتند: انگیزه نخست، انگیزه دینی و تعصب كوری بود كه مردان كلیسا در میان اروپاییان برانگیخته بودند و بدترین و زشت‌ترین افتراها را به مسلمانان بسته و مسیحیان را به نجات مهد حضرت مسیح [بیت‌المقدس] از دست كفار ـ یعنی مسلمانان ـ تحریك می‌كردند. به دنبال این تحریك‌ها و تعصب‌ها، گروه‌هایی از جنگ‌جویان صلیبی‌ ـ كسانی كه تعصب‌های دینی آنان را با حسن نیت تمام و نیروی عقیده از دیار خویش بیرون كشید تا به دیدار مرگ و قتل و آوارگی و حمله‌های پیاپی درآیند ـ پدید آمدند.<br>
تاریخ‌نگاران یادآور می‌شوند زمانی كه لشكریان صلیبی اروپایی به سرزمین‌های اسلامی حمله كردند، دو انگیزه داشتند: انگیزه نخست، انگیزه دینی و تعصب كوری بود كه مردان كلیسا در میان اروپاییان برانگیخته بودند و بدترین و زشت‌ترین افتراها را به مسلمانان بسته و مسیحیان را به نجات مهد حضرت مسیح [بیت‌المقدس] از دست كفار ـ یعنی مسلمانان ـ تحریك می‌كردند. به دنبال این تحریك‌ها و تعصب‌ها، گروه‌هایی از جنگ‌جویان صلیبی‌ ـ كسانی كه تعصب‌های دینی آنان را با حسن نیت تمام و نیروی عقیده از دیار خویش بیرون كشید تا به دیدار مرگ و قتل و آوارگی و حمله‌های پیاپی درآیند ـ پدید آمدند.<br>


انگیزه دوم، انگیزه سیاسی ـ استعماری بود ؛ پادشاهان اروپا از تمدن و ثروت و منابع سرزمین‌های اسلامی، چیزهایی شنیده بودند ؛ آنها آمدند و لشكریان خود را به نام حضرت مسیح علیه‌السلام رهبری كردند ولی در دل تنها چیزی كه به دنبال آن بودند استعمار و فتح بود، خداوند نیز مقدر فرمود كه این یورش‌های صلیبی را شكست‌خورده و منهدم‌شده به خودشان بازگرداند. <ref>(ر.ک: سباعی، ص187ـ188)</ref>.<br>
انگیزه دوم، انگیزه سیاسی ـ استعماری بود؛ پادشاهان اروپا از تمدن و ثروت و منابع سرزمین‌های اسلامی، چیزهایی شنیده بودند؛ آنها آمدند و لشكریان خود را به نام حضرت مسیح علیه‌السلام رهبری كردند ولی در دل تنها چیزی كه به دنبال آن بودند استعمار و فتح بود، خداوند نیز مقدر فرمود كه این یورش‌های صلیبی را شكست‌خورده و منهدم‌شده به خودشان بازگرداند. <ref>(ر. ک: سباعی، ص187ـ188)</ref>.<br>


همگان می‌دانند كه اروپا هشت حمله صلیبی علیه شرق اسلامی به راه انداخت. جنگ‌های صلیبی از نیمه قرن یازدهم میلادی آغاز شد و تا پایان قرن سیزدهم، یعنی حدود 225 سال ادامه یافت.<br>
همگان می‌دانند كه اروپا هشت حمله صلیبی علیه شرق اسلامی به راه انداخت. جنگ‌های صلیبی از نیمه قرن یازدهم میلادی آغاز شد و تا پایان قرن سیزدهم، یعنی حدود 225 سال ادامه یافت.<br>


«ریموند واجیل» اسقف شهر «لوبوی»، در توصیف رفتار صلیب‍ی‌ها به هنگام ورود به «بیت‌المقدس» می‌گوید: « در میان اعراب و زمانی كه نیروهای ما بر برج و باروهای «بیت‌المقدس» چیره شدند، حوادث شگفتی اتفاق افتاد ؛ سرهای برخی از ایشان بریده شد و این حداقل بلایی بود كه بر سر ایشان می‌آمد. شكم برخی نیز شكافته شد. آنها خود را ناگزیر می‌یافتند از آن بالای برج به زیر افكنند یا به آتش اندازند و ... كسی كه در «قدس» بود چیزی جز تلی از سرها و دستان و پاهای اعراب نمی‌دید. كسی نمی‌توانست جز با لگدمال كردن اجساد ایشان، از آن‌جا عبور كند ولی همه این فجایع، تنها بخشی از بدبختی‌های وارد بر ایشان بود.» <ref>(ر.ک: لوبون، ص2و4)</ref>.<br>
«ریموند واجیل» اسقف شهر «لوبوی»، در توصیف رفتار صلیب‍ی‌ها به هنگام ورود به «بیت‌المقدس» می‌گوید: «در میان اعراب و زمانی كه نیروهای ما بر برج و باروهای «بیت‌المقدس» چیره شدند، حوادث شگفتی اتفاق افتاد؛ سرهای برخی از ایشان بریده شد و این حداقل بلایی بود كه بر سر ایشان می‌آمد. شكم برخی نیز شكافته شد. آنها خود را ناگزیر می‌یافتند از آن بالای برج به زیر افكنند یا به آتش اندازند و ... كسی كه در «قدس» بود چیزی جز تلی از سرها و دستان و پاهای اعراب نمی‌دید. كسی نمی‌توانست جز با لگدمال كردن اجساد ایشان، از آن‌جا عبور كند ولی همه این فجایع، تنها بخشی از بدبختی‌های وارد بر ایشان بود.» <ref>(ر. ک: لوبون، ص2و4)</ref>.<br>


همین اسقف خود از كشتن ده‌ هزار نفر مسلمان در یك مسجد خبر داده و درباره آن می‌گوید: «هم‌كیشان ما در خون‌ریزی در هیكل سلیمان، افراط كردند، اجساد كشتگان همه محوطه را در این‌جا و آن‌جا پر كرده بود ؛ دست‌ها و پاهای قطع شده چنان شناور بودند كه گویی در پی وصل شدن به جسدی بیگانه بودند. وقتی دست بریده‌ای به بدنی متصل می‌شد، معلوم نبود اصلش كجاست، سربازانی كه این حماسه را ایجاد كردند خود یارای تحمل بوی ناشی از این صحنه‌ها را نداشتند.» <ref>(استوارد، ج1، ص60)</ref>. <br>
همین اسقف خود از كشتن ده‌ هزار نفر مسلمان در یك مسجد خبر داده و درباره آن می‌گوید: «هم‌كیشان ما در خون‌ریزی در هیكل سلیمان، افراط كردند، اجساد كشتگان همه محوطه را در این‌جا و آن‌جا پر كرده بود؛ دست‌ها و پاهای قطع شده چنان شناور بودند كه گویی در پی وصل شدن به جسدی بیگانه بودند. وقتی دست بریده‌ای به بدنی متصل می‌شد، معلوم نبود اصلش كجاست، سربازانی كه این حماسه را ایجاد كردند خود یارای تحمل بوی ناشی از این صحنه‌ها را نداشتند.» <ref>(استوارد، ج1، ص60)</ref>. <br>


در تاریخ آمده است كه صلیبی‌ها با ورود به «بیت‌المقدس» در 15 ماه مه سال 1099 میلادی بیش از هفتاد هزار مسلمان را به قتل رساندند، به‌گونه‌ای كه اسبان تا سینه در خون حركت می‌كردند و در «انطاكیه» نیز بیش از یكصدهزار مسلمان را به قتل رساندند.<br>
در تاریخ آمده است كه صلیبی‌ها با ورود به «بیت‌المقدس» در 15 ماه مه سال 1099 میلادی بیش از هفتاد هزار مسلمان را به قتل رساندند، به‌گونه‌ای كه اسبان تا سینه در خون حركت می‌كردند و در «انطاكیه» نیز بیش از یكصدهزار مسلمان را به قتل رساندند.<br>
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
جنگ‌های صلیبی از نظر نظامی، با شكست روبه‌رو شد، ولی اشغال فكری به سم‌پاشی‌ها و تردیدافكنی‌های خود ادامه داد. گرایش‌های صلیبی در آن سوی پوشش دیپلماتیك و ریاكاری سیاسی باقی ماند و به تحریك و توطئه پرداخت و با تمام توان و دانش خود، پشت سر اشغال و یورش فكری ایستاد.<br>
جنگ‌های صلیبی از نظر نظامی، با شكست روبه‌رو شد، ولی اشغال فكری به سم‌پاشی‌ها و تردیدافكنی‌های خود ادامه داد. گرایش‌های صلیبی در آن سوی پوشش دیپلماتیك و ریاكاری سیاسی باقی ماند و به تحریك و توطئه پرداخت و با تمام توان و دانش خود، پشت سر اشغال و یورش فكری ایستاد.<br>


تردیدی نیست كه دشمنی صلیبی‌ها با اسلام، انگیزه سیاسی و اصیل «یورش فكری» مسلط بر جوامع امت اسلامی است و مشاهده می‌شود که این دشمنی در میان ملت‌های غربی و به ویژه ایالات متحده آمریكای صلیبی، شكل آزمندی بیمارگونه‌ای به خود گرفت. آنها از هر سو سم‌پاشی می‌كنند، دروغ می‌گویند، افترا می‌بندند، حقایق را پنهان می‌كنند، توطئه می‌چینند و مترصد لغزش‌ها می‌مانند و به خود و هم‌كیشان خود این‌گونه وانمود می‌كنند كه آنها برترین نژاد و بهترین خردمندان و رستگارترین ادیان را دارند و اوصیای بشریت و سروران انسانیت و مرشدان و رهبران مردم‌اند. <ref>(واعی،‌ ص704)</ref>.<br>
تردیدی نیست كه دشمنی صلیبی‌ها با اسلام، انگیزه سیاسی و اصیل «یورش فكری» مسلط بر جوامع امت اسلامی است و مشاهده می‌شود که این دشمنی در میان ملت‌های غربی و به ویژه ایالات متحده آمریكای صلیبی، شكل آزمندی بیمارگونه‌ای به خود گرفت. آنها از هر سو سم‌پاشی می‌كنند، دروغ می‌گویند، افترا می‌بندند، حقایق را پنهان می‌كنند، توطئه می‌چینند و مترصد لغزش‌ها می‌مانند و به خود و هم‌كیشان خود این‌گونه وانمود می‌كنند كه آنها برترین نژاد و بهترین خردمندان و رستگارترین ادیان را دارند و اوصیای بشریت و سروران انسانیت و مرشدان و رهبران مردم‌اند. <ref>(واعی، ‌ ص704)</ref>.<br>


«ویلیام لیفورد بلگراف» انگلیسی و مشهور به «سوسمار» جمله مشهوری دارد كه در آن دشمنی غربیان با اسلام به صورت چكیده بیان شده است: «هر زمان كه قرآن و «مكه» از سرزمین اعراب ناپدید شد می‌توانیم ببینیم كه عرب با تمدنی كه جز محمد [ص] و كتابش آنها را از آن دور نساخته، هم‌ساز می‌گردند.» (پیشین).<br>
«ویلیام لیفورد بلگراف» انگلیسی و مشهور به «سوسمار» جمله مشهوری دارد كه در آن دشمنی غربیان با اسلام به صورت چكیده بیان شده است: «هر زمان كه قرآن و «مكه» از سرزمین اعراب ناپدید شد می‌توانیم ببینیم كه عرب با تمدنی كه جز محمد [ص] و كتابش آنها را از آن دور نساخته، هم‌ساز می‌گردند.» (پیشین).<br>
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
این دشمنی را «بیكر» خاورشناس توضیح می‌دهد و به برخی دلایل و علل آن اشاره نموده و می‌گوید: «دشمنی مسیحیت با اسلام از آن‌روست كه وقتی اسلام طی قرون وسطی گسترش یافت، دیوار محكمی در برابر استعمار و گسترش مسیحیت ایجاد كرد و سپس به آن سرزمین‌هایی كه در محدوده نفوذ مسیحیت قرار داشت، امتداد یافت.» <ref>(پیشین)</ref>.<br>
این دشمنی را «بیكر» خاورشناس توضیح می‌دهد و به برخی دلایل و علل آن اشاره نموده و می‌گوید: «دشمنی مسیحیت با اسلام از آن‌روست كه وقتی اسلام طی قرون وسطی گسترش یافت، دیوار محكمی در برابر استعمار و گسترش مسیحیت ایجاد كرد و سپس به آن سرزمین‌هایی كه در محدوده نفوذ مسیحیت قرار داشت، امتداد یافت.» <ref>(پیشین)</ref>.<br>


و در همین معنا «لورنس براون» می‌گوید: « خطر حقیقی در نظام اسلام و توان آن بر گسترش و پذیرندگی و پویایی آن نهفته است و تنها مانع و دیوار در برابر استعمار غربی است.» <ref>(پیشین، و نیز ر.ک: فروخ، ص184)</ref>.<br>
و در همین معنا «لورنس براون» می‌گوید: «خطر حقیقی در نظام اسلام و توان آن بر گسترش و پذیرندگی و پویایی آن نهفته است و تنها مانع و دیوار در برابر استعمار غربی است.» <ref>(پیشین، و نیز ر. ک: فروخ، ص184)</ref>.<br>


وی سپس توضیح می‌دهد كه خطر مسلمانان، تنها خطر جهانی در این دوران است و باید همه نیروها را برای مقابله با آن بسیج كرد و تمامی لشكریان را تدارك دید و توجه همگان را به آن جلب كرد. او با بازگویی نظر مبشران مسیحی می‌گوید: «مسئله اسلامی با مسئله یهودی متفاوت است ؛ مسلمانان به لحاظ دینی با یهودیان فرق می‌كنند ؛ اسلام دین دعوت و فراخوانی دیگران است، اسلام در میان خود مسیحیان و نیز میان غیرمسیحیان، گسترش پیدا می‌كند.
وی سپس توضیح می‌دهد كه خطر مسلمانان، تنها خطر جهانی در این دوران است و باید همه نیروها را برای مقابله با آن بسیج كرد و تمامی لشكریان را تدارك دید و توجه همگان را به آن جلب كرد. او با بازگویی نظر مبشران مسیحی می‌گوید: «مسئله اسلامی با مسئله یهودی متفاوت است؛ مسلمانان به لحاظ دینی با یهودیان فرق می‌كنند؛ اسلام دین دعوت و فراخوانی دیگران است، اسلام در میان خود مسیحیان و نیز میان غیرمسیحیان، گسترش پیدا می‌كند.
از آن گذشته، مسلمانان بنا به نظر مبشران مسیحی، دارای سابقه مبارزاتی طولانی در اروپا بودند و لذا مسلمانان هرگز اقلیتی كه تنها جای پایی دارد، نبوده‌اند.»<br>
از آن گذشته، مسلمانان بنا به نظر مبشران مسیحی، دارای سابقه مبارزاتی طولانی در اروپا بودند و لذا مسلمانان هرگز اقلیتی كه تنها جای پایی دارد، نبوده‌اند.»<br>


سپس می‌گوید: «برای همین است كه به نظر ما مبشران مسیحی، به یهودیان علیه مسلمانان در فلسطین كمك می‌كنند و‌ آنان را یاری می‌دهند. پیش از این ما را از خطر یهودی و از خطر زردهای ژاپنی و چینی و خطر بلشویكی می‌ترساندند ولی هیچ‌كدام از اینها تحقق نیافت و ما چیزی از آن‌چه تصور می‌كردیم، ندیدیم: یهودیان را دوستان خود یافتیم، لذا هركس آنان‌را شكنجه داده باشد دشمن سرسخت ماست واقعیت آن است كه یهودیان را مسلمانان آزار و شكنجه ندادند ولی این یهودیان بودند كه مسلمانان را آزار دادند و علیه ایشان توطئه كردند. ، و بلشویك‌ها را نیز دیدیم كه هم‌پیمان ما هستند و در میان ملل زردپوست نیز كشورهای دموكراتیك بزرگی هستند كه مقاومت در برابر آنها را برعهده می‌گیرند و حریفشان می‌شوند ولی خطر حقیقی، در نظام اسلامی نهفته است.» <ref>(ر.ک: واعی، ص706).</ref><br>
سپس می‌گوید: «برای همین است كه به نظر ما مبشران مسیحی، به یهودیان علیه مسلمانان در فلسطین كمك می‌كنند و‌ آنان را یاری می‌دهند. پیش از این ما را از خطر یهودی و از خطر زردهای ژاپنی و چینی و خطر بلشویكی می‌ترساندند ولی هیچ‌كدام از اینها تحقق نیافت و ما چیزی از آن‌چه تصور می‌كردیم، ندیدیم: یهودیان را دوستان خود یافتیم، لذا هركس آنان‌را شكنجه داده باشد دشمن سرسخت ماست واقعیت آن است كه یهودیان را مسلمانان آزار و شكنجه ندادند ولی این یهودیان بودند كه مسلمانان را آزار دادند و علیه ایشان توطئه كردند. ، و بلشویك‌ها را نیز دیدیم كه هم‌پیمان ما هستند و در میان ملل زردپوست نیز كشورهای دموكراتیك بزرگی هستند كه مقاومت در برابر آنها را برعهده می‌گیرند و حریفشان می‌شوند ولی خطر حقیقی، در نظام اسلامی نهفته است.» <ref>(ر. ک: واعی، ص706).</ref><br>


استعمار غربی، كوشش‌های تبشیری و كینه‌های صلیبی در جنگ علیه مسلمانان و پراكندن میراث ایشان و چپاول ثروت و سرزمینشان، شركت داشتند و گویا ابر سیاهی از كینه و نفرت بر ایشان خیمه‌افكن شده است. این امر در حادثه سال 1918م. و به هنگامی كه «لرد اللنبی» وارد «بیت‌المقدس» شد و گفت: « اكنون جنگ‌های صلیبی پایان یافت» كاملاً به چشم می‌خورد.<br>
استعمار غربی، كوشش‌های تبشیری و كینه‌های صلیبی در جنگ علیه مسلمانان و پراكندن میراث ایشان و چپاول ثروت و سرزمینشان، شركت داشتند و گویا ابر سیاهی از كینه و نفرت بر ایشان خیمه‌افكن شده است. این امر در حادثه سال 1918م. و به هنگامی كه «لرد اللنبی» وارد «بیت‌المقدس» شد و گفت: «اكنون جنگ‌های صلیبی پایان یافت» كاملاً به چشم می‌خورد.<br>


ژنرال فرانسوی «گورو» فرمانده ارتش فرانسه در دمشق نیز به هنگام حضور بر سر مزار «صلاح‌الدین ایوبی» اظهار داشت: «ما این‌جاییم، صلاح‌الدین!».
ژنرال فرانسوی «گورو» فرمانده ارتش فرانسه در دمشق نیز به هنگام حضور بر سر مزار «صلاح‌الدین ایوبی» اظهار داشت: «ما این‌جاییم، صلاح‌الدین!».
روز بعد نیز او همین كار را در «حمص» و به هنگام حضور بر سر مزار «خالد بن ولید» انجام داد و گفت: «ما این‌جاییم خالد!» <br>
روز بعد نیز او همین كار را در «حمص» و به هنگام حضور بر سر مزار «خالد بن ولید» انجام داد و گفت: «ما این‌جاییم خالد!» <br>
(ر.ک: پیشین، ص707).<br>
(ر. ک: پیشین، ص707).<br>


این كینه و نفرت و دشمنی و بیزاری، علت اصلی و نیرومند یورش علیه مسلمانان به هر شیوه و راه و نوع و رنگ بود. این موج حملات هم‌چنان شدت می‌گیرد و به لحاظ فرهنگی و فكری جریان دارد و در پی ویران ساختن اساس اسلام و اخلاق اسلامی و نیز رواج اندیشه‌های ویران‌گر و جریان‌های انحرافی<ref>(پیشین و نیز ر.ک: جندی،‌ ص286)</ref> و مشغول داشتن امت اسلام به مسایل حاشیه‌ای در زندگی برای دور نگه داشتن آن از عمق مسایل و عدم توجه به توطئه‌هایی است كه علیه آن تدارك می‌شود.<br>
این كینه و نفرت و دشمنی و بیزاری، علت اصلی و نیرومند یورش علیه مسلمانان به هر شیوه و راه و نوع و رنگ بود. این موج حملات هم‌چنان شدت می‌گیرد و به لحاظ فرهنگی و فكری جریان دارد و در پی ویران ساختن اساس اسلام و اخلاق اسلامی و نیز رواج اندیشه‌های ویران‌گر و جریان‌های انحرافی<ref>(پیشین و نیز ر. ک: جندی، ‌ ص286)</ref> و مشغول داشتن امت اسلام به مسایل حاشیه‌ای در زندگی برای دور نگه داشتن آن از عمق مسایل و عدم توجه به توطئه‌هایی است كه علیه آن تدارك می‌شود.<br>


اسلام جز در هنگامی كه ناگزیر می‌شود، وارد نبرد نمی‌گردد و هرگز خود را درگیر جنگی كه به آن فراخوانده نشود، نمی‌سازد و برای انتقام‌جویی یا به شوق خون‌ریزی نیز جنگ را آغاز نمی‌كند.<br>
اسلام جز در هنگامی كه ناگزیر می‌شود، وارد نبرد نمی‌گردد و هرگز خود را درگیر جنگی كه به آن فراخوانده نشود، نمی‌سازد و برای انتقام‌جویی یا به شوق خون‌ریزی نیز جنگ را آغاز نمی‌كند.<br>
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
بنابراین اسلام تنها در چارچوب ضرورت صد در صدی در نبردی شرافت‌آمیز و مسئله‌ای پرافتخار كه در تمام هستی چیزی شرافت‌مندانه‌تر و پرافتخارتر از آن وجود ندارد، مبارزه می‌كند. <br>
بنابراین اسلام تنها در چارچوب ضرورت صد در صدی در نبردی شرافت‌آمیز و مسئله‌ای پرافتخار كه در تمام هستی چیزی شرافت‌مندانه‌تر و پرافتخارتر از آن وجود ندارد، مبارزه می‌كند. <br>
=مجوز اقدام به جنگ در شریعت اسلام=
=مجوز اقدام به جنگ در شریعت اسلام=
در حقیقت نیز وقتی اسلام ناگزیر به جنگ می‌شود در واقع درگیر شرافت‌مندانه‌ترین و والاترین نوع جنگ‌ها می‌شود ؛ جنگ‌هایی كه هرگز از نظر علل و انگیزه‌ها و اهداف و آماج‌ها و شرایط و سنت‌ها و آداب آن در دنیا مشابه و نظیری ندارد، زیرا همه علل و اسباب این جنگ‌ها در دفاع و ردّ تجاوز و یورش و بازگرداندن حقوق غصب شده و كرامت لگدمال شده و امیدهای برباد رفته و نیز ریشه‌كن ساختن ظلم و جور و بازگرداندن صاحبان حق به سرزمین و دیار و اموال و دارایی‌های محروم مانده از آن می‌باشد.<br>
در حقیقت نیز وقتی اسلام ناگزیر به جنگ می‌شود در واقع درگیر شرافت‌مندانه‌ترین و والاترین نوع جنگ‌ها می‌شود؛ جنگ‌هایی كه هرگز از نظر علل و انگیزه‌ها و اهداف و آماج‌ها و شرایط و سنت‌ها و آداب آن در دنیا مشابه و نظیری ندارد، زیرا همه علل و اسباب این جنگ‌ها در دفاع و ردّ تجاوز و یورش و بازگرداندن حقوق غصب شده و كرامت لگدمال شده و امیدهای برباد رفته و نیز ریشه‌كن ساختن ظلم و جور و بازگرداندن صاحبان حق به سرزمین و دیار و اموال و دارایی‌های محروم مانده از آن می‌باشد.<br>


جنگ در اسلام هم‌چنین برای رفع فتنه و دفع مفسده‌ها نیز هست؛ فتنه‌ای كه سربرمی‌آورد و شرّ آن بیدار می‌شود و تركش‌های آن به هرسو پراكنده‌ می‌شود. چه این‌که گفته می‌شود فتنه‌ها درخوابند و خدا لعنت كند كسی را كه آنها را بیدار سازد.<br>
جنگ در اسلام هم‌چنین برای رفع فتنه و دفع مفسده‌ها نیز هست؛ فتنه‌ای كه سربرمی‌آورد و شرّ آن بیدار می‌شود و تركش‌های آن به هرسو پراكنده‌ می‌شود. چه این‌که گفته می‌شود فتنه‌ها درخوابند و خدا لعنت كند كسی را كه آنها را بیدار سازد.<br>
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
بنابراین، جنگ در اسلام، جنگ در راه خدا و دفاع از دین، حق، اصول، سرزمین، ناموس، جان، مال، عدالت، شرف و كرامت است.<br>
بنابراین، جنگ در اسلام، جنگ در راه خدا و دفاع از دین، حق، اصول، سرزمین، ناموس، جان، مال، عدالت، شرف و كرامت است.<br>


هیچ‌گاه جنگ در اسلام برخاسته از تجاوزی از سوی آن، سلطه‌جویی یا اجبار و اكراه نبوده است. مسلمانان طی تاریخ همواره قربانی شكنجه و زور و طغیان و خشونت بوده‌اند، از این رو به جنگ با قدرت پرداخته‌اند، زیرا جنگ با قدرت را نمی‌توان با حجت و استدلال به پیش برد و باید با جنگ مشابهی، با آن مقابله كرد ؛ همه جنگ‌های اسلام یا دفاعی بوده و یا برای پیش‌گیری از یورش احتمالی از سوی سركشان و طاغوت‌هایی بوده كه هرگز از حمله ناگهانی به اسلام و توطئه‌چینی و شوراندن مردم علیه آن، خودداری نكرده‌اند.<br>
هیچ‌گاه جنگ در اسلام برخاسته از تجاوزی از سوی آن، سلطه‌جویی یا اجبار و اكراه نبوده است. مسلمانان طی تاریخ همواره قربانی شكنجه و زور و طغیان و خشونت بوده‌اند، از این رو به جنگ با قدرت پرداخته‌اند، زیرا جنگ با قدرت را نمی‌توان با حجت و استدلال به پیش برد و باید با جنگ مشابهی، با آن مقابله كرد؛ همه جنگ‌های اسلام یا دفاعی بوده و یا برای پیش‌گیری از یورش احتمالی از سوی سركشان و طاغوت‌هایی بوده كه هرگز از حمله ناگهانی به اسلام و توطئه‌چینی و شوراندن مردم علیه آن، خودداری نكرده‌اند.<br>


مسلّم است که نبرد میان موجودات زنده، از طبیعت زندگی است و به تجربه نیز ثابت شده كه بویژه میان مردم، با هر رشدی كه در اندیشه داشته یا پیشرفت و اعتلایی كه در معارف و تمدنشان حاصل آمده باشد، غیرقابل اجتناب است. دلیل روشن آن نیز وقوع جنگ‌های جهانی میان ملت‌هاست و این مسابقه داغ در اسلحه‌های كشتارجمعی و ویرانی به رغم رسیدن به این درجه از دانش و تمدن مادی و پیشرفت است. <ref>(سایح، 1401ق، ص179)</ref>.<br>
مسلّم است که نبرد میان موجودات زنده، از طبیعت زندگی است و به تجربه نیز ثابت شده كه بویژه میان مردم، با هر رشدی كه در اندیشه داشته یا پیشرفت و اعتلایی كه در معارف و تمدنشان حاصل آمده باشد، غیرقابل اجتناب است. دلیل روشن آن نیز وقوع جنگ‌های جهانی میان ملت‌هاست و این مسابقه داغ در اسلحه‌های كشتارجمعی و ویرانی به رغم رسیدن به این درجه از دانش و تمدن مادی و پیشرفت است. <ref>(سایح، 1401ق، ص179)</ref>.<br>
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
بنابراین امكان ندارد كه جنگ از دنیا رخت بربندد یا از شدت و حدّت آن كاسته شود یا ویرانی‌ها و بدبختی‌های آن محدود گردد، زیرا با همه تلخی‌ها و دردهایی كه در آن هست و با تمامی خشونت و یورش و اختلال در امنیت و صلحی كه همراه دارد، از رازهای زندگی و از جوهرهای آن است، چون زندگی، جنبش است و این جنبش مادّه را تغییر و دگرگون می‌سازد و باعث برخورد و اصطكاك و درگیری دائمی می‌شود.<br>
بنابراین امكان ندارد كه جنگ از دنیا رخت بربندد یا از شدت و حدّت آن كاسته شود یا ویرانی‌ها و بدبختی‌های آن محدود گردد، زیرا با همه تلخی‌ها و دردهایی كه در آن هست و با تمامی خشونت و یورش و اختلال در امنیت و صلحی كه همراه دارد، از رازهای زندگی و از جوهرهای آن است، چون زندگی، جنبش است و این جنبش مادّه را تغییر و دگرگون می‌سازد و باعث برخورد و اصطكاك و درگیری دائمی می‌شود.<br>


تمام موجودات جهان هستی اعم از عناصر مركب یا ساده آن در جنگی مستمر میان اجزای خود هستند ؛ آب، هوا، حرارت و دیگر عناصر همگی در جنگی دائمی‌اند و همه پدیده‌های طبیعی و جغرافیایی كه خود تشكیل دهنده صحنه زندگی هستند از جنگ نشأت می‌گیرد.<br>
تمام موجودات جهان هستی اعم از عناصر مركب یا ساده آن در جنگی مستمر میان اجزای خود هستند؛ آب، هوا، حرارت و دیگر عناصر همگی در جنگی دائمی‌اند و همه پدیده‌های طبیعی و جغرافیایی كه خود تشكیل دهنده صحنه زندگی هستند از جنگ نشأت می‌گیرد.<br>


بادها، طوفان‌ها، ابرها، رعد و برق‌ها، صاعقه‌ها، سیل‌ها، باران‌ها، زلزله‌ها، آتش‌فشان‌ها و ... همه و همه نمودهای این درگیری‌ها هستند، و در هركدام از ذرات هستی این نبرد دائمی وجود دارد. كافی است از میكروسكوپ نگاهی به یك قطره آب یا یك قطره خون بیندازیم تا شاهد لشكریان عظیمی از موجودات ذره‌بینی باشیم كه در تكاپو و برخورد و كنش و واكنش و درگیری با یك‌دیگرند.<br>
بادها، طوفان‌ها، ابرها، رعد و برق‌ها، صاعقه‌ها، سیل‌ها، باران‌ها، زلزله‌ها، آتش‌فشان‌ها و ... همه و همه نمودهای این درگیری‌ها هستند، و در هركدام از ذرات هستی این نبرد دائمی وجود دارد. كافی است از میكروسكوپ نگاهی به یك قطره آب یا یك قطره خون بیندازیم تا شاهد لشكریان عظیمی از موجودات ذره‌بینی باشیم كه در تكاپو و برخورد و كنش و واكنش و درگیری با یك‌دیگرند.<br>
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:
صحابه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در غزوه «خیبر» و غزوات دیگر از منجنیق استفاده كردند. «مسلم بن عقبه بن عامر» روایت كرده كه آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از تلاوت آیه 60 از سوره انفال، فرمود: «بدانید كه نیرو، یعنی پرتاب‌كردن» و این جمله را سه بار تكرار فرمود؛ یعنی پرتاب چیزی از دور به سوی دشمن كه او را از پای درآورد كه بسی بهتر از درگیری تن به تن با شمشیر یا نیزه و... است.<br>
صحابه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در غزوه «خیبر» و غزوات دیگر از منجنیق استفاده كردند. «مسلم بن عقبه بن عامر» روایت كرده كه آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از تلاوت آیه 60 از سوره انفال، فرمود: «بدانید كه نیرو، یعنی پرتاب‌كردن» و این جمله را سه بار تكرار فرمود؛ یعنی پرتاب چیزی از دور به سوی دشمن كه او را از پای درآورد كه بسی بهتر از درگیری تن به تن با شمشیر یا نیزه و... است.<br>


این سلاح شامل تیر و كمان و اسلحه و منجنیق و هواپیما و توپ و تفنگ و... هم می‌شود، حتی اگر در زمان آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله ، شناخته شده نبود. <ref>(الدین و الحیاه: نظام الحرب فی الاسلام، 1973م، ص6)</ref>. <br>
این سلاح شامل تیر و كمان و اسلحه و منجنیق و هواپیما و توپ و تفنگ و... هم می‌شود، حتی اگر در زمان آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله، شناخته شده نبود. <ref>(الدین و الحیاه: نظام الحرب فی الاسلام، 1973م، ص6)</ref>. <br>


2ـ حضور نیروی سواره‌نظام در مرزهای كشور؛ مرزهایی كه محل ورود دشمنان و معیادگاه حمله آنان است. حكمت این كار آن است كه امت اسلامی دارای سربازان دائمی آماده دفاع در صورت غافلگیرشدن از سوی دشمنان می‌گردد: « تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»؛ یعنی تا آن‌جا كه در توان دارید، برای مقابله با آنها (دشمنان) نیرو تدارك ببینید تا دشمنان خدا را بترسانید. خلاصه این‌که افزایش ابزارهای جهاد و ادوات آن هم‌چنان كه دشمنان شناخته شده ما را می‌ترساند دشمنان پنهان را نیز به وحشت می‌افكند.<br>
2ـ حضور نیروی سواره‌نظام در مرزهای كشور؛ مرزهایی كه محل ورود دشمنان و معیادگاه حمله آنان است. حكمت این كار آن است كه امت اسلامی دارای سربازان دائمی آماده دفاع در صورت غافلگیرشدن از سوی دشمنان می‌گردد: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»؛ یعنی تا آن‌جا كه در توان دارید، برای مقابله با آنها (دشمنان) نیرو تدارك ببینید تا دشمنان خدا را بترسانید. خلاصه این‌که افزایش ابزارهای جهاد و ادوات آن هم‌چنان كه دشمنان شناخته شده ما را می‌ترساند دشمنان پنهان را نیز به وحشت می‌افكند.<br>


«وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعْلَمُهُمْ؛ و دشمنان دیگری كه شما آنها را نمی‌شناسید ولی خداوند آنها را می‌شناسد». آمادگی جنگی، همه را می‌ترساند و مانع از اقدام ایشان برای جنگ می‌گردد. و همین است كه امروزه از آن به «صلح مسلحانه» یاد می‌كنند. <ref>(مراغی، ج10، ص 25 و 26)</ref>.<br>
«وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعْلَمُهُمْ؛ و دشمنان دیگری كه شما آنها را نمی‌شناسید ولی خداوند آنها را می‌شناسد». آمادگی جنگی، همه را می‌ترساند و مانع از اقدام ایشان برای جنگ می‌گردد. و همین است كه امروزه از آن به «صلح مسلحانه» یاد می‌كنند. <ref>(مراغی، ج10، ص 25 و 26)</ref>.<br>
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:
آیه كریمه یاد شده به رغم اختصار، همه انواع تدارك جنگی و ارتشی متناسب با هر عصر و زمانی از جمله تدارك مادّی، اداری، فنی، مالی، برنامه‌ریزی و مطالعه عینی شرایط و احوال و... را در بر می‌گیرد.<br>
آیه كریمه یاد شده به رغم اختصار، همه انواع تدارك جنگی و ارتشی متناسب با هر عصر و زمانی از جمله تدارك مادّی، اداری، فنی، مالی، برنامه‌ریزی و مطالعه عینی شرایط و احوال و... را در بر می‌گیرد.<br>


جنگ در اسلام، تهی از هرگونه هدف زمینی و انگیزه شخصی است و تنها و تنها خالصانه برای تحقق كلمه الله و برقراری عدالت و طلب رضای او، صورت می‌گیرد. <ref>(سیاح،‌ ص‌182)</ref>.<br>
جنگ در اسلام، تهی از هرگونه هدف زمینی و انگیزه شخصی است و تنها و تنها خالصانه برای تحقق كلمه الله و برقراری عدالت و طلب رضای او، صورت می‌گیرد. <ref>(سیاح، ‌ ص‌182)</ref>.<br>


خداوند متعال می‌فرماید: « أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ یعْلَمَ الصَّابِرِینَ؛ آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنكه خداوند جهادگران و شكیبایان شما را معلوم دارد؟» <ref>(آل‌عمران/142)</ref>.<br>
خداوند متعال می‌فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ یعْلَمَ الصَّابِرِینَ؛ آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنكه خداوند جهادگران و شكیبایان شما را معلوم دارد؟» <ref>(آل‌عمران/142)</ref>.<br>


اسلام در این آیه كریمه، هدف مورد نظر ـ یعنی ورود به بهشت ـ را به رفتار عملی مسلمانان در زندگی دنیوی مرتبط م‍ی‌‌داند و این زندگی مقیاس و ملاك و معیار قرار می‌گیرد كه خود بر صحت ارتباط با دین نیز دلالت می‌کند. خداوند متعال می‌فرماید: «قاتِلُوهُمْ یعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیدِیكُمْ وَ یخْزِهِمْ وَ ینْصُرْكُمْ عَلَیهِمْ وَ یشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ * وَ یذْهِبْ غَیظَ قُلُوبِهِمْ وَ یتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ * أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ یتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ با آنان پیكار كنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب كند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنك گرداند * و خشم دل‌های آنان را بزداید و خداوند از هر كه خواهد توبه می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است * آیا پنداشته‌اید كه به خود واگذاشته‌ می‌شوید در حالی كه هنوز خداوند كسانی از شما را كه جهاد كرده‌اند و جز خداوند و پیامبرش و مؤمنان، هم‌رازی نگزیده‌اند، معلوم ندانسته است؟! و خداوند از آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است» <ref>(توبه/14ـ16)</ref>.<br>
اسلام در این آیه كریمه، هدف مورد نظر ـ یعنی ورود به بهشت ـ را به رفتار عملی مسلمانان در زندگی دنیوی مرتبط م‍ی‌‌داند و این زندگی مقیاس و ملاك و معیار قرار می‌گیرد كه خود بر صحت ارتباط با دین نیز دلالت می‌کند. خداوند متعال می‌فرماید: «قاتِلُوهُمْ یعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیدِیكُمْ وَ یخْزِهِمْ وَ ینْصُرْكُمْ عَلَیهِمْ وَ یشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ * وَ یذْهِبْ غَیظَ قُلُوبِهِمْ وَ یتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ * أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ یتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ با آنان پیكار كنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب كند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنك گرداند * و خشم دل‌های آنان را بزداید و خداوند از هر كه خواهد توبه می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است * آیا پنداشته‌اید كه به خود واگذاشته‌ می‌شوید در حالی كه هنوز خداوند كسانی از شما را كه جهاد كرده‌اند و جز خداوند و پیامبرش و مؤمنان، هم‌رازی نگزیده‌اند، معلوم ندانسته است؟! و خداوند از آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است» <ref>(توبه/14ـ16)</ref>.<br>
خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:
از آن‌جا كه پدیده درگیری، به تداوم خویش وابسته است، تدارك برای آن و به رسمیت شناختن آن جایگاه برجسته‌ای در اسلام دارد. به همین دلیل معیارهایی برای مقایسه و ارزیابی اعمال، مطرح شده است تا جهاد را در دل و جان مؤمن و در جایی كه بر سایر اعمال برتری دارد، قرار دهد. خداوند متعال می‌فرماید: «لا یسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً * دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ مؤمنان جهاد‌گریز كه آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان، به پایگاهی والا برتری بخشیده و به همگان وعده نیكو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است * به پایگاه‌هایی و آمرزش و بخشایشی از سوی خویش و خداوند آمرزنده بخشاینده است» <ref>(نساء/95ـ96)</ref>.<br>
از آن‌جا كه پدیده درگیری، به تداوم خویش وابسته است، تدارك برای آن و به رسمیت شناختن آن جایگاه برجسته‌ای در اسلام دارد. به همین دلیل معیارهایی برای مقایسه و ارزیابی اعمال، مطرح شده است تا جهاد را در دل و جان مؤمن و در جایی كه بر سایر اعمال برتری دارد، قرار دهد. خداوند متعال می‌فرماید: «لا یسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً * دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ مؤمنان جهاد‌گریز كه آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان، به پایگاهی والا برتری بخشیده و به همگان وعده نیكو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است * به پایگاه‌هایی و آمرزش و بخشایشی از سوی خویش و خداوند آمرزنده بخشاینده است» <ref>(نساء/95ـ96)</ref>.<br>


حقیقت نیز آن است كه كسی كه صادقانه برای بذل جان و مال و فداكاری و جهاد آماده می‌شود، سایر عبادات بر وی آسان می‌گردد و از این رو است كه مؤمن در روند جهاد یا تدارك و آمادگی برای آن، از همه چیز، مجرّد می‌شود و برای خداوند متعال، كار می‌كند، تو گویی در معامله‌ای با خدا همه چیز خود را داده تا به بهشتی كه به ابعاد آسمان‌ها و زمین است، دست یابد. در قرآن كریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِكُمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر این‌که بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند كارزار می‌كنند، می‌كشند و كشته می‌شوند به وعده‌ای راستین بر عهده خویش، در تورات و انجیل و قرآن. چه كسی به پیمان خویش وفادارتر از خداوند است؟ پس به داد و ستدی كه كرده‌اید، شاد باشید و این است كه رستگاری بزرگ است. »<ref>(توبه/111)</ref>. نیز در جایی دیگر آمده است: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ و كسانی را كه در راه خداوند كشته شده‌اند، مرده مپندار كه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌برند» <ref>(آل‌عمران/169)</ref>.<br>
حقیقت نیز آن است كه كسی كه صادقانه برای بذل جان و مال و فداكاری و جهاد آماده می‌شود، سایر عبادات بر وی آسان می‌گردد و از این رو است كه مؤمن در روند جهاد یا تدارك و آمادگی برای آن، از همه چیز، مجرّد می‌شود و برای خداوند متعال، كار می‌كند، تو گویی در معامله‌ای با خدا همه چیز خود را داده تا به بهشتی كه به ابعاد آسمان‌ها و زمین است، دست یابد. در قرآن كریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِكُمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر این‌که بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند كارزار می‌كنند، می‌كشند و كشته می‌شوند به وعده‌ای راستین بر عهده خویش، در تورات و انجیل و قرآن. چه كسی به پیمان خویش وفادارتر از خداوند است؟ پس به داد و ستدی كه كرده‌اید، شاد باشید و این است كه رستگاری بزرگ است.»<ref>(توبه/111)</ref>. نیز در جایی دیگر آمده است: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ و كسانی را كه در راه خداوند كشته شده‌اند، مرده مپندار كه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌برند» <ref>(آل‌عمران/169)</ref>.<br>


و این بدان معناست كه شیوه جهاد، برای زندگی شرافت‌مندانه، ضروری است و هرگونه كوتاهی در تدارك و آمادگی برای آن، به نقص در ایمان طرف مقصّر و فساد در عقیده او می‌انجامد. از «ابوهریره» روایت شده كه پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «هركس بمیرد و جنگی نكرده باشد و خود را با جنگ «نو» نكرده باشد، بر شعبه‌ای از نفاق مرده است.» <ref>(منذری، ‌ج2، ص 330. حدیث را «مسلم» و دیگران روایت كرده‌اند)</ref>.<br>
و این بدان معناست كه شیوه جهاد، برای زندگی شرافت‌مندانه، ضروری است و هرگونه كوتاهی در تدارك و آمادگی برای آن، به نقص در ایمان طرف مقصّر و فساد در عقیده او می‌انجامد. از «ابوهریره» روایت شده كه پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «هركس بمیرد و جنگی نكرده باشد و خود را با جنگ «نو» نكرده باشد، بر شعبه‌ای از نفاق مرده است.» <ref>(منذری، ‌ج2، ص 330. حدیث را «مسلم» و دیگران روایت كرده‌اند)</ref>.<br>
خط ۳۱۴: خط ۳۱۴:
از این‌روست كه امت ناگزیر باید به تربیت اسلامی نسل‌ها برای به دوش‌كشیدن مسئولیت آینده‌ بپردازد.<br>
از این‌روست كه امت ناگزیر باید به تربیت اسلامی نسل‌ها برای به دوش‌كشیدن مسئولیت آینده‌ بپردازد.<br>


*تربیتی كه انسان را در حركتی فكری، روانی و جسمی سازنده و به دور از رفتارهای ویران‌گر می‌سازد و تحجّر و جمود و ایستایی را ردّ می‌كند؛ اسلام رفتارهای جداطلبانه و فراری از فعالیت‌های زندگی و دور شدن از رویارویی با سختی‌ها را نمی‌پسندد.<br>
* تربیتی كه انسان را در حركتی فكری، روانی و جسمی سازنده و به دور از رفتارهای ویران‌گر می‌سازد و تحجّر و جمود و ایستایی را ردّ می‌كند؛ اسلام رفتارهای جداطلبانه و فراری از فعالیت‌های زندگی و دور شدن از رویارویی با سختی‌ها را نمی‌پسندد.<br>
 
* تربیتی كه به انسان، بخشایندگی می‌بخشد و در وی توان تولید و خلاقیت را پرورش می‌دهد و چشم‌انداز‌های اندیشه و عمل را فراروی وی می‌گشاید.
*تربیتی كه به انسان، بخشایندگی می‌بخشد و در وی توان تولید و خلاقیت را پرورش می‌دهد و چشم‌انداز‌های اندیشه و عمل را فراروی وی می‌گشاید.
* تریبتی كه انسان را پختگی می‌بخشد و آماده زندگی به شیوه و برنامه اسلام می‌سازد، زیرا زندگی از نظر اسلام، كار و كوشش و سازندگی و رقابت در نیكی‌هاست.<br>
*تریبتی كه انسان را پختگی می‌بخشد و آماده زندگی به شیوه و برنامه اسلام می‌سازد، زیرا زندگی از نظر اسلام، كار و كوشش و سازندگی و رقابت در نیكی‌هاست.<br>
* تربیتی كه شخصیت اسلامی را شخصیت متعادلی می‌سازد كه نه تخت تأثیر انفعال قرار می‌گیرد و نه اندیشه‌ مادی بر آن چیره می‌شود و نه دچار انحراف فكری برخاسته از جریان خرد و امتداد نابخردی می‌گردد.<br>
 
* تریبتی كه انسان را بر پایه وحدت فكری، رفتاری و عاطفی به هم پیوسته‌ای و بر پایه هماهنگی و هم‌نوایی فكری و عاطفی و رفتاری متعهد ناآشنا با تناقض و ناهنجاری، می‌سازد.<br>
*تربیتی كه شخصیت اسلامی را شخصیت متعادلی می‌سازد كه نه تخت تأثیر انفعال قرار می‌گیرد و نه اندیشه‌ مادی بر آن چیره می‌شود و نه دچار انحراف فكری برخاسته از جریان خرد و امتداد نابخردی می‌گردد.<br>
* تربیتی كه انسان مسلمان را همواره مسئول در برابر اصلاح جامعه می‌سازد.
 
*تریبتی كه انسان را بر پایه وحدت فكری، رفتاری و عاطفی به هم پیوسته‌ای و بر پایه هماهنگی و هم‌نوایی فكری و عاطفی و رفتاری متعهد ناآشنا با تناقض و ناهنجاری، می‌سازد.<br>
 
*تربیتی كه انسان مسلمان را همواره مسئول در برابر اصلاح جامعه می‌سازد.


امت ما چشم به راه فردای روشنی است، این چشم به راهی نیازمند علم و عمل و كوشش‌های سازنده‌ای است كه هم‌چون نشانه‌های روشنی‌بخش راه در نظر گرفته می‌شود.<br>
امت ما چشم به راه فردای روشنی است، این چشم به راهی نیازمند علم و عمل و كوشش‌های سازنده‌ای است كه هم‌چون نشانه‌های روشنی‌بخش راه در نظر گرفته می‌شود.<br>
خط ۳۳۰: خط ۳۲۶:
امت اسلامی می‌تواند:
امت اسلامی می‌تواند:


#در راستای وحدت صف خود بكوشد. منشور وحدتی كه «مجمع جهانی تقریب مذاهب» در تهران در نظر گرفته می‌تواند پیش‌درآمد این موضوع باشد؛
# در راستای وحدت صف خود بكوشد. منشور وحدتی كه «مجمع جهانی تقریب مذاهب» در تهران در نظر گرفته می‌تواند پیش‌درآمد این موضوع باشد؛
#كوشش در جهت گسترش فرهنگ تهیه و تدارك و آمادگی، تا به عنوان گامی به سوی تحقق «برنامه‌ای خیزشی» تلقی گردد؛
# كوشش در جهت گسترش فرهنگ تهیه و تدارك و آمادگی، تا به عنوان گامی به سوی تحقق «برنامه‌ای خیزشی» تلقی گردد؛
#همراهی رسانه‌های اسلامی با مسایل سرنوشتی امت؛
# همراهی رسانه‌های اسلامی با مسایل سرنوشتی امت؛
#كشف و رسواسازی ترفندهای پیدا و پنهان كشورهای غربی در جوامع اسلامی.
# كشف و رسواسازی ترفندهای پیدا و پنهان كشورهای غربی در جوامع اسلامی.


=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
#احمد حسین، الحرب علی هدی الکتاب و السنه، المجلس الاعلی، قاهره، 1974.
# احمد حسین، الحرب علی هدی الکتاب و السنه، المجلس الاعلی، قاهره، 1974.
#استوارد، لوثورب، حاضر العالم الاسلامی، ج1.
# استوارد، لوثورب، حاضر العالم الاسلامی، ج1.
#جندی، انور، المد الاسلامی فی القرن الخامس عشر الهجری.
# جندی، انور، المد الاسلامی فی القرن الخامس عشر الهجری.
#سایح، احمد، اضواء علی الحضاره الاسلامیه، داراللواء، الریاض، 1401ق.
# سایح، احمد، اضواء علی الحضاره الاسلامیه، داراللواء، الریاض، 1401ق.
#سباعی، مصطفی، السنه و مكانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت، لبنان.
# سباعی، مصطفی، السنه و مكانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت، لبنان.
#سلسله‌الدین و الحیاه: نظام الحرب فی الاسلام، ش88، چاپ وزارت اوقاف مصر، قاهره 1973م.
# سلسله‌الدین و الحیاه: نظام الحرب فی الاسلام، ش88، چاپ وزارت اوقاف مصر، قاهره 1973م.
#سیاح، احمد، معارك حاسمه، داراللواء، ریاض‌.
# سیاح، احمد، معارك حاسمه، داراللواء، ریاض‌.
#عمری، نادیه شریف، اضواء علی الثقافه الاسلامیه.
# عمری، نادیه شریف، اضواء علی الثقافه الاسلامیه.
#فروخ، عمر، التبشیر و الاستعمار.
# فروخ، عمر، التبشیر و الاستعمار.
#قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت‌، چاپ دوم، ج2.
# قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت‌، چاپ دوم، ج2.
#لوبون، گوستاو، حضاره العرب، ترجمه عادل زعیتر.
# لوبون، گوستاو، حضاره العرب، ترجمه عادل زعیتر.
#مالك بن نبی، انتاج المستشرقین و اثره فی الفكر الاسلامی، دار بیروت، لبنان، 1969م.
# مالك بن نبی، انتاج المستشرقین و اثره فی الفكر الاسلامی، دار بیروت، لبنان، 1969م.
#مراغی، تفسیر القرآن الكریم، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ج10، 1394ق.
# مراغی، تفسیر القرآن الكریم، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ج10، 1394ق.
#منذری، عبدالعظیم، الترغیب و الترهیب، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ج2، بیروت، 1409ق.
# منذری، عبدالعظیم، الترغیب و الترهیب، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ج2، بیروت، 1409ق.
#میدانی، عبدالرحمن، اجنحه المكر الثلاثه.
# میدانی، عبدالرحمن، اجنحه المكر الثلاثه.
#نعمه، ابراهیم، الاسلام امام تحدیات الغزو الفكری.
# نعمه، ابراهیم، الاسلام امام تحدیات الغزو الفكری.
#واعی، توفیق یوسف، الحضاره الاسلامیه.
# واعی، توفیق یوسف، الحضاره الاسلامیه.


[[رده:مقالات ]]
[[رده:مقالات]]
۴٬۹۳۳

ویرایش