کریستین بونو

نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۶ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)

کریستین بونو یکی از چهره‌های برجستهٔ علوم اسلامی در فرانسه می‌باشد. ایشان در سال ۱۹۷۹ میلادی، با مطالعه آثار رنه‌ گنون[۱] فیلسوف مسلمان فرانسوی، به دین اسلام درآمد.

کریستین بونو
کریستین بونو.jpg
نام کاملکریستین بونو
نام‌های دیگریحیی علوی
اطلاعات شخصی
سال تولد1957 م، ۱۳۳۵ ش‌، ۱۳۷۶ ق
محل تولدآلمان
دیناسلام، شیعه
آثارالهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی

زندگی‌نامه

کریستین بونو یکی از چهره‌های برجستهٔ علوم اسلامی بود که در سال ۱۹۷۹ میلادی، با مطالعه آثار رنه‌ گنون فیلسوف مسلمان فرانسوی، به دین اسلام درآمد. وی که نام خود را به یحیی علوی تغییر داده بود، در سال ۱۹۵۷ میلادی، در شهر فرایبورگ آلمان در خانواده‌ای مسیحی و کاتولیک، متولد شد، به خاطر شغل پدر تا سن ۱۰ سالگی در آلمان و الجزایر می‌زیست و پس از آن راهی استراسبورگ فرانسه شد. میل به عرفان و آشنایی با ادیان شرقی در وجود او بود و از این رو به مطالعه آثار موجود در این زمینه و سفرهای متعدد به اسپانیا، مراکش، ایتالیا، بلژیک، هلند و آلمان پرداخت.

آشنایی باآثار «رنه گنون»

پس از آن او با آثار رنه گنون فیلسوف مسلمان فرانسوی آشنا شد و تحت تأثیر آثار او در سال ۱۹۷۹ میلادی، به دین اسلام درآمد. سپس در رشته زبان و ادبیات عرب و اسلام‌شناسی به تحصیل پرداخت و در دانشگاه با آثار هانری کربن آشنا شد. علوی در سال ۱۹۸۷ میلادی، مدرک پروفسور اگرژه را اخذ کرد.

پرداختن به نظرات «امام خمینی»

«یحیی علوی» در سال ۱۹۹۵ میلادی، از رسالهٔ دکتری خود تحت عنوان: الهیات در آثار فلسفی و عرفانی امام خمینی در دانشگاه سوربون دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ میلادی، به‌عنوان پژوهش سال برگزیده شد. وی برای تدوین رسالهٔ خود از سال ۱۹۹۱ میلادی، به ایران آمد و مدت هفت سال از جلسات سید جلال‌الدین آشتیانی در مشهد، در زمینهٔ فلسفه و عرفان اسلامی استفاده برد. پس از آن هم حدود ۱۵ سال در مشهد اقامت گزید.

ترجمه و تفسیر قرآن کریم

علوی به تألیف، ترجمه و تفسیر قرآن کریم به زبان فرانسوی[۲] هم مبادرت ورزیده است[۳]. از ویژگی‌های این ترجمه، روان بودن به همراهی تفسیری مختصر به ضمیمه واژه‌نامهٔ الفاظ قرآن است. یحیی بونو در مصاحبه‌ای درباره سیر زندگی دینی و فکری خود می‌گوید: قبل از این که مسلمان بشوم، حتی مسیحی مذهب درستی نبودم. مثل همین اروپایی‌های عادی و معمولی که بیشتر لامذهب هستند و در حقیقت، یعنی عنوان مسیحیت داریم ولی حقیقتش را نداریم. حتی انتصاب درستی به این آیین خیالی مسیحیت نداریم، ولی من تقریبا از مدرسه و از دوران دبیرستان در طلب چیزی بودم. ناراضی بودم از این راهی که جلوی من باز بود. یعنی راهی که درس می‌خوانیم برای یک کار. برای کار چرا؟ کار برای زندگی مادی؟ به این برنامه خیالی غرب قناعت نکردم و راضی نبودم.

بررسی ادیان

وی می‌گوید: بیشتر در آغاز حرکت آنچه در غرب رواج داشت از ادیان شرقی مخصوصا بودیسم و هندوئیسم بود و این آیین‌ها را پی‌گیری می‌کردند. بررسی می‌کردند و دنبال می‌کردند. من نیز به همین‌گونه، رفتار می‌کردم. تماس من با فلسفهٔ شرق، اول توسط آیین بودیسم بوده. آن زمان دانشجو نبودم. من درس را اصلا ترک کرده بودم که منقطع بشوم، برای این بحث، در یک فلسفه ماورای طبیعت، یک چیزی که مهمتر از این دنیا و پایدارتر از این دنیا باشد. در جریان این بررسی‌ها در بودیسم کتاب‌های شخصی را پیدا کردم به اسم «رنه گنون»، یک فیلسوف فرانسوی است که مسلمان شده، شاید از نخستین فرانسوی‌ها که در زمان معاصر مسلمان شدند. ایشان در سال ۱۹۵۱ میلادی، فوت کرده است. ایشان قبل از جنگ جهانی اول در اوج استعمار، اسلام آورد. این یک خصوصیت مهم بود. او کتاب‌های زیادی دربارهٔ اسلام و فلسفه و عرفان نوشته است. من تمام کتاب‌های ایشان را خواندم و با این مطالعات مسلمان شدم. یعنی توسط بحث فلسفی و عرفانی و شاید هم بیشتر عرفانی. آن وقت تصمیم گرفتم که زبان عربی را یاد بگیرم.

آشنایی با کتب «شهید مطهری»

«یحیی علوی» ابراز می‌کند: وقتی مسلمان شدم رفتم برای ادامهٔ تحصیل. از مسئلهٔ شیعه و سنی و فرق و اختلاف بین این دو هم من اصلا خبر نداشتم. رفتم مسجد برای مسلمان شدن و مسلمان شدم ولی خبر نداشتم که «سنی» چیست و «شیعه» چیست. در این یک سال اول که مسلمان شدم با کتاب‌های شهید مطهری که شاگرد آیت‌ الله سید محمد حسین طباطبایی بودند، آشنا شدم.

انتخاب تشیع

با تشیع آشنا شدم و دانستم اول که مسلمان شدم، سنی بودم. به خاطر این به فلسفه و عرفان بیشتر گرایش پیدا کردم و به گروه‌های متصوفه که در جهان سنی مذهب هستند، مخصوصا در شمال آفریقا. در این بین با یکی از استادان بزرگ ـ که استاد من هم از کشور مالی بودـ آشنا شدم. ایشان با این که در گروه تیجانی بود اما در حقیقت شیعه بود و الان در گذشته است. ظاهرا آنها یک سلسله استادان بودند که تشیع را مخفیانه در بین شاگردان خصوصیشان ابلاغ می‌کردند. او به من هم توصیه کرد که توسط دامادش، تشیع را انتخاب کنم. من هم از طریق متون عرفانی اصیل شیعه، از متون عرفانی و فلسفی با شیعه آشنا شدم. یک سال بعد از اسلام آوردن، من تشیع را انتخاب و تمرکز و تفحص در رشتهٔ فلسفی و عرفان شیعه کردم. اینطور بود که بعد از گرفتن لیسانس و فوق‌لیسانس، در رشتهٔ تصوف در فرانسه و دانشگاه سوربن تز فوق‌لیسانس خود را دربارهٔ تفسیر صوفی «احمد تیجانی» مؤسس گروه تیجانی در مراکش نوشتم. بعد هم برای دکترا انتخاب کردم که دربارهٔ عرفان اصیل شیعه و در مورد نظریات امام خمینی کار کنم».

جریان‌های صهیونیستی

وی در نشستی[۴] در قم جریان‌های صهیونیستی و هم‌پیمانان آنان از این جریان‌ها سواستفاده می‌کنند، اظهار کرد: آنان سوار موج می‌شوند و این مسائل را به سمتی که خودشان می‌خواهند هدایت می‌کنند و از آن به سود خود بهره می‌برند. این پژوهشگر فرانسوی، با بیان اینکه هدف از حملهٔ داعش به کشور عراق ایجاد جنگ میان شیعه و سنی بود، خاطرنشان کرد: با حکمت و تدبیر آیت‌ الله سید علی خامنه‌ای در ایران و آیت‌ الله سید علی سیستانی در عراق، توطئه آنها خنثی شد. علوی در یک نشست علمی اظهار کرد: صهیونیست بین‌الملل از این مسائل نفع می‌برد و قدرت و تسلط بر جهان، وطن آنها محسوب می‌شود و اگر روزی نیاز داشته باشند حتی صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی فلسطین را نیز قربانی و فدای منافع خود می‌کنند. این محقق فرانسوی به تشریح حوادث اخیر در فرانسه و علت و ریشه یابی اهانت یک مجله فرانسوی به پیامبر گرامی اسلام پرداخت و گفت: نشریه «شارلی ابدو» از زمان ژنرال شارل دوگل (هجدهمین رئیس‌جمهوری فرانسه) از طرف جناح چپ آنارشیسم منتشر می‌شود که ضد خدا و ضد کلیسای کاتولیک است. ایشان می‌گوید:این نشریه فروش و رونق گذشته را نداشت و به سمت ورشکستگی می‌رفت؛ لذا این موج سواری آنان بود که با این روش یک ویژه‌نامه منتشر کردند که هفت میلیون نسخه از آن به فروش رفت و هنوز نیز تجدید می‌شود و از ورشکستگی نجات یافتند.

هدف اول مسیحیت

این محقق فرانسوی، با بیان اینکه هدف اول آنها مسیحیت است، گفت: کلیسا با این اهانت‌ها یا برخورد نمی‌کند و یا شدت عمل انجام نمی‌دهد؛ اما فتوای امام خمینی(ره) در رابطه با سلمان رشدی موجب شد تا حد بسیاری از اهانت‌های بعدی غرب به مسلمان‌ها کاسته شود. او می‌گوید: این‌گونه اهانت‌ها بیشتر در فرانسه دیده می‌شود، در سایر کشورها آزادی دارند اما چون به همه ادیان احترام می‌گذارند، محدودیت‌هایی در این زمینه دارند از اینرو کمتر شاهد چنین اهانت‌هایی هستیم به عنوان مثال می‌بینیم که رئیس‌جمهورهای بسیاری از کشورها هنگام مراسم تحلیف به یک کتاب آسمانی سوگند یاد می‌کنند در حالیکه این امر در فرانسه ممنوع است. ایشان می‌گوید: در جهان چهار کشور فرانسه، ترکیه، کاستاریکا و تونس دارای قانون اساسی لاییک هستند، البته در تونس پس از حوادث اخیر در این کشور شاید قانون اساسی آنها تغییر کرده باشد، ولی در سایر کشورها یک دین رسمی دارند و حتی در کشوری مانند آلمان برای کمک به کلیسا مالیات داده می‌شود اما این امر در فرانسه محال است.

اسلام هراسی یک طرح برنامه‌ریزی شده

این پژوهشگر فرانسوی خاطرنشان کرد: یک اسلام تخیلی در افکار مردم فرانسه ایجاد کرده‌اند و اسلام‌ستیزی به واسطهٔ تبلیغات رسانه‌های فرانسوی ایجاد شده است و مسالهٔ اسلام هراسی[۵] یک طرح برنامه‌ریزی شده است. کریستین بونو در رابطه با مقابله با جریان اسلام هراسی در غرب و چگونگی مواجهه با آن اظهار کرد: در گام نخست نباید در دام آنان بیافتیم و در مرحله بعدی باید با استفاده از فناوری‌های جدید و روز دنیا مانند اینترنت اسلام واقعی را به مردم جهان بشناسانیم. ایشان گفت: 20 سال قبل روژه گارودی[۶] اندیشمند فرانسوی را محکوم کردند و با سکوت رسانه‌ای و سانسور دربارهٔ او دیگر نگذاشتند که سخنان او شنیده شود، اما امروز با استفاده از اینترنت می‌توان سخنان را سریع منتشر کرد و به گوش همه رساند از اینرو تسلط بر این فناوری و شناخت آن برای همهٔ مسلمانان لازم و ضروری است.

معرفی اسلام به جهان با اینترنت

این اسلام‌شناس فرانسوی تصریح کرد: مسلمانان باید از امتیاز و منافع اینترنت استفاده کنند و اسلام واقعی و صحیح را به زبان‌های گوناگون به همهٔ مردم دنیا بشناسانند. علوی با بیان اینکه آزادی بیان به صورت مطلق در هیج کجا از جمله کشور فرانسه وجود ندارد، خاطرنشان کرد: آنها هولوکاست را مقدس کرده‌اند و کسی اجازه ندارد تا دربارهٔ آن سخنی بگوید.

پانویس

  1. ر. ک: مقالهٔ؛ رنه‌ گنون.
  2. ر. ک: مقالهٔ؛ فرانسه و فرهنگ.
  3. مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی در قم در سال ۲۰۰۰ میلادی، ترجمه قرآن وی را منتشر ساخت.
  4. نشست تخصصی: «اسلام‌ هراسی غرب و چگونگی مواجهه با آن».
  5. ر. ک: مقالهٔ: امانوئل مکرون.
  6. ر. ک: مقالهٔ: روژه گارودی.