کلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
علم کلام علم عقاید اسلامی است و در گذشته به آن علم «اصول دین» و یا علم «توحید و صفات» هم می گفته اند.
علم کلام علم عقاید اسلامی است و در گذشته به آن علم «اصول دین» و یا علم «توحید و صفات» هم می گفته اند.


به کارشناس و متخصص علم کلام، متکلم گفته می شود.
به کارشناس و متخصص علم کلام متکلم گفته می شود.


رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی، صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزاره های دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست.
رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزاره های دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست.


امروز متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است. پس باید به دنبال کشف نقاظ قوت و ضعف یکدیگر بود. از سوی دیگر آنان دریافته اند که امروزه اصل [[دین]] مورد هجوم است و گسترش روزافزون الحاد و بی دینی ایجاب می کند که پیروان ادیان آسمانی و بلکه همه کسانی که به نوعی به معنویت در جهان قائلند، هم‌دلی و هم‌سنخی داشته باشند.
امروز متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است. پس باید به دنبال کشف نقاط قوت و ضعف یکدیگر بود. از سوی دیگر آنان دریافته اند که امروزه اصل [[دین]] مورد هجوم است و گسترش روزافزون الحاد و بی دینی ایجاب می کند که پیروان ادیان آسمانی و بلکه همه کسانی که به نوعی به معنویت در جهان قائلند، هم‌دلی و هم‌سنخی داشته باشند.


=تعریف علم کلام=
=تعریف علم کلام=
ایجی در کتاب «المواقف» می گوید: «علم کلام  علمی است که به وسیله آن می توان با ایراد دلایل و دفع شبهات عقاید دینی را اثبات نمود، و با اقامه براهین قاطع و روشن خصم را الزام داد».<ref>ایجی، المواقف، ج اوّل، ص 34 35.</ref>
ایجی در کتاب «المواقف» می گوید: «علم کلام  علمی است که به وسیله آن می‌توان با ایراد دلایل و دفع شبهات عقاید دینی را اثبات نمود و با اقامه براهین قاطع و روشن خصم را الزام داد».<ref>ایجی، المواقف، ج اوّل، ص 34 35.</ref>


[[ابن خلدون]] در کتاب «مقدمه» علم کلام را چنین تعریف می کند: «کلام علمی است که به وسیله ادله عقلی، عقاید ایمانی و دینی را اثبات می کند و دلایل گروهی از پیشینیان را که در اعتقادات خویش راه خطا پیموده اند، رد می کند».<ref>ابن خلدون، مقدمه، ص 458 467.</ref>
[[ابن خلدون]] در کتاب «مقدمه» علم کلام را چنین تعریف می کند: «کلام علمی است که به وسیله ادله عقلی، عقاید ایمانی و دینی را اثبات می کند و دلایل گروهی از پیشینیان را که در اعتقادات خویش راه خطا پیموده اند، رد می کند».<ref>ابن خلدون، مقدمه، ص 458 467.</ref>


علمای اسلامی می گویند: مجموع تعلیمات اسلامی سه بخش است: عقاید،،اخلاق و احکام؛ علمی که متصدی بخش اوّل است، علم کلام است و علمی که عهده دار بخش دوم است علم اخلاق و علمی که عهده دار بخش سوم است علم فقه نام دارد.
علمای اسلامی می گویند: مجموع تعلیمات اسلامی سه بخش است: عقاید، اخلاق و احکام؛ علمی که متصدی بخش اوّل است علم کلام است و علمی که عهده دار بخش دوم است علم اخلاق و علمی که عهده دار بخش سوم است علم فقه نام دارد.


[[فارابی]] در تعریف علم کلام می نویسد: «صناعت کلام، ملکه ای است که انسان به کمک آن می تواند از راه گفتار، به یاری آرا و افعال محدود و معینی که صاحب شریعت، آنها را به صراحت بیان کرده است بپردازد؛ و هر چه را مخالف آن است باطل نماید».<ref>ابونصر محمد بن محمد فارابی، احصاء العلوم(انتشارات علمی و فرهنگی)، ص 114.</ref>
[[فارابی]] در تعریف علم کلام می نویسد: «صناعت کلام، ملکه ای است که انسان به کمک آن می تواند از راه گفتار، به یاری آرا و افعال محدود و معینی که صاحب شریعت، آنها را به صراحت بیان کرده است بپردازد؛ و هر چه را مخالف آن است باطل نماید».<ref>ابونصر محمد بن محمد فارابی، احصاء العلوم(انتشارات علمی و فرهنگی)، ص 114.</ref>
خط ۲۴: خط ۲۴:


=هدف علم کلام=
=هدف علم کلام=
هدف علم کلام آن است که متعلمان را از مرحله تقلید، به مرتبه یقین برساند و برای ارشاد طالبان حقیقت، دلایلی ارائه نماید و علیه مخالفان براهینی اقامه کند و عقاید اسلامی را از تزلزلی که ممکن است توسط شبهات دشمنان دین، ایجاد شود محفوظ نگهدارد و نیز علوم شرعی و علوم دیگر بر آن پایه، بنا گردد.
هدف علم کلام آن است که متعلمان را از مرحله تقلید به مرتبه یقین برساند و برای ارشاد طالبان حقیقت دلایلی ارائه نماید و علیه مخالفان براهینی اقامه کند و عقاید اسلامی را از تزلزلی که ممکن است توسط شبهات دشمنان دین ایجاد شود محفوظ نگهدارد و نیز علوم شرعی و علوم دیگر بر آن پایه بنا گردد.


=دلایل علم کلام=
=دلایل علم کلام=
دلایل علم کلام، دلایل یقینی است که عقل به آن حکم می کند و دلایل نقلی نیز موءید آن است. بنابراین گواهی عقل با تأیید نقل، نهایت اطمینان و اعتماد را فراهم می سازد و در این صورت شبهه ای برای صحت دلیل، وجود نخواهد داشت. در نتیجه باید گفت که علوم دیگر از علم کلام استمداد می جویند وعلی الاطلاق، علم کلام را می توان در رأس کلیه علوم شرعی قرار داد.
دلایل علم کلام دلایل یقینی است که عقل به آن حکم می کند و دلایل نقلی نیز موءید آن است. بنابراین گواهی عقل با تأیید نقل نهایت اطمینان و اعتماد را فراهم می سازد و در این صورت شبهه ای برای صحت دلیل، وجود نخواهد داشت. در نتیجه باید گفت که علوم دیگر از علم کلام استمداد می جویند وعلی الاطلاق، علم کلام را می توان در رأس کلیه علوم شرعی قرار داد.


=وجه تسمیه علم کلام=
=وجه تسمیه علم کلام=
نسفی در کتاب عقاید، اسباب تسمیه علم کلام را به این اسم به شرح زیر خلاصه می کند:
نسفی در کتاب عقاید اسباب تسمیه علم کلام را به این اسم به شرح زیر خلاصه می کند:


1. عنوان مباحث آن، یعنی قول علمای کلام در مواردی از قبیل کلام در اثبات واجب، کلام در اثبات نبوت و غیره بوده است.
1. عنوان مباحث آن، یعنی قول علمای کلام در مواردی از قبیل کلام در اثبات واجب، کلام در اثبات نبوت و غیره بوده است.


2. مسأله کلام، مشهورترین مباحثی بوده است که در آن جدل و نزاع صورت گرفته بود.
2. مسأله کلام مشهورترین مباحثی بوده است که در آن جدل و نزاع صورت گرفته بود.


3. علم کلام، قدرت تکلم را در محکوم کردن خصم و تحقیق درباره شرعیات، افزایش می دهد.
3. علم کلام قدرت تکلم را در محکوم کردن خصم و تحقیق درباره شرعیات افزایش می دهد.


4. چون اوّلین وسیله ای که تعلیم و تعلّم توسط آن صورت می گیرد، تکلم است، به این دلیل این اسم بر آن اطلاق شده و برای تمییز علم کلام از سایر علوم به آن اختصاص داده شده است.
4. چون اوّلین وسیله ای که تعلیم و تعلّم توسط آن صورت می گیرد، تکلم است، به این دلیل این اسم بر آن اطلاق شده و برای تمییز علم کلام از سایر علوم به آن اختصاص داده شده است.
خط ۴۵: خط ۴۵:


=اتکاء به عقل=
=اتکاء به عقل=
متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه می کنند، با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار می کنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر می شود که حکایت می کند از این که فلان چیز زشت و قبیح است و فلان چیز حَسن و خوب است. امّا حکما «حسن و قبح» را مربوط به زندگی انسان می دانند و درباره خداوند و جهان هستی با این معیارها قضاوت نمی کنند. از این رو حکما، کلام را حکمت جدلی و فلسفه را حکمت برهانی می نامند.
متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه می کنند با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار می کنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر می شود که حکایت می کند از این که فلان چیز زشت و قبیح است و فلان چیز حَسن و خوب است. امّا حکما «حسن و قبح» را مربوط به زندگی انسان می دانند و درباره خداوند و جهان هستی با این معیارها قضاوت نمی کنند. از این رو حکما، کلام را حکمت جدلی و فلسفه را حکمت برهانی می نامند.


=مبادی علم کلام=
=مبادی علم کلام=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش