کمیت اسدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دستها' به 'دست‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = کمیت بن زید اسدی
| عنوان = کمیت بن زید اسدی
| تصویر = کمیت اسدی.jpg
| تصویر = کمیت بن زیاد اسدی.jpg
| نام = کمیت بن زید اسدی
| نام = کمیت بن زید اسدی
| نام‌های دیگر = ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی
| نام‌های دیگر = ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی
خط ۱۷: خط ۱۷:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''کمیت بن زید اسدی''' از برجسته‌ترین شاعران [[شیعه]] معاصر [[اهل‌بیت]] بود که مورد عنایت سه پیشوای شیعیان ([[امام سجاد(ع)|امام سجاد علیه‌السلام]]، [[امام باقر علیه السلام|امام باقر علیه‌السلام]] و [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|امام جعفر صادق علیه‌السلام]]) قرار داشت. وی مرثیه معروفی پیرامون [[امام حسین|امام حسین‌ علیه‌السلام]] سروده‌ است. کمیت از شاعران زمان خود و از اصحاب خاص باقر است. به نقل از ابوالفرج اصفهانی، کمیت با اینکه شیعه خالصی بود، با یکی از خوارج به نام طرماح که شاعر بود، رابطه دوستانه‌ای داشت. به نقل از ابوالفرج، اشعار کمیت به «هاشمیات» معروف بود و در میان همه مردم مقبول افتاده بود. به نوشته ابوالفرج، کمیت امویان را نامشروع مى‌دانسته و دلش با اهل‌بیت بوده است. اما گاهی از روی تقیه مدح بنی امیه را کرده است. از آثار کمیت به‌عنوان قدیمترین شواهد در دفاع از عقیده امامت یاد می کنند.
'''کمیت بن زید اسدی''' از برجسته‌ترین شاعران [[شیعه]] معاصر [[اهل بیت|اهل‌بیت]] بود که مورد عنایت سه پیشوای [[شیعیان]] یعنی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی‌بن‌حسین (علیه‌السلام)]]، [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدبن‌علی (علیه‌السلام)]] و [[جعفر بن محمد (صادق‌)|جعفربن‌محمد (علیه‌السلام)]] قرار داشت. وی مرثیه معروفی پیرامون [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین‌ علیه‌السلام]] سروده‌ است. کمیت از شاعران زمان خود و از اصحاب خاص باقر است. به نقل از ابوالفرج اصفهانی، کمیت با اینکه شیعه خالصی بود، با یکی از خوارج به نام طرماح که شاعر بود، رابطه دوستانه‌ای داشت. به نقل از ابوالفرج، اشعار کمیت به «هاشمیات» معروف بود و در میان همه مردم مقبول افتاده بود. به نوشته ابوالفرج، کمیت امویان را نامشروع مى‌دانسته و دلش با اهل‌بیت بوده است. اما گاهی از روی تقیه مدح بنی‌امیه را کرده است. از آثار کمیت به‌عنوان قدیمترین شواهد در دفاع از عقیده امامت یاد می‌کنند.
وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سروده‌های او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شده‌ است. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد.
وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سروده‌های او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شده‌ است. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی (۶۰-۱۲۶ق)، از شاعران عرب‌زبان شیعه و از مدیحه‌سرایان اهل‌بیت علیه‌السلام است. لغت‌شناسی آشنا به تاریخ عرب و از سخنوران قبیله مُضَر بوده است. وی محضر [[امام سجاد(ع)|امام سجاد علیه‌السلام]]، [[امام باقر علیه السلام|امام باقر علیه‌السلام]] و [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|امام جعفر صادق علیه‌السلام]] را درک کرد. کمیت در روزگار خلافت بنی‌امیه می‌زیست و از روی تقیه شعری نیز نزد هشام بن عبدالملک در مدح بنی‌امیه سرود. معروف‌ترین اشعارش را قصاید هاشمیات دانسته‌اند.
ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی (۶۰-۱۲۶ ق)، از شاعران عرب‌زبان شیعه و از مدیحه‌سرایان اهل‌بیت علیه‌السلام است. لغت‌شناسی آشنا به تاریخ عرب و از سخنوران قبیله مُضَر بوده است. وی محضر امام سجاد علیه‌السلام، امام باقر علیه‌السلام و امام جعفر صادق علیه‌السلام را درک کرد. کمیت در روزگار خلافت بنی‌امیه می‌زیست و از روی تقیه شعری نیز نزد هشام بن عبدالملک در مدح بنی‌امیه سرود. معروف‌ترین اشعارش را قصاید هاشمیات دانسته‌اند.


== ولادت و درگذشت ==
== ولادت و درگذشت ==
کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال ۱۲۶ ق و در کوفه درگذشت<ref>ابوالفرج اصفهانی؛ ''الاغانی''؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>. [[امام سجاد(ع)|امام سجادعلیه‌السلام]] در زمان زنده بودن کمیت، برای [[شهادت]] او دعا کرده بود<ref>امینی، عبدالحسین؛ ''الغدیر''؛ ج ۴، ص ۵۰.</ref>. او نخستین کسی بود که در قبرستان بنی‌اسد، دفن شد<ref>ابوالفرج اصفهانی؛ ''الاغانی''؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>.
کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال ۱۲۶ ق و در کوفه درگذشت<ref>ابوالفرج اصفهانی؛ ''الاغانی''؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>. امام سجادعلیه‌السلام در زمان زنده بودن کمیت، برای [[شهادت]] او دعا کرده بود<ref>امینی، عبدالحسین؛ ''الغدیر''؛ ج ۴، ص ۵۰.</ref>. او نخستین کسی بود که در قبرستان بنی‌اسد دفن شد<ref>ابوالفرج اصفهانی؛ ''الاغانی''؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>.


== تعداد اشعار ==
== تعداد اشعار ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
== شعر کمیت در بیان دیگران ==
== شعر کمیت در بیان دیگران ==
«آمدی» و «ابن عمر بغدادی» گفته‌اند: اشعار کمیت بن زید دربارۀ خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله|پیامبرصل الله علیه وآله]] مشهور است. سندوبی گفته است:
«آمدی» و «ابن عمر بغدادی» گفته‌اند: اشعار کمیت بن زید دربارۀ خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله|پیامبرصل الله علیه وآله]] مشهور است. سندوبی گفته است:
کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله|پیامبرصل الله علیه وآله]] به نیکی یاد کرده است<ref>همان.</ref>.
کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) به نیکی یاد کرده است<ref>همان.</ref>.


«ثعالبی»، «ثمار القلوب» گفته است:
«ثعالبی»، «ثمار القلوب» گفته است:
خط ۶۸: خط ۶۸:


{{شعر}}{{ب|یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم|فیا آخر اسدی له الغی اوّل}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم|فیا آخر اسدی له الغی اوّل}}{{پایان شعر}}
ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری ([[یزید]]) به سوی او ([[امام حسین|حسین‌علیه‌السلام]]) تیر می‌اندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد».
ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری ([[یزید]]) به سوی او (حسین‌علیه‌السلام) تیر می‌اندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد».
«ابی جعفر» دست‌ها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>همان، ج ۴، ص ۲۰-۲۱.</ref>.
«ابی جعفر» دست‌ها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>همان، ج ۴، ص ۲۰-۲۱.</ref>.


== ارتباط با اهل‌بیت ==
== ارتباط با اهل‌بیت ==
ابیاتی از قصائد کمیت درباره [[امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه‌السلام]]:
ابیاتی از قصائد کمیت درباره امام حسین علیه‌السلام:


{{شعر}}{{ب|قتیل بجنب الطف من آل هاشم|فیا لك لحما لیس عنه مذبب}}{{شعر}}{{ب|و منعفر الخدین من آل هاشم|ألا حبّذا ذاك الجبین المتّرب}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|و من عجب لم أقضه أن خیلهم|لأجوافها تحت العجاجة أزمل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|هماهم بالمستلئمین عوابس|كحدءان یوم الدّجن تعلو و تسفل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یحلئن عن ماء الفرات و ظلّه|حسینا و لم یشهر علیهن منصل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|كأنّ حسینا و البهالیل حوله|لأسیافهم ما یختلی المتقبّل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فلم أر مخذولا أجلّ مصیبة|و أوجب منه  
{{شعر}}{{ب|قتیل بجنب الطف من آل هاشم|فیا لك لحما لیس عنه مذبب}}{{شعر}}{{ب|و منعفر الخدین من آل هاشم|ألا حبّذا ذاك الجبین المتّرب}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|و من عجب لم أقضه أن خیلهم|لأجوافها تحت العجاجة أزمل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|هماهم بالمستلئمین عوابس|كحدءان یوم الدّجن تعلو و تسفل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یحلئن عن ماء الفرات و ظلّه|حسینا و لم یشهر علیهن منصل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|كأنّ حسینا و البهالیل حوله|لأسیافهم ما یختلی المتقبّل}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فلم أر مخذولا أجلّ مصیبة|و أوجب منه  
خط ۸۱: خط ۸۱:


ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری می‌کرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی‌هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم می‌رسید، برگرداند.
ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری می‌کرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی‌هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم می‌رسید، برگرداند.
کمیت اسدی، هنگام پس دادن این هدیه‌ها جملاتی گفته است. مثلا؛ در پاسخ به هدیه فاطمه دختر حسین علیه‌السلام که سیصد دینار با اسبی سواری بود دیده هایش به اشک نشست و گفت: نه، بخدا سوگند نمی‌پذیرم که من شما را به‌اندیشۀ دنیاداری، دوست نمی‌دارم. کمیت به [[امام سجاد (ع)|امام سجاد علیه‌السلام]] گفت: من شما را از آن جهت مدح گفته ام، که برایم وسیله‌ای در پیشگاه پیغمبر خدا باشید. به [[امام باقر علیه السلام|امام باقر علیه‌السلام]] گفت: بخدا سوگند کس نداند (و آن روز نیاید) که من از شما درهم و دیناری بگیرم، تا خدای گرامی و بزرگی هست که مرا کفایت کند. و قول او به صادقین علیهماالسلام این است که: بخدا قسم من شما را به‌اندیشۀ دنیاداری دوست نمی‌دارم و اگر خواستار دنیا بودم به نزد کسی می‌رفتم که آن را به دست داشت امّا من برای آخرت به شما مهر می‌ورزم.
کمیت اسدی، هنگام پس دادن این هدیه‌ها جملاتی گفته است. مثلا؛ در پاسخ به هدیه فاطمه دختر حسین علیه‌السلام که سیصد دینار با اسبی سواری بود دیده هایش به اشک نشست و گفت: نه، بخدا سوگند نمی‌پذیرم که من شما را به‌اندیشۀ دنیاداری، دوست نمی‌دارم. کمیت به امام سجاد علیه‌السلام گفت: من شما را از آن جهت مدح گفته ام، که برایم وسیله‌ای در پیشگاه پیغمبر خدا باشید. به امام باقر علیه‌السلام گفت: بخدا سوگند کس نداند (و آن روز نیاید) که من از شما درهم و دیناری بگیرم، تا خدای گرامی و بزرگی هست که مرا کفایت کند. و قول او به صادقین علیهماالسلام این است که: بخدا قسم من شما را به‌اندیشۀ دنیاداری دوست نمی‌دارم و اگر خواستار دنیا بودم به نزد کسی می‌رفتم که آن را به دست داشت امّا من برای آخرت به شما مهر می‌ورزم.
او در پاسخ به محبت عبداللّه بن حسن بن علی علیه‌السلام می‌گوید: بخدا سوگند قصیده‌ای دربارۀ شما جز برای خدا نسروده‌ام و من در برابر آنچه برای خدا گفته ام، مزد و بهایی نمی‌گیرم. سخنش به عبداللّه از نوادگان جعفر این است؛ من از مدح شما، جز رضای خدا و رسولش اراده‌ای نداشته‌ام و پاداش دنیوی از شما نمی‌خواهم.
او در پاسخ به محبت عبداللّه بن حسن بن علی علیه‌السلام می‌گوید: بخدا سوگند قصیده‌ای دربارۀ شما جز برای خدا نسروده‌ام و من در برابر آنچه برای خدا گفته ام، مزد و بهایی نمی‌گیرم. سخنش به عبداللّه از نوادگان جعفر این است؛ من از مدح شما، جز رضای خدا و رسولش اراده‌ای نداشته‌ام و پاداش دنیوی از شما نمی‌خواهم.


== دعاهای اهل‌بیت درباره کمیت ==
== دعاهای اهل‌بیت درباره کمیت ==
کمیت، به عنوان شاعری که در زمان بنی امیه به ستایش خاندان پیامبر می‌پرداخت، نزد امامانی که آنها را درک کرد از جایگاه خاصی برخوردار بوده. زین‌العابدین علیه‌السلام بدین امر تصریح کرده: خداوندا! در روزگاری که دیگران خودداری می‌کردند، این کمیت بود که در راه خاندان پیغمبرت ازخودگذشتگی نشان داد و آنچه دیگران پنهان می‌داشتند آشکار کرد.
کمیت، به عنوان شاعری که در زمان بنی‌امیه به ستایش خاندان پیامبر می‌پرداخت، نزد امامانی که آنها را درک کرد از جایگاه خاصی برخوردار بوده. زین‌العابدین علیه‌السلام بدین امر تصریح کرده: خداوندا! در روزگاری که دیگران خودداری می‌کردند، این کمیت بود که در راه خاندان پیغمبرت ازخودگذشتگی نشان داد و آنچه دیگران پنهان می‌داشتند آشکار کرد.
در کتاب‌های شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر  از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده، پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است.
در کتاب‌های شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر  از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده، پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است.
امام سجاد علیه‌السلام درباره کمیت این گونه دعا می‌کند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما! امام باقر علیه‌السلام در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روح‌القدس مؤید باشی».
امام سجاد علیه‌السلام درباره کمیت این گونه دعا می‌کند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما! امام باقر علیه‌السلام در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روح‌القدس مؤید باشی».
خط ۹۱: خط ۹۱:
وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیده‌اش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهل‌بیت و حق دفاع می‌کنی، روح‌القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!»
وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیده‌اش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهل‌بیت و حق دفاع می‌کنی، روح‌القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!»


=== قصیده راییه و مدح بنی امیه ===  
=== قصیده راییه و مدح بنی‌امیه ===  
خالد بن عبداللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع:
خالد بن عبداللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع:
{{شعر}}{{ب|الا حییت عنا یا مدینا|و هل ناس تقول مسلمینا}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|الا حییت عنا یا مدینا|و هل ناس تقول مسلمینا}}{{پایان شعر}}
تصمیم به انتقام از او گرفت. او هاشمیات را به سی کنیز آموخت و به سوی هشام بن عبدالملک فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در عراق بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد.
تصمیم به انتقام از او گرفت. او هاشمیات را به سی کنیز آموخت و به سوی هشام بن عبدالملک فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در عراق بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد.
ابان بن ولید عامل واسط، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامه‌اش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند.
ابان بن ولید عامل واسط، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامه‌اش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند.
کمیت روزگاری را به تواری گذراند. تا آنکه به عنبسة بن سعید بن عاص روی آورد و از او درخواست شفاعت پیش هشام کرد. او به کمیت پیشنهاد داد به گور معاویه پسر هشام در دیر حنیناء پناهنده شود. عنبسه به دیدار مسلمة بن هشام آمد و به او گفت: کمیت شما را عموما و تو را به خصوص چنان مدح کرده است که مانند آن مسموع نیفتاده است. مسلمه با شنیدن این کلمات عهده دار شفاعت کمیت پیش پدرش شد. به دستور هشام مجلسی برپا کردند تا کمیت اشعارش را در مدح بنی امیه بخواند. ابرش کلبی نیز در این مجلس حضور داشت. کمیت در این مجلس هشام را به قصیدۀ راییۀ خود ستود. او در این قصیده می‌گوید:
کمیت روزگاری را به تواری گذراند. تا آنکه به عنبسة بن سعید بن عاص روی آورد و از او درخواست شفاعت پیش هشام کرد. او به کمیت پیشنهاد داد به گور معاویه پسر هشام در دیر حنیناء پناهنده شود. عنبسه به دیدار مسلمة بن هشام آمد و به او گفت: کمیت شما را عموما و تو را به خصوص چنان مدح کرده است که مانند آن مسموع نیفتاده است. مسلمه با شنیدن این کلمات عهده‌دار شفاعت کمیت پیش پدرش شد. به دستور هشام مجلسی برپا کردند تا کمیت اشعارش را در مدح بنی‌امیه بخواند. ابرش کلبی نیز در این مجلس حضور داشت. کمیت در این مجلس هشام را به قصیدۀ راییۀ خود ستود. او در این قصیده می‌گوید:
{{شعر}}{{ب|فالان صرت الی امیة|و الامور الی المصائر}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|فالان صرت الی امیة|و الامور الی المصائر}}{{پایان شعر}}
او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامه‌ای به خالد نوشت که: کمیت و خانواده‌اش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست.
او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامه‌ای به خالد نوشت که: کمیت و خانواده‌اش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش