کیسانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[حضرت علی' به '[[علی بن ابی طالب '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت علی' به '[[علی بن ابی طالب ')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''کیسانیه''' بنابر اعتقاد برخی، فرقه‌ای به نام  ساخته و پرداخته دستگاه‌های سیاسی امویان، زبیریان و عباسیان بوده است که هرکدام در دوره زمانی مربوط به خود به تاسیس یا ادامه این فرقه دامن زده‌اند.
'''کیسانیه''' بنابر اعتقاد برخی فرقه‌ای ساخته و پرداخته دستگاه‌های سیاسی امویان، زبیریان و عباسیان بوده است که هرکدام در دوره زمانی مربوط به خود به تاسیس یا ادامه این فرقه دامن زده‌اند.


=علت نام‌گذاری=
=علت نام‌گذاری=
علت نامگذاری آنان به کیسانیه استنادشان به کیسان است. (کیس) در لغت به معنای باهوش و با کیاست است.<ref>الفیروز آبادی، القاموس المحیط، ۱۴۱۲، ج ۲، ص۳۸۶.</ref> در تاریخ فرق اسلامی<ref>همان، ج۲، صص۳۶-۳۵.</ref>درباره این که کیسان چه کسی است نظرات مختلفی وجود دارد.
علت نام‌گذاری آنان به کیسانیه استنادشان به کیسان است. (کیس) در لغت به معنای باهوش و با کیاست است.<ref>الفیروز آبادی، القاموس المحیط، ۱۴۱۲، ج ۲، ص۳۸۶.</ref> در تاریخ فرق اسلامی<ref>همان، ج۲، صص۳۶-۳۵.</ref>درباره این که کیسان چه کسی است نظرات مختلفی وجود دارد.


کیسان، لقب مختار است؛<ref>نک. البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱.</ref> آیت الله خویی در علت نامگذاری مختار به کیسان می‌گوید: بر فرض درستی این لقب برای او، منشأش همان روایت کشی از امیرالمومنان علیه السلام است که دوبار مختار را با لقب «یا کیّس» خطاب قرار دادند، سپس این را به صیغه تثنیه در آوردند و کیسان گفتند.<ref>معجم الرجال، ج۱۸ص ۱۰۲-۱۰۳.</ref>
کیسان، لقب [[مختار]] است؛<ref>نک. البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۳۱.</ref> [[سید ابوالقاسم خوئی|آیت‌الله خویی]] در علت نام‌گذاری مختار به کیسان می‌گوید: بر فرض درستی این لقب برای او منشأش همان روایت کشی از امیرالمومنان علیه‌السلام است که دوبار مختار را با لقب «یا کیّس» خطاب قرار دادند، سپس این را به صیغه تثنیه در آوردند و کیسان گفتند.<ref>معجم الرجال، ج۱۸ص ۱۰۲-۱۰۳.</ref>


کیسان، شخص دیگری غیر از مختار است؛<ref> گفته شده این شخص، از موالیان علی بن ابیطالب(ع) یا از شاگردان محمد بن حنفیه بوده است. نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، ص۴۱.</ref> و مختار [[عقاید]] خود را از یکی از وابستگان علی علیه السلام که کیسان نام داشت گرفته است.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۷.</ref> برخی نیز کیسان را لقب ابوعمره؛ رییس پلیس مختار و برخی نیز کیسان را لقب غلام [[حضرت علی(ع)|حضرت علی علیه السلام]] دانسته‌اند.<ref>الکیسانیة فی التاریخ و الادب، ص۵۹؛ الزینة، ص۲۳۸.</ref>
کیسان، شخص دیگری غیر از مختار است؛<ref> گفته شده این شخص، از موالیان علی بن ابیطالب(ع) یا از شاگردان محمد بن حنفیه بوده است. نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، ص۴۱.</ref> و مختار [[عقاید]] خود را از یکی از وابستگان علی علیه‌السلام که کیسان نام داشت گرفته است.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۷.</ref> برخی نیز کیسان را لقب ابوعمره؛ رییس پلیس مختار و برخی نیز کیسان را لقب غلام [[علی بن ابی طالب
(ع)|حضرت علی علیه السلام]] دانسته‌اند.<ref>الکیسانیة فی التاریخ و الادب، ص۵۹؛ الزینة، ص۲۳۸.</ref>


=باورهای کیسانیه=
=باورهای کیسانیه=
به علت در دسترس نبودن عقاید مستقیم کیسانیان، اعتقادات آنها مستند به گزارشهایی است که مخالفانشان اعم از امامیه یا اهل تسنن به دست داده‌اند. به اعتقاد امام محمد ابوزهره، نظریات کیسانیان مشوب به آرای فلسفی است. آنان به بداء، تناسخ، این که هرچیزی دارای ظاهر و باطنی است، جمع شدن حکمت‌ها و اسرار عالم در [[انسان]] و علم علی علیه السلام به این اسرار و حکم، و… معتقدند.<ref>نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، صص۴۴-۴۱.</ref>
به علت در دسترس نبودن عقاید مستقیم کیسانیان اعتقادات آنها مستند به گزارشهایی است که مخالفانشان اعم از امامیه یا اهل تسنن به دست داده‌اند. به اعتقاد امام محمد ابوزهره نظریات کیسانیان مشوب به آرای فلسفی است. آنان به بداء، تناسخ، این که هرچیزی دارای ظاهر و باطنی است، جمع شدن حکمت‌ها و اسرار عالم در [[انسان]] و علم علی علیه‌السلام به این اسرار و حکم، و… معتقدند.<ref>نک. ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه فی السیایه و العقائد و تاریخ المذاهب الفقهیه، صص۴۴-۴۱.</ref>


در صفحات ۴۵ تا ۵۱ جلد ۲ کتاب تاریخ فرق اسلامی،اعتقاد به مهدویت محمد حنفیه، قول به بداء، علم مستودع برای امام، حلول و تناسخ، دعوی نبوت و باطنی گرایی، از معتقدات کیسانیه ذکر شده است.<ref>صابری،تاریخ فرق اسلامی ج۲ ص ۴۵-۵۱.</ref> البته درباره استناد سه اعتقاد اخیر یعنی؛ [[تناسخ]] و حلول، دعوی [[نبوت]] و باطنی‌گرایی به آنان اظهار تردید شده و احتمال قوی‌تر را بر عدم اطلاع مختار از چنین اموری دانسته‌اند.<ref>نک. نشار، نشأة الفکر الفلسفی، ج۲، ص۵۸.</ref>
در صفحات ۴۵ تا ۵۱ جلد ۲ کتاب تاریخ فرق اسلامی، اعتقاد به مهدویت محمد حنفیه، قول به بداء، علم مستودع برای امام، حلول و تناسخ، دعوی نبوت و باطنی گرایی، از معتقدات کیسانیه ذکر شده است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی ج۲ ص ۴۵-۵۱.</ref> البته درباره استناد سه اعتقاد اخیر یعنی؛ [[تناسخ]] و حلول، دعوی [[نبوت]] و باطنی‌گرایی به آنان اظهار تردید شده و احتمال قوی‌تر را بر عدم اطلاع مختار از چنین اموری دانسته‌اند.<ref>نک. نشار، نشأة الفکر الفلسفی، ج۲، ص۵۸.</ref>


=مهدویت محمد حنفیه=
=مهدویت محمد حنفیه=
برخی پژوهشگران فرق و مذاهب اسلامی معتقدند محمد بن حنفیه اولین کسی بود که در اسلام مهدی نامیده شد.<ref>صابری، ج۲، ص۵۵.</ref> معتقدین به مهدویت او ادعا می‎کردند او در کوه رَضْویٰ سکونت کرده و از دو نهر از شیر و عسل ارتزاق می‌کند تا زمانی که خداوند امرش را بگشاید.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، تحقیق: محمد محیی‎الدین عبدالحمید، ج۱، ص۹۰ و ۹۱؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، قاهره، مکتبة محمد صبیح و اولاده، ص۳۹، ۴۱ و ۴۳.</ref> آیت الله خویی محمد بن حنفیه را مبرای از کیسانیه دانسته و معتقد بود کیسانیه بعد از وی به وجود آمدند.<ref>معجم الرجال، ج ۱۸ص ۱۰۳-۱۰۲.</ref>
برخی پژوهش‌گران فرق و مذاهب اسلامی معتقدند محمد بن حنفیه اولین کسی بود که در اسلام مهدی نامیده شد.<ref>صابری، ج۲، ص۵۵.</ref> معتقدین به مهدویت او ادعا می‌کردند او در کوه رَضْویٰ سکونت کرده و از دو نهر از شیر و عسل ارتزاق می‌کند تا زمانی که خداوند امرش را بگشاید.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، تحقیق: محمد محیی‎الدین عبدالحمید، ج۱، ص۹۰ و ۹۱؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، قاهره، مکتبة محمد صبیح و اولاده، ص۳۹، ۴۱ و ۴۳.</ref> آیت‌الله خویی محمد بن حنفیه را مبرای از کیسانیه دانسته و معتقد بود کیسانیه بعد از وی به وجود آمدند.<ref>معجم الرجال، ج ۱۸ص ۱۰۳-۱۰۲.</ref>


=قول به بداء=
=قول به بداء=
خط ۲۰: خط ۲۱:


=علم مستودع امام=
=علم مستودع امام=
“ظاهرا شهرستانی یگانه کس یا یکی از معدود کسانی است که از «علم مستودع» نزد امام از دیدگاه کیسانیه سخن به میان آورده است. او پس از ستودن محمد بن حنفیه به اینکه دانشی سرشار و اندیشه‌ای روشن و پیش‌بینیهایی درست از آینده داشت و امیر مؤمنان علیه السلام او را از احوال فتنه‌های آینده روزگار آگاهانیده بود می‌افزاید: گفته‌اند: «او علم مستودع امامت را در اختیار داشت تا آنکه این امانت را به صاحبش رساند».<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۴۸.</ref>
“ظاهرا شهرستانی یگانه کس یا یکی از معدود کسانی است که از «علم مستودع» نزد امام از دیدگاه کیسانیه سخن به میان آورده است. او پس از ستودن محمد بن حنفیه به اینکه دانشی سرشار و اندیشه‌ای روشن و پیش‌بینیهایی درست از آینده داشت و امیر مؤمنان علیه‌السلام او را از احوال فتنه‌های آینده روزگار آگاهانیده بود می‌افزاید: گفته‌اند: «او علم مستودع امامت را در اختیار داشت تا آنکه این امانت را به صاحبش رساند».<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۴۸.</ref>


=حلول و تناسخ=
=حلول و تناسخ=
درباره حلول و تناسخ، به برخی از شاخه‌های این فرقه نسبت داده‌اند که معتقدند: امامت درعلی علیه السلام و سپس حسن علیه السلام و سپس حسین علیه السلام و بعد از آن در محمد حنفیه جریان یافته است، معنی این سخن آنان این است که روح خدا در نبی(ص)، روح نبی در علی علیه السلام ، روح علی علیه السلام در حسن علیه السلام روح حسن علیه السلام در حسین علیه السلام و روح حسین علیه السلام در محمد حنفیه و روح محمد حنفیه در فرزندش هاشم و… حلول کرده است.<ref> اشعری، المقالات و الفرق، ص۲۷.</ref>
درباره حلول و تناسخ، به برخی از شاخه‌های این فرقه نسبت داده‌اند که معتقدند: امامت درعلی علیه‌السلام و سپس حسن علیه‌السلام و سپس حسین علیه‌السلام و بعد از آن در محمد حنفیه جریان یافته است، معنی این سخن آنان این است که روح خدا در نبی(ص)، روح نبی در علی علیه السلام، روح علی علیه‌السلام در حسن علیه‌السلام روح حسن علیه‌السلام در حسین علیه‌السلام و روح حسین علیه‌السلام در محمد حنفیه و روح محمد حنفیه در فرزندش هاشم و… حلول کرده است.<ref> اشعری، المقالات و الفرق، ص۲۷.</ref>


=ادعای نبوت مختار=
=ادعای نبوت مختار=
بغدادی می‌نویسد: برخی از غلات شیعه مختار را فریفتند و به او گفتند تو حجت این زمان هستی و وی را بر ادعای نبوت ترغیب کردند. و مختار هم نزد برخی از خواص از یارانش چنین ادعایی کرد.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۴.</ref> این مطلب ازآنجا قوت گرفته که مختار عباراتی سجع گونه داشت،<ref>انساب الاشراف، ج ۶ص۴۰۳ .</ref> ولی با توجه به استقرار وی در کوفه و تشکیل حکومت و حمایت مسلمانان و احادیث اهل بیت این مطلب نمی‌تواند درست باشد. عامل بعدی این اتهام نامه وی به احنف بن قیس است،<ref>انساب الاشراف ج ۶ص۴۱۸ .</ref> از آنجا که احنف طرفدار زبیریان بود این نامه را دستمایه ادعای نبوت مختار قرار داده و حتی بعد از مرگ مختار نیز بر آن دامن می‌زد.<ref>انساب الاشراف ج۶ص۴۱۸.</ref> اکراه محمد بن حنفیه از کذاب دانستن مختار آنهم نزد عبدالله بن زبیر پس از قتل مختار<ref> انساب الاشراف ج ۳ص ۲۸۷.</ref> خود دلیلی بر واهی بودن این تهمت نسبت به مختار است.
بغدادی می‌نویسد: برخی از غلات شیعه مختار را فریفتند و به او گفتند تو حجت این زمان هستی و وی را بر ادعای نبوت ترغیب کردند. و مختار هم نزد برخی از خواص از یارانش چنین ادعایی کرد.<ref>نک. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۴.</ref> این مطلب ازآنجا قوت گرفته که مختار عباراتی سجع گونه داشت،<ref>انساب الاشراف، ج ۶ص۴۰۳.</ref> ولی با توجه به استقرار وی در کوفه و تشکیل حکومت و حمایت مسلمانان و احادیث اهل بیت این مطلب نمی‌تواند درست باشد. عامل بعدی این اتهام نامه وی به احنف بن قیس است،<ref>انساب الاشراف ج ۶ص۴۱۸.</ref> از آنجا که احنف طرفدار زبیریان بود این نامه را دستمایه ادعای نبوت مختار قرار داده و حتی بعد از مرگ مختار نیز بر آن دامن می‌زد.<ref>انساب الاشراف ج۶ص۴۱۸.</ref> اکراه محمد بن حنفیه از کذاب دانستن مختار آنهم نزد عبدالله بن زبیر پس از قتل مختار<ref> انساب الاشراف ج ۳ص ۲۸۷.</ref> خود دلیلی بر واهی بودن این تهمت نسبت به مختار است.


=تاویل و باطن گرایی=
=تاویل و باطن گرایی=
خط ۳۴: خط ۳۵:
کیسانیه با وجود اینکه دوام چندانی نداشت؛ اما فرقه‌های مختلفی در درون آن پدید آمد. برخی از منابع این گروه را شامل دوازده فرقه دانسته‌اند.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۸.</ref> وجه مشترک فرقه‌های کیسانی، اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه و قول به جواز بداء است.<ref> نک: رازی، گرایش‌ها و مذاهب اسلامی، ص۱۳۴ و بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۷.</ref>
کیسانیه با وجود اینکه دوام چندانی نداشت؛ اما فرقه‌های مختلفی در درون آن پدید آمد. برخی از منابع این گروه را شامل دوازده فرقه دانسته‌اند.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۸.</ref> وجه مشترک فرقه‌های کیسانی، اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه و قول به جواز بداء است.<ref> نک: رازی، گرایش‌ها و مذاهب اسلامی، ص۱۳۴ و بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۷.</ref>


شاخه‌های کیسانیه با اختلاف نظر بر سر امام بعد از علی، علیه السلام پدیدار می‌شوند؛
شاخه‌های کیسانیه با اختلاف نظر بر سر امام بعد از علی، علیه‌السلام پدیدار می‌شوند؛


گروهی از کیسانیه معتقدند: امام بعد از امیرالمومنین علیه السلام محمد حنفیه است. آنان می‌گفتند او مانند علی علیه السلام که پرچمدار پیامبر صلی الله علیه و آله بود، پرچمدار پدرش در جنگ جمل بوده است؛
گروهی از کیسانیه معتقدند: امام بعد از امیرالمومنین علیه‌السلام محمد حنفیه است. آنان می‌گفتند او مانند علی علیه‌السلام که پرچمدار پیامبر صلی الله علیه و آله بود، پرچمدار پدرش در جنگ جمل بوده است؛


گروهی معتقدند: بعد از علی علیه السلام ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام امام هستند و پس از آنها محمد بن حنفیه امام است که خودشان بر دو شاخه می‌شوند؛
گروهی معتقدند: بعد از علی علیه السلام، حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام امام هستند و پس از آنها محمد بن حنفیه امام است که خودشان بر دو شاخه می‌شوند؛


گروهی معتقدند محمد بن حنفیه زنده و همان مهدی منتظر علیه السلام است. این فرقه کربیه نام دارند. علت نامگذاری آنها به کربیه انتسابشان به پیرمردی نابینا به نام ابوکرب الضریر است. اینان معتقد بودند؛ محمد بن حنفیه در کوه رضوی است و تا زمان ظهور؛ از آسمان برایش غذا آورده می‌شود و حیواناتی از او محافظت می‌کنند.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۹.</ref>
گروهی معتقدند محمد بن حنفیه زنده و همان مهدی منتظر علیه‌السلام است. این فرقه کربیه نام دارند. علت نام‌گذاری آنها به کربیه انتسابشان به پیرمردی نابینا به نام ابوکرب الضریر است. اینان معتقد بودند؛ محمد بن حنفیه در کوه رضوی است و تا زمان ظهور؛ از آسمان برایش غذا آورده می‌شود و حیواناتی از او محافظت می‌کنند.<ref> اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۹.</ref>


گروهی، به مرگ محمد بن حنفیه باور دارند که دو دسته می‌شوند؛
گروهی، به مرگ محمد بن حنفیه باور دارند که دو دسته می‌شوند؛


برخی معتقدند امام بعد از او، برادرزاده‌اش علی بن الحسین علیه السلام است؛
برخی معتقدند امام بعد از او، برادرزاده‌اش علی بن الحسین علیه‌السلام است؛


برخی معتقدند پس از او، امامت به ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه رسید که به هاشمیه معروف شده و بعد از مرگ ابوهاشم بر سر جانشینی وی دچار اختلاف شدند؛
برخی معتقدند پس از او، امامت به ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه رسید که به هاشمیه معروف شده و بعد از مرگ ابوهاشم بر سر جانشینی وی دچار اختلاف شدند؛
خط ۵۵: خط ۵۶:


منبع:
منبع:
[https://ssif1.ir/%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87/ موسسه و بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه]
[https://ssif1.ir/%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87/ موسسه و بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه]


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: جریان های مذهبی جهان اسلام]]
[[رده:جریان‌های مذهبی جهان اسلام]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش