یحیی بن عبدالله المحض: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''یحیی بن عبدالله طالبی''' از شخصیت‌های قرن دوم قمری، برادر [[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنى|ادریس بن عبدالله]] و از اصحاب و شاگردان [[امام جعفر صادق]] (علیه‌السلام) در [[مدینه]] بود. او پس شرکت در قیام فخ به [[یمن]] گریخت و عده بسیاری به او پیوستند. وی پیش از نبرد با فضل بن یحیی برمکی، فرستاده [[هارون الرشید]] از او امان خواست اما هارون او را روانه زندان [[بغداد]] کرد و به طرز مشکوکی در آنجا به شهادت رسید.
'''یحیی بن عبدالله طالبی''' از شخصیت‌های قرن دوم قمری، برادر [[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنى|ادریس بن عبدالله]] و از اصحاب و شاگردان [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق]] (علیه‌السلام) در [[مدینه]] بود. او پس شرکت در قیام فخ به [[یمن]] گریخت و عده بسیاری به او پیوستند. وی پیش از نبرد با فضل بن یحیی برمکی، فرستاده [[هارون الرشید]] از او امان خواست اما هارون او را روانه زندان [[بغداد]] کرد و به طرز مشکوکی در آنجا به شهادت رسید.


==معرفی==  
==معرفی==  
خط ۲۵: خط ۲۵:


==حضور در قیام فخ==
==حضور در قیام فخ==


او در شورش پسر عمویش، حسین بن علی بن حسن مثنّی، علیه موسی الهادی [[خلیفه]] عباسی، یاور وی بود؛ اما بعد از کشته شدن حسین در جنگ «فخّ» فرار کرد.
او در شورش پسر عمویش، حسین بن علی بن حسن مثنّی، علیه موسی الهادی [[خلیفه]] عباسی، یاور وی بود؛ اما بعد از کشته شدن حسین در جنگ «فخّ» فرار کرد.
خط ۳۱: خط ۳۰:
==فرار به یمن==
==فرار به یمن==


 
یحیی به یمن رفت و مدتی در آن جا اقامت گزید. بعد از رفتن به [[مصر]] و مغرب به طرف سرزمین [[ری]] رفت و در شهرهای [[ری]] و [[خراسان]]، مردم را به خود فراخواند. رفته رفته، پیروانش زیاد شدند، مردم از شهرهای مختلف به سوی او آمدند و قدرت او به اوج رسید. این امر در زمان حکومت‌ [[هارون الرشید]] اتفاق افتاد.‌
یحیی به یمن رفت و مدتی در آن جا اقامت گزید. بعد از رفتن به [[مصر]] و مغرب به طرف سرزمین [[ری]] رفت و در شهرهای ری و [[خراسان]]، مردم را به خود فراخواند. رفته رفته، پیروانش زیاد شدند، مردم از شهرهای مختلف به سوی او آمدند و قدرت او به اوج رسید. این امر در زمان حکومت‌ هارون الرشید اتفاق افتاد.‌


==تسلیم و امان‌خواهی==
==تسلیم و امان‌خواهی==
خط ۴۴: خط ۴۲:
==شهادت==
==شهادت==


هارون الرشید کسی را مامور کرد تا یحیی را به زندان برگرداند و در آن جا زندگی او به شکل مبهمی خاتمه یافت. برخی گویند:‌ هارون الرشید، خود، وی را به قتل رساند و برخی نیز برآنند که‌ هارون الرشید، یحیی را با تشنگی و گرسنگی به قتل رساند. هم چنین برخی گویند:‌ هارون، ستونی با گچ و سنگ بر روی او بنا کرد در حالی که یحیی زنده بود<ref>زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۱۵۴</ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۲۴۲</ref> <ref>ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۲۵</ref><ref>ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۱۶۷</ref><ref>ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۶</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۱۱۵</ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۳۵۲</ref>.
هارون الرشید کسی را مامور کرد تا یحیی را به زندان برگرداند و در آن جا زندگی او به شکل مبهمی خاتمه یافت. برخی گویند:‌ هارون الرشید، خود، وی را به قتل رساند و برخی نیز برآنند که‌ هارون الرشید، یحیی را با تشنگی و گرسنگی به قتل رساند. هم چنین برخی گویند:‌ هارون، ستونی با گچ و سنگ بر روی او بنا کرد در حالی که یحیی زنده بود<ref>زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۱۵۴</ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۲۴۲</ref><ref>ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۲۵</ref><ref>ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۱۶۷</ref><ref>ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۶</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۱۱۵</ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۳۵۲</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed
۳٬۸۸۵

ویرایش