ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی زمخشری ملقب به جارالله، مفسر، محدث و ادیب برجسته قرن پنجم و ششم هجری قمری (م: 528هـ. ق) است. وی درحالی که یک پای خود را از دست داده بود، به مکه رفت و مدتی را در جوار حرم الهی ساکن گردید؛ به همین سبب به "جارالله" موسوم شد. علی اکبر دهخدا می نویسد: وی در ابتدا به پیروی از استاد خویش ابونصر اصفهانی، به طریقه معتزله گرایید؛ ولی در اواخر عمر شیعه گردید. از وی کتاب‌های زیادی به جای مانده که اساس الاقتباس از آن جمله است. وی در منطقه جرجانیه که در آن زمان از توابع خوارزم به حساب می آمد فوت کرده و در همان جا مدفون گردید.[۱] «الكشاف في تفسير قرآن» يكي از معروف‌ترين و متقن‌ترين تفاسير است كه از نظر نكات ادبي و بلاغتي در ميان همه تفاسير ممتاز است. شهيد مطهري در كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران درباره اين كتاب نوشته است، گستردگي اطلاعات زمخشري، دقت و موشكافي او در مسائل كلامي باعث شده كه اين كتاب در ميان آثار تفسيري از جايگاه بلندي برخوردار باشد.

به نوشته مطهري، تفسير كشّاف در دنياي اسلام به سبب موضع‌گيري‌هاي اعتقادي، كلامي و بررسي جنبه‌هاي بلاغي قرآن كريم در فرهنگ قرآني و نگارش‌هاي تفسيري، رنسانسي ايجاد كرد و عده زيادي در آن حيطه به پژوهش پرداختند.

گفته مي‌شود: محمود بن عمر بن محمد زمخشري اين تفسير را در مدت دو سال و سه ماه در كنار خانه خدا نوشته است. زمخشري سال‌ها مجاور بيت‌الله بود و به همين دليل به «جارالله» معروف شده است.

«تفسير كشّاف» در رده‌بندي تفاسير در رديف تفاسيري است كه به «تفسير به رأي» مشهور هستند.

زمخشري سال 467 هجري در خوارزم به دنيا آمد و چند بار در طول حياتش به سفر مكه رفت. وي در بسياري از شهرهاي آن زمان از جمله خوارزم، بخارا، مرو، عراق و مكه از اديبان و محدثان استفاده‌هاي علمي كرد.

زمخشري در يكي از مسافرت‌هاي علمي زمستاني خود در خوارزم، يك پاي خود را از دست داد و پس از اين واقعه از پاي چوبي كمك مي‏گرفت با اين حال باز هم مسافرت‌هاي طولاني مي‌كرد.

برخي از مورخان گفته‌اند: زمخشري بيش از 150 اثر تأليف كرده كه 120 اثر از آن‌ها به جا مانده است.

بعد از نگارش «الكشّاف في تفسير قرآن» اين اثر، تأثير غير قابل انكاري در علم تفسير بر جاي گذاشت. علاوه بر اين محمد قزويني، مصحح ديوان حافظ از تأثير حافظ شيرازي از كتاب «الكشّاف في تفسير قرآن» سخن گفته است.[۲]

به نوشته محمد قزويني، كمتر كسي توانسته مانند حافظ، لطايف حكمي را با نكات قرآني در هم آميزد و تلميحات و اشارات قرآني را به كار برد.

حافظ در بيتي گفته است «بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير ـ چه جاي مدرسه و بحث كشف كشاف است». محمد قزويني در تعليقات خود بر ديوان حافظ نوشته است نام اصلي اين كتاب «الكشف عن مشكلات الكشّاف» است كه شرحي است بر تفسير كشاف زمخشري.

پانویس

  1. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا / مقدمه تفسیر کشاف
  2. «تفسیر کشّاف» زمخشری بعد از 9 قرن به فارسی ترجمه شد