ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی زمخشری، ملقب به جارالله، مفسر، محدث و ادیب برجسته قرن پنجم و ششم هجری قمری (م: 528 هـ. ق) است.

زندگینامه

زمخشری سال 467 هجری در خوارزم به دنیا آمد و چند بار در طول حیاتش به سفر مکه رفت. وی در بسیاری از شهرهای آن زمان از جمله خوارزم، بخارا، مرو، عراق و مکه از ادیبان و محدثان استفاده‌های علمی کرد.

زمخشری در یکی از مسافرت‌های علمی زمستانی خود در خوارزم، یک پای خود را از دست داد و پس از این واقعه از پای چوبی کمک می‌گرفت با این حال باز هم مسافرت‌های طولانی می‌کرد؛ درحالی که یک پای خود را از دست داده بود، به مکه رفت و مدتی را در جوار حرم الهی ساکن گردید؛ به همین سبب به "جارالله" موسوم شد.

علی اکبر دهخدا می‌نویسد: وی در ابتدا به پیروی از استاد خویش ابونصر اصفهانی، به طریقه معتزله گرایید؛ ولی در اواخر عمر شیعه گردید.

آثار

مهم‏ترین اثرش تفسیر او بر قرآن کریم است. کتاب «الکشاف فی تفسیر قرآن» یکی از معروف‌ترین و متقن‌ترین تفاسیر است که از نظر نکات ادبی و بلاغتی در میان همه تفاسیر ممتاز است.المحاجات در نحو، الفائق در تفسیر حدیث، اساس البلاغه در لغت، مفصل در نحو و رئوس المسائل در فقه و ربیع الابرار در علوم مختلف(دانشنامه) از مهم‌ترین آثار او هستند. [۱]

«تفسیر کشّاف» در رده‌بندی تفاسیر در ردیف تفاسیری است که به «تفسیر به رأی» مشهور هستند.

شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران درباره این کتاب نوشته است، گستردگی اطلاعات زمخشری، دقت و موشکافی او در مسائل کلامی باعث شده که این کتاب در میان آثار تفسیری از جایگاه بلندی برخوردار باشد.

به نوشته مطهری، تفسیر کشّاف در دنیای اسلام به سبب موضع‌گیری‌های اعتقادی، کلامی و بررسی جنبه‌های بلاغی قرآن کریم در فرهنگ قرآنی و نگارش‌های تفسیری، رنسانسی ایجاد کرد و عده زیادی در آن حیطه به پژوهش پرداختند.

گفته می‌شود: محمود بن عمر بن محمد زمخشری این تفسیر را در مدت دو سال و سه ماه در کنار خانه خدا نوشته است.

برخی از مورخان گفته‌اند: زمخشری بیش از 150 اثر تألیف کرده که 120 اثر از آن‌ها به جا مانده است.

بعد از نگارش «الکشّاف فی تفسیر قرآن» این اثر، تأثیر غیر قابل انکاری در علم تفسیر بر جای گذاشت. علاوه بر این محمد قزوینی، مصحح دیوان حافظ از تأثیر حافظ شیرازی از کتاب «الکشّاف فی تفسیر قرآن» سخن گفته است.[۲]

به نوشته محمد قزوینی، کمتر کسی توانسته مانند حافظ، لطایف حکمی را با نکات قرآنی در هم آمیزد و تلمیحات و اشارات قرآنی را به کار برد.

حافظ شیرازی در بیتی گفته است «بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر ـ چه جای مدرسه و بحث کشف کشاف است». محمد قزوینی در تعلیقات خود بر دیوان حافظ نوشته است نام اصلی این کتاب «الکشف عن مشکلات الکشّاف» است که شرحی است بر تفسیر کشاف زمخشری.

مدفن

وی در منطقه جرجانیه که در آن زمان از توابع خوارزم به حساب می‌آمد فوت کرد و در همان جا مدفون گردید. جرجانیه(گرگانج) نام شهری باستانی در شمال شرقی کشور کنونی ترکمنستان و در جنوب مرز ازبکستان است، که امروزه سی‌هزار نفر جمعیت دارد.[۳]

پانویس

  1. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج1 ص1150و نیز ن.ک: وفیات الاعیان ج3 ص86 شماره 711
  2. «تفسیر کشّاف» زمخشری بعد از 9 قرن به فارسی ترجمه شد
  3. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا / مقدمه تفسیر کشاف