فرق و مذاهب اسلامی

پیروان دین اسلام از دیدگاه فقهی و کلامی این دین را به مذاهب گوناگونی تقسیم کرده‌اند که برخی از این مذاهب خود به فرقه‌های مختلف و گاه هر فرقه به انشعاباتی چند تقسیم می‌شود. در بررسی بسیاری از فرقه ها در جهان اسلام، آنچه شرط انصاف است رعایت نمی شود گاه نظر غیر قابل قبول یک فردِ نزدیک به فرقه را به همان فرقه نسبت می دهند و یا نظر تردید آمیز فردی را که در فرقه پذیرفته نشده است، دیدگاه ضروری آن فرقه می شمرند، یا دیدگاه­ های مغرضانه دشمنان و مخالفان را دیدگاه­ های مسلّم یک فرقة دیگر ذکر می کنند. این وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد. منظور از دیدگاه فقهی، نوع احکام شرعی پذیرفته و بکاررفته در هر مذهب و منظور از دیدگاه کلامی، درجهٔ پذیرش خردگرایی در هر یک از مذهب‌ها است.

مذاهب اسلامی


علت پیدایش مذاهب اسلامی

معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است.[۱] شهرستانی در بیان اختلاف‌های امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از محمد می‌داند.[۲]

تعداد فرقه‌های اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته‌است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه‌ها منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقه‌های اسلامی، ناتمام بوده‌است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته‌است و گوشزد می‌نماید که تعداد فرقه‌های اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده‌است.[۳] بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده‌اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه‌های هفتاد و سه‌گانهٔ اسلام یاد شده‌است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می‌شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه‌های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده‌اند.[۴] ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه‌های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانسته‌اند.[۵] از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده‌اند.[۶] از منابع اهل سنت، سنن ابن‌ماجه، مسند احمد بن حنبل، سنن ابن‌داود، سنن ترمذی و المستدرک علی الصحیحین حاکم این روایت را به نقل از ابوهریره، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوامامه و واثله نقل کرده‌اند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را به نقل از محمد باقر نقل کرده‌است.[۷] در اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده‌است. در این بین، فخر رازی در مفاتیح الغیب، ابن حزم اندلسی و ذهبی در کتب خویش این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانسته‌اند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کرده‌اند؛ از جمله ابوالحسن اشعری -موسس فرقه اشاعره- را می‌توان یاد کرد که در صحت یا عدم صحت این حدیث سکوت اختیار کرده‌است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته و مواردی چون تواتر، تکرار و سند مختلف حدیث، اقدام به تصحیح و تأیید روایت کرده‌اند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیه این روایت تأیید کرده‌اند.[۸]

کتب ملل و نحل، از فرقه‌های بسیاری یاد کرده‌اند و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا نموده‌اند.[۹] در تدوین فهرست حاضر، از فرقه‌هایی که تنها به ذکر نامشان اکتفا شده، در بخش توضیحات فرقه اصلی که از آن منشعب شده‌اند اکتفا شده‌است.

هفتاد وسه کشور

در متون قدیم شمار فرقه‌های اسلامی را ۷۳ فرقه می‌شمردند و به آن‌ها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جهمیه، مرجیه تقسیم می‌شد و برای هر گروه ۱۲ زیرگروه نام برده می‌شد.

ابوالقاسم رازی هفت فرقه دیگر نیز نام می‌برد به این شرح: کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه. در برخی متون اسم فرقه‌های سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده می‌شود.

شیعیه

علویه، ابدیه، شیعیه، اسحاقیه، زیدیه، عباسیه، امامیه، ناوسیه، تناسخیه، لاعنیه، راجعیه، مرتضیه علوی

خارجیه

ازرقیه، ریاضیه، ثعلبیه، جازمیه، خلفیه، کوزیه، کنزیه، معتزله، میمونیه، محکمیه، سراجیه، اخنسیه

جبریه

مضطریه، افعالیه، معیه، تارکیه، بحثیه، متمنیه، کسلانیه، حبیبیه، خوفیه، فکریه، حسبیه، حجتیه

قدریه

احدیه، ثنویه، کیانیه، شیطانیه، شریکیه، وهمیه، رویدیه، ناکسیه، متبریه، قاسطیه، نظامیه، متولفیه

جهمیه

معطلیه، مترابصیه، متراقبیه، واردیه، حرقیه، مخلوقیه، عبریه، فانیه، زنادقیه، لفظیه، قبریه، واقفیه

مرجئه

تارکیه، شائیه، راجیه، شاکیه، نهمیه، عملیه، منقوصیه، مستثنیه، اثریه، مدعیه، مشبهه، حشویه

هفت فرقه

کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه

متفرقه

سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه [۱۰]


مذاهب شیعیان

شيعيان ميانه رو (کِيسانيه)

کیسانیه؛ فرقه‌ای که معتقدند پس از امام حسین(ع)، محمد بن حنفیه امام بوده است.[۱۱]

زيديه

زیدیه گروهی از شیعیان که قائل به امامت زید فرزند امام سجاد(ع) بودند. ایشان معتقد بودند پس از زید (که خود شرائط امامت را دارا شد) تنها افرادی که دارای صلاحیت لازم باشند، در راه خدا قیام کنند و مردم را به طاعت خداوند و امامت خود دعوت نمایند؛ امام هستند.[۱۲]

دوازده امامي

شیعه دوازده امامی، بزرگ‌ترین شاخه از مذهب شیعه. بر اساس باور شیعیان امامی پس از پیامبر، رهبری جامعه بر عهده امام است و امام از سوی خدا تعیین می‌شود. شیعیان امامی بر پایه احادیثی چون حدیث غدیر، حضرت علی را جانشین پیامبر اسلام و نخستین امام می‌دانند. آنها به دوازده امام اعتقاد دارند و بر این باورند که امام دوازدهم، مهدی، زنده است و در غیبت کبرا به سر می‌برد.

امامیه

شیعه امامیه فرقه ای است که به امامت و خلافت بلافصل علی ـ علیه السلام ـ و فرزندان او از طریق نصب و نص پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معتقد هستند.[۱۳] زمان پیدایش شیعه امامیه به همان معنای مذکور در زمان حیات پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بوده است زیرا (شیعه علی) بارها و بارها در سخنان آن حضرت به کار رفته است.

شيعيان غالیان

غالیان افرادی هستند که در حق ائمه خود غلو کرده و آن‌ها را از زمره مخلوق بودن خارج می‌کنند و مقام الوهیت را برای آن‌ها قائل هستند.[۱۴]


اقلیت های شیعه مذهب

1. صوفيان نعمت اللّهي

شيخيه

شیخیه گروهی از شیعیان دوازده امامی که در برخی مسايل همچون معاد و رکن رابع، اعتقادات خاصی دارند.

شیخیه کرمان

شیخیه آذربایجان[۱۵]


3. اهل حق

اهل تسنن

1. مذاهب فقهی

2. مالکی

3. حنفی

4. شافعی

5. حنبلی

مذاهب کلامی

1. ماتریدی

2. اشعری

3. اثری

4. معتزلی

جنبش‌های فکری

1. سلفیه

2.دیوبندی

3.ظاهری

صوفیه

بکتاشیه

بکتاشیه از طریقت‌های صوفیه آسیای صغیر و منطقه بالکان که پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه می‌دانند. آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد (ص) و ولایت علی (ع) معتقدند؛ اما این سه را در تثلیثی شبیه به تثلیث مسیحی می‌نگرند.[۱۶]

2. مولویه

3. نعمت‌اللهیه

مذاهب شبه اسلامی

مذهب‌ها و فرقه‌های اسلامی

مذاهب شیعیان و یا وابسته به عقاید شیعیان

پانویس

  1. جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۴۸
  2. جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۵
  3. بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱:‎ ۴۸–۴۹
  4. جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۰
  5. اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۶۸
  6. جعفری، «باورها و فرقه‌های خوارج»، معارف عقلی، ۳۵
  7. صفری فروشانی، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، هفت آسمان، ۱۲۹
  8. مان، ۱۲۹. بقائی یمین، «بررسی حدیث فرقه ناجیه»، مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، ۶۱–۶۲
  9. اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۷۰
  10. لغتنامه دهخدا: سرواژه هفتاد و دو ملت
  11. فرمانیان،‌ مهدی،‌ آشنایی با فرق تشیع، ۱۳۸۷ش، ص۴۰
  12. فرمانیان، مهدی، موسوی نژاد، علی، درسنامه تاریخ و عقائد زیدیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱
  13. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۱ش
  14. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۴
  15. ظهور و گسترش شیخیه
  16. لاجوردی، فاطمه، بکتاشیه، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ص۳۹۶-۳۹۸