بحثی در اخبار من بلغ - یا بررسی تسامح در ادله سنن - از منظر فریقین

از ویکی‌وحدت

از آنجا که یکی از عوامل گرایش برخی از اعلام فریقین به پذیرش اخبار ضعیف در امور مستحبی ونظائر آن وجود روایاتی است که در السنه فریقین بعنوان اخبار من بلغ از آنها یاد می‌شود از این‌رو در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه فریقین در این زمینه برخی از آثار منفی پذیرش این دیدگاه بیان گردیده است.

اخبار من بلغ یا تسامح در ادله سنن

در زمینه منابع اخبار من بلغ باید گفت: این روایات در مصادر فریقین موجود بوده و برخی نظیر شیخ انصاری ادعای تواتر معنوی نسبت به آن نموده‌اند.

مفاد اخبار مذکور آن است که: هرگاه شخصی به روایتی که مدلولش ترتب ثواب بر عملی خاص می‌باشد نائل گردیده وبه جهت وصول بدان ثواب بدان عمل نماید ثواب موعود بدو داده خواهد شد هر چند آن روایت از ناحیه پیامبر ص صادر نشده باشد.

در زمینه دیدگاه فریقین نسبت به مشروعیت و عدم مشروعیت اخبار من بلغ باید گفت: جمهور اهل سنت و مشهور امامیه مبنای مذکور – تسامح در ادله سنن - راپذیرفته و قائل به مشروعیت آن هستند. لازم به ذکر است که در بین اعلام فریقین افرادی نیز قائل به عدم مشروعیت این قاعده می‌باشند.

در این مرحله روایات من بلغ را از منابع فریقین نقل کرده و آن‌گاه به تحلیل آن می‌پردازیم:

اخبار من بلغ فی کتب امامیه

1-علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر عن هشام بن سالم، عن أبی‌عبدالله (‌علیه‌السلام) قال: من سمع شیئا من الثواب علی شئ فصنعه، کان له، وإن لم یکن علی ما بلغه [۱]


2 - محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن سنان، عن عمران الزعفرانی عن محمد بن مروان قال: سمعت أبا‌جعفر (‌علیه‌السلام) یقول: من بلغه ثواب من الله علی عمل فعمل ذلک العمل التماس ذلک الثواب، أوتیه، وإن لم یکن الحدیث کما بلغه. [۲]

عن محمد بن یعقوب، بطرقه إلی الأئمة (علیهم‌السلام) أن من بلغه شئ من الخیر فعمل به کان له من الثواب ما بلغه، وإن لم یکن الأمر کما نقل إلیه. [۳]

عن الصادق (‌علیه‌السلام قال: من بلغه شئ من الخیر فعمل به کان له أجر ذلک، وإن کان رسول الله صلی الله علیه وآله لم یقله [۴]

اخبار من بلغ در کتب اهل سنت

هر چند در کتب امامیه اخبار من بلغ بحد استفاضه ذکر شده است اما در کتب اهل سنت این روایات در دو روایت با صراحت و در روایتی دیگر بصورت غیر صریح ذکر شده است:

-عن رسول الله ص: من بلغه عن الله شئ فیه فضیلة فأخذ به إیمانا ورجاء ثوابه أعطاه الله ذلک وإن لم یکن کذلک (أبوالشیخ والخطیب وابن النجار والدیلمی - [۵]

-عن رسول الله ص: من بلغه فضل عن الله أعطاه الله ذلک وإن لم یکن کذلک (الدیلمی وابن النجار - عن أنس).[۶]

عن أنس بن مالک قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم من بلغه عن الله فضیلة فلم یصدق بها لم ینلها [۷]

در کتاب موسوعه اصول الفقه المقارن: در تبیین دیدگاه فریقین نسبت به روایات من بلغ امده است:

المشهور بین علماءالامامیه و جمهور اهل السنه مشروعیه قاعده التسامح فی ادله السنن بل ادعی بعضهم الاتفاق علیها و قد استدل الامامیه لذالک باخبار متفیضه معروفه باخبار من بلغ...و اما جمهور اهل السنه فقد استدلوا بروایتین اخریین... -

انگاه – در موسوعه مذکور - به بیان ادله مخالفین این قاعده -مشروعیت تسامح در ادله سنن - دربین ا امامیه و اهل سنت پرداخته شده است:

فاستدل المخالفون من الجمهور بان الروایتین ضعیفتان بل ادعی ابن القیم ان الروایه الاولی من کلام عبده الصنام.....و اما المخالفون من الامامیه فقد استدلوا باصاه عدم الحجیه و عدم مساعده ظاهر الاخبار علیها – انتهی – [۸]

دیدگاه نهائی

اقوی آن است که اخبارمن بلغ بمعنائی که قائلین به مبنای تسامح در ادله سنن بدان استناد کرده‌اند تمام نیست.

در تبیین نکته فوق باید گفت:

اولا: مفاد این روایات- بنابر‌اینکه سندشان معتبر باشد- آن‌چنان‌که قائلین به تسامح در ادله سنن استدلال کرده‌اند آن است که عمل کردن به خبری که وعده ثواب خاص در آن شده است فرد عامل را قطعا به ثواب موعود خواهد رساند هر چند اصل آن خبر دروغ باشد.

در اینصورت باید گفت: اثبات چنین معنائی مبتنی بر آن است که اطلاق در این روایات از جهت سندی ثابت گردد و هذا اول الکلام بجهت آنکه این روایات در مقام آن است که ثواب موعود قطعا به عامل داده می‌شود هر چند اصل خبر دروغ و جعلی باشد.

اما اینکه مستند عامل در عمل به روایت چیست ایا مستندش روایت ضعیف است یا روایت معتبر و.... اخبار من بلغ از این جهت ساکت است و باید در این امر به ادله دیگر – نظیر شرائط حجیت خبر واحد و... - مراجعه نمود.

ثانیا اگر سخن قائلین به تسامح در ادله سنن را در مفهوم اخبار من بلغ بپذیریم در اینصورت نتائجی بر آن مترتب خواهد شد که مقبول نخواهد بود:

1-تعارض اخبار من بلغ با آیه نبا در قرآن

بدلیل آنکه بر اساس مفاد آیه نبا لازم است در هنگام شنیدن خبر ضعیف، نسبت به صحت و سقم آن تحقیق و تفحص صورت گیرد در حالی که بر اساس مفاد اخبار من بلغ چنین تفحصی لازم نیست.

2-تعارض اخبار من بلغ با آیه إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی‏ مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً[۹] و لاتقف ما لیس لک به علم که مفادشان لزوم اجتنا ب از ظن و لزوم تبعیت از علم و قطع می‌باشد. در حالی که مفاد اخبار من بلغ جواز عمل و تبعیت از اخبار ضعیف می‌باشد.


3-تعارض اخبار من بلغ با روایات متعددی که مفادش حرمت افتراءِ به پیامبر ص می‌باشد: من کذب علی فلیتبوا مقعده من النار و هذه الروایات تجوزها

4- تعارض اخبار من بلغ با حکم عقل قطعی بدلیل آنکه عقل حکم می‌کند که نسبت دادن حکم به خداوند یا رسولش لازم است بر اساس مستند قطعی شرعی یا عقلی معتبر باشد بنابر‌این عمل به اخبار ضعیف نقض این اصل عقلی خواهد بود.

5-صحت اخبار من بلغ و جواز عمل بدان مستلزم توالی فاسد متعددی است از جمله آنکه:

الف - پذیرش چنین مبنائی زمینه ورود اخبار ضعیف را در کتب روائی بیشتر کرده که این امر مستلزم تحریف حقائق دین و قرآن کریم خواهد شد.

ب- پذیرش و تصحیح چنین روایاتی زمینه نفوذ دشمنان دین را در کتب روائی فراهم نموده و در نتیجه آنان با جعل و وضع روایات ضعیف خواهند توانست معارف دینی را موهون و تحریف شده جلوه دهند - توضیح این امر بهمراه مصادیق آن که متاسفانه در کتب روائی فریقین راه یافته است در بخش سوم ذکر خواهد شد.

ج - بسیاری از روایات ضعیفی که بر اساس مبنای اخبار من بلغ و تسامح در ادله سنن در کتب روائی فریقین وارد شده است با اصول قطعی دینی که بر‌گرفته از قرآن و روایات قطعی است منافات دارد نظیر روایاتی که بر اساس آن ورود در بهشت را سهل الوصول دانسته و مفادشان آن است که انسان با انجام عملی ساده بهشت بر او واجب گردیده و به ثوابهای عظیمی‌خواهد رسید

در حالی که این امر با آیات قرآنی نظیر ایه: احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا وهم لایفتنون -، أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ - [۱۰] که راه رسیدن به بهشت را عبور از ازمایشات سخت الهی می‌داند منافات دارد.

نتیجه آنکه قول به صحت اخبار من بلغ و آثار مترتبه بر آن تام بمعنائی که موافقین قاعده تسامح در ادله سنن بدان استناد می‌کنند تمام نمی‌باشد.

پانویس


  1. الکافی ج 2ص 87
  2. الکافی ج 2ص 87
  3. عدة الداعی ص 9
  4. اقبال الاعمال ج 3ص 170
  5. کنز العمال ج 15ص 791
  6. کنز العمال ج 15ص 791
  7. مجمع الزوائد ج1 ص 149
  8. موسوعه اصول الفقه المقارن ج 3ص 170
  9. یونس آیه 37
  10. سوره بقره آیه 214-